ریاض برای آشتی با تهران عجله دارد
علی روغنگران
عربستان برای برگزاری دور دوم مذاکرات با ایران عجله دارد و چه بسا مهمترین دلیل این تغییر سیاست سعودیها، تصمیم دولت بایدن برای بازگشت به برجام باشد. پیشنهادهایی که سعودیها در جریان مذاکرات بغداد ارائه داده اند، حاکی از تحول بزرگی در سیاست آنهاست که مهمترین بخش آن، توقف قطار عادی سازی با رژیم صهیونیستی است. تغییر مواضع عربستان در قبال ایران یک تحول و اتفاق خوب است، ولی ایران باید منطقی و هوشیارانه عمل کند. اگرچه بن سلمان در حرف منعطف شده، ولی در ادبیات و لحن هنوز همان است و مانند گذشته برای ایران شرط میگذارد، ولی با این حال همین ابراز علاقه برای بهبود روابط بین ایران و عربستان یک تحول است. اگر بن سلمان بخواهد برای بهبود روابط با ایران امتیاز بدهد، این یک تحول مهم خواهد بود، ولی تهران نباید عجولانه در خصوص این اتفاق تصمیم گیری کند. چراکه او هرچقدر در لحن نسبت به ایران متفاوت شده، ولی در محتوا هنوز همان دیدگاهها را دارد و شرط و شروط تعیین میکند، اما در مجموع باید این مسئله را یک اتفاق خوب تلقی کرد و اگر این تغییر و تحول را در راستای نشست بغداد تصور کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که روابط ایران و عربستان در مسیر بهبود قرار بگیرد. آینده روابط ایران و عربستان به عوامل مختلفی همچون مسائل منطقهای و جهانی و شرایط داخلی دو کشور بستگی دارد. امروز عربستان با مشکلات جدی در داخل مواجه است و آنان خود را در ماجرای یمن چنان گرفتار کردند که خروج از این بحران به آسانی ممکن نیست. بن سلمان در دوران ترامپ هرچه خواست انجام داد و مدام به دنبال ماجراجویی بود، هرچند که در نهایت نتوانست به اهداف خود برسد، ولی حالا با آمدن بایدن این شرایط از او گرفته شده است. به نظر می رسد که مجموع اتفاقات منطقهای و جهانی و شرایط داخلی عربستان، وضعیت را به سمت و سویی برده است که حالا کوه یخ روابط بین ریاض و تهران در حال ذوب شدن باشد. با توجه به مواضع ایران طی یک دهه اخیر در قبال عربستان سعودی می شود گفت که تهران هم همواره به دنبال آن بوده که با ریاض مذاکره داشته باشد، ولی سعودیها به این مسئله تن ندادند. این اشتباه محاسباتی آنان بود که فکر میکردند یمن را ظرف مدت حداکثر 6 ماه شکست خواهند داد، ولی حالا بعد از گذشت 6 سال به نتیجه نرسیدند. آنان فکر میکردند که ترامپ با فشار حداکثری علیه ایران میتواند تهران را دچار فروپاشی و در نهایت برابر ریاض مجبور به عقب نشینی کند، ولی در نهایت هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد تا سعودی ها مجبور شوند که از طریق دیپلماتیک مسائل را حل کنند. ایران باید در قبال تحولات عربستان سعودی کاملا هوشیار و صبور باشد. ایران در قبال عربستان باید مراقب باشد که نه بیش از حد عجول به نظر برسد و نه آنقدر بی میلی نشان دهد که این فرصت را از دست بدهد. تهران می بایست کاملا منطقی رفتار کند تا تمام شرایط و اتفاقاتی که باعث شده تا بن سلمان به این وضعیت و مواضع برسد را بررسی کند. بدون شک ایران در کنار عربستان میتواند مسائل منطقه را حل کند و شرایط را برای ایجاد توسعه در خاورمیانه رقم بزند. نباید فراموش کنیم که قدرت تخریبی عربستان بالاست و آنان در هر اتفاقی سعی میکنند از اندوخته ارزی خودشان برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند. اشکال بزرگ ریاض این است که هر مسئلهای را سریعا امنیتی کرده و به سطح خشونت میرساند. این در حالی است که هر کشوری ممکن است با کشور دیگری اختلاف داشته باشد که این اختلافات را میتوان از مسیر دیپلماتیک حل کرد، ولی عربستانیها مایل هستند تا سریعا مسائل را امنیتی جلوه بدهند. ایران و عربستان باید دغدغههای یک دیگر را درک کنند و مطابق با آن دغدغهها و نگرانیها با هم مذاکره کنند. البته این عادت رفتاری عربستان که سریعا مسائل را امنیتی میکند، شاید مسیر حل این دغدغهها را سختتر کند. مثلا یکی از موضوعاتی که عربستان نسبت به آن ابراز نگرانی میکند، این است که ادعا دارد ایران در مسائل جهان عرب دخالت میکند. این در حالی است که اساسا بحث عرب و عجم در شرایطی که مسائل در منطقه و همسایگی ایران و سایر کشورها رخ میدهد، معنایی ندارد. واقعیت این است که عربستان احساس و تصور بردار بزرگتر را در منطقه دارد که اگر این تصور و احساس برطرف نشود، رسیدن به توافق در دسترس نخواهد بود. باید سعی شود که با مذاکره و طرح مسائل و دغدغهها و ترسیم اهداف و منافع مشترک بر اساس الگوی توسعه منطقهای این اختلافات را بین خودمان با عربستان برطرف کنیم. شاید اگر این توافقات از طریق مسائل اقتصادی پیگیری شود و یک پیوند اقتصادی بین ایران و عربستان و سایر کشورهای منطقهای ایجاد شود، توافق راحتتر حاصل شود و از سطح امنیتی تنزل پیدا کند.
متاسفانه ایران در منطقه پروژه کلان اقتصادی ندارد که همه یا اکثر کشورها در آن دخیل باشند، چراکه ایجاد چنین ظرفیتهایی باعث میشود که حساسیتهای امنیتی برطرف شود. ایران بارها اعلام کرده که در مسئله یمن دخالتی ندارد، هرچند که به کمک و حمایت از مردم یمن اذعان کرده است، قطعا ایران مانند سایر کشورهای منطقه در قبال اتفاقات منطقه منافعی دارد و ثبات در یمن و پایان جنگ در این منطقه از این حیث مستثنی نیست. اختلافات بین ایران و عربستان برپایه موضوعات سیاسی و ژئوپولتیکی در منطقه است. به نظر می رسد که راه حل این اختلافات درگیری نیست و عربستان باید بپذیرد که ایران یک قدرت بزرگ منطقهای است. اینکه عربستان تصور کند، برادر بزرگتر اعراب است و کسی حق اظهارنظر درباره مسائل منطقهای را ندارد، یک خطای بزرگ محاسباتی است. اینکه ایران در مسئله سوریه یا عراق با دولتها برای حل مشکلات همکاری میکند، به هیچ عنوان به معنای دخالت نیست. شاید یکی از دلایل این برداشت اشتباه در آن است که متاسفانه بین اصحاب رسانه، نخبگان و پژوهشگران ایران و عربستان نشست و ارتباطی وجود ندارد. واقعیت این است که ما به جز مسئله حج با عربستان ارتباطی نداریم و نتوانستیم یک گفتمان قالب بین خودمان با عربستان ایجاد کنیم. خوشبختانه با رفتن ترامپ، جو بین المللی به سمت حل مشکلات از طریق دیپلماسی حرکت کرده است. امروز عربستان در عرصه داخلی با موضوعاتی مانند قتل خاشقچی و حقوق بشر درگیر است و آنان علاقمند به آن هستند که مسائل خودشان را با ایران حل کنند. اینکه آنان همچنان سعی میکنند با یک ادبیات خاصی سخن گفته و شرطی برای ایران بگذارند، بیشتر مصرف داخلی داشته و برای حفظ آبروست. در حال حاضر محور اصلی مذاکرات ایران و عربستان مسئله یمن است. به نظر می رسد که در این مذاکرات طرفین باید به یک راه حل سیاسی و دیپلماتیک برای مسئله یمن برسند. عربستان و یمن طی قرون گذشته 6 بار درگیری و تنش داشتند که در تمامی موارد، پایان کار از طریق اقدامات سیاسی رقم خورده است. اکنون نیز که عربستان با حماقت خودش باعث شده تا یک قدرت موشکی در مجاورتش ایجاد شود، راهی ندارد تا دوباره از طریق سیاسی به این جنگ خاتمه دهد. البته فرآیند این راهکار احتمالا زمانبر خواهد بود و در این میان ایران میتواند به حل هرچه زودتر مسئله کمک کرده تا این بحران به صورت آبرومندانه برای ریاض خاتمه پیدا کند. چراکه همه به خوبی میدانند که عربستان در یمن دست به جنایت زد و بشریت یک عذرخواهی از جانب ریاض به صنعا بدهکار است.