نبوی در نقش لیدر اصلاحات
علی روغنگران
سرانجام بهزاد نبوی با قبول ریاست نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان (ناسا) رهبری جریان اصلاحات را بر عهده گرفت. او بیشتر از آنکه یک اصلاح طلب به شمار برود، از دیدگاه مخالفان خود یک ساختارشکن بوده و بارها تا مرز مرگ پیش رفته است؛ آن زمان که علیه حکومت پهلوی جبهه دموکراتیک خلق را تاسیس کرد و هنگام بازداشت قصد داشت با قرص سیانور خودکشی کند تا به دام ماموران پهلوی نیافتد. از آن زمان بهزاد نبوی بارها به آن رفتار اشاره کرده و به کنایه گفته که عمر اضافه کرده است. در دهه هفتاد، بهزاد نبوی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران را تاسیس کرد که حزبی جریانساز بود و توانست جریان اصلاحات را از دل چپ اسلامی با مفاهیم مدرنی مثل دموکراسی احیا کند. نبوی در هفته نامه عصر ما و جلسات منظم میدان انقلاب و کمک نیروهای همفکر خود، به تربیت نسل جدید چهرههای روزنامهنگار و فعال سیاسی پرداخت. با پیروزی خاتمی در انتخابات 76 نبوی بار دیگر به عرصه سیاست بازگشت و این بار، در قامت نایب رئیس مجلس ششم و سخنگوی جبهه دوم خرداد نطقهای حماسی در مجلس داشت. اما در نهایت با استعفا از نمایندگی به خاطر اعتراض به رد صلاحیتهای گسترده مجلس هفتم، به یک چهره معترض تبدیل شد. همین بود که جوانان اصولگرا در قم وقتی در بحبوحه تبلیغات سال 84 فرصت یافتند، با طناب دار و شعار «اعدام باید گردد» به او حمله کردند و پیرمرد را حسابی کتک زدند؛ سال 88 هم با حضور در ستاد موسوی نهایتا به زندان رفت و تا آخرین روز حکمش در زندان ماند. با این حال، اسفند 98، بهزاد نبوی متحول شده و برخلاف رفتار رادیکال پیشین، این بار از حضور در انتخابات دفاع میکرد و رای داد و حالا تلاش برای اجماع میان اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری 1400 را آغاز کرده است. همه این ماجراها، زندگی بهزاد نبوی را بیشتر از هر سیاستمدار اصلاح طلب دیگری پرفراز و نشیب کرده است. بهزاد نبوی دوستان زیادی در میان اصلاحطلبان دارد، اما بیشتر از دوست، دشمنان فراوانی در لایههای جریان تندرو دارد. صدها مقاله که در کیهان و سایر رسانه های تندروی اصولگرا علیه او نوشته شده است، نشان میدهد تا چه اندازه شخصیت او برای اصولگرایان منفور و دوست نداشتنی است. چندی پیش هم صفار هرندی در یک برنامه تلویزیونی نبوی را متهم کرد که اوایل انقلاب به نام جلوگیری از قاچاق، زندگی را بر مردم تنگ کرده بود. حالا اما بهزاد نبوی آخرین گزینه رهبری جریان اصلاحات است. حضور با یک نامزد اصلاحطلب و به دست آوردن رای حداقلی، حمایت از یک گزینه اعتدالی اما با شانس بالا، پیروزی سراسری یا حتی تا پیروزی با یک گزینه اصلاح طلب، در صورت نرمش شورای نگهبان در تایید صلاحیت ها، راههای پیش روی نبوی و اصلاح طلبان هستند.
اصرار اصلاح طلبان به کاندیداتوری ظریف
اصلاح طلبان تلاش دارند ظریف را به انتخابات بیاورند. ظاهرا جهانگیری در کاخ سعدآباد دیداری با ظریف داشته و از او درخواست کرده نظرش را درباره حضور در انتخابات ریاست جمهوری بگوید که با پاسخ همیشگی ظریف مواجه شده است: «در مسائل اجرایی داخلی تسلطی ندارم» و جهانگیری خیال ظریف را از این بابت جمع کرده که نگرانی برای امور اجرایی نداشته باشد. تاکنون احزاب بسیاری از ظریف برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دعوت کردهاند اما در این مورد خاص، نکته جالب آن است که جهانگیری خود یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات است؛ چنانچه مدتها پیش رایزنیهایی با برخی اصلاح طلبان خوشنام را نیز آغاز کرده بود اما ماجراهایی مثل ارز جهانگیری و عملکرد دولت روحانی و حواشی برادرش که هیچکدام برایش نام نیکی نداشت، باعث شد فعلا برای تصمیم نهایی دست نگه دارد. این در حالی بود که در جریان مناظرههای انتخاباتی سال 96 جهانگیری آنقدر خوش درخشیده بود که بسیاری او را رئیس جمهور بعدی ایران میدانستند و حتی میگفتند اگر همین الان هم کنار نکشد، رای اش از روحانی بیشتر است، با این حال از سال 96 به بعد جایگاه او آنقدر نزول یافت که حتی در دولت هم به قول خودش اختیار عوض کردن منشیاش را نداشته باشد. از سوی دیگر محمدجواد ظریف هم همانگونه که گفته شد به قول خودش تخصصی برای سیاست داخلی ندارد. احتمالا در جلسه جهانگیری – ظریف بار دیگر پیشنهاد همیشگی به ظریف ارائه شده است؛ حضور معاون اول قوی. قبلا هم به ظریف پیشنهاد داده بودند که یک معاون اول بسیار قوی باید در کنار او حضور داشته باشد تا بتواند حوزه درون کشور را مدیریت کند.
ساز مخالف ندای ایرانیان
صادق خرازی دبیر کل حزب ندای ایرانیان گفته «اعضای حزب در حال مطالعه و بررسی هستند تا ببینند مناسبات داخلی جریان اصلاحات به کدام سمت خواهد رفت. اگر منافع ملی و منافع مردم در آن لحاظ شود که با حضور فردی مثل بهزاد نبوی امیدوار هستیم همراهی خواهیم کرد. اما اگر قرار بر تکرار روندهای گذشته باشد که پیام ساز و کار انتخاب افراد حقیقی فعلا این است بعید میدانم حزب ندای ایرانیان همراهی کند.»
صادق خرازی رابطه بسیار نزدیکی با سردار قالیباف دارد و اگر رودربایستیهای حزبی نبود، حتما در ستاد او فعال میشد. حزب ندای ایرانیان البته قبلا اعلام کرده بود صادق خرازی را به عنوان گزینه انتخاباتی معرفی خواهد کرد و اکنون هم نخستین پالس آنها از زبان دبیر کل رسیده که احتمال دارد با نهاد اجماع ساز همکاری نکنند.
کارگزاران، فعال تر از دیگر احزاب
حزب کارگزاران جدیتر از سایر احزاب اصلاح طلب در فکر انتخابات 1400 است. زمانی که هنوزبحث بر سر کلیات بود و کسی درباره مصداقها حرف نمیزد، لیست بلند انتخاباتی حزب کارگزاران منتشر شد. هفته گذشته نیز حسین مرعشی درباره آخرین اقدامات حزب کارگزاران برای انتخابات 1400 خبرهایی داده و گفته «تصمیم ما این است که بعد از بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات توسط شورای نگهبان، گزینه خود را اعلام کرده و از حالا دستمان را رو نمیکنیم.» البته این جمله با لیست ابتدایی در تناقض است و معلوم نیست این سخن را باید قبول کرد یا انتشار لیست افراد مورد حمایت را. مرعشی همچین گفته «ما درباره گزینه حزب به جمع بندی رسیده ایم و پیشنهاد خود را به ائتلاف اصلاح طلبان اعلام خواهیم کرد و از او دفاع میکنیم، اما در نهایت براساس نظر ائتلاف عمل میکنیم، چون عضوی از ائتلاف اصلاح طلبان هستیم.
محبوبیت خاتمی نزد اصلاح طلبان
بحث دعوت از خاتمی همچنان یکی از گزینههای روی میز اصلاح طلبان است؛ اگرچه خاتمی این پیشنهاد را به تندی رد کرده است. هفته گذشته برای بار دیگر درباره وضعیت خاتمی صحبت شده و اینبار مصطفی معین گفته «قرائن و برخی شواهد به دست آمده در نظرسنجیها کاهش اعتماد عمومی را به جریانهای سیاسی از جمله اصلاح طلبان و اصولگرایان نشان میدهد، ولی به نظرم این آسیب قابل ترمیم است.»
معین درباره نقش لیدری خاتمی و شیخوخیت بزرگان اصلاحات همچنان پررنگ گفت: «نمیتوان بر پایه برخی اظهار نظرها که عکس العملی در مقابل نقض عهدها و ضعفهای دولت یا فضاسازیهای افراطیون است و در برخی از نشریات یا شبکههای اجتماعی بازتاب داده میشود پیشداوری کرد. آری، محوریت و محبوبیت آقای خاتمی در نزد اصلاح طلبانی که قصد خدمت به جامعه را بدون چشمداشتی از قدرت و رانتهای آن دارند مانند گذشته وجود دارد. در واقع پایگاه اجتماعی ایشان نیز کاهش نیافته است.»
گزینه حزب مردمسالاری در انتخابات
حزب مردمسالاری هم از قافله احزاب اصلاح طلب عقب نمانده و اعلام کرده قرار است نامزد اختصاصی معرفی کند. آرش حبیبی عضو شورای مرکزی و سخنگوی حزب مردمسالاری گفته «احتمال معرفی نامزد اختصاصی حزب مردمسالاری برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 وجود دارد. بحث نامزد اختصاصی حزب مردمسالاری برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 از مدتها قبل در دفتر سیاسی و شورای مرکزی این حزب تصویب شده، اما پس از مخالفت دبیرکل، به مجمع عمومی کنگره نوزدهم موکول شده و لذا تاکنون اعلام نشده اما اگر در کنگره نوزدهم حضور نامزد اختصاصی پذیرفته شود این موضوع به جبهه اصلاحطلبان ایران اطلاع داده میشود.»
آنگونه که سخنگوی حزب گفته، ظاهرا مخالف اصلی نامزد اختصاصی دبیر کل است؛ البته مصطفی کواکبیان آنقدر اعتماد به نفس دارد که برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند. دلیل مخالفت فعلا معلوم نیست؛ شاید دلیل ماجرا حمایت از عارف باشد.