تجمل گرایی واسراف امروز، احتیاج فرداست
جعفر شاهرخی، جامعهشناس
همه روزه مقادیر بسیار زیادی مواد زاید صنعتی و خانگی تولید و دور ریخته میشود که بخش قابل توجهی از آن ناشی از سوء مصرف بوده و نمیتوان آن را زباله به معنای واقعی قلمداد کرد.
قدرتهای بزرگ تجاری برای رسیدن به منافع خود با تبلیغات گسترده از انسان مصرفکنندهای تمام عیار ساخته و نیازهای غیر واقعی برای او معرفی کرده است. انسانی که مصرفگراست و مولد ضایعات؛ ضایعات و پسماندهایی که محیط زیست را لحظه به لحظه آلودهتر و حلقه زندگی سالم را برای مردم جامعه تنگ و تنگتر میکند.
مصرفگرایی در برخی از ما مردم به فرهنگی متداول تبدیل شده است و افتخار به داراییهای مادی و تجملگرایی بر داراییهای معنوی پیشی گرفته است. اینکه چه عواملی در بروز و ظهور مصرفگرایی موثر است، موضوع این چند سطر نیست. مهم درک این موضوع است که مصرف گرایان، آدمهای عجیب و ناشناختهای نیستند. این خود ماییم که پرچم اسراف و تولید زباله را بالا نگه داشتهایم. به قول معروف هیچگاه دستمان به کم نرفته است. با وجود اطلاع از همه مضرات اسراف و مزایای صرفه جویی، اما گاه صرفهجویی را کسر شأن خود میدانیم. بیش از نیاز میخریم تا آبرویمان پیش مهمان و در و همسایه حفظ شود. دکور و طاقچههایمان مملو از وسایلی است که سال به سال یکبار هم مورد استفاده قرار نگرفته است. حتی در شرایط سخت اقتصادی و بحران کنونی اگر وسعمان بکشد از ترس موهوم آینده، میخریم و تلنبار میکنیم و به ناچار بخشی از آن را دور میریزیم و درنهایت شرایط را به خود و جامعه سخت و سختتر میکنیم.
زباله را پسمانده و باقیمانده تولید و یا تغییر شکل چیزهای دیگر نیز آنچه را که قبلا استفاده شده و دیگر به آن نیازی احساس نمیشود، گفتهاند.
در طول شبانهروز بیش از ۲ هزار تن پسماند در مشهد تولید میشود؛ یعنی به ازای هر نفر بیش از ۶۵۰ گرم زباله.
این آمار کمی نیست و با استاندارد جهانی بسیار فاصله دارد. البته که تولید زباله با میزان دارایی و طبقه اجتماعی افراد ارتباط چندانی ندارد.
امروزه تجمع زبالهها به قدری است که مدیریت شهری را در این حوزه با چالش جدی مواجه ساخته و آثار زیانبار آن به وضوح در زندگی شهری به چشم میخورد. زبالههایی که نه فقط مولد بیماری، تعفن و …. هستند، بلکه با آلوده کردن خاک و آب و هوا، خسارات دوچندانی به زیستگاه ما وارد میکند. تولید زباله قطعا ناشی از ضعف مدیریت مصرف، ناآگاهی، غفلت و حتی گاهی از سر مقابله با لجبازی است.
مصرف گرایی، چشم هم چشمیها و زیادهخواهیها، آثار مخرب و پیامدهای فردی – اجتماعی فراوانی را با خود به ارمغان آورده است که کمترین اثر آن تزلزل روح تعاون و نوعدوستی، افزایش فاصله طبقاتی – بیشتر از آنچه هست – و شعلهورتر کردن آتش بحران اقتصادی است.
تولید بیش از حد زباله یعنی داریم با دست خودمان منابع و امکانات طبیعیمان را از بین میبریم و این مصداق بارز تجاوز به حقوق جامعه است.
راهی جز این نداریم برای آنکه شهرمان را با کمترین خسارت به فرزندان خود و نسل های بعد تحویل دهیم، با همدلی و همراهی، با مشارکت اجتماعی , همه استعداد های فرهنگی را بکار گیریم تا بیش از این شاهد هدر رفت سرمایههای ملی و تحمیل هزینههای شهری نباشیم.