آیا امسال هم با زلزله و سیل مواجه میشویم؟
دو هفته از زلزله در شهرستان سیسخت، استان کهگیلویه و بویراحمد، میگذرد. این زلزله کوچک با بزرگی ۵.۶ ریشتر شهرستان سیسخت با ۱۵ هزار نفر جمعیت را با موجی از مشکلات مواجه کرد. اصلیترین مشکلی که در مدیریت بحران پس از زلزله رخ داد، مربوط به توزیع چادرها بود؛ مردم به سولههای مدیریت بحران نمیرفتند و نسبت به نبود چادر انتقاد میکردند.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» به نقل از خبرآنلاین، اگرچه مسئولان هلال احمر بر این باور بودند که این مشکل چندان اساسی هم نبوده؛ محمدحسن قوسیان مقدم، دبیرکل هلال احمر، در این رابطه میگوید: «در شهر، ما واقعا خانه تخریب شده زیادی نمیدیدیم و از ۱۰ خانه یک خانه آسیب دیده بود. در محلهها هم هیچ کسی ندیدیم و همه در خانهها بودند. مردم چادر گرفته بودند، اما چادر نزده بودند. صبح روز بعد، به بازدید خانههای مردم رفتیم، اتفاقا آنجا هم مردم نسبت به نبود چادر اعتراض میکردند، ولی مثلا در داخل خانه یکی از همین معترضان دیدیم چادر هلال احمر در راهرو خانه است. در خانه دیگری هم دیدیم مردم چادر را در حیاط خانه زده بودند و از ترس در آنجا زندگی میکردند. با این وجود ما آن شب هم چادر پخش کردیم و در مجموع ۲۸۰۰ چادر توزیع شد».
با این وجود تجربه مدیریت بحران این زلزله کوچک باعث شده که نگرانیها و سوالات نسبت به شرایط پایتخت پس از زلزله احتمالی آن چند برابر شوند. سالهاست که کارشناسان از احتمال وقوع یک زلزله ۷ ریشتری در تهران هشدار دادهاند.
قوسیان میگوید: «دعا میکنیم که زلزله نیاید، اما راه فراری از زلزله تهران نیست و باید آماده شویم. فرض کنید در تهران زلزله بیاید، واقعا چه کاری میتوانیم انجام بدهیم؟ استانهای معین مناطق ۲۲ گانه تهران معلوم است، اما وضعیت به این سادگیها نیست. در یک زلزله قوی با ریزش دیوارهها خیابانها بسته میشود. مثلا فرض کنید از جنوب بعد از زلزله بخواهید به میدان انقلاب برسید، میدانید این کار چند روز طول میکشد؟ مگر چند میلیون نیرو میخواهیم وارد کنیم؟»
آقای قوسیان، یک توضیحی از آخرین وضعیت مناطق زلزلهزده سیسخت میدهید؟ شرایط زلزلهزدگان چطور است؟
بعد از سیسخت به عنوان سخنگوی هلال احمر خیلی حرف زدم، اما هیچوقت ماجرا کامل گفته نشد. به همین دلیل قصد دارم از ابتدا شرایط را باز کنم. چهارشنبه ساعت ۱۰:۰۵ شب که زلزله اتفاق افتاد برای بازدید به استان فارس رفته بودم و در جمعیت هلال احمر شیراز بودم که پیامک رسید زلزله رخ داده است. همانجا با سیستم آنلاین هلالاحمر همه مدیران به شکل تصویری ارتباط برقرار کردیم و ساعت ۱۰:۳۰ با استانهای هم مرز کهگیلویه و بویراحمد ارتباط گرفتیم. معاون امداد در استان همان موقع به سیسخت رفت و حدود یک ساعت بعد متوجه شدیم ۲۶ روستای اصفهان و ۱۲۰ روستای کهگیلویه تحت تاثیر زلزله قرار گرفتند، ما خیلی نگران بودیم.
اولین بار در تاریخ زلزلههای ایران دو چادر اسکان اضطراری آماده داشتیم
در سیسخت آقای استاندار اعلام کردند که بخاطر بارندگی اردوگاه اسکان اضطراری راه بیفتد و به همین دلیل دو سالن بزرگ به ما دادند و همان شب چادرهای امدادی را نصب کردیم. با این وجود هیچکسی مراجعه نکرد؛ علتش هم این بود که شهرها تخریب نشده بود. این اولین بار در تاریخ زلزلهها در ایران بود که شب زلزله دو چادر اسکان اضطراری آماده داشتیم. محمولهها هم از اصفهان، شیراز و یاسوج همان شب تخلیه شد و ما همان شب بیش از هزار چادر برای توزیع در سیسخت داشتیم. بنابراین از صبح روز زلزله آماده اسکان اضطراری بودیم.
اما با وجود این آمادگی، دیدیم که اسکان مردم با مشکلات زیادی روبرو شد. علت این ماجرا چیست؟
جمعیت هلال احمر تصمیم گرفت برای توزیع چادرها دفترچه صادر کند و شماره ملی افراد را ثبت کند. اما مخالفت کردند و گفتند مردم صف بکشند این هم بخاطر شرایط کرونا شدنی نبود. در نتیجه شهر را به ۹ منطقه تبدیل کردند تا چادرها خانه به خانه توزیع شوند و تا غروب روز پنجشنبه هزار چادر تقسیم شد. من همان زمان به شکل زمینی در مسیر برفی به سیسخت رفتم، آنجا دیدم آسمان صاف بود و هم اینکه آن چنان سرد نبود.
ما در شهر واقعا خانه تخریب شده زیادی نمیدیدیم و از ۱۰ خانه یک خانه آسیب دیده بود. در محلهها هم هیچ کسی ندیدیم و همه در خانهها بودند. مردم چادر گرفته بودند، اما چادر نزده بودند. صبح روز بعد، به بازدید خانههای مردم رفتیم، اتفاقا آنجا هم مردم نسبت به نبود چادر اعتراض میکردند ولی مثلا در داخل خانه یکی از همین معترضان دیدیم چادر هلال احمر در راهرو خانه است.
در خانه دیگری هم دیدیم مردم چادر را در حیاط خانه زده بودند و از ترس در آنجا زندگی میکردند. با این وجود ما آن شب هم چادر پخش کردیم و در مجموع ۲۸۰۰چادر توزیع شد.
پس چرا میدیدیم که برخی مردم نسبت به نبود چادر اعتراض میکردند؟
ببینید برخی که قطعا اهالی سیسخت نبودند مشکلاتی ایجاد کردند، بالاخره اگر پنج چادر به کسی برسد ۲۰ میلیون تومان پول در میآورد.
شما اتفاقا اشاره کردید که حل برخی چالشها مثل ایجاد حس امنیت، شاید منجر حضور مردم در چادرها بشود. چرا پس از سالها زلزله بم هنوز این اتفاقات تکرار میشوند؟
در زلزله بم آیین نامه مدیریت بحران نداشتیم، اما الان داریم. پس این طور نیست که چیزی یاد نگرفته باشیم. ما از آن زمان یک سازمان مدیریت بحران تشکیل دادیم و نسبت به بم چند قدم جلوتر هستیم. اما درباره تجربه عملی همچنان مشکلاتی هست و خودشان الان میگویند کاش برای توزیع چادر از دفترچه استفاده میشد. ساعت اول گفتیم میخواهیم دفترچه توزیع کنیم اما قبول نکردند.
دقیقا چرا نسبت به همین موضوع ساده نباید از قبل تصمیمگیری انجام شده باشد؟ مخصوصا در شرایط کرونا این تصمیم مهمتر می شود.
ببینید ما امسال چندین مانور برگزار کردیم و در آخرین مانور در اسلامشهر پیشنهاد کردیم که سازمان مدیریت بحران هم باید این کار را کند. مدیریت بحران کشور هم باید این کار را انجام بدهد تا وظایف همه دستگاهها معلوم شود، ما بخاطر این مانورها آمادگی لازم را داشتیم. اگر این طور نبود نمیتوانستیم در شب اول حادثه هزار چادر منتقل کنیم.
عملیات به این سنگینی دیده نمیشود، اما مسائل در توزیع خودش را نشان میدهد. در توزیع هم مشکل این است که فردی به هر دلیلی فکر میکند که باید دو چادر بگیرد. یا اصلا آن فرد از مناطق زلزلهزده نیست، میآید جلوی چهار دوربین سروکله میزند و میگوید چادر نیست. این همه چادر توزیع کردیم، اما تا پس لرزه ۴.۵ ریشتری کسی از آنها استفاده نمیکرد و الان براساس آخرین گزارشها شهر پر از چادر است.
شاید مشکل اصلی در خود وجود چادر برای مدیریت بحران باشد؛ فکر نمیکنید وقتش رسیده که در اسکان اضطراری از سولهها و اردوگاهها جای چادر استفاده شود؟
در زلزله کرمانشاه، جریانی از کانکس راه افتاد. اما مشکل ما در ایران این است که تعداد روستاها بسیار زیاد است و معمولا تلفات زلزلهها در روستاها خیلی زیاد است، البته در این زلزله سیسخت روستاها اصلا تکان نخورده بودند.
از سمت دیگر از نظر فرهنگی هم مشکلاتی هست و حتی آنهایی که آسیب ندیدند حس میکنند باید کمک بگیرند. این در حالی است که ما برای این زلزله یک ریال هم استمداد منتشر نکردیم. در زلزله آخر ترکیه، ما خواستیم کمکهای آنها برای سیل گلستان را جبران کنیم، اما آنها اصلا اجازه ندادند و گفتند حادثه در حدی نیست که کمک بینالمللی بگیرند. بعد به ما فشار میآورند که شماره کارت اعلام کنیم، بخاطر همین یک عده مردم عادی خودشان کمک عادی جمع کرده و پخش کردند و مشکلاتی مثل پخش غذاهای کپک زده هم به وجود آمد.
اتفاقا بعد از زلزله کرمانشاه فضایی در حال به وجود آمدن بود که همه کمکهای مالی به حساب هلال احمر ریخته شود. بعد در یک سال گذشته یک سری مسائل قضایی برای مدیران سابق هلال احمر ایجاد شد که شاید ارتباطی به کار هلال احمر هم نداشته باشد. فکر میکنید این موضوع چقدر روی اعتماد عمومی مردم نسبت به هلال احمر به وجود میآورد؟
اتفاقاتی که رخ داد برای فرد بود و نه هلال احمر. اکثر پروندهها هم برای زمانی بود که آن فرد در دانشگاه شهید بهشتی بود. از ابتدای امسال تاحالا در بحث کرونا مردم به شکل میلیاردی کمک کردند و هلال احمر هم آنقدر مقید است که این هزینه را صرفا خرج کرونا کرد.
جناب قوسیان فرض کنید که یک حادثه ملی مثل زلزله سرپل ذهاب رخ بدهد، چقدر باید دوباره شاهد سیل کمکهای مردمی به سلبریتیها باشیم؟
یکی از دلایل عدم استمداد ما همین بود. اول باید ببینیم نیاز مردم یک منطقه چیست. مثلا اگر به منطقهای چادر به تعداد کافی برده باشیم اگر فرد دیگری باز هم چادر ببرد چه میشود؟ چادرها به کسانی میرسد که داشتند. اگر فراخوان میدادیم ده نفر دیگر هم این کار را میکردند و این اتفاق رخ میداد.
هلالاحمر اگر احساس میکرد توان کمکرسانی ندارد حتما استمدادی منتشر میکرد. ما چند برابر چادری که پخش کردیم هنوز موجود داریم. همین ابتدای امسال که انبارهایمان دچار مشکل شد، مصاحبه کردیم و گفتیم.
این زلزله سیسخت با همین قدرت ناچیزش این همه حواشی داشت، درباره زلزله احتمالی تهران شرایط به چه شکل میشود؟
دعا میکنیم که زلزله نیاید، اما راه فراری از زلزله تهران نیست و باید آماده بشویم. الان نسبت به زمان زلزله بم آمادگی بیشتری داریم. در سیسخت بعد از زلزله به طور خودکار استانهای معین ما معلوم شدند. اما تهران با سیسخت اصلا قابل مقایسه نیست.
فرض کنید در تهران زلزله بیاید، واقعا چه کاری میتوانیم انجام بدهیم؟ استانهای معین مناطق ۲۲ گانه تهران معلوم است اما وضعیت به این سادگیها نیست. در یک زلزله قوی با ریزش دیوارهها خیابانها بسته میشود، مثلا فرض کنید بعد از زلزله از جنوب شهر بخواهید به میدان انقلاب برسید، میدانید این کار چند روز طول میکشد؟ مگر چند میلیون نیرو میخواهیم وارد کنیم؟
به همین دلیل تهران وضعیت خاصی دارد، در اوایل دهه ۸۰ چند پایگاه بزرگ اقماری در تهران تهیه کردیم، اما این تعداد جوابگو نیست. به همین دلیل این که بگوییم ۱۰۰ درصد آمادگی داریم، اصلا امکانپذیر نیست.
قطعا شما در هلالاحمر برای زلزله تهران چند سناریو در نظر گرفتهاید، این سناریوها برچه اساس است؟
ببینید چون هلال احمر همیشه در همه حوادث خودجوش در صف اول است، همه فکر میکنند که ما مسئول همه چیز هستیم، اما در کشور یک ستاد مدیریت بحران زیر نظر وزارت کشور وجود دارد و یکی از اعضای آن ما هستیم. وظیفه ما امداد ونجات و اسکان اضطراری است. سناریوی ما باید، سناریوی مدیریت بحران کشور باشد. در آن حادثه بزرگ از هلال احمر به تنهایی کاری ساخته نیست.
به جز زلزله حادثه مرگباری که جدیدا با آن بارها روبرو شدیم سیل است، علت این ماجرا را چه میدانید؟
سیل و تغییر اقلیم یک مسئله اجتنابناپذیر است. سیل میآید چون مسیلها را مسدود میکنیم و مسئله پیچیدهای نیست. جایی که مسیل است یعنی روزی از آن سیل عبور کرده است، حالا وقتی در حاشیه آن ساختوساز میکنیم، باید آماده وقوع این نوع حوادث هم باشیم، پیشگیری هم در اینجا کار سختی نیست.
برای امسال خطر سیل وجود دارد؟
ببینید از نظر بحث هواشناسی، همیشه میتوان خطر سیل را تا حدی پیشبینی کرد. اما من میخواهم فراتر از آن صحبت کنم؛ اگر فردی بخواهد در یک منطقه سیلخیز خانه بسازد باید اندازه طبقه همکف آن فقط ستون بگذارد و بعد بالاتر خانه ساخته میشود.
همه این کارها راهکار دارند، البته الان نسبت به قبل شرایط بهتر شده است.
اما یکی از مرگبارترین تجربههای سیل در کشور به فروردین ۹۸ برمیگردد، اگر آن اتفاق تکرار شود وضعیت فرق میکند؟
وظایف ما در مدیریت بحران اسکان اضطراری و توزیع مواد غذایی است، وقتی که در منطقهای سیل میآید جایی برای نصب چادرمان نیست چون همه جا پر از آب است. گاهی وقتها وضعیت به زیرساخت شهر ربط دارد و هلال احمر در این رابطه هیچکاری نمیتواند انجام بدهد. تنها کاری که از ما برمیآید، استفاده از قایق جای وانت است و موادغذایی را پخش میکنیم. مدیریت بحران کشور متولی این کار است. ما تنها کار متفاوتمان استفاده از قایقهاست.
اما در همین بحث امداد و نجات هم مشکل تکراری وجود دارد، این که خسارتدیدهها به اردوگاهها و سولهها نمیروند، علت چیست؟
بحث فرهنگی است، علاقهای که آن فرد به زندگیش دارد و دل کندن از آن کار را سخت میکند. در بحث آموزش همیشه میگوییم افراد باید کیفی حامل مدارک اصلیشان داشته باشند که همین را از خانه خارج کنند. آموزش این جزییات باعث میشود که مردم تصمیمات بهتری بگیرند.
اتفاقا امسال کارشناسان زیادی معتقد بودند که هلال احمر برنامههای آموزشی کمتری گذاشته است، تایید میکنید؟
آموزش آنلاین و بستر آن که موجود است، اما در برخی دیگر از بسترها مشکل داریم. اگر صداوسیما به ما فضا داد و استفاده نکردیم این انتقاد درست است. بخاطر کرونا ما اجتماع نداریم، در بستر آنلاین همه چیز هست، اما شاید کسی به اینترنت دسترسی نداشته باشد. چه اشکالی دارد روزی یک تا ۲ ساعت در تلویزیون صرف آموزش بشود؟ اما اگر بگویند چند میلیارد تومان باید به آنها پول بدهیم تا این کار انجام بدهند، ما توان مالی این کار را نداریم.
صداوسیما واقعا از شما چنین درخواستی داشته است؟
ما چند بار گفتیم که پوشش خبری ما خیلی ضعیف است. مثلا جای سوال دارد که چرا صداوسیما درباره چادر اصلا با آنهایی که چادر گرفتهاند صحبت نمیکند، من چندین ویدیو از اهالی سیسخت دریافت کردم که تشکر کنند. بعد در جواب برخی از دوستان میگفتند که باید مبالغی را در حساب صداوسیما میریختیم تا مسئله شود.
ما در کار خودمان از لحاظ مالی مشکل داریم. چطور میتوانیم برای این کار هزینه کنیم؟ من خودم از تصاویر صداوسیما ناراحت میشوم، زاویه دوربین به شکلی است که صرفا یک خانه در حال تخریب در منطقهای را نشان میدهد و مشخص نمیشود که ۱۰ خانه دیگر در همانجا سالم است. بعد یک نفر را میآورند که مدعی شده اصلا چادر نیست، در حالی که اگر به نسبت مساوی با هر دو گروه صحبت بشود، آرامش به جامعه برمیگردد.
گفتید که از لحاظ مالی مشکل دارید، این مشکل چقدر عمیق است؟
ما منبع درآمدی نداریم و بیشتر اعتبارتمان را از کمک دولت و مردم تامین میکنیم، به همین دلیل واقعا از مجلس و دولت توقع داریم که کمک کنند، مخصوصا الان که در حال تنظیم بودجه هستند. هرچه انبارها بیشتر پر بشود موقع بحران راحتتر هستیم. فرض کنید در تهران زلزله بیاید و بانکها از بین برود، چه کار میتوانیم انجام دهیم؟ توقع داریم در بحث اعتبارات به هلال احمر توجه بشود.