1

کودکان محروم از مدرسه

محمدعلی علی نژاد

احمد خیراللهی متولد 14 بهمن 1325 در شهر مشهد است. او که اتفاقی در جریان حضورش در یکی از شهرستان‌ها گذرش به مدرسه می‌افتد مهربانی‌اش را نثار دانش‌آموزان در حال تحصیل در یک کانکس می‌کند. به قول خودش خداوند به او توفیق داده و در مسیر مدرسه‌سازی هدایتش کرده است. خیراللهی تاکنون سه مدرسه ساخته و چهارمین مدرسه نیز قرار است به نیت مادر بسازد. او معتقد است، درمان بیماری‌اش بخاطر دعای دانش‌آموزانی است که برایشان مدرسه‌ ساخته.

گفت‌وگو با خیر مدرسه‌ساز، احمد خیراللهی را می‌خوانید:

چرا در جغتای مدرسه ساختید؟

با یکی از دوستان برای کار دیگری به این شهرستان رفته بودم، اما توفیق پیدا کردم که خدمتی را برای مردم منطقه انجام دهم؛ چون بچه‌های دانش‌آموز را دیدم که در کانکس درس می‌خوانند به دلم افتاد که کاری برای آن‌ها انجام دهم و به توفیق الهی خدمتی انجام دادم.

ماجرای رفتنم به این روستا این گونه بود که آقای خورشیدی یکی از دوستانم گفت می‌خواهم به منزل فردی برای کمک برویم. به روستای مورد نظر رفتیم او خانه‌ای کوچک با سقف محقر و شرایط نامناسبی داشت. بعد از این که کارمان به پایان رسید در مسیر برگشت به روستای «گوری» رفتیم و بچه‌ها را دیدم که در کانکس درس می‌خوانند از مدیر مدرسه شرایط را پرس‌وجو کردم.

تصمیم گرفتم که برای دانش‌آموزان کاری انجام دهم ابتدا با یکی از دوستان که در زمینه ساخت‌وساز فعالیت می‌کرد درباره هزینه‌ها مشورت کردم و سپس با آقای رافتی مجمع خیران مدرسه‌ساز و آقای علیزاده معاون مشارکت‌های اداره کل نوسازی صحبت کردم و به آن جا رفتم و مدرسه را ساختیم.

بعد از اولین مدرسه، در همان محل مدرسه دیگری هم ساختید؟

وقتی برای افتتاح مدرسه رفتم مردم مهربان و خونگرمی بودند و استقبال گرمی داشتند. مردم گفتند مدرسه راهنمایی ندارند و بعضی از دانش‌آموزان به دلیل این که مدرسه راهنمایی ندارند ترک تحصیل می‌کنند. بعد از این که بررسی‌هایی را انجام دادم مجاب شدم که مدرسه دیگری هم در همان جا بسازم. خداوند توفیق داد و یک مدرسه راهنمایی هم ساختم.

چه چیزی برای ادامه این راه به شما انگیزه می دهد؟

در چند نوبت که برای بازدید از مدرسه رفتم به قدری مردم محبت داشتند که جذب و شیفته محبت‌های آن‌ها شدم و اشتیاقم برای مدرسه‌سازی بیشتر شد.

و هم چنان مدرسه سازی ادامه دارد؟

سومین مدرسه را دوست داشتم به نیت مرحوم پدرم بسازم که اعلام شد یک طبقه روی دبیرستانی در شهرک «شهید بهشتی» باخرز بسازم. دوستان هم این مدرسه را به نام پدرم مرحوم محمداسماعیل خیراللهی نام‌گذاری کردند. البته با توجه به شرایط کرونا هنوز مراسم بهره‌برداری برای این مدرسه گرفته نشده است.

و مدرسه بعدی؟

اگر خداوند توفیق بدهد مدرسه بعدی را به نام مرحوم مادرم، صدیقه نیکنام خواهم ساخت.

وظیفه انسانی ماست که برای پدر و مادر که حق بزرگی بر گردن ما دارند کاری انجام دهیم و معتقدم ثواب این کار به آن‌ها خواهد رسید، البته محبت‌های پدر و مادر را نمی‌توان با این کارها جبران کرد، بلکه اندک قطره‌ای در دریاست.

چه احساسی نسبت به مشارکت در امر خیر مدرسه‌سازی دارید؟

به نظرم هیچ کاری بهتر از مدرسه‌سازی نیست، یکی از بهترین روزهای عمرم روزی بود که مدرسه را افتتاح کردیم.

برای مدارسی که ساختید چقدر هزینه کردید؟

برای اولین مدرسه پنج کلاسه در سال 93 حدود 120 میلیون تومان هزینه کردم و مدرسه دوم که سال 98 آغاز شد. حدود 400 متر مربع مساحت دارد و حدود 400 میلیون تومان همر هزینه شد البته مدرسه دوم مجهزتر ساخته شده و سیستم گرمایش مرکزی دارد.

چرا سرمایه خود را در صرف مدرسه‌سازی می‌کنید؟

خدا لطف کرده سرمایه‌ای را به ما داده است که باید خودمان آن را برای خودمان هزینه یا بهتر بگویم، سرمایه‌گذاری کنیم. باید در زنده بودن خودش انسان آنچه می‌تواند در راه رضای خدا هزینه کند که البته فرزندان هم این کار را یاد می‌گیرند. فرزندان هم در این مسیر کمک می‌کنند هم توصیه و هم وصیت کرده‌ام که آن ها این راه را ادامه دهند.

به نظرم باید خداوند توفیق بدهد، صرفا پول داشتن مهم نیست، خیلی‌ها پول دارند، اما این توفیق را ندارند و در این مسیر قرار نمی‌گیرند. معتقدم هر گامی که در این مسیر برداریم به جز موفقیت نتیجه دیگری ندارد و در این مسیر هزینه کردن نه تنها از سرمایه انسان کم نمی‌شود بلکه اضافه هم می‌شود. با خدا معامله کردن ضرر در آن وجود ندارد بلکه سود آور است.

شما که در این مسیر بودید این موضوع برای شما هم اتفاق افتاده است؟

من به این نتیجه رسیده‌ام هر قدمی برمی‌دارم خدا اجرش را می‌دهد. نتیجه تنها معنوی نیست، بلکه مادی را هم جبران می‌کند، علاوه بر این برای شکرگذاری از آن چه خدا به ما داده است باید به امر خیر مدرسه‌سازی کمک کنیم.

یک خاطره دارم که می‌تواند پاسخی به این سوال باشد، حدود 13 سال پیش یک مشکل داشتم و باید یک عمل جراحی انجام می‌دادم. بعد از عمل جراحی شفا پیدا کردم بعد از این ماجرا یک روز مدیر مدرسه‌ای که ساخته بودم گفت وقتی فهمیدیم کسالت و بیماری دارید سر صف بچه‌های مدرسه برای شما دعا کردند… فکر می‌کنم اثر دعای دانش‌آموزان بود که از آن بیماری شفا پیدا کردم.

احمد خیراللهی متولد 14 بهمن 1325 در شهر مشهد است. او که اتفاقی در جریان حضورش در یکی از شهرستان‌ها گذرش به مدرسه می‌افتد مهربانی‌اش را نثار دانش‌آموزان در حال تحصیل در یک کانکس می‌کند. به قول خودش خداوند به او توفیق داده و در مسیر مدرسه‌سازی هدایتش کرده است. خیراللهی تاکنون سه مدرسه ساخته و چهارمین مدرسه نیز قرار است به نیت مادر بسازد. او معتقد است، درمان بیماری‌اش بخاطر دعای دانش‌آموزانی است که برایشان مدرسه‌ ساخته.

گفت‌وگو با خیر مدرسه‌ساز، احمد خیراللهی را می‌خوانید:

چرا در جغتای مدرسه ساختید؟

با یکی از دوستان برای کار دیگری به این شهرستان رفته بودم، اما توفیق پیدا کردم که خدمتی را برای مردم منطقه انجام دهم؛ چون بچه‌های دانش‌آموز را دیدم که در کانکس درس می‌خوانند به دلم افتاد که کاری برای آن‌ها انجام دهم و به توفیق الهی خدمتی انجام دادم.

ماجرای رفتنم به این روستا این گونه بود که آقای خورشیدی یکی از دوستانم گفت می‌خواهم به منزل فردی برای کمک برویم. به روستای مورد نظر رفتیم او خانه‌ای کوچک با سقف محقر و شرایط نامناسبی داشت. بعد از این که کارمان به پایان رسید در مسیر برگشت به روستای «گوری» رفتیم و بچه‌ها را دیدم که در کانکس درس می‌خوانند از مدیر مدرسه شرایط را پرس‌وجو کردم.

تصمیم گرفتم که برای دانش‌آموزان کاری انجام دهم ابتدا با یکی از دوستان که در زمینه ساخت‌وساز فعالیت می‌کرد درباره هزینه‌ها مشورت کردم و سپس با آقای رافتی مجمع خیران مدرسه‌ساز و آقای علیزاده معاون مشارکت‌های اداره کل نوسازی صحبت کردم و به آن جا رفتم و مدرسه را ساختیم.

بعد از اولین مدرسه، در همان محل مدرسه دیگری هم ساختید؟

وقتی برای افتتاح مدرسه رفتم مردم مهربان و خونگرمی بودند و استقبال گرمی داشتند. مردم گفتند مدرسه راهنمایی ندارند و بعضی از دانش‌آموزان به دلیل این که مدرسه راهنمایی ندارند ترک تحصیل می‌کنند. بعد از این که بررسی‌هایی را انجام دادم مجاب شدم که مدرسه دیگری هم در همان جا بسازم. خداوند توفیق داد و یک مدرسه راهنمایی هم ساختم.

چه چیزی برای ادامه این راه به شما انگیزه می دهد؟

در چند نوبت که برای بازدید از مدرسه رفتم به قدری مردم محبت داشتند که جذب و شیفته محبت‌های آن‌ها شدم و اشتیاقم برای مدرسه‌سازی بیشتر شد.

و هم چنان مدرسه سازی ادامه دارد؟

سومین مدرسه را دوست داشتم به نیت مرحوم پدرم بسازم که اعلام شد یک طبقه روی دبیرستانی در شهرک «شهید بهشتی» باخرز بسازم. دوستان هم این مدرسه را به نام پدرم مرحوم محمداسماعیل خیراللهی نام‌گذاری کردند. البته با توجه به شرایط کرونا هنوز مراسم بهره‌برداری برای این مدرسه گرفته نشده است.

و مدرسه بعدی؟

اگر خداوند توفیق بدهد مدرسه بعدی را به نام مرحوم مادرم، صدیقه نیکنام خواهم ساخت.

وظیفه انسانی ماست که برای پدر و مادر که حق بزرگی بر گردن ما دارند کاری انجام دهیم و معتقدم ثواب این کار به آن‌ها خواهد رسید، البته محبت‌های پدر و مادر را نمی‌توان با این کارها جبران کرد، بلکه اندک قطره‌ای در دریاست.

چه احساسی نسبت به مشارکت در امر خیر مدرسه‌سازی دارید؟

به نظرم هیچ کاری بهتر از مدرسه‌سازی نیست، یکی از بهترین روزهای عمرم روزی بود که مدرسه را افتتاح کردیم.

برای مدارسی که ساختید چقدر هزینه کردید؟

برای اولین مدرسه پنج کلاسه در سال 93 حدود 120 میلیون تومان هزینه کردم و مدرسه دوم که سال 98 آغاز شد. حدود 400 متر مربع مساحت دارد و حدود 400 میلیون تومان همر هزینه شد البته مدرسه دوم مجهزتر ساخته شده و سیستم گرمایش مرکزی دارد.

چرا سرمایه خود را در صرف مدرسه‌سازی می‌کنید؟

خدا لطف کرده سرمایه‌ای را به ما داده است که باید خودمان آن را برای خودمان هزینه یا بهتر بگویم، سرمایه‌گذاری کنیم. باید در زنده بودن خودش انسان آنچه می‌تواند در راه رضای خدا هزینه کند که البته فرزندان هم این کار را یاد می‌گیرند. فرزندان هم در این مسیر کمک می‌کنند هم توصیه و هم وصیت کرده‌ام که آن ها این راه را ادامه دهند.

به نظرم باید خداوند توفیق بدهد، صرفا پول داشتن مهم نیست، خیلی‌ها پول دارند، اما این توفیق را ندارند و در این مسیر قرار نمی‌گیرند. معتقدم هر گامی که در این مسیر برداریم به جز موفقیت نتیجه دیگری ندارد و در این مسیر هزینه کردن نه تنها از سرمایه انسان کم نمی‌شود بلکه اضافه هم می‌شود. با خدا معامله کردن ضرر در آن وجود ندارد بلکه سود آور است.

شما که در این مسیر بودید این موضوع برای شما هم اتفاق افتاده است؟

من به این نتیجه رسیده‌ام هر قدمی برمی‌دارم خدا اجرش را می‌دهد. نتیجه تنها معنوی نیست، بلکه مادی را هم جبران می‌کند، علاوه بر این برای شکرگذاری از آن چه خدا به ما داده است باید به امر خیر مدرسه‌سازی کمک کنیم.

یک خاطره دارم که می‌تواند پاسخی به این سوال باشد، حدود 13 سال پیش یک مشکل داشتم و باید یک عمل جراحی انجام می‌دادم. بعد از عمل جراحی شفا پیدا کردم بعد از این ماجرا یک روز مدیر مدرسه‌ای که ساخته بودم گفت وقتی فهمیدیم کسالت و بیماری دارید سر صف بچه‌های مدرسه برای شما دعا کردند… فکر می‌کنم اثر دعای دانش‌آموزان بود که از آن بیماری شفا پیدا کردم.