وقتی همه خوابیم
مهناز اصغری
در جامعه رو به پیشرفت کنونی، تهاجم تنها به معنای ابتدایی آن باز نمیگردد و فقط نبرد فیزیکی را شامل نمیشود. تهاجم میتواند اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی باشد. در این بین تهاجم فرهنگی یکی از مهمترین زیرشاخههای تهاجم محسوب میگردد. چراکه ریشههای اصیل یک فرهنگ را نشانه میگیرد و با برنامهریزی دقیق و البته با استفاده از شیوهها و ابزار نوین و امکانات متعدد، در راه سست کردن باورها، دگرگونی ارزشها، انحراف اندیشهها، تغییر و تبدیل آداب و سنن و نابودی اصول اخلاقی حاکم بر یک جامعه گام بر میدارد.
فرهنگ نیز مقوله وسیعی است كه تاکنون بحثهای فراوانی درخصوص آن صورت گرفته و بیش از پانصد تعریف ذكر شده است. در یک تعریف خلاصه میتوان گفت که فرهنگ شامل شناختها و باورهای انسان، ارزشها، گرایشها، رفتارها و کردارها میباشد و مایههای فکری و ارزشی است که رفتارهای اختیاری و اجتماعی انسان، تحت تاثیر آنها قرار میگیرد.
با این پیش توضیحات خواستیم یادآور شویم که جامعه امروز نیازمند رصد هرچه بیشتر است تا نسل نوپای جوان و نوجوان کنونی را از هرگونه تهاجم حفظ کند.
جنجالسازی و چالشهای تخریب فرهنگی
در چند روز اخیر ویدئویی در صفحات مختلف مجازی در حال دست به دست شدن است. موزیک ویدئوی شخص معلومالحالی به نام ساسان حیدری که طی این سالها برای بار چندم، جامعه هدف خود را به خوبی تشخیص داده و سعی در تغییر باورهای آنها دارد. ویدئویی که حالا دیگر کمتر کسی است که آن را ندیده باشد، یا ماجرایش را نداند.
این خواننده جنجالی و پرحاشیه که در سالهای قبل با ادبیات سخیف، اما ریتم شاد غالبا افرد کم سن و بی تجربهای مانند کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار میداد و ویدئوهای رقص بچههای محصل با آهنگهایش، منجر به برخورد با گروهی از معلمان و رقص کادر درمانی با آهنگ دکترش، در روزهای نخست کرونایی چالشساز شده بود، اینبار با بازی گرفتن هنرپیشه فیلمهای پورنوگرافی، هراس از آثار سوء ساختههایش را به اوج رسانده است. او مدتی است که هر سال تنها یک آهنگ منتشر میکند و با آن، جنجال و بحثهای زیادی به پا میسازد و خود به کناری مینشیند و از این فضاسازی نان میخورد.
ساترا و نظارت بر پلتفرمهای داخلی!
یک رسانه شناس میگوید: تهاجم فرهنگی تولیدات سالهای قبل و محتوای کارهای قبلی این فرد نیز چیزی کمتر از موزیک ویدئو جدید او نیست. همان موقع هم وقتی سخن از تهاجم فرهنگی به میان آمده بود، عدهای داعیه دفاع برداشتند و معتقد بودند جامعه نیاز به شادی دارد و نباید با برچسب تهاجم فرهنگی از هر نوع تزریق شادی جلوگیری کرد. اما موضوع این است که اگر در همان زمان برخورد مناسب با این معضل فرهنگی صورت میگرفت، امروز پا فراتر گذاشته نمیشد!
خسرو ابراهیمی ادامه میدهد: موضوع این است که خواسته یا ناخواسته، بخشی از زمان کودکان و نوجوانان در دنیای مجازی سپری میشود و اگر نظارت درستی صورت نگیرد، این قبیل افراد با برنامهریزیهای دقیق خود به مقصودی که هدفشان بوده است، میرسند.
وی با گلایهمندی از نظارت ضعیف ساترا بر محتوای مجازی ابراز میکند: در کشور ما نظارت بر انتشار محتوا به درستی به انجام نمیرسد و حتی ساترا که خود را متولی نظارت بر محتوای فضای مجازی میداند، در همان ابتدا که تیزر یک دقیقهای این موزیک ویدئو منتشر شده بود، نتوانست جلوی انتشار آن را در سروش و روبیکا و سایر پلتفرمهای داخلی بگیرد.
این مدرس دانشگاه میافزاید: البته درست است که هشتگها و محتوای مربوط به این ویدئو به سرعت از روبینو حذف شد، اما واقعیتی که ساترا نمیتواند آن را کتمان کند، انتشار بالای این موزیک ویدئو از سوی دیگر پلتفرمهایی همچون اینستاگرام یا… با تعداد بسیار زیاد و سریع بود.
سلاح فرهنگی، باورهای مردم را هدف میگیرد
این رسانهشناس مطرح میکند: موضوع اصلی آسیبپذیری فرهنگی جامعه ما است که به سادگی اسیر توفان هرساله یک خواننده درجه چندم و موسیقی سخیف او میشود.
وی ادامه میدهد: مسلما هیچ جامعه سرزمینی را نمیتوان مصون و مبرا از آسیبها و بحرانهای فرهنگی دانست. چرا که امروزه قدرتهای بزرگ استعماری به دلیل سیطره بر بنگاههای عظیم تبلیغاتی و تعلیماتی، توانستهاند تقریبا تمامی کره زمین را تحت پوشش درآورند.
ابراهیمی با اشاره به اینکه «هیچ سلاحی به اندازه سلاح فرهنگی تاثیرگذار نیست» تصریح میکند: سلاح فرهنگی میتواند باورهای صحیح را از مردم بگیرد و در مقابل باورهای دروغین و ارزشهای غلط را به آنها تلقین کند.
وی تاکید میکند: در شرایط کنونی بررسی آگاهیهای سیاسی و فرهنگی نسل جوان و حتی نوجوان که در معرض مواجهه مستقیم با انواع امواج اطلاعاتی ضد و نقیض قرار گرفتند، بسیار حائز اهمیت است. چرا که نوجوانان امروز، آینده سازان کشور هستند و باید خوراک فرهنگی صحیح به آنها داده شود تا ریشههای فرهنگی خود را از دست ندهیم.
این رسانه شناس در پایانبندی صحبتهای خود با اشاره به اینکه «دیدهشدن بیماری دنیای کنونی است» بیان میکند: از یک موضوع نباید غافل شد. اینکه امثال ساسان حیدری، ذکاوت تهاجم فرهنگی برنامهریزی شده ندارند و ما با نظارت صحیح میتوانیم به سادگی جلوی تاثیرگذاری آنها بر روی کودکان و نوجوانانمان را بگیریم. واقعیت این است که این قبیل افراد از ساخت حواشی سود میبرند و از آنجایی که به طور معمول هنری برای ارائه ندارند، برای آنها تنها راه برای دیده شدن، استفاده از حاشیهسازی ولو منفی است. در واقع اصل ماجرا این است که او میخواهد بر سر زبانها باشد و برایش اهمیتی ندارد این اتفاق چه تبعاتی در پی دارد.
ابراهیمی: در شرایط کنونی بررسی آگاهیهای سیاسی و فرهنگی نسل جوان و حتی نوجوان که در معرض مواجهه مستقیم با انواع امواج اطلاعاتی ضد و نقیض قرار گرفتند، بسیار حائز اهمیت است. چرا که نوجوانان امروز، آیندهسازان کشور هستند و باید خوراک فرهنگی صحیح به آنها داده شود تا ریشههای فرهنگی خود را از دست ندهیم
شعارهای زیبا و تهاجمی نرم
یک جامعه شناس فرهنگی نیز در این زمینه بیان میکند: برای تسلط به افراد آسانترین و کم هزینهترین راه، تغییر فکر و خط مشی آنها است. این قبیل افراد با تلقین مفهومهایی همچون اینکه فرهنگ شما فرهنگ خوبی نیست، شما متحجرید و انواع شعارهای به ظاهر زیبا، سعی در تخریب ریشههای فرهنگی شخص مقابل دارند تا با استفاد از همین نقطه ضعف، به اهداف خود دست پیدا کنند.
محمدرضا قربانی بیان میکند: در درون هر فرهنگ، الگوهای متنوعی قابل مشاهده است که در جامعهشناسی به این الگوها، خرده فرهنگ میگوید. خردهفرهنگ، فرهنگ بخشی از جامعه است که در عین اینکه با فرهنگ کل جامعه پیوند دارد، دارای ویژگیهای منحصر بهخود نیز میباشد.
وی با اشاره به اینکه «تنوع خرده فرهنگها که گاه توأم با تعارض با یکدیگر نیز هست، میتواند زمینه ساز تهاجم فرهنگیباشد» تاکید میکند: اگر تمدن و مدنیت پذیری را مجموعهای از اندوختههای معنوی و مادی جامعه بدانیم، خرده فرهنگها بخشیاز مدنیت و تمدن جامعه را شامل میشوند که اسباب گسست فرهنگی را فراهم میآورند.
به دیگران درس عبرت بدهید
این جامعه شناس با اشاره به ویژگیهای تهاجم فرهنگی میافزاید: نبرد فرهنگی در جامعه دارای دو بعد است. بعد اول سختافزاری یا ساختاری است که به ابزار و اسباب مورد نیاز مانند شبکههای اجتماعی یا تبلیغات میپردازد. بعد دوم نیز کارکردی است که شامل زمینههای بروز تهاجم فرهنگی میشود.
وی ادامه میدهد: در بخشی از بعد کارکردی انواع جوامع، مورد بررسی قرار میگیرد. جوامعی همچون خانواده، انواع ردههای سنی، جامعه زنان و مردان و…
قربانی معتقد است: در جامعه کنونی اشاعه فحشا دیگر با راهبردهای سنتی اتفاق نمیافتد و به صورت کاملا نامحسوس قشر آسیبپذیر جامعه مانند نوجوانان را هدف قرار میدهد تا در بزرگسالی، خود شخص، با فرهنگ سنتی مقابله کند و این اقدام را نیز گام برداشتن به سمت مدرنیته بداند.
وی در پایانبندی صحبتهای خود مطرح میکند: بدون تردید اشخاصی همچون این خواننده به زودی به کشور بازگردانده خواهند شد و مجازات رفتار خارج از عرف خود را خواهند دید. بدون تردید این اتفاق میتواند از نمونههای مشابه جلوگیری کند و درس عبرتی برای سایرین باشد.
ایراد از ماست…
چندی پیش حمیدرضا عاطفی، مدیر اجرایی خانه موسیقی در گفتگویی بیان کرده بود: هنگامی که همه درها و حتی روزنهها را بر موسیقی ذیقیمت میبندیم، طبیعتا در حال بازکردن راه برای آثار بیارزشیم. گوش کودکان ما، همچون ضمیرشان، الواح سفیدی است که میتوان بهترینها را بر آن نقش زد و ایراد ماست اگر این لوح را در خاموشی و سکوت، سفید رها کردهایم. پس اکنون در نوجوانیشان هر نقشی بر آن بنشیند، تنها باید خود را شماتت کنیم و نه دیگری را…
در انتها به عقیده ما در موخره این مطلب همین یک بند کافی است تا اصل کلام را منتقل کند و امیدواریم روزی شاهد همخوانی نوجوانان با آثار فاخر این سرزمین باشیم و صوت شادیمان، گوش هر اجنبی را پر کند.