صفر کله گنده خداحافظی کرد
مریم اصغری
در اوایل ورود اینستاگرام به ایران، اکثریت با نگاهی امیدوارانه و سرشار از ذوق زدگی به این محصول مینگریستند و میپنداشتند که در فضای باز اطلاعاتی و ارتباط متقابل، میتوان تعاملات را به نحو احسنت پیش برد. اما با گذشت مدت زمانی کوتاه و گسترش این محصول در میان مردم و هنرمندان، بازار جنجالسازی و حواشی به مرور گسترده و زوایای پنهانی بر زندگی مردم هویدا شد. توهین و هتک حرمت به شخصیتها و اعتقادات، شکسته شدن حریمهای شخصی، داغ شدن بازار شایعه، دور شدن از زندگی واقعی و سوء استفادههای فرهنگی سیاسی و اقتصادی، از جمله پیامدهای بعضاً جبران ناپذیر این پدیده برای کسانی بود که به درستی فرهنگ استفاده صحیح از یک ابزار پدیده جدید را نمیدانستند.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» در این بین موضوع انتقاد گسترده به هنرمندان با ادبیاتی نه چندان مناسب رواج یافت و بخشی از افراد انتقاد را با فحاشی اشتباه گرفته و به پستوی صفحات مجازی خود پناه بردند و از پس گوشی به اصطلاح تبدیل به شاخ مجازی شدند. به مرور این اتفاقات دست به دست هم داد تا تعدادی از هنرمندان و ورزشکارانی که عمدتاً از دنبال کنندگانی زیادی برخوردار بودند، تصمیم به ترک این فضای مسموم و آلوده گرفته و از این فضا خداحافظی کنند.
اکنون نیز قرعه ترک اینستاگرام به نام شهاب حسینی افتاده است. این چهره سرشناس و هنرمند برجسته کشور در عرصههای بینالمللی که در چند هفته گذشته حواشی زیادی را به دوش میکشید، با انتشار یک پست طولانی خود را صفرکله گنده خواند و برای همیشه از اینستاگرام خداحافظی کرد.
ده سال و یک ماه میگذرد…
حوالی ده سال و یک ماه از روزی میگذرد که شهاب حسینی خرس نقرهای بهترین بازیگر مرد جشنواره بینالمللی فیلم برلین را بههمراه گروه بازیگران برای نقش آفرینی در فیلم جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی کسب کرد. وی همچنین در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ با ایفای نقش در فیلم فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی، توانست جایزه بهترین بازیگر مرد این جشنواره را به خود اختصاص دهد و ایرانیان برای بار دیگر برای داشتن این سوپراستار افتخار کنند. اکنون اما هموطنانش با دامن زدن به حواشیها او را از صفحه شخصی خودش هم بیرون میرانند و این تقارن زمانی برای خداحافظی از اینستاگرام این بازیگر در مقابل جشنواره فیلم برلین 10سال پیش، این پرسش را برای ما ایجاد میکند که آیا در همه جای دنیا اینچنین که ما با هنرمندانمان برخورد میکنیم، رفتار میکنند؟ آیا سرک کشیدن در زندگی برخی چهرهها، تجاوز به حریم خصوصی آنها نیست؟ و چه فایده از دامن زدن به حواشی و انتشار اخبار زرد؟
حاشیههایی که شهاب را مجبور به خداحافظی کرد
تازهترین ماجرای این بازیگر که چند ماهی است در آمریکا به سر میبرد، انتشار فیلمی درحال تزریق واکسن کرونا در آمریکا است که برای او بسیار حاشیهساز شد. همچنین ماسکی که شکل ماری جوانا روی آن نقش بسته بود، حواشی زیادی را برای او به همراه داشت که درنهایت روز گذشته، شهاب حسینی سرشناس را به خداحافظی از اینستاگرام واداشت.
هرچند پیشتر این بازیگر به شکل ضمنی به انتقادات چند وقت اخیر درباره واکسن زدن در آمریکا و طرح ماسک خود پاسخ داده بود. شهاب حسینی در خصوص ماسکی که بصورت داشته، گفته است: «از ماشین که پیاده شدم دیدم ماسک ندارم. تنها ماسک داخل ماشین این ماسک بود که قبل ترها، دوستم به من هدیه داده بود. بین زدن و نزدن آن تردید نکردم.»
وی در خصوص ماجرای واکسیناسیونش نیز بیان کرده است: «هیچ نیت قبلی و برنامهریزی مشخصی برای زدن واکسن نبود و نداشتم. به اصرار یکی از دوستان که برای آغاز یک کار سینمایی همراهیام میکرد، در صف واکسن مازاد ایستادیم تا شانس خود را امتحان کنیم. در آمریکا برای مراکز سالمندان و سایر مراکز در اولویت، همیشه چیزی حدود بیست درصد واکسن اضافه در نظر گرفته میشود تا در صورت شکستگی یا اتفاقات غیرمترقبه، مشکلی برای جامعه هدف بوجود نیاید. پس از اتمام کار، مازاد را بین مردم عادی توزیع و تزریق میکنند. کل ماجرا همین بود. اتفافی که برای هر کسی میتواند بیفتد.»
وصلم، اما نه به آنجا که پندار شماست!
اما در این بین انتقادات نسبتا تند به این هنرمند باعث شد او برای همیشه از فضای مجازی و اینستاگرام خداحافظی کند. بنابراین بیشک دامنه این حواشی برای آقای بازیگر بیشتر از آن چیزی است که مردم فکرش را میکردند و وی هنوز هم درگیر ماجراهایی است که او را اذیت میکند.
شهاب حسینی در آخرین پست اینستاگرامی خود با لحنی که مملو از گلایه بود، نوشت: «گفت: سنگی که طاقت ضربههای تیشه را ندارد، به تندیسی زیبا بدل نخواهد شد. میبخشید اگر الگویی نبودیم که مقبول نظر افتد چون اصلا الگو نبودیم. کی گفت که بودیم؟
در جهانی که زیستگاه مردان و زنانی بزرگ بوده، ما را چه به الگو بودن؟ همواره خود جوینده الگویی بودیم تا رمز جاودانگی بیاموزیم. و نیفتیم مگر در سیر آنان که دلسپرده راه حق و حقیقت بودند و جان بر سر این عشق به جان آفرین پیشکش کردند. بسیارند. بجویید، میابید. درست میگویید. وصلم. اما نه به آنجا که پندار شماست. به ریسمانی که به آن چنگ زدم تا پراکنده و متلاشی نشوم.
حبل الله، که از مهر و کرامتش در دسترس همگان است. اگر نمبینیم، مشکل از ماست. قدردان مهر عزیزانی هستم که همواره و در هر شرایط بنده را از لطف حمایت خود محروم نکردند. برایشان طول عمر با عزت و عاقبت خیر آرزو میکنم. اما نارفیقان نسبتا محترم. سیر بنده کوچک در طی بیست و هفت سال از عمق ناکجا و رسیدن به اینجا در پیشگاه چشمتان نبود؟
آنچه که غیر از خدای بزرگ و ارادت به خاصان درگاهش مرا به پیوند با آن نسبت میدهید، چنانچه میتوانستند، خود را از گزندهای روزگار حفظ میکردند. و گرنه من بنده آن دمم که ساقی گوید، یک جام دگر بگیر و من نتوانم. قصه کوتاه که متاسفم که آنچه انتظار داشتید نبودم چون وامدارتان نبودم. گفت، آنچه هستی هدیه خداست به تو و آنچه میشوی هدیه توست به خدا. غایتم تبدیل این وجود خاکسار به گوهری ست در شان پیشکش به پیشگاه پروردگار. همین و بس. گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود. از آنجایی که بنده متعلق به نسل فضای مجازی نیستم، ترجیح میدهم ادامه زندگی را همچون پیش، در فضای حقیقی تجربه کنم. لذا از اینستاگرام، رفع زحمت میکنم و دنبال کنندگان مجاز را با دنیای خود تنها میگذارم. حق ماندگار، پایدار، و نگهدار. آمین. امضا، شهاب حسینی، ملقب به صفر کله گنده.»
دریغ و افسوس از تکرار این اتفاق
بیشک خداحافظی تلخ این هنرمند از اینستاگرام، پایان راه حاشیهسازی و حاشی پردازان نیست؛ اما منصفانه بگوئیم این راهش نیست. هنرمندانی چون شهاب حسینی که در عرصههای بینالمللی نامآور است، اعتبار هنر و فرهنگ ما محسوب میشوند. حال نه تنها عدهای به پاسداری نمیپردازند که با تخریب سعی در کمرنگ کردن این افراد دارند. و دریغ و افسوس از تکرار این اتفاق!