ژانرهای متفاوت و فیلمهای متنوع!
مریم اصغری
هجدهمین جشنواره فیلم فجر مشهد در نهایت پس از بررسیها و بالا و پایینهای بسیاری در دوران شیوع کرونا از عصر 15 بهمن ماه با نمایش دو فیلم «ابلق» به کارگردانی نرگس آبیار و «مامان» ساخته آرش انیسی آغاز به کار کرد و پردیسهای سینمایی هویزه، اطلس، سیمرغ، ویلاژتوریست و سینما آفریقا به عنوان سینمای رسانه، میزبان این رویداد بودند. هرچند به مانند سالهای گذشته لابی سینماها، هیاهو و هیجان و ازدحام همیشگی را نداشت و داخل سالن ها نیز به خاطر رعایت ظرفیت سی درصدی، جمعیت زیادی نبود. یکی دیگر از تفاوتهای جشنواره سال جاری نسبت به سالهای پیشین نیز این است که سینماها، برنامهای یکسان برای اکران آثار فجر دارند و همگی در یک روز ۲ اثر مشخص را روی پرده میبرند و این بدان معنا است که اگر دیدن یک فیلم را در یک روز از دست بدهیم، تا آخر جشنواره دیگر نمیتوانیم آن را تماشا کنیم.
بر اساس ارزیابی فیلمها، تنوع ژانر در فیلمهای امسال جشنواره را یکی از نقاط مثبت آن میتوان ارزیابی کرد که به خوبی لحاظ شده و سبد فیلمهای امسال گرچه اندک بوده و آنچنان پر و پیمان نیست، اما تنوع و گوناگونی ژانرها در آن به خوبی دیده میشود.
البته در گیرودار تهیه گزارش گلایههایی از بهای 30هزار تومانی بلیط جشنواره نیز به گوش رسید و عدهای نیز از نحوه اطلاع رسانی برای تهیه بلیط شکایت داشتند.
«مامان» مخاطب چندانی نداشت!
در روز اول این رویداد ابتدا «مامان» به کارگردانی آرش انیسی بر پرده سینماها نمایش داده شد. فیلمی که نتوانست در جذب مخاطب خوش بدرخشد و در مقایسه با فیلم «ابلق» نرگس آبیار که در سانس دوم همان روز اجرا شد و تمام بلیطهای آن پیش فروش شده بود، ضعیف عمل کرد.
آرش انیسی امسال تا پیش از این در حوزه فیلم کوتاه و مستند فعالیت داشت و امسال با فیلم «مامان» به عنوان اولین تجربه فیلم بلند سینماییاش، یکی از کارگردانهای حاضر در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر است و تهیه کنندگی اثر او را مجید برزگر بر عهده داشته است. البته در ابتدا قرار بود بهمن کامیار تهیهکنندگی این فیلم را برعهده داشته باشد. پروسه ساخت این فیلم، دو سال به طول انجامید و در آن رؤیا افشار، امیر نوروزی، عرفان ابراهیمی، امیر شمس، شقایق شوریان، اسماعیل شفیعی، ندا اسدی، پونه پارسایی و مرتضیعلی عباسمیرزایی به ایفای نقش میپردازند.
فیلم روایتگر خانوادهای است که در دوران جنگ از آبادان مهاجرت میکنند و به این ترتیب، سه دوره از زندگی شخصیت مامان را نمایش میدهد. خلاصه داستان این فیلم نیز از این قرار بود که «مامان» که با وجود جدایی از شوهرش برای خواهر و برادرهای او هنوز همان «نانسی» دختر آبادانیِ با کلاس و دوستداشتنی است، برای پسرهایش یک پیرزن بداخلاق و غرغرو است که با تاکسی خود مسافر جابهجا میکند و در ظاهر بزرگترین مانع خوشبختی آنها در زندگی است. درواقع این فیلم داستان زندگی مامان به روایت احمد، کوچکترین بچه خانواده است. به عقیده کارگردان این فیلم «مامان» فیلمی برآمده از نگاه و زبان مردم و متعلق به امروز جامعه ماست.
آرش انیسی پیش از آغاز جشنواره درباره چشماندازی که از اکران فیلم خود دارد، گفت: «این روزها فروش فیلمها یا متکی بر چهرههاست یا وابسته به اتفاقاتی که در جشنواره فجر یا جشنوارههای خارجی برای فیلمها رخ میدهد. خانم افشار و دیگر بازیگران فیلم من به رغم توانمندی خود، چهرههای تاثیرگذاری در گیشه به شمار نمیآیند، ولی امیدوارم با بازخوردهایی که در جشنواره فجر و جشنوارههای خارجی میگیریم در گیشه نیز موفق باشیم».
فیلمی که در سکوت خبری جلوی دوربین رفت
در دومین سانس از اولین روز جشنواره فیلم فجر در مشهد تازهترین اثر نرگس آبیار به نمایش درآمد که اتفاقا فیلم مخاطب پسندی هم بود، چرا که در همان ساعات اولیه تمام بلیطهای آن فروش رفت. «ابلق» فیلمی بود که در سکوت خبری جلوی دوربین رفت و در طول ساختش کمتر تصویر و اخباری به بیرون درز کرد. محمدحسین قاسمی، تهیهکننده و پریسا کرزیان نویسنده فیلمنامه این اثر هستند.
در «ابلق» آبیار دست روی یکی از موضوعات و مهم و ملتهب جامعه گذاشته است که به زعم این کارگردان ممکن است برای هرکسی پیش بیاید و زنان از قربانیان اصلی آن خواهند بود. هرچند آبیار پیش از این نیز تجربههای موفقی در روایت مشکلات زنان داشته است و اینبار به مسئله تعرض به بانوان به عنوان یک آسیب اجتماعی پرداخته است.
نرگس آبیار در نشست خبری این فیلم با بیان اینکه «هنرمند آینه جامعه است»، گفته بود: اگرچه ما نشان دادیم که کاراکتر اصلی در فیلم سکوت میکند اما این به معنای منفعل بودن نیست بلکه او مصلحت را انتخاب میکند. میگوییم مصلحت مسکن موقت است. راحله انتخاب میکند که دروغ بگوید. جایی میگوید حاضرم جانم را بدهم اما تهمت به من نزنند. ما این را از او میپذیریم، اما وقتی مردم را دید انتخاب کرد که این دروغ را بگوید.
این کارگردان معتقد است که «ابلق» داستان هر روزه آدمها است و مختص ایران نیست. به گفته خودش او در این فیلم راهکار را نشان نداده، بلکه مشکل را نشان داده است.
بدون تردید یکی از نقاط قوت «ابلق» حضور هوتن شکیبا و الناز شاکردوست به عنوان بازیگران نقش اول هستند و درخشش آنها در ر «شبی که ماه کامل شد به این موفقیت کمک میکرد. ابلق پس از تجربه موفق «شبی که ماه کامل شد» در جشنواره سیوهفتم و دریافت ۶ سیمرغ بلورین، دومین همکاری آبیار با این زوج سینمایی به حساب میآید.
الناز شاکردوست در «شبی که ماه کامل شد» با فرصت طلایی و استثنایی که نرگس آبیار در اختیارش قرار داد توانست خود را تثبت کند و هوتن شکیبا به عنوان پارتنر او نیز بازی خارقالعادهای را به تصویر کشید که به توازن این درخشش کمک میکرد. گرچه از بازی دیگر بازیگران همچون بهرام رادان، مهران احمدی، گلاره عباسی، گیتی معینی، شادی کرمرودی و امین میری نیز نمیتوان غافل شد.
نقد فراستی به ابلق
هرچند منتقدین سرسختی همچون فراستی نقدهای تندی درباره این فیلم دارند. فراستی معتقد است: اگر معنی و کارکرد دوربین روی دست در یک گزارش ملتهب در حال انجام خبری مثل جنگ نباشد، ادا و اطوار و بیمعنی و غیرسینمایی است. اینهایی که دوربین روی دست کار میکنند، به نظر من تنبل هستند، میزانسن بلد نیستند، فکر میکنند با دوربین روی دست نزدیک امروز دنیا و پست مدرن میشوند و نمیدانند پست مدرن، کیلومترها از کلاسیک عقبتر است. او معتقد است که بهرام رادان نیز اصلا برای این نقش در فیلم مناسب نیست و به عبارتی اصلا بازیگر نیست.
تک تیرانداز و روایتی از جنگ تحمیلی
روز پنجشنبه، دومین روز از جشنواره سینماهای هویزه، آفریقا، سیمرغ، ویلاژ توریست و گلشن مشهد، با رعایت پروتکلهای بهداشتی و با نمایش دو فیلم «تک تیرانداز» و «مصلحت» میزبان فیلم دوستان بودند. سانس اول سینماها به فیلم تک تیر انداز علی غفاری اختصاص داده شد. تهیهکنندگی این اثر را ابراهیم اصغری بر عهده داشته است و کامبیز دیرباز، امیررضا دلاوری، علیرضا کمالی، عبدالرضا نصاری، حسین پوریده، اسماعیل خلج و حسین شریفی از جمله بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه این فیلم آمده است: تک تیرانداز ایرانی کابوسی مرگبار برای افسران و فرماندهان ارتش بعث شده است و صدام شخصاً برای سر او جایزه تعیین میکند. مزدوران و زبدهترین نیروهای ارتش بعث عازم ماموریت میشوند تا دستور رسمی صدام عملی شود …
از دیگر ساختههای این کارگردان میتوان به «بچه مهندس» اشاره کرد که در سالهای گذشته این کارگردان مشغول ساخت آن بود. «تک تیرانداز» فیلمی در ژانر دفاع مقدس و روایتگر تاثیر حضور شهید عبدالرسول زرین، تک تیرانداز برتر ایرانی، در جنگ تحمیلی است و سعی کارگردان بر این بوده است که فیلمی قهرمان پرور بسازد.
در نشست خبری این فیلم که در 14بهمن ماه بر گزار شده بود، غفاری گفت: تقریبا با هر آن چیزی که در فیلم شاهد بودید واقعی و مستند است. البته که ما سعی کردیم داستان را دراماتیکتر کنیم و کمی از خیالات خود هم کمک بگیریم. صداهای آخر فیلم و جایی که حاجرسول با یک واکمن صدای فرزندان خود را گوش میکند، همه واقعی هستند.
کامبیز دیرباز برای نقش عبدالرسول زرین توضیح داد: در این بیست سالی که من کار بازیگری انجام میدهم، این دومین نقش واقعی من بود. منبع زیادی از این شهید برای من وجود نداشت و تنها صوتهای کمی در اختیارم بود. پسر شهید برای درآمدن این شخصیت کمک بسیاری به من کرد.
تغییر مصلحت نظام به مصلحت
دومین فیلم به نمایش درآمده روز پنجشنبه سینماها، به تجربه نخست حسین دارابی در ساخت فیلم بلند بازمیگردد. هرچند که این کارگردان پیش از این چند اثر کوتاه در کارنامه خود داشته است. «مصلحت» پیش از این «مصلحت نظام» نام داشت و در ادامه فیلم قبلی یعنی «دیدن این فیلم جرم است» که محمدرضا شفاه تهیهکنندگی آن را هم برعهده داشت، پیشاپیش خبر از یک فیلم سیاسی میداد.
خلاصه این فیلم از این قرار است که فرزند یکی از مقامات بلندپایه قضایی در سال ۱۳۵۹، ناخواسته در یک درگیری خیابانی، جوانی را به قتل میرساند و داستان دور این محور شکل میگیرد.
«مصلحت» به روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی بازگشته بود. سالهای حساسی که باید آرمان هایی که برایشان جنگیده شده بود حفظ می شدند و بیشتر از هر زمانی روی آنها پافشاری می شد تا همه بدانند «عدالت خط قرمز ندارد».
سوژهاش ملتهب و دیالوگهای برنده از ویژگیهای این فیلم است و به عقیده منتقدین چند گام از دیدن این فیلم جرم است نیز جلوتر است. در این فیلم بازسازی سال های نخست انقلاب به درستی و باورپذیر اتفاق افتاده که از دیگر نقاط قوت آن محسوب میگردد.
این فیلم سومین اثر تولید شده در باشگاه فیلم سوره با تهیهکنندگی محمدرضا شفاه است. فرهاد قائمیان، وحید رهبانی، مهدی حسینینیا، مجید نوروزی، امیر نوروزی، سهیبانو ذوالقدر و نازنین فراهانی به ایفای نقش در این فیلم پرداختهاند.
سومین روز جشنواره
روز گذشته نیز، جشنواره در روز سوم خود با اکران چهار فیلم سینمایی «بیهمه چیز»، «ستاره بازی» در سانسهای ساعت 15 و 18 سینماهای هویزه، آفریقا، سیمرغ و ویلاژتوریست، و همچنین «منصور» در سانس ساعت 15 و «شیشلیک» در سانس ساعت 18 پردیس سینمایی اطلس ادامه یافت.
بی همه چیز؛ جدیدترین برگ برنده قرایی
«بی همه چیز» محسن قرایی به تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی و با حضور چهرههایی مانند پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، باران کوثری، هادی حجازیفر و… ساخته شده و از نمایشنامه معروف «بانوی سالخورده» به نویسندگی فردریش دورنمات وام گرفته شده است که در ایران هم بارها به اجرا درآمده و در میان تماشاچیان ایرانی، محبوبیت بسیاری دارد. داستان عشق و انتقام در روستایی بینام و نشان و قدیمی با مردمی ترسناک که همه چیزشان را به پول میفروشند و البته قهرمانی که برای خودش یک ضدقهرمان تمام عیار است!
«بی همه چیز» داستان زنی را روایت میکند که پس از سالها به شهر کوچک محل تولدش برمیگردد تا از عشق قدیمیاش انتقام بگیرد. او به مردم آن شهر پیشنهاد میدهد که در صورت کشتن آن مرد که مرد معتمد و محبوبی میان مردم شهر است، پول کلانی پرداخت خواهد کرد. این پیشنهاد باعث تغییر رفتار مردم میشود و…
قرایی در هر اثری که تا به امروز نامش در مقام کارگردان یا فیلمنامهنویس پای آن بوده یک برگ برنده رو کرده است و امسال نیز در قامت نویسنده و کارگردان فیلم «بیهمه چیز» در جشنواره فجر حاضر است. دو فیلم موفق «سد معبر» و «خسته نباشید» نیز از ساختههای قبلی قرایی است. این کارگردان معتقد است فیلمساز نمیتواند مدعی شود فیلمش نسبتی با جامعه ندارد. این فیلم تلنگری عمیق به اعتمادهای فروریخته، انصاف، دروغ و دورویی است.
«بی همه چیز» قرایی شروعی خوب دارد و تقریباً در همان دقایق ابتدایی تمام بازیگرانش را رو میکند. در این فیلم هدیه تهرانی با پختگی و سالها تجربه بازیگری، زنی را روایت میکند که داستانهای زیادی را با خود به همراه دارد و پرویز پرستویی و هادی حجازی فر نیز با تسلط کافی در آن به ایفای نقش میپردازند.
مجموعهای از تجربیات با چاشنی رویاپردازی
«ستارهبازی» آخرین ساخته هاتف علیمردانی به تهیه کنندگی علی سرتیپی، محصول مشترک سینمای ایران و کانادا است که سال گذشته تولید شده است.
علیمردانی در نشست خبر این فیلم گفته بود: «ستاره بازی» در ادامه تجربههای من در سینما است. من سعی میکنم با شواهدی که رو بهرو میشوم و با آنها زیست میکنم، فیلم بسازم. این فیلم نیز مجموعهای از تجربیات من در این چند سال با چاشنی کمی رویاپردازی است.
علیمردانی پس از«کلمبوس»، اکنون نیز بار دیگر به سراغ سوژه مهاجرت آمده است. این فیلم با بهکارگیری یک گروه از بازیگران ایرانی و آمریکایی، شامل شبنم مقدمی، فرهاد اصلانی، علی مصفا، مایکل مدسن، ملیسا ذاکری و مارشال منش، داستان زندگی یک دختر ایرانی به نام صبا را روایت میکند که پس از جدایی پدر و مادرش با مشکلاتی روبهرو است و در نهایت تصمیم به مهاجرت میگیرد.
شبنم مقدمی نیز درباره نقش مادر در این فیلم میگوید: من انواع و اقسام مادرها را بازی کردم. اما در این شخصیت یک ناچاری و ناگریزی دیدم. این شخصیت مهاجر موفقی نبود و از این مبحث لطمه دیده بود. مهاجرت دومین سونامی است که میتواند وجود آدمی را به لرزه درآورد که این زن در فیلم دچار آن شد.
منصور؛ فتح بابی برای به تصویر کشیده شدن شخصیتهای دفاع مقدس
«منصور» با نام سابق «اوج ۱۱۰» ساخته موسسه هنری اوج، فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سیاوش سرمدی و تهیهکنندگی جلیل شعبانی و محصول سال ۱۳۹۸ است و به روایتی از زندگی منصور ستاری می پردازد. فرماندهای که اگرچه کمتر نامش بر سر زبانهاست، اما کارهای بزرگی را در دوران فرماندهیاش انجام داده است. بازخوانی یک چهره کمتر شناخته شده برای نسل جوان بر پرده سینما، اقدامی ارزشمند و مغتنم است که میتواند فتح بابی برای به تصویر کشیده شدن سایر شخصیتهای اثرگذار تاریخ دفاع مقدس و انقلاب اسلامی باشد.
سیاوش سرمدی پیشتر مستندهایی در زمینه تاریخ مانند «تهران تقاطع سئول» و «جنگ ششم» را کارگردانی کرده بود و منصور اولین کار سینمایی این کارگدان است. محسن قصابیان، لیندا کیانی، حمیدرضا نعیمی، علیرضا زمانی نسب، سید جواد هاشمی، قاسم زارع، از جمله بازیگران این فیلم هستند.
طنز تلخ شیشلیک
«شیشلیک» اثر جدید محمدحسین مهدویان است. مهدویان پیشتر فیلمهای موفق متعددی از جمله «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز»، «لاتاری»، «ماجرای نیمروز: رد خون» و «درخت گردو» را ساخته بود.
این فیلم بر خلاف دیگر آثار مهدویان، یک اثر کمدی است که امیرمهدی ژوله فیلمنامه آن را نوشته است. داستان «شیشلیک» درباره یک شهرک کارگری است که ساکنان آن همگی در یک کارخانه مشغول به کارند و تحت آموزههای مدیر، به تلاش مضاعف و قناعت در زندگی و ساختن با دستمزد بخور و نمیر عادت کردهاند، اما همه چیز وقتی به هم میریزد که فرزند کوچک یکی از کارگرها هوس شیشلیک به سرش میزند و این خواسته کل شهرک را تحت تاثیر قرار میدهد.
حضور رضا عطاران به عنوان نقش اول در «شیشلیک» یکی از نکات جذاب و مهم این فیلم سینمایی است. پژمان جمشیدی، ژاله صامتی، مهلقا باقری، جمشید هاشمپور، عباس جمشیدیفر و وحید رهبانی از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
و در پایان…
جشنواره فیلم فجر امسال هرچند کم رنگتر و گاها بی رونقتر از سالهای گذشته برگزار شد، اما بی شک در روشن نگاه داشتن چراغ سینما برای اهالی آن موثر است و میتواند ساعاتی دغدغهها دور و مخاطبان را سرگرم کند.