1

پیام های مردم 10 دی ماه 1399

علی مرادی

966****0901

اگر روزنامه داشتم یک بخش از آن را به مسائل آموزشی و تربیتی بالاخص آموزش جنسی کودکان اختصاص می دادم، مردم ما با توجه به مشکلات معیشتی و فرهنگی دارای مشکلات زیاد روانی هستند که تعداد بسیار زیادی از مردم  خودشان ازآن آگاه نیستند، صحبت و مصاحبه با روان شناسان و بیان بیماری های روانی باعث شناخت می شود و چه بسا مردم با شناختن این بیماری ها، به وجود آن در خود پی ببرند و نسبت به درمان آن اقدام کنند، مثلا در دوران خانه نشینی کرونا، آفتاب کمتر به پوست می تابد و در نتیجه باعث کمبود ویتامین دی در بدن می شود که یکی از دلایل افسردگی کمبود ویتامین دی است که مردم باید نسبت به تامین آن برای بدن اقدام کنند.

مژگان عظیمی

258****0912

انقدر اخبار ضد و نقیض می شنویم که اعتماد به رسانه ها سخت است، اگر امکانش را داشتم فقط حقیقت را می نوشتم یا لااقل طوری می نوشتم که به حقیقت لطمه وارد نشود.

مجید اعزامی

502****0915

در روزنامه ها می نویسند که تورم فروکش کرده است، بلی حالا که کمر مردم زیر بار فقر و تورم خم شده است تورم هم فروکش می کند فقط همیشه ذهنم را یک سوال درگیر کرده است، مسوولان محترم وضع مردم را می بینند؟ اگرمی بینند چرا هیچ واکنشی نشان نمی دهند، نمی دانند گرانی و فقر چه مشکلات و معضلاتی به وجود آورده است؟ طوری سکوت می کنند انگار نه انگارکه همه چیز چند برابر شده است، یعنی باید همه چیز را گردن آمریکا بیاندازیم؟ چرا هیچ راه حلی برای آن پیدا نمی کنید؟ پراید 120 میلیون شده، اگر نمی توانید کاری کنید استفعا کنید.

 

میترا سلیمی

744****0935

با توجه به گران شدن کتاب و پایین بودن سرانه مطالعه، هر روز قسمتی از یک کتاب را منتشر می کردم به نوعی کتاب چاپی روزانه، که من و امثال من که نمی توانیم همیشه کتاب بخریم مثل سابق که کمبود کتاب را کمتر در زندگی احساس کنیم، البته برای نشر کتاب فقط نیاز به چاپ کاغذی نیست، در فضای مجازی هم می شود منتشر کرد.

 

عباس مهرجو

001****0912

قبل از اینکه به کرونا مبتلا شوم خیلی راحت، بدون استرس و بدون رعایت نکات بهداشتی که از رسانه ها یا مردم می شنیدم به دورهمی های دوستانه، آرایشگاه، خریدهای غیر ضروری و مهمانی می رفتم، فکر می کردم تمام این ها بازی رسانه ای و یا یک دروغ بزرگ است، برای همین همه چیز را نادیده می گرفتم و به روال عادی زندگی می پرداختم، الان بعد از گذشت  20روز تازه می توانم گوشی ام را در دست گرفته و تلفن هایم را پاسخ دهم، به تازگی از بیمارستان مرخص شده ام و همچنان در قرنطینه خانگی هستم، کوچکترین بو یا طعمی را حس نمی کنم و سخت نفس می کشم، توان بدنی ام به حدی پایین است و ضعیف شده ام که نمی توانم بنشینم، اگر می دانستم که تحمل کردن کرونا چقدر سخت است و به سراغ من هم می آید، هیچوقت حاضر نبودم که دچارش شوم، اگر مثل من این ویروس را باور ندارید یا جدی نمی گیرید، لطفا رعایت کنید، ماسک بزنید و از رفت و آمد غیر ضروری اجتناب کنید، باور کنید که کرونا شوخی نیست و اگر خدایی نکرده مبتلا شوید روزهای سختی را در پیش دارید.