پیام انتخاب رابرت مالی برای ایران چیست؟
علی روغنگران
روز شنبه حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهور انتخاب احتمالی “رابرت مالی” به عنوان نماینده ویژه امور ایران در دولت جدید آمریکا را پیامی روشن برای حل سریع و موثر مناقشه توصیف کرد. رابرت مالی حقوقدان و پژوهشگر علوم سیاسی که در دولتهای بیل کلینتون و باراک اوباما در ارتباط با مسائل خاورمیانه فعالیت داشته است یکی از افرادی است که انتخابش از حالا با اعتراض برخی از جمهوریخواهان آمریکا از جمله سناتور تام کاتن و سیاستمداران و فعالان افراطی ضدایرانی و مخالف برجام در آمریکا روبهرو شده است. به گفته تام کاتن، رابرت مالی پیشینه طولانی در همدلی با ایران و دشمنی با اسرائیل دارد. کاتن در صفحه خود در توئیتر با این ادعا که «اگر مالی بیاید مقامات ایرانی احساس خوششانسی میکنند»، میگوید: مالی از نیروهای امنیتی دولت باراک اوباما است و دو سال پیش هم با ظریف در نیویورک دیدار کرده است. مالی در سال 2000، زمانی که بیل کلینتون زمینههای برگزاری کمپدیوید را فراهم میکرد، یکی از اعضای تیم او به شمار میآمد. او در دوره باراک اوباما نیز بهعنوان مسئول خاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت میکرد. مالی همچنین در مذاکرات هستهای منتهی به برجام که در سال 1394 به امضا رسید، عضو هیات مذاکراتی آمریکا بود و پس از آن هم بهعنوان مدیر گروه بحران، فعالیتهای متعددی در حوزه خلیجفارس و موضوعات ایران داشته است. مالی همچنین به تمایل خود برای مذاکره با ایران و سایر دولتهای درگیر با آمریکا همچون سوریه شناخته میشود و انتصابش را بسیاری نشانه آشکار دیگری از خواست بایدن برای مذاکره با ایران میدانند. به گفته کارشناسان حضور او در دولت بایدن بهدلیل دیدگاههایش احتمالا با انتقادهای بسیاری مواجه خواهد شد، اما در عین حال میتواند پیامی به منطقه مبنیبر عزم دولت بایدن در تغییر سیاست آمریکا نسبت به خاورمیانه باشد.
به گفته کارشناسان حضور چهره هایی مانند رابرت مالی در دولت بایدن بهدلیل دیدگاههایش احتمالا با انتقادهای بسیاری مواجه خواهد شد. اما در عین حال میتواند پیامی به منطقه مبنیبر عزم دولت بایدن در تغییر سیاست آمریکا نسبت به خاورمیانه باشد
آنطور که آرون دیوید میلر، یکی از مسئولان پیشین وزارت امور خارجه آمریکا و دوست نزدیک رابرت مالی که در حال حاضر عضو ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی است، به “جوئیش اینسایدر” رسانه یهودیان آمریکا گفته است او، چون عضو تیم مذاکرهکننده هستهای با ایران بوده، نقاط قوت و محدودیتهای برجام را میشناسد و مهمتر از همه آنکه او به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و جک سالیوان، مشاور امنیت ملی در دولت بایدن نزدیک است. رابرت مالی که از پدر مصری با اصالت یهودی و یک مادر الجزایزی زاده شده، دارای تجربیات بسیار زیادی در سیاست خارجی آمریکا به خصوص در منطقه خاورمیانه است و به همین خاطر است که بایدن او را به این سمت گمارده، این در حالیست که انتخاب مالی را باید در کنار انتخابهای دیگر بایدن نظیر آنتونی بلینکن به عنوان وزیر امور خارجه، ویلیام برنز، به عنوان رئیس سیا، وندی شرمن به عنوان معاون وزیر خارجه و در نهایت جک سالیوان به عنوان مشاور امنیت ملی ارزیابی کرد. انتخاب چنین افراد متخصصی به عنوان تیم سیاست خارجی بایدن که آشنایی زیادی با مسائل خاورمیانه و ایران دارند، به خوبی رویکرد او را مشخص کرده است. این در حالیست که در این بین بلینکن به عنوان وزیر امور خارجه نقش اصلی را برای انتصاب رابرت مالی به عنوان نماینده آمریکا در امور ایران داشته است. مالی مدیر گروه بینالمللی بحران در واشینگتن دی سی بوده و دارای سابقه طولانی در دولتهای دموکرات قبلی است. مالی همچنین با سیاستهای رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه زاویه دارد. اما نباید این سوء برداشت ایجاد شود که اصطحکاک مالی با سیاستهای منطقهای تل آویو، موجب آن خواهد شد که این مسئله به نفع تهران تمام شود. در همین رابطه رابرت مالی در سال 2008 با سران حماس دیدار کرد که این موضوع در آن زمان جنجال بسیاری به پا کرد، به طوریکه جامعه یهودیان آمریکا به شدت او را تحت فشار قرار داد و این مسئله برای او بسیار گران تمام شد، زیرا که او در آستانه انتخابات 2008 از تیم انتخاباتی اوباما کنار گذاشته شد. چنین انتصاباتی باعث شد که اسرائیل از این مسئله نارضایتی خود را اعلام کند و در پیام اخیر نتانیاهو به بایدن نیز این موضوع به خوبی عیان بود که این رژیم به همراه کشورهای عربی از جمله عربستان و امارات به هیچ وجه قبول نخواهند کرد که بایدن و دولتش به همین راحتی به برجام بازگردند و این مسئله کار مالی و تیم سیاست خارجی آمریکا را قدری سخت خواهد کرد. حال باید دید در مذاکرات احتمالی بین ایران و آمریکا چه اتفاقاتی روی خواهد داد. انتخاب مالی و به طور کلی تیم سیاست خارجی بایدن برای ایران دارای دو جنبه مثبت و منفی است. جنبه مثبت آن از این نظر است که افراد حاضر در وزارت امور خارجه آمریکا در دوره بایدن، همگی تجربه بسیار زیادی در امور ایران دارند و آنها دخالت مستقیمی در شکل گیری توافق هستهای داشته اند. به نوعی آنها با پرونده هستهای ایران آشنا هستند و این میتواند کار را برای مذاکره و توافق مجدد تسهیل کند. اما جنبه منفی آن نیز به این مورد مربوط میشود که اگر ایران نتواند با این تیم سیاست خارجی بایدن به توافق دست پیدا کند و به نوعی برجام احیا نشود، آن زمان است که شرایط بسیار سخت خواهد شد، زیرا که سطح اصطکاک و تنش بین دو کشور افزایش خواهد یافت و این مسئله ایران را در شرایط دشواری قرار خواهد داد. بنابراین این دو نکته مثبت و منفی در مورد تیم بایدن به طور توامان کار را برای تهران سخت خواهد کرد. حال باید دید در نهایت در مذاکرات احتمالی که بین دو کشور برقرار میشود، چه نتایجی به بار خواهد آمد.