چند صدایی در جبهه اصلاحات
علی روغنگران
نهاد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طالبان هرچقدر در انتخابات 94 و 96 علیرغم همه انتقادها توانست به موفقیتهایی دست پیدا کند، اما داستان انتخابات 98 تمام رویاهای شیرین اصلاح طلبان را نقش بر آب کرده و عملکرد این نهاد را بیش از گذشته زیر سوال برد تا جایی که با استعفای رئیس و نایب رئیس آن (محمدرضا عارف و موسوی لاری) عملا فعالیت های خود را متوقف کرد. پیش از انتخابات، برخی گروههای سیاسی به خصوص کارگزاران سازندگی به دنبال ایده پارلمان اصلاحات بودند. بر اساس این ایده، اصلاح طلبان در یک مجمع عمومی با حضور نزدیک به 400 چهره از استانها و احزاب مختلف، درباره سرنوشت این جریان تصمیمگیری میکردند. این ایده با مخالفت بعضی احزاب کنار گذاشته شد و بعد از آن طرحی به نام «سرا» یا سامانه رایسنجی اصلاحطلبان معرفی شد که قرار بود به شیوه ای شبیه به شرکت های هرمی عضوگیری کند تا بدنه اصلاح طلبان در فرایند معرفی نامزدها نقش آفرینی کند. این ایده هم بعد از رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان کنار گذاشته شد و در نهایت شورای عالی اعلام کرد در انتخابات لیست انتخاباتی منتشر نخواهد کرد. با این حال بعضی احزاب اصلاح طلب مثل ندای ایرانیان و کارگزاران سازندگی، لیستهای انتخاباتی اختصاصی خود را منتشر کردند که طبیعتا مورد استقبال مردم قرار نگرفت. از آن زمان شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در اغما فرو رفته و با اینکه گاه گفته می شود که این شورا به زودی احیا خواهد شد، اما هنوز خبری از آن منتشر نمیشود. حالا اعضای شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب (نهادی که هر حزبی مستقل از وزن سیاسی خود تنها یک رای دارد) تصمیم گرفته نهاد اجماعساز جدیدی تاسیس کند که هنوز اسمی ندارد، اما قرار است وزن نیروهای حقیقی را (که معمولا به پیشنهاد سیدمحمد خاتمی در این نهاد فعالیت میکردند) را به شدت کاهش بدهد. طیفهای مختلف اصلاح طلب، بعد از انتخابات 98، رفتارهای متفاوتی از خود به نمایش گذاشتند و حالا باید دید واکنش هر کدام از این گروهها به تصمیم جدید شورای عالی چه خواهد بود؟ زمانی که شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان فعالیت میکرد، این نهاد تلاش زیادی کرد تا چتر اصلاح طلبی را گستردهتر کند. از این رو مثلا شخصیت رادیکالی مثل عماد بهاور، عضو نهضت آزادی به عنوان عضو حقیقی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان انتخاب شد. پیش از آن هم افرادی مثل مهدی حاجتی در فهرست اصلاح طلبان شیراز وارد شورای شهر شده بودند و اعضای سازمان ادوار تحکیم هم برای احیای حزب برنامه ریزی کرده بودند. با این وجود به نظر میرسد این گروه از اصلاح طلبان رادیکال، صرف نظر از تاکتیک انتخاباتی، به خاطر نقد به ایدئولوژی، این دوره راه خود را از جریان حاضر در انتخابات جدا کنند. جدا شدن بعضی نیروهای نزدیک به دفتر تحکیم از حزب اتحاد ملت و انتقادهای این نیروها از ضعفهای فراوان نیروهای حزبی حاضر در مجلس و شورای شهر، آنها را به این نتیجه رسانده که با فرمان فعلی، جریان اصلاح طلبی به نتیجه مطلوبی نخواهد رسید. از طرفی تدوین کنندگان برنامه جدید هم، فعلا تمایلی برای حضور این چهرهها در جمع تصمیمسازان شورای عالی ندارند و به نظر میرسد، این نخواستن، حالا دو طرفه شده است. در این میان شاید دو سه حزب منشعب از سازمان مجاهدین را هم در این دستهبندی قرار دهند. توسعه ملی، مجمع ایثارگران و حزب راه ملت ظاهرا هنوز به عضویت شورای هماهنگی درنیامدهاند و حامیان تفکر تشکیل نهاد اجماعساز جدید، جایی برای این احزاب در نظر نگرفتهاند. بعضی اعضای شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، از طرح جدید شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان انتقاد کردهاند. حزب اتحاد ملت فراگیرترین تشکیلات اصلاح طلبی را در سراسر ایران دارد و افراد موثر آن میگویند تصمیم درباره چگونگی فعالیت این حزب و نحوه حضور در انتخابات، توسط کنگره حزب تصویب خواهد شد. کنگره اتحاد، هجدهم آذرماه و به صورت مجازی برگزار شد و احتمالا بعد از کنگره، جمع بندی این حزب درباره انتخابات با صراحت بیشتری منتشر شود و بعید نیست اعلام کنند که از ساختار جدید خارج شدهاند. اهمیت حزب اتحاد در اینجاست که چند حزب از اعضای فعلی شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب، خود را نزدیک به جبهه مشارکت میدانند و ارتباط خوبی با اعضای حزب اتحاد ملت دارند و بعید نیست بتوانند محور اجماع چند حزب کوچکتر در انتخابات آتی ریاست جمهوری باشند. همچنین هنوز جریانهایی در حزب اتحاد ملت فعالیت میکنند که به طرحهایی مثل سرا یا پارلمان اصلاحات برای ایجاد اجماع حداکثری بین اصلاح طلبان امیدوارند. حزب اعتماد ملی هم با اینکه از نظر جریانی، همسوی حزب اتحاد ملت نیست، اما احتمالا رفتاری مشابه داشته باشد و اگر ساختاری ایجاد نشود که بدنه این حزب در انتخابات تاثیرگذار باشد، بعید نیست آنها هم راه خود را از «نهاد اجماع ساز جدید» جدا کنند. گرامی مقدم سخنگوی اعتماد ملی به صراحت از شورا انتقاد میکند؛ «مهمترین و بارزترین نقصی که در آن شورا بود و منتقدان هم همیشه تکرار میکردند، بحث هموزن نبودن احزاب سیاسی بود. در شورای عالی، احزابی که هموزن نبودند، همگی یک رای مساوی داشتند. در مصوبه اخیر هم ما شاهد هستیم که 30 حزب، محور قرار گرفتهاند، اما اگر قرار باشد این 30 حزب، هرکدام آرایی مساوی داشته باشند، همان عیب پابرجاست؛ چراکه حتما این احزاب هموزن نیستند و همین میتواند جلسات تصمیمگیری را به اختلاف بکشاند»
پس از انتخابات 98 مجلس، شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در اغما فرو رفته و با اینکه گاه گفته می شود که این شورا به زودی احیا خواهد شد، اما هنوز خبری از آن منتشر نمیشود. حالا اعضای شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب (نهادی که هر حزبی مستقل از وزن سیاسی خود تنها یک رای دارد) تصمیم گرفته نهاد اجماعساز جدیدی تاسیس کند که هنوز اسمی ندارد. تصمیمی که تا این لحظه از آن استقبال نشده است
احزابی که در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان به حاشیه رفته بودند، حالا پرچمدار لیست ائتلافی اصلاح طلبان شدهاند. مثل حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار که در انتخابات 96 لیست انتخاباتی جدید داده بود، اما حالا از نهاد جدید دفاع میکند. ائتلاف این احزاب در سال 98 محکمتر شد وقتی مرتب به برنامههای حاکمیتی دعوت میشدند و با تاکید بر اینکه اصلاح طلبان در انتخابات حضور خواهند داشت، نقش بازنده خوب را ایفا میکردند. حزب اسلامی کار، خانه کارگر، حزب مردم سالاری، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، حزب آزادی، حزب همبستگی دانش آموختگان ایران، حزب وحدت و همکاری و انجمن اسلامی معلمان، تشکلهایی بودند که در انتخابات لیستی با نام ائتلاف برای ایران منتشر کرده بودند. البته در میان این احزاب، انگیزهها متفاوت است. برخی مثل حکیمی پور و علیخانی تمایل دارند در لیست شورای شهر باشند، برخی مثل کواکبیان و هادی خامنهای دوست دارند در نقش رهبری اصلاح طلبان قرار بگیرند و برخی مثل کمالی و کمیجانی، برنامههای دیگری را پیش میبرند. اما کارگزاران سازندگی بعد از تک روی در انتخابات 98 نشان داد که این توانایی را دارد که دست به بازیهای یکنفره بزند. لیست کارگزاران سازندگی یک ویژگی مهم داشت. آنها نامزدهایی که گمان میکردند عملکرد مناسبی در مجلس نداشتند را به راحتی از لیست انتخاباتی خود حذف کردند. در این دوره نیز کارگزاران سازندگی بعید است زیر بار لیستی برود که احزاب یکنفره برای آن تعیین تکلیف کنند. کارگزاران زودتر از هر حزب دیگر اصلاح طلب و اصولگرایی، لیست اولیه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرده و مسیر راه شفافتری را نسبت به آن احزاب در پیش گرفته و گفته با این چهرهها در حال رایزنی است و بعید است اگر به جمع بندی نهایی برسد، معطل دیگر احزاب اصلاح طلبی باقی بماند که هنوز درباره شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات بلاتکلیف هستند. آخرین گروه از اصلاح طلبان، احزاب بلاتکلیف هستند. احزابی مثل ندای ایرانیان که در انتخابات مجلس میان حمایت از دو فهرست انتخاباتی بلاتکلیف بود و در نهایت از اعضای خود دعوت کردند به چند نامزد جوان رای بدهند. دعوتی که حداقل استقبال از آن صورت گرفت تا ضعف سرمایههای اجتماعی این حزب به چشم بیاید. برای انتخابات 1400هم، این حزب از یک طرف در کنار فرج کمیجانی از نهاد اجماع ساز صحبت میکند و از طرف دیگر از معرفی نامزد حزبی (محمدصادق خرازی) در کنگره این حزب دفاع میکند. به جز ندای ایرانیان، چند حزب دیگر نیز از این بلاتکلیفی رنج میبرند. حزب وحدت و همکاری ملی که در اوج شیوع کرونا دبیرکل خود را از دست داد، حالا به دبیرکلی شهرام صادر، مدیر سابق پست استان سمنان، وضعیت نیمه تعطیلی دارد و حداقل در یک سال گذشته هیچ موضع و بیانیهای از سوی آنها صادر نشده است. احزابی مثل انجمن اسلامی مهندسان، حزب پیشرو اصلاحات و جمعیت تولیدگرایان ایران اسلامی نیز وضعیت مشابهی دارند و به نظر میرسد هنوز تصمیم نهایی خود را برای انتخابات نگرفتهاند. این احزاب از یک طرف به اندازه اتحاد ملت و کارگزاران و اعتماد ملی نفوذ ندارند که خبر حضور و عدم حضورشان در انتخابات در تصمیمهای نهادهای بالادستی اهمیت داشته باشد و از طرف دیگر از شخصیتهای استخوانداری تشکیل شدهاند که تمایل ندارند بازیگر نمایشی باشند که سناریوی آن را رقبای اصلاح طلبان نوشتهاند!