1

اتفاقی ناخوشایند که به نفع سینمای ایران نیست

احمد صبریان

بی‌تردید بازسازی فیلم‌‌های کلاسیک سینمای جهان یا برداشت آزاد از فیلم‌‌های خارجی کار شایسته‌‌ای است، به این شرط که به خلق اثری ایرانیزه برای تماشاگر ایرانی بینجامد. در غیر این صورت نمایانگر کاهلی، نداشتن جسارت و خلاقیت کارگردان است. در چند سال اخیر برخی کارگردانان سینمای ایران به تقلید یا کپی‌برداری از فیلم‌‌های هالیوودی یا اروپایی می‌پردازند، فیلم‌هایی که نه تنها برابر اصل نمونه‌‌های خارجی نیستند، بلکه به لحاظ ساختار، کارگردانی و فیلم‌نامه لنگ می‌زنند. بازسازی و کپی‌برداری برخی کارگردانان ایرانی از فیلم‌های مطرح خارجی اتفاقی نیست که به نفع سینمای ایران باشد، چرا که بیشتر این بازسازی‌‌ها تا به امروز فاجعه بوده‌اند. سینمای ایران گاه چنان دچار کمبود سوژه می‌شود که حتی برخی تهیه کنندگان سراغ فیلم فارسی‌‌های پیش از انقلاب می‌روند و آنها را با بازیگران و شرایط کنونی البته با کمی دخل و تصرف بازسازی می‌‌کنند. گاه نیز به کپی کردن و بازسازی فیلم‌های خارجی می‌‌پردازند. این تقلید زمانی دستخوش تغییراتی می‌‌شود و گاه ساختار و درون مایه فیلم همان است. ولی در بیشتر موارد بیراهه می‌‌روند و کپی‌هایشان هیچگاه برابر اصل نمی‌‌شود. در این نوشتار به برخی آثار سینمای ایران پرداخته‌ایم که تقلید و کپی برداری‌هایی ناشیانه از فیلم‌های خارجی است.

جیب ‌بر خیابان جنوبی
فیلم «جیب ‌بر خیابان جنوبی» ساخته سیاوش اسعدی منتقدان را در جشنواره فجر به وجد آورد؛ در حالی که پس از جشنواره منتقدان و تماشاگران نکته بین دریافتند که این اثر ایرانی، بازسازی پلان به پلان بسیاری از قسمت‌های فیلم اسپانیایی «دزدان» اثر«جیمی مارکوس» است. اسعدی در تیتراژ پایانی اشاره کرده که فیلمش اقتباس از یک داستان فرانسوی، با احترام به فیلم «دزدان» است. اما آنچه در «جیب بر خیابان جنوبی » به چشم می‌‌خورد، بیش از اقتباس است. به نظر می‌رسد حتی نورپردازی مشابه با فیلم «دزدان» در سکانس کپی شده تمرین جیب ‌بری با مانکن، چیزی بیش از یک احترام باشد!

دو خواهر

محمد بانکی در فیلم «دو خواهر» نما‌ به ‌نمای فیلم «دو تا کافیه» ساخته «فرناندوتروبا» را به تصویر کشیده است. شخصیت‌ها و دیالوگ‌‏ها تقلیدی و بارزترین بخش کپی‌ شده موهای گلزار است که در نقش دو برادر باز و بسته می‏‌شوند. علاوه بر کپی ‌برداری، ضعف کارگردانی نیز به شدت محسوس است. در «دو خواهر» همه آنچه در نسخه هالیوودی‌‌اش به چشم می‌خورد، در سطحی بسیار ضعیف بازسازی شده است. فیلمی زیر استاندارد که قرار بود با بازی ستارگانی چون محمدرضا گلزار، نیکی کریمی، الناز شاکردوست و حامد کمیلی گیشه را فتح کند ولی چون در دیالوگ‌‌ها، دکوپاژ و میزانسن، بنا را بر کپی ‌کاری صرف گذاشته بود شکست خورد.

کافه ستاره
فیلم «کافه ستاره» به کارگردانی سامان مقدم با بازی حامد بهداد، افسانه بایگان، پژمان بازغی و رویا تیموریان ساختاری متفاوت از فیلم‌‌های متداول و رایج سینمای ایران دارد. یک کارگردانی هوشمندانه با فیلم نامه‌ای قوی و شخصیت‌هایی که بسیار خوب پرداخت شده‌اند. اما اگر سینما دوستی فیلم مکزیکی «کوچه میداک» ساخته «جورج فونس» را دیده باشد، به این نکته پی می‌برد داستان، شخصیت‌ها، فلاش بک‌ها و ساختار اپیزودیک این فیلم، در «کافه ستاره» تکرار شده است. دو دوست که رویای سفر به ایالات متحده دارند، قتل ناخواسته، مرد هوس باز و مرد فالگیر همه در« کافه ستاره» کپی‌برداری شده است.

زن بدلی
مهرداد میرفلاح در فیلم «زن بدلی» یکی از فاجعه ‌بارترین بازسازی‌ها را از روی نمونه خارجی انجام داده است. این فیلم با بازی رامبد جوان و ماهایا پطروسیان، در حقیقت کپی کاملی از فیلم «مرد خانواده» ساخته «برت راتنر» با بازی «نیکلاس کیج» و «تئا لئونی» است. نکته جالب درباره این فیلم این است که حتی بعضی از دیالوگ‌هایش هم به همان شکل اصلی باقی مانده و تغییری نکرده است. «زن بدلی» یک کپی درجه چندم از روی فیلم موفق «مرد خانواده» است، با این تفاوت که جای مرد و زن در فیلم تغییر یافته و حتی سکانس‌ها در دو فیلم مشابه هستند.

چپ دست
فیلم «چپ دست» آرش معیریان هم کپی مو به موی فیلم «50 قرار اول» ساخته «پیتر سگال» با بازی «آدام سندلر» و «دریو باریمور» است. فیلمنامه‌نویس حتی زحمت تغییر ظاهری شخصیت‌های داستان را هم به خود نداده است. «50 قرار اول» یک  کمدی–رمانتیک نسبتا قانع کننده است اما در «چپ دست» همه عناصر فیلم و بازی‌های حمید گودرزی، لیلا اوتادی و رضا داوودنژاد تصنعی و به شدت آزاردهنده است. شخصیت اصلی تلاش دارد هم داستان را پیش ببرد و هم تماشاگر کم انتظارش را راضی کند به همین خاطر در مقایسه با نمونه خارجی‌اش به شدت لوده است.

آتش بس
فیلم «آقا و خانم اسمیت» به کارگردانی «دوگ لیمن» اکشنی معمولی با بازی «برد پیت» و «آنجلینا جولی» است که به سبب اتفاقات پشت پرده‌اش شهرت زیادی دست و پا کرد. تهمینه میلانی در نسخه ایرانی آن «آتش بس» تغییراتی ایجاد کرد. شخصیت‌های اصلی به جای این که مامور باشند، دو مهندس شدند و بحث فمینیسم نیز در آن موج می‌زند. با وجود اذعان منتقدان به کپی بودن فیلم، میلانی نپذیرفت فیلمش کپی ایرانیزه شده فیلم «آقا و خانم اسمیت» است و اعلام کرد فیلم نامه‌اش اورجینال بوده است. «آتش بس» با اتکا به ستاره‌هایش محمدرضا گلزار و مهناز افشار پرفروش شد.

زندگی جای دیگری است
فیلم «زندگی جای دیگری است» به کارگردانی منوچهر هادی با بازی حامد بهداد، نیکی کریمی، یکتا ناصر و پارسا پیروزفر، با وجود فیلم نامه‌ای ساختارمند به اذعان برخی منتقدان شباهت عجیب و غریبی به فیلم «زیبا»ی «آلخاندرو گونزالس ایناریتو» دارد. اما هادی در مصاحبه‌هایش در جشنواره فجر گفت: «وقتی فیلم‌نامه را می‌نوشتیم اصلا به «زیبا» فکر نمی‌کردیم و اصلا نمی‌دانستیم چنین فیلمی ساخته شده است! بعدها عده‌ای گفتند کمی به آن فیلم شباهت دارد و دیدیم راست می‌گویند.» هادی ادعای کپی بودن فیلمش را نمی‌پذیرد و معتقد است این صرفا یک تصادف است؛ آن هم درباره فیلمی تا این اندازه مطرح!

مارمولک

فیلم «مارمولک» ساخته کمال تبریزی که اثری درام کمدی، به تهیه‌‌کنندگی منوچهر محمدی و با بازی پرویز پرستویی است، نگاهی ویژه به مسائل و شخصیت‌های جامعه ایران دارد. این فیلم اقتباسی از فیلم کمدی «ما فرشته نیستیم» به کارگردانی «نیل جردن» و بازی «رابرت دنیرو»، «شان پن» و «دمی مور» در سال 1989 میلادی است. فیلم «ما فرشته نیستیم» روایتگر داستان دو محکوم است که از زندان فرار کرده‌اند و مجبور می‌شوند برای عبور از مرز، برای مدتی در یک شهر مرزی نقش کشیشان را بازی کنند. وانمود کردن به کشیش بودن باعث می‌شود که در درون متحول گردند.

من و تو

محمد بانکی در فیلم «من و تو» نیز اقدام به کپی‌برداری کرده است. فیلمی کمدی رمانیتک که بازیگرانی چون الناز شاکردوست، محمدرضا گلزار و بهنوش بختیاری در آن ایفای نقش کرده‌اند. «من و تو»  ماجرای دو جوان است که مجبور می‌شوند مدتی نقش نامزدهای یکدیگر را بازی کنند. اما درگیر ماجراهای مختلفی شده و پس از مدتی واقعا به یکدیگر علاقه‌مند می‌شوند. «من و تو» از روی فیلم «خواستگاری» به کارگردانی «آنی فلچر» و بازی «ساندرا بولاك» و «رايان رينولدز» کپی و همچنین برخی از صحنه‌های آن از فیلم «مادرشوهر هیولا» با بازی «جنیفر لوپز» الگوبرداری شده است.

همه چی آرومه 

نخستین تجربه کارگردانی مصطفی منصوریار «همه چی آرومه» به نویسندگی محمدرضا آریان و تهیه‌ کنندگی امیر سمواتی که در آن مجید صالحی، علی صادقی، رضا داوودنژاد، جواد عزتی، سیاوش خیرابی و کیانوش گرامی نقش آفرینی کرده‌اند، تقلیدی تمام عیار از فیلم کمدی پرفروش «خماری» محصول 2009 با بازی «برد لی کوپر»، «اد هلمس»، «جاستین بارتا» و … است که در گیشه سینماها موفق بود. فیلم «همه چی آرومه» ماجرای چهار جوان را به تصویر می‌کشد که در اثر خوردن نوعی قارچ از حالت طبیعی خارج شده و با یکدیگر مواجه می‌شوند و ماجراهای طنزی بین آنها رخ می‌دهد.