عارضهای بهنام اقتصاد نفتی
ریحانه موسوی
موضوع صادرات نفت خام در کشورهای نفتی همواره پیچیدگی های بسیاری در نحوه فروش و قیمتگذاری آن داشته است؛ چرا که این کالای راهبردی علاوه بر عوامل اقتصادی مانند عرضه و تقاضا، به شدت تحت تأثیر سیاست کشورها، روابط بینالملل و حوادثی است که در دنیا رخ میدهد. در ایران نیز طی سالهای گذشته، به طور متوسط حدود 60 درصد درآمد دولت و 80 درصد درآمد حاصل از صادرات، نفت و گاز بوده است.
به گزارش روزنامه (( صبح امروز )) از همین رو موضوع چرخه فروش وصادرات نفت، از اهمیت بسیار قابل توجهی برخوردار است، و طی این سالها، تحریم و کاهش صادرات نفت ایران، اهمیت این موضوع را افزایش داده است. در سالهای اخیر بحثهای زیادی پیرامون این مبحث در ایران مطرح شده است، که نشان از اختلاف نظرهای مفهومی میان سیاستگذاران بخش مالی و نفتی کشور است.
اما به نظر میرسد با موضوعی که چندی پیش عضو اتاق بازرگانی تهران مطرح کرد، اقتصاد کشور باید با فروش نفت خداحافظی کند زیرا وی اعلام کرد (( در سالهای گذشته، شرایط در بازار نفت بسیار تغییر کرده و ایران دیگر نمیتواند مانند قبل روی این بازار حساب باز کند. متاسفانه تحریمهای مختلفی که علیه ایران به کار بسته شده، اقتصاد ما را عقب نگه داشته و ما در بسیاری از مسیرها، نتوانستهایم حرکت عادی خود را انجام دهیم. در چنین بستری، شیوع ویروس کرونا نیز خود به عاملی برای افزایش فشارها و مشکلات بدل شده که قطعا نیاز به مدیریتی پیچیده دارد )).
به گفته وی (( در سالهای گذشته به دلیل تحریمهای آمریکا، ما بازار نفت خود را از دست دادهایم و سایر کشورها امروز در این بازار نفت میفروشند. در دوره کرونا نیز دو اتفاق مهم رخ داد؛ نخست کاهش تقاضا برای نفت به دنبال محدود شدن فعالیتهای اقتصادی و رفت و آمدها بود و نتیجه آن کاهش قیمت جهانی نفت که همچنان نیز ادامه دارد و به اعداد پیش از کرونا نرسیده است.))
تغذیه اقتصاد ایران از درآمدهای نفتی، عارضهای است که در طول سالیان متمادی وجود داشته است، و اکنون اگر سیاستهای دولتها تغییر نکند و منابع درآمدی جدیدی ایجاد نشود، این وضعیت در سالهای آینده بدتر خواهد شد
این در حالی است که تا ماه پیش رسانهها از پابرجا بودن صادرات نفت با وجود تحریمها خبر میدادند و اعلام میکردند که، میزان صادرات آن به کشور چین ۱۱ درصد افزایش یافته است. براساس این آمار، ایران با رسیدن به توافق برجام توانسته بود تولید نفت را به بیش از ۵/ ۴ میلیون بشکه در روز و صادرات را به بیش از ۲ میلیون بشکه برساند که با بازگشت تحریمها به مرور این میزان کاهش چشمگیر داشت.
ارتباط سند چشمانداز ۲۰ ساله با صادرات غیر نفتی
یک اقتصاددانان در خصوص بحث مهم اقتصاد بدون نفت میگوید: بر اساس محورهای برنامه چهارم توسعه، و چشمانداز ۲۰ ساله نظام جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴، ایران کشوری است که ویژگیهای خاصی دارد و کسب رتبه اول اقتصاد منطقهای به لحاظ علمی و فناوری، با محوریت انقلابی همیشه مورد بحث بوده است، ضمن اینکه تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل در این بند کاملا مشهود و ملموس است.
یوسف محنتفر استاد اقتصاد دانشگاه مازندران در گفتگو با (( صبح امروز )) میافزاید: اگر به الزامات موجود در سند چشمانداز ۲۰ ساله با دقت عمل نشود و سیاستگذاری درستی در خصوص آن صورت نگیرد، از برنامههای آن، آن هم در این شرایط جهانی که پر از پیچیدگیهای اقتصادی است دور خواهیم ماند.
رکود اقتصادی عامل کاهش تقاضای نفت
وی با بیان اینکه (( در سال ۲۰۰۳ بهای نفت از ۲۳ دلار در هر بشکه به ۱۰۰ دلار در آن زمان رسید )) ابراز میکند: در آن سالها درآمدهای نفتی به مراتب زیاد شد، بنابراین تجربه افزایش قیمت نفت را در کشور داریم، اکنون قیمت نفت کاهش پیدا کرده است وشرایط کرونا بر اقتصاد جهانی سایه افکنده است که مشکلات متعددی را در تمام کشورها به وجود آورده از جمله اینکه تولیدات کاهش یافته و رکود اقتصادی ایجاد شده، باعث کاهش تقاضا برای خرید نفت گشته است.
محنتفر تصریح میکند: در این شرایط نباید به درآمدهای نفتی تمکین کرد بلکه باید به دنبال سایر درآمدها رفت تا بتوانیم از پیچ خطرناک کرونا و شرایط تحریم گذر کنیم. بنده معتقدم که تغذیه اقتصاد ایران از درآمدهای نفتی، عارضهای است که در طول سالیان متمادی وجود داشته است، و اکنون اگر سیاستهای دولتها تغییر نکند و منابع درآمدی جدیدی ایجاد نشود، این وضعیت در سالهای آینده بدتر خواهد شد.
عارضهای به نام وابستگی به فروش نفت
وی با بیان اینکه (( دولت باید در راستای ایجاد درآمدهای جدید و قطع رابطه هزینههای دولت با درآمدهای نفتی گامهای موثری بردارد و اقتصاد را مولد کند )) تشریح میکند: درآمدهای نفتی به علت نوسانات قیمتی که دارند مشکلات زیادی را در کشور ایجاد کرده و خواهد کرد. با وجود اینکه نفت موهبتی خدادادی است و میتوان به وسیله آن اقتصاد کشور را به رشد، پیشرفت، توسعه و شکوفایی رساند، آنطور که باید مدیریت لازمی در خصوص فروش نفت خام صورت نگرفته است و وابستگی به فروش آن به یک عارضه تبدیل شده است.
محنتفر خاطرنشان میکند: دنیا، دنیایی است که در آن از طریق ایجاد ارزش افزوده بر روی کالاها درآن به درآمدهای کلانی میرسند ، اما کشورهای صادر کننده نفت از جمله کشور ما راه بسیار سادهای به نام خام فروشی در پیش گرفته اند که این امر باعث میشود تا در رشد و توسعه ما اثر نداشته باشد و انتظاراتی که داریم برآورده نکند.
حرکت به سمت درآمدهای غیر نفتی راه نجات اقتصاد
یوسف محنتفر استاد اقتصاد دانشگاه مازندران با اشاره به اهمیت تراز تجاری مثبت در اقتصاد کشور میگوید: نکته مهمی که باید به آن پرداخت بحث واردات و صادرات است؛ تراز تجاری به معنای صادرات منهای واردات میباشد که اگر ما فروش نفت داشته باشیم به دلیل نوسانات درآمدهای نفتی در سالهای مختلف دچار تراز منفی در تجارت خواهیم شد. ما باید بخش خصوصی، دولتی، تعاونی و تولید را به سمت صادرات کالاهای غیر نفتی هدایت کنیم، تا درآمدهایی که ایجاد میشود از پایداری بهتر و مطلوبتری برخوردار باشد.
از آنجا که مخارج جاری دولت در کوتاهمدت با کاهش درآمدهای نفتی کاهش نمییابد و سهم عمده تغییرات درآن وابسته به مخارج جاری دوره قبل از خود بوده است، دولت باید اقدامات و تغییرات اساسی در درون ساختار خود صورت دهد زیرا با کاهش درآمد نفت و عدم کاهش مخارج جاری، کسری بودجه شدید تبعات منفی گستردهای بر اقتصاد تحمیل خواهد کرد.