شاخصهای بی کیفیت زندگی
مریم اصغری
کیفیت زندگی موضوعی است که هر کسی به طور لاینفکی با آن در ارتباط است.درواقع در سال جاری،ما در برههای از تاریخ قرار گرفتیم که منحصر به فرد است و کیفیتی متفاوت با آنچه تا کنون بوده را تجربه میکنیم.
وبسایتنامبئو(NUMBEO)در ماه نوامبر برآورد جدید خود از کیفیت زندگی در شهرهای مختلف جهان را بهروز کرده است، که بر این اساس بسیاری از شهرهای ایران نتوانستهاند رتبه قابل قبولی را به دست آورند.
به طور نمونه برای مشهد؛ شاخص قدرت خرید در کمترین حالت (VERY LOW) و متقابلا نسبت قیمت کالا به درآمد در بالاترین حالت (VERY HIGH) قرار دارد. البته شاخص آب و هوا در مشهد مناسب و همچنین ایمنی و مراقبتهای بهداشتی در حد متوسط(MODERATE) اعلام شده است.
ابراهیمی:وقتی خط فقر 9 میلیون تومانی را در مقابل حقوق قانون کار قرار میدهیم، متوجه میشویم که بخش عمدهای از جامعه در زیر خط فقر به سر میبرند و این موضوع به طرز ویژهای سطح کیفی زندگی آنها را تحتالشعاع قرار داده است
حال اگر یک شخص این آمار را به عنوان مرجع ورفرنسی برای کیفیت زندگی قرار دهد،میتواند تصمیم بگیرد که زندگی در این کلان شهر را باید با چه کیفیتی برای خود تعریف کند.
بنابراین کیفیت زندگی در هر کشوری، بستگی به فاکتورهای مختلفی دارد که از مهمترین آنهامیتوان به شرایط امنیتی، اقتصادی و هزینههای زندگی، آبوهوایی و همچنین بهداشتی اشاره کرد.اما شاید هم نتوان تنها با استناد به همین فاکتورها،کیفیت زندگی کشورها را ردهبندی کرد؛ زیرا عواملی وجود دارد که میتواند کیفیت زندگی را منوط به شاخصهای خوشبختی بداند و این خوشبختیمیتوانداز نظر هر فردی متفاوت معنا شود.
اقتصادی که زیرمجموعهشاخصهای کیفیت زندگی است!
یک مدرس دانشگاه در حوزه جامعه شناسی بیان میکند: مهمترین موضوعی که در جامعه کنونی به عنوان شاخص کیفیت زندگی میتوان مورد بررسی قرار داد، حوزه درآمد شخص یا خانواده و همچنین قدرت خرید است. اگر این موضوع را بخواهیم به صورت دقیق بررسی کنیم باید هزینههای جاری یک شخص در یک بازه زمانی مشخص (مثلا یک هفته) را در ایران با همان هزینهها با چند کشور دیگر مقایسه کنیم و به جمعبندی برسیم. بدون شک اقتصاد جامعه فعلی ما که کرونا نیز به آن دامن زده، روزهای خوب را نمیگذراند. وقتی خط فقر 9 میلیون تومانی را در مقابل حقوق قانون کار قرار میدهیم، متوجه میشویم که بخش عمدهای از جامعه در زیر خط فقر به سر میبرند و این موضوع به طرز ویژهای سطح کیفی زندگی آنها را تحتالشعاع قرار داده است.
ابراهیمی ادامه میدهد: در مقابل وقتی شخص یا خانوادهای از پس تامین امرمعاش و هزینههای جاری زندگی خود برنیاید، به تبع دیگر توان تفریح، سینما، کتاب، تئاتر، رستوران و… را ندارد. این آیتمهای هرچند اقتصادی فرهنگی، در زیرمجموعهشاخصهای کیفیت زندگی قرار میگیرد.
به اپلیکیشن زندگی خود، چند ستاره میدهید؟
وی با اشاره به اینکه «چندین سال است که صحبت از کیفیت زندگی برای بخش کثیری از جامعه سخت شده و با التهابات ارزی چند سال اخیر نیز این موضوع شدت گرفته است» میافزاید:با افزایش قیمت کالاها و خدمات، دغدغه تامین هزینههایمعیشتی برای بسیاری از مردم ایران بیشتر شد. حالا این روزها در لحظهبهلحظه زندگی اغلب شهروندان همچونکار، تردد، مهمانی خانوادگی و… وقتی از کیفیت زندگی حرفی به میان میآید،سخن از شاخصهای اقتصادی و اجتماعی است که بر شیوه زیست، معیشت، اشتغال، تعاملات و تقریبا اغلب عرصههای زندگی آنها سایه افکنده است. در گفتوگوها، مردم اغلب شاخصهاییمانند بیکاری، تورم، قدرت پول ملی و… را میسنجند و مقایسه میکنند، چراکه برای آنها ملموس است.
این مدرس دانشگاه در پایانبندیصحبتهای خود با اشاره به یک مثال جالبمیگوید: به نظر من، از مردم بخواهید زندگی خود را یک اپلیکیشن فرض کنند و در نظر سنجی به کیفیت آن ستاره بدهند. این گونه میتوانیدشاخصی که از بطن جامعه سرچشمه میگیرد را به دست آورید. بیشکنتیجه آمارایننظرسنجی مردمی، همان خوشبختی کمرنگ شدهای است که در این سالهاو علیالخصوص سال جاری به دلیل مشکلات به وجود آمده به دلیل شیوع بیماری، با توجه به شرایط ملتهب از زندگی مردم رخت بربسته است.
حقی: مردم عام جامعه کیفیت زندگی خود را در کنار احساس شادی و خوشبختی شخصی با مواردی همچون سرانه استفاده از تفریحات و محصولات فرهنگی و همچنین نسبت درآمد با هزینههای جاری و معیشتیمیسنجند
شاخص کیفیت زندگی بر مبنای احساس خوشبختی
یک جامعه شناس نیز با اشاره به تعریف «کیفیت» بیان میکند: کیفیت به معنی دستیابی به استانداردهایی است که از پیش تعیین شده است. اگر بخواهیم این استاندارها را با شرایط زندگی افراد در جامعه ایرانی بسط دهیم، باید آنها را با توجه به نیازها تعریف کنیم. این نیازها نیز به خودی خود در زیرمجموعهخواستههای شهروندی قرار میگیرد؛ که باید بعضا به وسیله دولت و بعضا به صورت شخصی تامین شود.
دکتر حقی ادامه میدهد: به طور نمونه شاخص کیفیت هوا و بهداشت محیط از جمله نیازهایی است که هر شهروندی در حد مطلوببه آن نیاز دارد. اماوقتی یک شخص به طور خودخواسته تصمیم میگیرد در یکی از کلانشهرها مانند تهران با چند میلیون نفر جمعیت زندگی کند، باید این موضوع را نیز بپذیرد که در شهری با آلودگی و همچنین ترافیک بیشتری مواجه است. پس بالتبع از بخشی از نیازهای خود چشم پوشی میکند تا به بخش دیگری برسد. بنابراین کیفیت زندگی او را نباید منوط به شاخصهای عرف شده دانست چراکه این شخص شاخص کیفیت را بر مبنای احساس خوشبختی و خوشحالی خود انتخاب کرده است؛ نه بر مبنای آمار و ارقامهای ارائه شده!
وی تصریح میکند: مردم عام جامعه کیفیت زندگی خود را در کنار احساس شادی و خوشبختی شخصی با مواردی همچون سرانه استفاده از تفریحات و محصولات فرهنگی و همچنین نسبت درآمد با هزینههای جاری و معیشتیمیسنجند. هرچند برای این افراد توضیح اینکه شاخص امنیتی ما درمنطقه خاورمیانه در سطح مطلوب است، بی اهمیت نیست اما برای آنها شاخص محسوب نمیشود. سطح کیفی یک زندگی معمولی در کشورهای اروپایی را اگر از نظر شاد بودن جامعه با مردم ایران مقایسه کنیم دچار نوعی افسردگی میشویم. انواع مختلف فستیوالها و جشنوارههایمهیج و خانوادگی باعث میشود که لااقل اگر افراد از نظر مالی در رده مرفه محسوب نمیشوند، اما با حضور در چنین برنامههایی احساس شاد بودن کنند. مردم کشور ایران نه تنها در رده مردم شاد دنیا قرار نمیگیرند، بلکه غمگین هم محسوب میشوند. همین مردم را میتوان با کوچکترین دلخوشی به زندگی دلگرم و امیدوار کرد.
تعاریف و کاربردهای متفاوت کیفیت زندگی
کیفیت زندگی در دهههای اخیربه مفهوم مهمی در تحقیقات روانشناسی و اجتماعی تبدیل شده است،. اولیور و همکاران (1997) کیفیت زندگی را ارزیابی و ادراک افراد از وضعیت زندگی خویش، تحت تاثیر نظام فرهنگی و ارزشی شرایطی که در آن زندگی میکنند، تعریف نموده واعتقاد دارند که اهداف، انتظارات، معیارها و خواستههای فرد به میزان وسیعی بر وضعیت جسمانی، روانی، میزان استقلال روابط اجتماعی و اعتقادات او تاثیرگذار است.
در این میان برخی نیز مجموعهای از رفاه جسمی، روانی و اجتماعی که بوسیله شخص یا گروهی از افراد مانندشادی، رضایت، افتخار، سلامت و تندرستی، موقعیتهای اقتصادی، فرصتهای آموزشی، خلاقیت و… درک میشود را به عنوان کیفیت زندگی میدانند. ( بلداجی و همکاران،1389)
بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی، درک افراد از موقعیت زندگی خود به لحاظ فرهنگ، سیستم ارزشی، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهایشان است. (بونومی و همکاران،2000)
علیالرغم تمام تعاریف و کاربردهای متفاوت، کیفیت زندگی یک مفهوم وسیع است و بصورتپیچیدهای با فرهنگ حاکم، وضعیت روانشناختی، میزان استقلال روابط اجتماعی، باورهای شخصی فرد و عوامل محیطی و بسیاری عوامل پیدا و پنهان دیگر در آمیخته و مرتبط است و در سالهای اخیر اهمیت بسزایی یافته است. (احمدی و همکاران، 1386)
بدون تردید ارتقا کیفیت زندگی را نمیتوان منوط به آیتمهای بررسی دانست؛ چراکه هر شخص جدای از آمارها برای سطح زندگی خود تصمیم میگیرد اما این بدان معنا نیست که نمودارها خلاف واقع را ارائه میدهند. درواقع مسئولیت پذیری و مشارکت در بهبود شرایط زندگی جمعی،میتواند به افزایش کیفیت زندگی شهری بینجامد.