سونامی مهاجرت به نوجوانها هم رسید
درباره مهاجرت در شرایط فعلی باید بگوییم اولاً میزان و تعداد افرادی که علاقمند هستند که از کشور خارج شوند متأسفانه بهمراتب بیشتر از گذشته شده و معنیداری سنی در آن بسیار بالا رفته؛ یعنی اگر در دور اول مهاجرتها، افرادی قصد مهاجرت داشتند که معدل سنی آنها بالای ۵۰ سال بود و در دور دوم بالای ۳۰ سال بود. روند مهاجرت از ایران طی سالهای اخیر سیر صعودی یافته است. جریانی که به نظر میرسد ریشه در تنگناهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور دارد و گاه میتواند به سرنوشت تلخ خانواده ۵ نفره سردشتی در کانال مانش بینجامد.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» به نقل از فرارو، کم نیستند خانوادههایی که به امید فردای بهتر تن به مهاجرت آن هم از جنس غیرقانونی میدهند. هر چند در این باره آمار روشنی وجود ندارد، اما نماینده مردم سردشت و پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی با توجه به حادثه غرق شدن خانواده سردشتی در کانال مانش گفته است بیش از هزار نفر از جوانان سردشتی از پنج ماه پیش به خارج از کشور مهاجرت کردند. او گفته بیشتر این مهاجران را مردان و حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد را افرادی تشکیل میدهند که به صورت خانوادگی مهاجرت کردهاند.
یکی از خواستههای بزرگ بچههای امروزی یعنی متولدین دهه هفتاد و هشتاد از خانواده این است که آنها را پشتیبانی کنند تا بتوانند از کشور بروند. عمدتاً جذابیت مقصد نیست که موجب این امر شده، بلکه دافعه مبدا است که دارد آنها را به مهاجرت وامیدارد
افزون بر این، به گفته بهرام صلواتی دبیر رصدخانه مهاجرت و عضو هیات علمی موسسه مطالعات جمعیتی کشور در مرداد ماه ۹۸، ۳۰ درصد جمعیت ایران تمایل به مهاجرت داشتند. هر چند شاید به دلایل خاص برنامه قطعی برای مهاجرت نداشتند. درصدی که به نظر میرسد این روزها با وخاومت اوضاع کشور افزایش یافته باشد.
صلواتی همان موقع همچنین افزوده بود: «منبع موثقی درباره اینکه چه تعداد از تحصیلکردهها یا افراد متخصص یا عادی از کشور خارج شدهاند، نداریم. آماری هم که وجود دارد نتیجه بررسی کشورهای گیرنده است که آمار مهاجرتهای کلی کشورهای مختلف را به دست آورده و رتبه ایران را ۳۳ اعلام کردهاند. در حال حاضر ۲۶۰ میلیون مهاجر در دنیا وجود دارد که سهم ایرانیان از آن ۱۶ میلیون نفر است».
بر اساس آمار سالنامه مهاجراتی ایران، جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا بر اساس آخرین آمار موجود قابل استناد در سال ۲۰۱۹ میلادی، ۹/۱ میلیون نفر بود که ۲۹/۲ درصد از جمعیت ایران را تشکیل میداد.
این در حالی بود که جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا در سال ۱۹۹۰ میلادی، بالغ بر ۸۲۰ هزار نفر بوده است، که این رقم در سال ۲۰۱۹ میلادی به رقم ۹/۱ میلیون نفر رسید. به عبارتی، در طی ۳۰ سال گذشته، جمعیت مهاجران ایرانی ۳/۲ برابر شده است.
همچنین بر اساس دادههای سالنامه مهاجرتی ایران، کشورهای دارای بیشترین جمعیت ایرانی (افراد متولد ایران) امارات متحده عربی، ایالات متحده آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، ترکیه، سوئد، استرالیا، کویت، هلند، قطر، فرانسه، نروژ، اتریش، دانمارک، ایتالیا، عراق، سوییس و بلژیک هستند. آمارهای سال ۲۰۱۹ نشان میدهد بهطور کلی یکمیلیون و ۳۰۱هزار و ۹۷۵ ایرانی به این کشورها مهاجرت کردهاند، درحالی که در سال ۱۹۹۰ آمار ایرانیان مهاجر در کل جهان ۶۳۱هزار و ۳۳۹ نفر بوده است.
اما چرا در این سالها مهاجرت و مهاجرت غیرقانونی در ایران افزایش یافته است؟
علیرضا شریفی یزدی جامعهشناس در این باره اظهار کرد: از قدیمالایام یعنی بیش از 100 سال پیش مهاجرت از کشور صورت میگرفت و عمده آن هم برای کسب علم و دانش بود و ربطی به کیفیت زندگی نداشت. این مهاجرت ثابت بود. یعنی قبل از انقلاب بوده و بعد از انقلاب هم همچنان ادامه داشته است و همچنان هم هست که بحثی جداست، اما سه موج مهاجرت دیگر پس از انقلاب داشتیم. موج اول این مهاجرتها پس از انقلاب اسلامی بود که نیروها و طرفداران رژیم سابق، هنرمندان و سرمایهدارانی که در کشور کار تولیدی، بازرگانی و خدماتی داشتند به دلیل ناسازگاری با شرایط انقلابی از کشور مهاجرت کردند.
وی افزود: موج دوم مهاجرت پس از رخدادهای سال ۷۸ و کوی دانشگاه و بعد از آن در سال ۸۸ رخ داد که موج دوم اغلب شامل افرادی بود که نگاه سیاسی داشتند. آنها کسانی بودند که با شرایط موجود سیاسی همخوان نبودند؛ فعالان مدنی یا سیاسی و روزنامهنگاران و در کل روشنفکرانی بودند که با ساختار موجود زاویه داشتند؛ تعدادشان هم کم نبود. آنها هم مهاجرت کردند و از ایران رفتند، اما موج سوم مهاجرت، پس از فشارهای اقتصادی بود که بر کشور ما وارد شد.
او ادامه داد: انگیزه گروه اول به خاطر تغییر ساختار سیاسی- اقتصادی کشور بود. انگیزه گروه دوم از مهاجرت، سیاسی بود و موج سوم مهاجرتها برای کیفیت زندگی، سبک زندگی و فشارهای اقتصادی است که بر آنها وارد شده و هنوز هم میشود. در دو موج دوم و سوم مخصوصاً موج سوم، دیگر پذیرش دانشگاه الزاماً برای ادامه تحصیل نیست، بلکه برای آن است که بتوانند به شکل قانونی از کشور خارج بشوند و در جایی مستقر شوند. آنها عمدتاً به این امید هستند که از ایران به جای دیگری میروند و آنجا کاری میکنند و ماندگار میشوند.
این جامعهشناس اضافه کرد: انگیزههای مهاجرت در دل این سه موج نهفته است. درباره مهاجرت در شرایط فعلی باید بگوییم اولاً میزان و تعداد افرادی که علاقمند هستند که از کشور خارج شوند متأسفانه بمراتب بیشتر از گذشته شده و معنیداری سنی در آن بسیار بالا رفته است. یعنی اگر در دور اول مهاجرتها، افرادی قصد مهاجرت داشتند که معدل سنی آنها بالای ۵۰ سال بود و در دور دوم بالای ۳۰ سال بود؛ امروز میبینیم که صحبت از مهاجرت نوجوانان و جوانان زیر بیست سال است.
این کارشناس افزود: یکی از خواستههای بزرگ بچههای امروزی یعنی متولدین دهه هفتاد و هشتاد از خانواده این است که آنها را پشتیبانی کنند تا بتوانند از کشور بروند. عمدتاً جذابیت مقصد نیست که موجب این امر شده بلکه دافعه مبداء است که دارد آنها را به مهاجرت وامیدارد. یک دلیل دیگر هم، شناخت نداشتن دقیق از مقصد است. به دلیل اینکه طی دو سه دهه گذشته رفتوآمدهای ما به کشورهای غربی با مشکلاتی مواجه شده است یک تفکر ایدهآلی و کاملاً اتوپیایی و آرمانشهری نسبت به مغرب زمین در کشور شکل گرفته که گویی آن جا بهشت برین است و این طرف مبدأ مشکلات. یعنی فضا به سمتی حرکت کرده است که افراد فکر میکنند که آنچه در شبکهها و رسانههای اجتماعی و اینستاگرام از غرب میبینند دقیقاً همان غرب است و هیچ معضل و مشکلی در آنجا وجود ندارد.
شریفی یزدی با بیان اینکه «این تفکر آرمانی باعث شده است که میزان مهاجرت و علاقهمندی به آن بهشدت افزایش پیدا بکند» توضیح داد: وقتی هم که میروند و در آنجا قرار میگیرند تازه با مشکلات مهاجرت روبرو میشوند و سختیها و دشواریهای مهاجرت آن روی واقعی مسئله را به آنها نشان میدهد، اما متأسفانه آنها این اطلاعات را به داخل کشور منتقل نمیکنند، چون به هرحال شرایط خیلی از آنها بهتر میشود و گروهی نیز پشیمان میشوند، اما چیزی نمیگویند.
این جامعهشناس همچنین درباره تفاوت دیگر سه موج مهاجرت در کشور گفت: موج اول شامل کسانی بود که شرایط مالی، موقعیت اجتماعی و تجربه مدیریتی خیلی مطلوبی داشتند. اینها پس از رفتن از ایران هم دوباره شروع به فعالیت کردند و انسانهای موفقی شدند، اما اندکی از آنها نیز در خود فرورفتند و افسرده شدند. مثلا فردی اینجا تیمسار ارتش بود، ولی وقتی از ایران رفت آنجا نتوانست کاری بکند و افسردگی گرفت.
او افزود: مهاجران موج دوم هم به مراکز دانشگاهی، رسانهای و مخازن فکری (Think Thank) جذب شدند، اما در موج سوم به دلیل اینکه اغلب نه سواد و نه مهارت مناسبی دارند و نه ایدهای سیاسی مشخصی در لایههای پایین کشور میزبان قرار میگیرند. خیلی از آنها هم به صورت غیرقانونی و از طریق قاچاق میروند. طبیعی است که این امر وجهه ایران را تخریب میکند و هم برای خود این افراد مشکلاتی ایجاد میکند.
شریفی یزدی با بیان اینکه «پیشبینی من این است متأسفانه به دلیل گران شدن ارز و به عبارت بهتر سقوط ارزش پول ما در ماهها و سالهای آینده شاهد مهاجرتهای غیرقانونی و بیبرنامه بیشتر آن هم توسط لایههای پایینتر جامعه خواهیم بود که فجایعی بههمراه خواهد داشت» گفت: مثل اتفاق اخیری که در مورد خانواده چهارنفره سردشتی روی داد و آنها در دریای مانش غرق شدند.
ارزش پایین پاسوپورت ایران؛ علت مهاجرت غیرقانونی
این کارشناس درباره دلایل مهاجرت غیرقانونی نیز تشریح کرد: مهاجرت غیرقانونی دو دلیل خاص دارد. بحث اول این است که افرادی که از این سرزمین میروند خیلی بیشتر از اینکه جاذبه مقصد آنها را بسوی خود بکشاند دافعه مبداء آنها را به مهاجرت وا میدارد، اما چرا مهاجرت غیرقانونی؟ به این دلیل که ارزش پاسپورت ما الان جزء پنج شش تای ده تای آخر لیست دنیاست؛ بنابراین براحتی به افراد ویزا داده نمیشود. اینقدر موانع جلوی راه افراد برای مهاجرت قانونی وجود دارد که خیلیها عطایش را به لقایش میبخشند. دلیل دوم هم مسئله مالی است. وقتی که شما میخواهید به کشوری مهاجرت کنید یا باید آنقدر توانمندی مالی داشته باشید یا در مقصد کسی باشد که بتواند شما را حمایت کند تا این ذهنیت را برای کسی که ویزا صادر میکند ایجاد نکند که قرار است بروی سربار و پناهنده بشوید و خیلی دردسرهای دیگر.
وضعیت اقتصادی افراد را به مهاجرت واداشته است
وی افزود: عقیده شخصی من این است که مهمترین دلیل، دافعه ماست که الان بخش زیادی از این دافعه به وضعیت اقتصادی بر میگردد. قبلاً سبک زندگی و اجتماع و این قبیل مسایل هم دخیل بود، اما الان بیشتر وجهی اقتصادی دارد.
این جامعهشناس تصریح کرد: غیرقانونی بودن مهاجرت به این دلیل هم است که قاچاقبرها در باغ سبز نشان میدهند. چرا به این صورت میروند به خاطر اینکه اولاً واقعاً خطرات را نمیشناسند. چند روز پیش من مصاحبهای تلویزیونی با آقایی داشتم که سابقه کار خلاف داشت. او با حدود چهل هزار یورو سر مرز ترکیه رفته بود. قاچاقبرها هم پولش را زده بودند و خودش را در بیابان رها کرده بودند. بعضیها در این راه، حتی جان خود را از دست میدهند. اگر پول خوبی داشته باشند هنوز از مرز خارج نشده توسط قاچاقبرها کشته میشوند. آنهایی هم که با لطایفالحیل خود را به منطقه کاله در فرانسه که سکوی پرش به آنسوی آب است میرسند با خطر غرق شدن مواجه هستند. چون آنها را به همراه جمعیت زیادی از مهاجران در قایقهای بادی و غیراستاندارد میگذارند.
وی با بیان اینکه «البته یک مانع دیگر هم مثل همین جلوی راه شان است. آن هم هنگامی که بخواهند از ترکیه و از طریق دریای اژه و سیاه به یونان بروند آنجا هم باز با خطر مواجه هستند» تشریح کرد: این خطر در حد و اندازهای است که حتی وقتی جلیقههای نجات داخل آب هم به آنها میدهند این جلیقهها تقلبی بوده و کار نمیکند و با اینکه این افراد جلیقه داشتند، اما وقتی قایق برگشته روی آب نمانده و همگی غرق شدند. این خطراتی است که بر سر راه مهاجران غیرقانونی به خصوص آنهایی که با خانواده میروند؛ وجود دارد. باید جامعه را از این خطرات آگاه کرد تا به دام قاچاقبرها نیفتند. همچنین باید یک فکر اساسی برای کشور کرد تا مردم به این شکل تنها راه نجات و بهبود زندگی خود را در مهاجرت نبینند.