ب مثل بایدن ب مثل برجام
علی روغنگران
فردا سه شنبه سوم نوامبر و سیزدهم آبان ماه، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار میشود، نتایج نظرسنجیها اگرچه از رقابت تنگاتنگ نامزد دموکراتها و جمهوریخواهان خبر میدهد و گاهی این نتایج از یک دورهای شدن ریاست جمهوری ترامپ حکایت میکند اما سرنوشت سیاسی آمریکا برای چهار سال دیگر، شامگاه سهشنبه به وقت محلی مشخص خواهد شد. آمریکا در حال سپری کردن یکی از حساسترین و جالبترین انتخاباتهای تاریخ سیاسی این کشور است. بر اساس گزارشهای رویترز تا روز جمعه، بیش از 80 میلیون نفر از رای دهندگان آمریکایی در انتخابات پیش از موعد ریاست جمهوری شرکت کردهاند. این انتخابات در ایران هم به دقت دنبال می شود. بسیاری از اهالی سیاست در ایران معتقدند، با انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهور آینده آمریکا و بازگشت این کشور به برجام، ایران میتواند، شرایط با ثبات تری را تجربه کند و از میزان تحریمها و فشار اقتصادی ناشی از آن کاسته خواهد شد، اما در صورتی که دونالد ترامپ بار دیگر انتخاب شود، با توجه به اقداماتی که در این چهار سال انجام داده است شانش مذاکره بین دو کشور تا حدود زیادی از بین خواهد رفت. نامزد دموکراتها اما از مدتها قبل اعلام کرده که اگر به کاخ سفید راه یابد، در وهله اول به برجام متعهد خواهد بود و در وهله دوم مذاکرات جامع با ایران را آغاز میکند. این در حالی است که برخی از ناظران بین الملل معتقدند، دولت بایدن بیشتر میخواهد مسائل موشکی و منطقهای را در مذاکرات با ایران مطرح کند. اما کلیشههای رایج در مورد نحوه تاثیرگذاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ایران دقیق نیست. بیشتر تحلیلهایی که انجام میشود، براین مبنا استوار است که هر نتیجهای رقم بخورد در این انتخابات اهمیت دارد و آنچه در ایران میگذرد مهم نیست.
اگر بایدن در انتخابات پیروز شود، این مسئله در انتخابات ایران نیز بسیار تاثیرگذار خواهد بود. زیرا که اگر قرار بر مذاکره باشد، در بدیهیترین حالت باید دولتی روی کار بیاید که منطق مذاکره را قبول داشته باشد و به نوعی از تندروی فاصله بگیرد. بنابراین در کشور نیز باید این عزم برای مذاکره به وجود بیاید و صرف انتخاب بایدن کارساز نخواهد بود. اما به طور کلی میتوان گفت، با انتخاب مجدد ترامپ مسیر دیپلماسی دچار انسداد شدیدی میشود ولی روی کار آمدن بایدن شانس انجام مذاکرات و موفقیت آن را بالا میبرد
به نوعی از لحاظ روش شناسی؛ آمریکا متغیر مستقل و ایران متغیر وابسته است. در صورتی که اینچنین نیست و ایران نیز متغیر مستقل است و در حد خود تاثیرگذار بوده و میتواند روند روابط دو کشور را به سمت و سویی خاص ببرد. این گزاره بسیار شنیده میشود که این دو (ترامپ و بایدن) با هر فرقی ندارند، فکت این قضیه نیز از این آبشخور سرچشمه میگیرد که میگویند؛ تحریمهایی که ترامپ آنها را تشدید کرد و به نوعی کارزار فشار حداکثری خود را بنیان نهاد، بر روی تحریمهایی بود که اوباما وضع کرده بوده. این مسئله هر چند در ظاهر درست به نظر میرسد، اما فریبنده است. الان که چندسالی از برجام میگذرد در داخل بسیاری از افراد و جریانات به موثر بودن برجام صحه میگذارند، در این رابطه حتی نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی در مجالس نهم و دهم که یک اصولگرای دو آتشه است نیز به مفید بودن برجام اذعان داشته است. این نماینده اسبق مجلس گفته؛ “ایران در آن برهه راه دیگری نداشته و در واقع این تصمیم به مصلحت کشور بود و با اجازه نظام صورت گرفته است.” حال نیز این موضوع این طور مصداق پیدا میکند که اگر قرار بر مذاکره باشد، شرایط طوری در داخل رقم خواهد خورد که این فضا فراهم باشد. قدر مسلم ما باید از قبل استراتژیهای خود را در صورت پیروزی هر یک از این دو نامزد آمریکایی طراحی میکردیم. این در حالی است که اگر قرار باشد مذاکرهای صورت بگیرد در درجه اول باید دو طرف مایل به مذاکره باشند و این را در عمل نیز نشان دهند. طی چهار سال گذشته ترامپ خواستار مذاکره با ایران شد اما چه مذاکره ای، پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا طی دو سال گذشته 12 شرط را مطرح کرد که ایران برای مذاکره با این کشور باید آنها را قبول کند. این دیگر معنایش مذاکره نیست یعنی آمریکا نتیجه مذاکره را از قبل مشخص کرده و تنها میخواهد خواسته خود را دیکته کند. آمریکاییها میتوانند این رفتار را با عربستان انجام دهند که همواره با این کشور در موضع ضعف قرار داشته نه با ایران که شدیدترین تحریمهای ظالمانه و یک جانبه را تحمل کرده اما زیر باز مذاکره نابرابر با آمریکا نرفته است. البته ترامپ اگر این بار به پیروزی برسد در تاکتیکهای خود در مواجه با ایران از شیوههای جدیدی استفاده خواهد کرد. بر پایه همین مسئله است که باید از مدتها پیش برای احتمال پیروی ترامپ و یا بایدن استراتژی تعیین میکردیم. اینکه مدام گفته میشود ترامپ در صورت انتخاب مجدد فشار حداکثری خود بر ایران را ادامه خواهد داد که اظهر من الشمس است و این را نیز افکار عمومی میداند. مهم این است که بدانیم او از چه شیوههای جدیدی میخواهد استفاده کند تا به زعم خود ایران را وادار به مذاکره کند. در هرصورت مذاکره با ترامپ با توجه به تجربه این چهار ساله و اقدامات خصمانهای که او علیه کشورمان انجام داده بسیار دشوار بوده و با پیچیدگیهای بسیار زیادی روبرو است. اما مذاکره با بایدن به مراتب برای ایران با توجه به تجربه برجام راحتتر است و از نظر سیاسی نیز این امکان خیلی بیشتر وجود دارد که نظام با مذاکره مجدد با دموکراتها موافقت کند. اگر بایدن در انتخابات پیروز شود، این مسئله در انتخابات ایران نیز بسیار تاثیرگذار خواهد بود. زیرا که اگر قرار بر مذاکره باشد، در بدیهیترین حالت باید دولتی روی کار بیاید که منطق مذاکره را قبول داشته باشد و به نوعی از تندروی فاصله بگیرد. بنابراین در کشور نیز باید این عزم برای مذاکره به وجود بیاید و صرف انتخاب بایدن کارساز نخواهد بود. اما به طور کلی میتوان گفت، با انتخاب مجدد ترامپ مسیر دیپلماسی دچار انسداد شدیدی میشود ولی روی کار آمدن بایدن شانس انجام مذاکرات و موفقیت آن را بالا میبرد.