1

سلبریتی‌های بی‌ریشه!

مهناز اصغری

هرچند قرار نبود به پدیده نوظهور این روزهای شبکه‌های اجتماعی بپردازیم، چراکه این روزها کسی نیست که اخبار و حواشی او نشنیده و نخوانده باشد، اما پرداختن به این موضوع برای ما به عنوان یک رسانه، از این لحاظ که وظیفه آگاه‌سازی داریم حائز اهمیت بود! چراکه نسل نسبتا جوان و تازه اول راه باید بداند که هر الگویی را برای خود سرلوحه نکند و خط مشی خود را از سلبریتی‌های بی ریشه نگیرد.

همه چیز از بازی در نقش لیلای سریال پدر شروع شد. دختر 18-19 ساله‌ای که برای اولین بار مقابل دوربین رسانه ملی رفت.ریحانه پارسا، بازیگر جوانی که با این سریال پا به عرصه تلویزیون گذاشت و پس از آن با فیلم خوب، بد، جلف نیز بر پرده سینما به نقش‌آفرینی پرداخت.

اولین حاشیه او بلافاصله با پخش قسمت پایانی سریال «پدر» آغاز شد. چراکه خودش به فاصله چند ساعت پس از پایان سریال، عکس‌هایی را با آرایش غلیظ و میکاپ منتشر کرد که تا آن روز در موارد مشابه هیچ بازیگر نورسیده‌ای چنین کاری نکرده بود و به گفته خودش با این کار به دنبال اثبات این موضوع بود که شخصیت واقعی او هیچ شباهتی به لیلای پدر ندارد.

این موضوع در حالی بود که پس از واکنش هایمختلف از سوی افراد بسیاری همچون سعید سهیلی کارگردان گشت ارشاد، نهایتا پست‌ها حذف شد و پارسا اعلام کرد که به مدت 6 ماه ممنوع‌الکار شده است که البته با حضور او پس از گذشت تنها 5 ماه پس از اعلام این خبر،در یک برنامه گفتگو محور، شایعه بودن این خبر نیز تائید شد.

از اعتراض تا نصیحت

همچنین حامد عنقا، تهیه کننده وکارگردان سریال پدر مرداد ۹۹ در خصوص حواشی‌سازی پارسا گفت: «خانم پارسا همکار خوب ما در پدر بوده و همچنان برای او آرزوی موفقیت دارم و اگر هنوز حق پدری نسبت به او داشته باشم و بخواهم به او چیزی بگویم این است که با این همه هوش و استعدادی که دارد، اگر تمرکزش را روی استعداد خودش بگذارد و حواسش را پرت چیزهای دیگری نکند، آینده بسیار درخشانی خواهد داشت.»

 

پویا: پشت پرده موارد این چنینی به سایت‌های قمار و شرط بندی و کسب درآمد و تهاجم فرهنگی ختم می‌شود که اتفاقا در مورد پیشبرد روال آن، بسیار اندیشیده شده است و هرچند بی‌مهابا و طبق روال عادی جلوه داده می‌شود، اما در واقع بسیار منسجم و با برنامه‌ریزی دقیق است

 

سناریو حواشی‌سازی این بازیگر جوان اما به مرور شدت پیدا کرد. حواشی ریحانه پارسا از زمزمه مهاجرت همیشگی او از ایران اوج گرفت. زمزمه‌هایی که حالا رنگ واقعیت به خود گرفته است و با این اقدام او دیگر نه تنها شانسی برای استمرار فعالیت‌های حرفه‌ای خود در داخل ندارد، بلکه روز به روز شرایط خودش را دشوار و پیچیده‌تر کرده است .به عقیده بسیاری پارسای جوان نه تنها بدون هدف و استراتژی مهاجرت کرد، بلکه تمامی پل‌های پشت سر خودش را هم خراب کرد. چراکه امروز همزمان با درخشش آقازاده سهیلی در سریال «آقازاده»، شاهد محو شدن ریحانه پارسا پارتنر وی در سریال «پدر»در عالم بازیگری هستیم.

گسترش گستره حواشی

پس از خروج او از ایران و گفتگوی او با رسانه‌های معاند چون رادیو فردا و خبرنگاران خودفروخته‌ای مانند مصی علی‌نژاد، بحث‌های او دامنه‌دار تر شد و درنهایت با اعلام این خبر که بدون ازدواج شرعی با یکی از بازیگران در کشور هم‌خانه بوده است، گستره حاشیه‌سازی خود را بزرگتر کرد که البته این موضوع از طرف همسر سابق او نقض شد.

در نهایت با کشف حجابی که به ظاهر به دلیل کوتاه بودن موهایی که به گفته خودش کمتر از دو سانتی متر بود و نشان دادن آن تضادی با اسلام ندارد، گام بعدی در راه این مسیر برداشته شد. اما بلافاصله و با مدت زمان بسیار کمی این روال ادامه پیدا کرد وبا افزایش تعداد لایوهای شبانه و مطرح کردن موضوعاتی همچون ارتباط با افراد ممیزی چون امیر تتلو و پویان مختاری بحث پشت پرده سایت‌های قمار و شرط‌بندی شدت گرفت.

دفاع از حیثیت به سخره گرفته شده

از همان ابتدا افراد بسیاری نسبت به رفتارهای او واکنش نشان دادند تا از حیثیت قشر هنرمند که به واسطه او به سخره گرفته شده بود، دفاع کنند.اخیرا نیز امین تارخ از بازیگران سرشناس و پیشکسوت کشور در یک برنامه رادیویی مطرح کرد: علت این چنین رفتارهایی بی‌ریشگی شخصیتیاست.

اسحاقی: با دنبال نکردن اینگونه افراد توسط خود و تشویق دیگران به این موضوع، از بزرگ شدن آنها جلوگیری کنیم تا پروسه شخصیت‌سازیپوشالی آنها با شکست مواجه شود

 

او گفت: خانمی،نام خودش را بازیگر گذاشته است. اما متاسفانه مدام از صبح تا شب تنها به این فکر است که با موکوتاه بلند کردن و اخبار ازدواج و طلاق خود فالوور جمع کند.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود این نکته را یادآور شد که مردم آگاه هستند و از چشم آنها هیچچیزی پنهان نمی‌ماند. مردم می‌فهمند چه کسی با اصالت کار می‌کند و چه کسی آمده است تا شهرت کاذبی را برای خود دست و پا و بالتبع درآمدزایی کند.

سلبریتی همان هنرمند نیست

با اشاره به توضیحات بالا بد نیست این نکته را متذکر شویم که بین سلبریتی و هنرمند، تفاوت‌های بسیاری وجود دارد و به گفته صاحب‌نظران، سلبریتی‌ها در واقع اینفلوئنسرهایی هستند که به منافع شخصی فکر می‌کنند و عملا تنها کسب درآمد هدف آنها است. بدین ترتیب برای جذب فالوئر در هرموضوعی بدون تخصص نظر می‌دهند و غالبا با حواشی‌سازی به دنبال مطرح کردن خود هستند. اما هنرمند رسالت هنری بر دوش دارد و حتی در زمان مهاجرت به کشورهای دیگر نیز تنها به دنبال ادامه هنر است و محبوبیت خود را به واسطه ارائه هنر در هر زمینه‌ای به دست آورده است. بنابراین هنرمندان واقعی نه به دنبال حاشیه‌سازی و مطرح کردن خود هستند و نه در هر موضوعی دخالت می‌کنند. با این توضیحات استفاده از لفظ هنرمند برای کسی که حرفه هنری عده‌ای را آلوده نشان می‌دهد، نه تنها مجاز نیست بلکه خیانت به تخصص عده‌ای است که سال‌ها در آن مسیر گام برداشتند.

جلوگیری از گسترش ابتذال در جامعه

یک روانشناس اجتماعی در این زمینه می‌گوید: اگر برخورد لازم با سلبریتی‌هایی که مروج بی بندوباری و اشاعه فرهنگ نامناسب هستند، صورت پذیرد از ابتذال جامعه جلوگیری می‌شود.

نیما پویامی‌افزاید: جامعه ما هنوز به درستی به استفاده از اینترنت و علی‌الخصوص شبکه‌های مجازی آشنا نبود و بسترها و زیرساخت‌های فرهنگی برای استفاده بی‌مهابا از اینترنت فراهم نشده بود که فراگیر شدن سیطره شبکه‌های مجازی، تریبونی بدون محدودیت در اختیار افراد قرار داد. در این بین افراد صاحب نفوذ بر افکار عمومی چون سلبریتی‌ها ( این افراد در گروه هنرمندان قرار نمی‌گیرند چرا که هنرمند به واسطه هنر شناخته می‌شود) قدرت تاثیرگذاری بیشتری پیدا کردند و با انتشار مسائل شخصی و بعضا انتشار خط قرمزهایی که در جامعه ما هیچ زمان از آنها عبور نشده بود، اقدام به جذب مخاطب یا همان دنبال کننده و فالوور کردند.اما با یک نگاه کلی می‌توان به این نتیجه رسید که تمام این مسیر به دو دلیل اتفاق می‌افتد. دلیل اول اینکه با این اقدام فرد برای خود شخصیت اجتماعی بزرگ شده و کاذبی را به جامعه می‌شناسانند. درواقع شخصیتی پوشالی را شکل می‌دهد که دریک برهه زمانی خاص مخاطبان پیگیری خواهد داشت. اما قطعا برای حفظ این شخصیت کاذب یا باید مدام به این حواشی دامن بزند و همین مسیر را ادامه دهد و هربار چیز جدیدی برای ارائه داشته باشد تا مخاطب دلزده نشود ویا قبول کند که یا با کاهش جنجال‌های شخصی به زودی به دست فراموشی سپرده شود چراکه نه به واسطه هنر،بلکه به واسطه هوش هیجانی در راه اثبات خود بودند.

اتفاقات پشت پرده

این روانشناس اجتماعی ادامه می‌دهد: اما دلیل دوم این اتفاقات در پشت پرده است و بعضا افراد عادی متوجه آن نیستند. پشت پرده موارد این چنینی به سایت‌های قمار و شرط بندی و کسب درآمد و تهاجم فرهنگی ختم می‌شود که اتفاقا در مورد پیشبرد روال آن بسیار اندیشیده شده است و هرچند بی‌مهابا و طبق روال عادی جلوه داده می‌شود، اما در واقع بسیار منسجم و با برنامه‌ریزی دقیق است.بنابراین سناریوهای داستان‌های اینچنینی، کارگردانان بسیار ماهری دارد که درست قلب فرهنگی جامعه را نشانه می‌گیرند. همانطور که سال‌‎ها پیش با ظهور ماهواره‌ها تلاش شد که موضوع خیانت به مرور عادی جلوه داده شود و بنیان خانواده‌های ایرانی و اسلامی را هدف گرفته بودند، اینبار پا فراتر گذاشته شده و آموزش هنجارشکنی را از سنین کمتر برای نوجوانان امری عادی تلقی می‌کنند و با برچسب‌گذاری انتخاب نحوه زندگی سعی در فروپاشی ارزش‌های انسانی دارند.

وی در جمع‌بندیصحبت‌های خود مطرح می‌کند:حال اگر هوشیار نباشیم جامعه نوجوان، خام و کم تجربه را به ورطه نابودی و زوال فرهنگی سوق می‌دهیم. پس در گام نخست باید با اینگونه اتفاقات به صریحترین روش ممکن برخورد کنیم تا ثابت شود که از هر خطایی نمی‌توان چشم پوشی کرد.

تشویق به تابوشکنی، ترغیب به هنجارشکنی

یک جامعه شناس فرهنگی نیز در این خصوص بیان می‌کند:  موضوعی که در این اتفاق نباید از آن غافل شویم بحث تسهیل شرایط پناهندگی در یک کشور دیگر است و تمام این حواشی و صحبت‌هایی که در مصاحبه‌ها و لایوهای او انجام می‌شود نیز به همین جهت است. موضوع تحت فشار قرار داشتن، ترس از بازگشت، دلتنگی برای خانواده، اشک ریختن و… همگی برای این است که جلب ترحم جامعه را به همراه داشته باشد و پازل پناهندگی خود را به آسانی کامل کند. با این اقدام انگشت اتهام به سمت سیاست‌های داخلی نشانه می‌رود و اصل موضوع و اشتباه او در مسیر زندگی کمرنگ می‌شود.

اسحاقی ادامه می‌دهد: موضوع اصلی درمورد حواشی ریحانه پارسا، نقش او در تاثیرپذیری جوانان در راستای هنجارشکنی است تا با از بین بردن تابوهای اجتماعی، خود را بالغ نشان دهند. او به طرز ماهرانه‌ای از جایگاه خود در رسانه ملی سواستفاده کرد. چراکه اگر کارنامه‌ای همچون بازی در سریال«پدر» نداشت، مانند بسیار بازیگران دست چندم نهایتا به شبکه ماهواره‌ای جم پناه می‌برد و بدون هیچ توفیقی نه تنها جایگاه خود را ثابت نمی‌کرد که با این اقدام آن را متزلزل‌تر هم می‌ساخت.

با فالو نکردن این افراد، از ابتذال نسل بعد جلوگیری کنیم!

وی با اشاره به اینکه «اگر بخواهیم از تاثیر این افراد و اقدامات بر جامعه سخن بگوئیم باید موضوعات گسترده‌ای را مطرح کنیم» می‌گوید:  نقش سلبریتی‌ها در جامعه، میزان اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی بر افکار عمومی، سطح سواد رسانه‌ای افراد، نظارت بر محتوای ارائه شده در اینترنت و… از شاخص‌هایی است که بارها به آن پرداخته شده است و به قدری فهم آن آسان است که نیازی به توضیح مکررات نیست.

این جامعه شناس در پایان‌بندیصحبت‌های خود تاکیدمی‌کند: برای جلوگیری از تکرار این قبیل حواشی که البته نسبتا غیرممکن است، باید در گام نخست خودسانسوری را اعمال کنیم و با دنبال نکردن اینگونه افراد توسط خود و تشویق دیگران به این موضوع، از بزرگ شدن آنها جلوگیری کنیم تا پروسه شخصیت‌سازیپوشالی آنها با شکست مواجه شود. بی شک این اقدام یک شبه اتفاق نمی‌افتد و این موضوع در بین افراد جامعه باید نهادینه شود تا از ابتذال نسل بعد جلوگیری کنیم.