رعایت الگوی مصرف خوب است اما برای همسایه!
وحید حاج سعیدی
«بیش از نیمی از گاز خاورمیانه در ایران مصرف میشود. » ، «۱۰ سال دیگر وارد کننده انرژی میشویم.»« مصرف گاز خانگی در ایران ۵ برابر اروپا است.»« ایران ۱۳ برابر ژاپن و ۸ برابر اروپا انرژی مصرف می کند.»«ایرانیان به اندازه همه شهروندان اتحادیه اروپا گاز مصرف میکنند.»« ایرانی ها چند برابر دنیا برق مصرف می کنند؟»«مصرف برق ایران ۳ برابر میانگین جهانی است.» « شدت مصرف انرژی در ایران ۱.۵ برابر میانگین جهانی است.»« میزان مصرف آب هر ایرانی دو برابر مصرف جهانی است.»«سرانه مصرف آب در ایران تقریبا دو برابر کشورهای اروپایی هست»
بدون شک همه ما این عبارات و جملاتی از این دست را بارها و بارها شنیده و یا در مطبوعات و رسانه ها خوانده ایم.
جملاتی که اکثراَ به منظور تهییج افکار عمومی در خصوص مصرف بهینه یا صرفه جویی در مصرف منابع انرژی یا آب و … به کار می روند ولی در عمل تاثیر چندانی در میزان مصرف منابع مختلف نداشته اند و هر سال خلق رکورد های جدید در این خصوص هستیم. البته این همه ماجرا نیست و وقتی کار خیلی بیخ پیدا می کند، دولت ها دست به دامان افرادی مثل بهرام عظیمی و طراحان شخصیت های کارتونی نظیر سیاساکتی، بابا برقی و آقای ایمنی می شوند تا یک شبه ساختار الگوی مصرف مردم را تغییر دهند و مانع از پیشروی روند رو به رشد مصرف انرژی و یا سایر منابع تجدید ناپذیر شوند!
اما جالب اینجاست که اکثر حامیان انرژی و مدعیان جملات بالا، که از شهروندان انتظار رعایت الگوی صحیح مصرف را دارند، خودشان را هیچگاه ملزم به رعایت چنین الگویی نمی بینند و برای شستشوی حیاط منزل و یا پر کردن استخر،کماکان از آب شرب استفاده می کنند، برای پیمودن مسیر های کوتاه اصلاً حاضر به استفاده از دوچرخه یا طی مسیر به صورت پیاده نیستند؛ در مسیر های طولانی استفاده از وسلیه نقلیه تک سرنشین را به استفاده از وسایط نقلیه عمومی ترجیح می دهند؛ هنگام پذیرایی از مهمان حاضر به کم کردن تعداد لامپ های روشن منازل خود نیستند؛ هیچگاه خود را ملزم به پوشیدن لباس بیشتر در فصل سرما نمی بینند و ترجیح می دهند شعله بخاری یا درجه وسلیه گرمازا را افزایش دهند و موارد مشابه دیگر… اما همین دوستان در رسانه ملی و جراید و سایر وسایل ارتباط جمعی از مردم انتظار استفاده بهینه از انرژی و رعایت الگوی مصرف را دارند.
وقتی کار خیلی بیخ پیدا می کند، دولت ها دست به دامان افرادی مثل بهرام عظیمی و طراحان شخصیت های کارتونی نظیر سیاساکتی، بابا برقی و آقای ایمنی می شوند تا یک شبه ساختار الگوی مصرف مردم را تغییر دهند و مانع از پیشروی روند رو به رشد مصرف انرژی و یا سایر منابع تجدید ناپذیر شوند!
چرا که اساساً شعار دادن، مقاله و یادداشت نوشتن و همایش و سمینار برگزار کردن، هزینه و دردسر چندانی ندارد ولی رعایت الگوی مصرف بالتبع درد سرهایی دارد که هیچکس حاضر نیست خود پیشقدم شود؛ فلذا اکثریت قریب به اتفاق افراد انتظار صرفه جویی یا تغییر رفتار از دیگران دارند!
الگوی مصرف چیست؟
کارشناسان اقتصادی در دنیا الگوی مصرف یا Consumption Pattern را مجموعه ای از انواع ، مقدار و تمایلات و فعالیت های بشر در استفاده از منابع به منظور حفظ حیات، آرامش و لذت بیان کرده اند. در واقع الگوی مصرف را می توان میزان استفاده از منابع یا خدمات دانست که به طور حتم این میزان در کشور های مختلف با توجه به ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع، متفاوت است. به عنوان مثال هیچگاه نمی توان الگوی مصرف یا سرانه گاز مصرفی کشوری را که بهینه سازی مصرف را از سال ها قبل شروع کرده و بخاری های حرارتی را به موزه ها فرستاده است با کشوری مقایسه کرد که هنوز ۷۰ درصد از وسایل گرما زا در منازل، ادارات و مدارس وسایل حرارتی هستند که با سوزاندن مستقیم سوخت حرارت تولید می کنند. این موضوع در سایر منابع تجدید پذیر و تجدید ناپذیر هم صدق می کند. در حقیقت می توان چنین نتیجه گیری کرد که الگوی صحیح مصرف مولفه ای است متغیر که شکل گیری ساختار آن به عوامل و فاکتور های محیطی فراوانی بستگی دارد و با تغییر زیر ساخت ها و فرهنگ عمومی مصرف، ارتباط مستقیم دارد.
بهینه سازی چیست؟
با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حرکت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حد امکان از هدر رفتن و تلف شدن انرژی و سایر منایع موجود جلوگیری شود. واژه بهینهسازی ترجمه کلمه optimization است که در ریاضیات مفهوم خاص خود را دارد، در کشور ما نیز در زمینه های مختلف از جمله استفاده از انرژی و منابع طبیعی مورد استفاده قرار گرفته است. بهینهسازی مصرف انرژی برای یک فرایند میتواند به صورت موضعی (Local) و یا بصورت جامع (Global) برای یک سیستم که متشکل از چندین فرایند است، انجام شود.
در واقع بهینه سازی لزوماً به معنای کم مصرف کردن نیست.گاهی اوقات ضرورت ایجاب می کند کشت یک محصول یا تولید یک قطعه در کشور متوقف و از خارج وارد شود و این به معنای بهینه سازی در مصرف انرژی یا منابع موجود در کشور است.
استفاده از تکنولوژی های جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست، استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلف، بالا نگهداشتن قیمت انرژی، یافتن کاربردهای جدید برای موادی که به وفور یافت میشوند و فعلاً کم مصرف هستند، استفاده از انرژی های نو و تجدیدپذیر، آموزش مصرف انرژی به افراد از طریق رسانههای ارتباط جمعی و توسعه فرهنگ عامه مردم در جهت مصرف کمتر و بهینه از انرژی از راهکار های عملی در توسعه بهینه سازی مصرف در کشور محسوب می شوند.
رعایت الگوی مصرف خوب است اما برای همسایه!
استفاده بهینه و منطقی از انرژی امری طبیعی است و در همه جای دنیا مردم به اندازه نیاز از انرژی استفاده می کنند. اما در کشور ما به علت فراوانی و ارزانی منابع مختلف، به نوعی بریز و بپاش انرژی و منابع مرسوم شده است و از آنجا که سهمیه ای نیز در این خصوص برای کسی در نظر گرفته نشده است، هر کس به میل و دلخواه خود عمل می کند. به جرات و به ضرس قاطع می توان گفت با وجود جدی بودن بحران انرژی در کشور هنوز درجه اظطرار برای بسیاری از مردم و مسئولین آنقدر ملموس نیست که کسی زنگ خطری را به صورت جدی در این خصوص به صدا درآورد.
در تائید این مدعا می توان به مصرف بی حساب و کتاب انرژی در منازل و ادارات اشاره کرد.در بسیاری از ادارات دولتی علی الخصوص بانکها در فصول مختلف سال شاهد پدیده اینورژن یا وارونگی در پوشاک هستیم! بدین ترتیب که کارمندان ادارات مورد نظر در محل کار خود، در فصل تابستان از کت و شلوار و در فصول سرد سال از پیراهن نخی یا تی شرت استفاده می کنند!
باز گذاشتن پنجره ها نیز در تمام فصول سال به منظور تعدیل دمای اطاق نیز امری عادی تلقی شده و کسی خود را ملزم به کم کردن درجه کولر یا بخاری نمی بیند. بعد از هدفمندی یارانه ها و بالا رفتن نسبی قبوض آب و برق و گاز،روزی برای انجام یک کار بانکی به یکی از بانک های خصوصی مراجعه کردم. با وجود اینکه فصل بهار بود و تازه وارد اردیبهشت شده بودیم، کولر قدی بزرگی در بانک روشن بود و دمای محیط به طرز وحشتناکی پائین بود که تقربیاً تحمل آن غیر ممکن بود. وقتی به یکی از کارمندان که از آشنایان بود به شوخی گفتم که بعد از دریافت اولین قبض برق، این کولر خاموش خواهد شد! لبخندی زد و گفت: «این پرونده ای که روی میز است مربوط به یک وام ۱۴۴ میلیونی است که سود آن در سال تقریباً ۲۸ میلیون است.آیا قبض برق ما در سال بیشتر از ۲۸ میلیون است! وقتی با سود یک وام تمام قبض های آب و برق و گاز و تلفن پرداخت می شوند، بنابراین روشن کردن کولر اوایل بهار امری طبیعی است و ما نیازی به صرفه جویی نمی بینیم!» دردمندانه تر اینکه در طول این سال ها حتی در مدارس که به علت واریز نشدن سرانه یا کمبود مبلغ سرانه اکثر مدیران با مشکل پرداخت قبوض آب و برق و گاز مواجه هستند، در بسیاری از ساعات روز پنکه ها، شوفاژ ها، یا لامپ های کلاس ها و سالن بلااستفاده روشن هستند.
البته چنین پدیده های در منازل مسکونی افراد نیز قابل مشاهده است ولی بعد از بالا رفتن تصاعدی قبوض در طول این سال ها، مصرف انرژی تا حدودی در منازل شخصی کاهش یافته است ولی هنوز با استاندارد های فرهنگی سایر جوامع تفاوت های فاحشی وجود دارد. در واقع با وجود آگاهی از مصرف بالای انرژی در جامعه و لزوم تغییر ساختار در نوع مصرف، به دلایل مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی شخصیتی، فعلاً هیچ کس حاضر به پیشگام شدن در این مسیر نیست و کسی خود را ملزم به اجرای «تغییر و یا اصلاح الگوی مصرف» در خانه و محل کار نمی بیند.
فرهنگ سازی و مشاهدات مردمی
اما با وجود آگاهی همگان از مزایا بهینه سازی و لزوم تغییر ساختار در مصرف انرژی و منبع مختلف، دلایل فراوانی در عدم تمکین مردم از این تغییر ساختار در فرهنگ مصرف متصور است. یکی از دلایلی که افراد را گاهی اوقات در اصلاح الگوی مصرف مردد می سازد و باعث می شود به خرده هرز رفت های انرژی توجه چندانی نکنند، بی توجهی دولتی در خصوص حفاظت از منابع ملی می باشد. چندی قبل وزیر محترم نیرو از هدر رفت ۲۴ درصد یا به عبارتی یک چهارم از منابع آب کشور در شبکه آبرسانی خبر داد.در واقع فرسوده بودن شبکه های مختلف انرژی همه ساله باعث هدر رفت مقادیر معتابهی از انرژی و منابع مختلف می شود. از سویی گاهی اوقات چکه کردن شیر آب در یک تیزر تلویزیونی از مصادیق اسراف تلقی می شود ولی متعاقب آن مرمت ترکیدگی لوله آب در کوچه یا محل سکونت شما و تشکیل چشمه زیر زمینی علی رغم پیگیری های شما و ساکنین محل، تا چندین روز طول می کشد و صد ها هزار لیتر آب تصفیه شده به راحتی هدر می رود. تعارضات این چنینی در مواجهه با منابع ملی کشور در دراز مدت نوعی بدبینی و عدم اعتماد به رویکرد اتخاذ شده از سوی دولت در قبال حفاظت از منابع ملی به وجود خواهد آورد و جدی بودن بحران منابع را در نظر مردم کمرنگ و کمرنگ تر خواهد ساخت.
فرهنگ سازی و توسعه متوازن رفاه اجتماعی
آنچه مسلم است اینکه فرهنگ سازی با واردات فرهنگ یا تهیه فرهنگ در آزمایشگاه و توزیع بین مردم از طریق قرص و آمپول میسر نیست. فرهنگ سازی مقوله ای پیچیده و در عین حال هزینه بر است که در طی سال های متمادی حاصل می شود و شرایط خاص و عوامل فراوانی در بروز آن دخیل هستند. بنابراین اینکه تصور کنیم با پخش چند کلیپ کارتونی یا توصیه عادل فردوسی پور در زمان پخش مسابقات فوتبال جام جهانی، میزان مصرف بنزین در کشور به نصف تقلیل پیدا خواهد کرد، تصوری محال و باطل است. نکاتی را که در فرهنگ سازی می توان اشاره کرد عبارتند از:
الف) از بین بردن تعارضات:یکی از اصول فرهنگ سازی در جامعه از بین بردن تعارضات در سطح جامعه است. اینکه مسئولی در همایش دوچرخه سواری از مزایای بی شمار استفاده از دوچرخه سخن به میان می آورد و بعد از پایان همایش با خودروی شخصی خود محل همایش را ترک می کند، به معنی خواندن فاتحه همایش و عدم استقبال از فرهنگ عمومی استفاده از دوچرخه می باشد. یا مصرف بی رویه انرژی در ادارات دولتی، اراده مردم را در مصرف بهینه انرژی سست خواهد کرد. بنابراین قبل از درخواست عمومی در قبال اجرای یک طرح یا رعایت یک ساختار از سوی عامه مردم، باید به حذف تعارضات و مصادیق تضاد با ساختار مورد نظر در جامعه پرداخت.
ب) توجه به زیر ساخت ها : توجه به زیر ساخت ها ، امکانات موجود نیز در فرهنگ سازی امری ضروری ، حیاتی است. به عنوان مثال توصیه به استفاده از وسایل نقلیه عمومی و اوضاع نابسامان این سیستم، مانعی آشکار در عدم استقبال از این فرهنگ محسوب می شود. بنابراین در اصول فرهنگ سازی قبل از توصیه عمومی به رعایت یک هنجار یا ساختار، باید به ایجاد و فراهم ساختن زیر ساخت ها و امکانات توجه داشت.
پ) توجه به قیمت واقعی محصولات: در حال حاضر قیمت برخی از منابع و تولیدات در بخش های مختلف از یک لیتر آب ارزان تر است. پیشنهاد می شود دولت به جای پرداخت یارانه نقدی در خصوص حامل های انرژی یا آب و برق و … سهمی برای هر خانواده در نظر بگیرد که با قیمت معمولی و به اصطلاح یارانه ای محاسبه شود. افرادی که تمایل به مصرف بیشتر از سرانه عادی دارند، ملزم به پرداخت هزینه به قیمت جهانی فراورده شوند.
پایان سخن
در خاتمه ذکر این نکته ضروری است که تنها راه مصرف متعادل و بهینه انرژی و منایع موجود در کشور فرهنگ سازی و لزوم آموزش در خصوص اهمیت این قضیه است. اما نکته مهم تر طولانی بودن این روند و هزینه بردار بودن آن است. چیزی که دولت ها عمدتاً در دوره کوتاه ۸ ساله خود توجه چندانی به آن ندارند و در صدد اجرای طرح های کوته مدت و میان هستند که مطمئناً در خصوص فرهنگ سازی جواب نخواهد داد.
جدی گرفتن نقش رسانه ها، استفاده از پتانسیل هنرمندان، ورزشکاران و افراد مشهور، نقش آموزش و پرورش، تبلیغات محیطی، تمرکز بر روی سیستم تشویق و تنبیه در احیای یک فرهنگ، توجه به اصل آموزش از طریق خانواده، اختصاص یارانه در تهیه برخی وسایل نظیر شیر های آب هوشمند، پنجره دوجداره، پکیج و … می تواند در تغییر ذائقه مردم در مصرف انرژی و سایر منابع طبیعی کشور موثر باشد.