شهر دوستدار کودک کجاست؟
صبا مقیسه
منشور حقوق شهرنشینی مشهد در سال ۹۸ رونمایی شد. به گفته حسینیپویا، رئیس کمیسیون حقوق شورایشهر مشهد، هدف از تدوین این منشور تحقق حقوق شهری است که در آن شهرنشینان حق برخورداری از زندگی شایسته و سالم و حیوانات و گیاهان نیز حق بهرهمندی از محیط زیست ایمن و منابع حیاتی متناسب با نیاز خود را داشته باشند. این منشور در قالب ۱۳۹ بند برای این کلانشهر تدوین و نهایی شد و محتوای ۷۰ درصد از متن نهایی آن به امور و موضوعات عمومی اختصاص یافت که ۳۰ درصد آن مختص شهر مشهد است.
با توجه به تدوین منشورحقوقشهرنشینی مشهد و اختصاص بخش ویژهای از آن به مباحث حقوق کودکان در شهر گفتوگوی ویژهای با فاطمه محمدزاده، پژوهشگر که در حوزه ادبیات کودک، شاهنامه و طبیعت کار میکند، داشتیم.
کودکان، شهروندان آینده زمین
محمدزاده با بیان اینکه «همانطور که میدانید با پیشرفت تکنولوژی و صنایع بهرهکشیهای انسان از طبیعت باعث تخریب هرچه بیشتر محیط زیست شد. مسئله جدیدی که در قرن بیستم به وجود آمد نقد بوم گرا یا همان Ecocrtisism بود که اولین بار ویلیام روکرت آن را مطرح کرد. اما استفاده این روش به چه معناست؟» اظهار کرد: یعنی اینکه ما از ادبیات و از مسیر متن ادبی بتوانیم آموزشهای محیط زیستی داشته باشیم تا از تخریب طبیعت به وسیله انسان جلوگیری کنیم. آموزش کودکان بسیار حائز اهمیت است. کودکان و نوجوانان شهروندان آینده زمین هستند. ادبیات کودک میتواند نقش پررنگی را در آموزش و فرهنگسازی ایفا کند؛ چراکه آموزش از طریق ادبیات داستانی برای کودکان و نوجوانان بسیار جذاب بوده و ادبیات کودک باعث برانگیختگی تخیل میشود. به همین دلیل بهترین روشی بود که نقد بومگرا روی آن سرمایه گذاری کرد؛ یعنی آموزش محیط زیست با استفاده از ادبیات.
آموزش فرهنگ محیط زیستی از طریق شاهنامه
وی افزود: در خارج از کشور کارهای بسیاری در این زمینه انجام شده که از جمله آنها picture bookها هستند.کتابهای تصویری که با استفاده از تصاویر، آموزشهای زیست محیطی را به راحتی به کودکان انتقال میدهند. در زبان و ادبیات فارسی، شاهنامه یکی از تاثیرگذارترین متونی است که میتوان از طریق آن به آموزشهای زیست محیطی پرداخت. هدف ما آموزش مباحث و ارتقا فرهنگ محیط زیستی از مسیر ادبیات و شاهنامه فردوسی است.
اقتباسهای انجام گرفته برای کودکان نیازمند بازبینی است. هدف ما آموزش مباحث فرهنگ محیط زیستی از مسیر ادبیات و شاهنامه فردوسی است
این شاهنامهپژوه بیان کرد: در وهله اول به نظر میرسد شاهنامه یک اثر حماسی است که شخصیتها دائماً در حال نبرد و پیکار هستند، اما ظرافتی در شاهنامه وجود دارد که همان ارتباطش با کودک و طبیعت است. حماسه بر اسطوره استوار است و ارتباط انسان با طبیعت و اسطوره یک رابطه تعاملی و حمایتگرانه و حتی مقدس است. این رابطه تعاملی به صورت نمادین در شاهنامه دیده میشود. به عنوان مثال رابطه سیمرغ و زال که رابطهای محبتآمیز است. همینطور رستم با رخش.
نادیده گرفته شدن کودک در اِلمانهای شهری
وی با تاکید بر لزوم توجه به کودکان و آموزش آنها بهمنظور تربیت شهروندانی مسئولیتپذیر بیان کرد: ما در شهر تندیسها و اِلمانهای بسیاری از جنبههای حماسی شاهنامه میبینیم، اما جلوههای زیست محیطی وجود ندارد. «کودک» هر ساله در اِلمانهایی که برای نوروز ساخته میشود، نادیده گرفته میشود. ما چه رابطهای بین کودک و ادبیات در شهر میبینیم؟ ساخت اِلمانها و نمادهایی از شاهنامه که تعامل انسان و طبیعت را نشان میدهند، میتواند شیوه بسیار تاثیرگذاری برای آموزش کودکان باشد؛ یعنی رابطه تعاملی انسان و طبیعت را از مسیر شاهنامه به کودک منتقل کنیم.
اقتباسهای اشتباه از شاهنامه
محمد زاده در ادامه گفت: متاسفانه تا به حال اقدامی در این موارد صورت نگرفته است. حتی در اقتباسهای شاهنامه برای کودکان و نوجوانان این خلاء وجود دارد. به عنوان مثال، ما در شاهنامه «طهمورث دیوبند» را داریم و این موضوع که دیو همیشه ضد طبیعت است. در یکی از این اقتباسها آمده که طهمورث کمندی ساخت و با آن پرندگان را در آسمان شکار میکرد و این شخصیت از طهمورث دیوبند به شخصیتی رسیده که پرندگان را شکار میکند! از جنبههای مثبتتر اگر نگاه کنیم، داستان کیومرث را داریم که کیومرث گیاهتبار است یا به اصطلاح «گیامَرَته/زندهمیرا» و در کوه زندگی میکند. کوه از منظر اسطوره و دین بسیار مقدس است.
“کودک” هر ساله در اِلمانهایی که برای نوروز ساخته میشود، نادیده گرفته میشود
ارتباطی که کیومرث با حیوانات دارد «دَد و دام، وحشی و اهلی» که همه اطراف کیومرث هستند و از او اطاعت میکنند و تا آخرِ داستان کیومرث با او هستند. نشانهها و نمادِ زندگی مسالمتآمیز و دوستانه با طبیعت است.
جلوههای دیداری در شهر؛ بهترین شیوه آموزش کودکان
او با ذکر این مسئله که تمام مسائل مطرح شده معطوف به مسئولیت اجتماعی شهروندان و ارتقا فرهنگ محیطزیستی است، گفت: این ارتباط کاملاً رابطه تعاملی و حمایتگرانه انسان با طبیعت را برای کودک تداعی میکند. میبایست در شهر ملاحظات و آموزشهای زیستمحیطی را در نظر بگیریم و این آموزش به راحتی از طریق اِلمانهای شهری امکانپذیر است؛ چراکه این اِلمانها بهترین تاثیر و آموزش را روی کودکان میگذارند و در آینده همین کودک که شهروند آینده است تاثیر آموزشهایی که دیده را بر چهره شهر میگذارد.
ما چه رابطهای بین کودک و ادبیات در شهر میبینیم؟ همهی این زوایا در بحث آموزشی نگاهشان به مسئولیت اجتماعی است؛ یعنی ما با استفاده از ادبیات و از مسیر شاهنامه به کودکان آموزش مسئولیت حفظ و نگهداری محیط زیست میدهیم
توجه به مناسبسازی مفاهیم شاهنامه برای کودکان
محمدزاده در ادامه افزود: همیشه بحث استفاده از طبیعت در ادبیات بوده است، اما مسئله جدید استفاده از ادبیات برای طبیعت است. همه این زوایا در بحث آموزشی نگاهشان به مسئولیت اجتماعی است؛ یعنی ما با استفاده از ادبیات و از مسیر شاهنامه به کودکان آموزش مسئولیت حفظ و نگهداری محیط زیست میدهیم. آموزشها مستلزم این است که مفاهیم شاهنامه برای کودکان مناسبسازی شود. این مناسبسازیها اغلب به صورت ناخودآگاه انجام گرفته است در حالی که باید به صورت علمی این کار انجام گیرد.
اقتباسهای انجام گرفته برای کودکان نیازمند بازبینی است
وی درباره اقتباسهای شاهنامه برای کودکان و نوجوانان اظهار کرد: این اقتباسها از دوره مشروطه که دوره آغازین اقتباسها بوده و تحولاتی داشته است، اما مشکلات زیادی دارد که میتوان به ایرادات زبانی، محتوایی و ساختاری اشاره کرد به ویژه آنکه درباره ردهبندی سنی اشکالات بسیاری وجود دارد که نیازمند بازبینی و تحول اساسی است.
نقالی کودکان برای بزرگسالان!
این شاهنامهپژوه با اشاره به وضعیت نقالی کودکان گفت: نقالی بزرگسال با کودک متفاوت است. در آموزشهای نقالی که برای کودکان وجود دارد، کودک فقط شاهنامه را حفظ و برای بزرگسال اجرا میکند. این آموزشها باید ابتدا برای خود کودک مورد استفاده باشد. شاهنامه و شیوه نقالی برای کودکان دچار چند مشکل اساسی است؛ به زبان خود کودک برایشان تعریف نشده است و در لحن، هم محتوا و زبان مشکل وجود دارد. در واقع ما نیازمند یک درسنامه نقالی برای کودکان هستیم.
لزوم بازگشایی درهای آموزش و پرورش به روی دانشگاه
وی در افزود: این امر (اصلاح شیوههای آموزش مفاهیم ادبیات و شاهنامه به کودکان)، مستلزم ارتباط دو سویه دانشگاه و آموزش و پرورش است. مباحث این چنینی باید از طریق دانشگاه تولید شود، دانشجویان علاقهمند باید مشارکت داشته باشند و با کمک اساتید روی این موضوعات کار کنند. در قدم بعدی هماهنگی بین آموزش و پرورش با دانشگاه است که موجب رقم خوردن اتفاقات بسیار خوبی در حوزه آموزش ادبیات به کودکان به خصوص در سنین دبستان میشود.