حاشیهنشینی سینمای ورزشی
احمد صبریان
ورزش و سینما همواره از موضوعات مورد علاقه جامعه ایران بوده است و همگامی این دو، گاه برای آن گروه از ورزش دوستان که به دیدن فیلمهای سینمایی نیز دلبستگی دارند، آثار جذابی را روانه پرده نقرهای کرده است. کارگردانان سینمای ایران نیزهمانند مسیری که سینمای جهان غرب طی میکند، آثار مختلفی را درباره ورزشهای محبوب ایران ساخته که گاه مورد استقبال مخاطبان نیز قرار گرفتهاند. البته فیلمسازان در بسیاری از آثار سینمای تجاری ایران، ورزش را نه به عنوان موضوع اصلی، بلکه به عنوان ژانری جذاب برای تماشاگران در نظر گرفتهاند. تاثیرگذاری فوتبال در جامعه ایران بیش از هر ورزش دیگری است و شاید به همین خاطر، مهم ترین تبعیض ژانر سینمای ورزشی، محدودشدن شدید به آن فوتبال است.
حضور کمرنگ تولیدات ورزشی در سبد سینمای ایران
هالیوود به عنوان سینمایی تاثیرگذار، فیلمهای ورزشی بسیاری چون «گاو خشمگین»، «علی»،«محبوب میلیون دلاری»، «مرد سیندرلایی»، «راکی»، «کشتیگیر»،«ارابههای آتش»،«شتاب»،«بیلیارد باز»،«مشتزن»،«نقطه کور» ،« وقتی ما پادشاه بودیم»،« سرزمین رویاها »، «شکارگاه روباه »،« مبارز»، «غرور یانکیها»،«فرار به سوی پیروزی»، «در جستجوی اریک»، « شائولین»،«مارادونا»،«رونالدو»،«نابغه ای به اسم زیدان» و… را تولید و در عرصهای گسترده اکران جهانی کرده است. در حالی که در سینمای ایران، تولیدات ورزشی هم کم شمار است و هم به سبب فراز و نشیبهای اکران، چندان دیده نشدهاند. برخی از این فیلمها همچون «آفساید» یا به نمایش عمومی در نیامدهاند یا به سبب برخی محدودیتها، کارگردانان عطای ساخت این گونه فیلمها را به لقایش بخشیدهاند. «مسافر» زنده یاد عباس کیارستمی، «یاس های وحشی» و «شیرهای جوان» محسن محسنی نسب، «فوتبالیستها» علی اکبر ثقفی با بازی علی پروین وحمید استیلی ،«خط پایان» و«دیوار» محمد علی طالبی، «مثلث آبی» هادی صابر با نقش آفرینی جواد زرینچه ،«سرعت» محمد حسین لطیفی، «آفساید»جعفر پناهی، مستند «آبی به رنگ آسمان» امیر رفیعی ،«صعود» فریدون جیرانی،«چپ دست»آرش معیریان،«انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی،«زاپاس» برزو نیک نژاد، «عرق سرد»سهیل بیرقی،«تختی» بهرام توکلی، «سونامی» میلاد صدرعاملی، مستند«صفر تا سکو» سحرمصیبی، «یادم تو را فراموش» علی عطشانی، «ازدواج غیابی» کاظم معصومی، مستند«من ناصر حجازی هستم »زنده یاد نیما طباطبایی و… از جمله آثاری هستند که که به گونهای مستقیم و بی واسطه یا غیر مستقیم به ورزش پرداختهاند، در کارنامه سینمای ورزشی ایران فهرست شدهاند که در مقایسه با تولیدات سینمایی در ژانرهای مختلف، سهم ناچیزی را به خود اختصاص میدهند .
نگاه سطحی فیلم نامه نویسان و تهیهکنندگان به سینمای ورزشی
لزوم صرف هزینه زیاد برای ساخت، استفاده از جلوههای ویژه تصویری، استفاده از هنروران که نیازمند صرف انرژی زیاد از سوی کارگردان است، باعث شده شمار فیلمهای ورزشی اندک باشد. از طرفی برخی فیلمسازان تصور میکنند پرداختن به ورزش، از ارزش هنری فیلمشان میکاهد در حالی که اگر یک فیلم ورزشی با تکنیک بالا، موضوع جذاب، فیلم نامه منسجم و بازیگران چهره و حرفهای تولید شود، مورد توجه تماشاگران قرار میگیرد. فیلمهای “آفساید”، «سونامی»، «عرق سرد»، «تختی» و «صفرتا سکو» گواه خوبی برای این ادعا هستند. به جرات میتوان گفت یکی از دلایل مهم فاصله گرفتن فیلمسازان ایرانی از ساخت فیلمهای ورزشی، نگاه سطحی برخی فیلم نامه نویسان و تهیه کنندگان به ورزش است. در عرصه سینمای جهان، اغلب فیلمهای ورزشی آثاری گیشهپسند هستند، درحالی که به نظر میرسد کارگردانان بین ساخت فیلمهای تجاری ورزشی مردد هستند. زنده یاد کیارستمی فیلمسازی ورزشدوست بود و در فیلم “مسافر” از دو کودک میگوید که برای دیدن فوتبال به تهران میآیند. ناصر تقوایی هم فوتبال را با جزئیات پیگیری میکند و میتوان او را فردی صاحب دیدگاه در مورد فوتبال دانست، اما وقتی میخواهد هنگام صعود تیم ملی ایران به جام جهانی فیلمی درباره فوتبال بسازد حمایت نمیشود و پروژهاش راه به جایی نمیبرد. انگار سرنوشت نهچندان خوشایند کارگردانان صاحب سبک که سراغ فیلم ورزشی رفتهاند، باعث شده دیگر فیلمسازان نیزعلاقه به حضور در این عرصه نداشته باشند.
بیاعتنایی سینمای ایران به چهرههای ورزشی
مشکل اصلی فیلمهای ورزشی، فقدان نگاه جدی فیلمسازان به این عرصه و بیاعتنایی به چهرههای ورزشی است. اغلب فیلمسازهای ایرانی نگاه جدی به چهرههای ورزشی ندارند. یکبار هم که قرار بود به طور جدی به ورزش پرداخته شود و زنده یاد علی حاتمی “تختی” را بر اساس زندگی جهان پهلوان تختی جلوی دوربین ببرد، این پروژه به سبب درگذشت وی ناتمام و بلاتکلیف ماند. در این سالها فیلمساز صاحب سبکی نیز پشت دوربین نرفته است تا به ذهنیات یک ورزشکار نزدیک شود و ورزش بیشتر محملی برای کسب سود بوده است. “فرار به سوی پیروزی” گرچه فیلمی کامل نیست، اما با استفاده از چهرههای ورزشی مثل« پله» و« بابی مور» در گیشه به توفیق رسید. “گاو خشمگین”، “علی” و “محبوب میلیون دلاری” نیز از نمونههای موفق این جریاناند. اما در سینمای ایران چنین نمونههایی وجود ندارد. چون نه در جذب مردم نه منتقدان و مخاطبان خاص موفقاند. از آن جا که بسیاری از چهرههای ورزشی نماد یک فرهنگ و ملت هستند، ارائه تصویری واقعی از آنها میتواند برای نسل جدید جذاب باشد. «تختی» زنده یاد علی حاتمی از این دست فیلمها بود که اگر ساخته میشد تصویری واقعی از این قهرمان را به نمایش میگذاشت. چون حاتمی هم دغدغه تاریخ داشت، هم به فرهنگ ایرانی علاقمند بود و هم ورزش را میشناخت. بی شک تصویری که او از تختی ارایه میکرد، بخشی از واقعیت پنهان مانده درباره وی را روشن میکرد. در میان ورزشکاران ایرانی چهرههای زیادی هستند که میتوان دربارهشان فیلم ساخت، اما سینما به آنها بیاعتناست در حالی که رونمایی از این چهرهها در سینما میتواند برای همه نسلها جذاب باشد.
نگاه اسطورهای به قهرمانان ورزشی محدودیت می آورد
شاید یکی از مهمترین مشکل فیلمهای ورزشی در سینمای ایران را، باید دوری از واقعگرایی و نگاه اسطورهای به قهرمانان ورزشی دانست. در اغلب نمونههای موفق فیلمهای ورزشی در سینمای جهان، بخشهای مختلف زندگی یک ورزشکارروایت میشود. از جمله سقوط یک ورزشکار، مشکلات او در زندگی شخصی، بحرانهای اخلاقی و مسائلی از این دست که اتفاقا برای تماشاگر جذابیت دراماتیک نیز دارد. اما اگر کارگردانان ما بخواهند درباره قهرمانان ورزشی کشور فیلم بسازند باید آنها را اسطورهای و مثبت نشان دهند . بالطبع چون باید اسطورهها را ستایش و ازنقد آن ها پرهیز کرد، نمیتوان فیلی متکی بر مستندات و مبتنی بر واقعیات ساخت .با توجه به نگاه اسطورهای ما ایرانیها فیلمهای ورزشی درباره زندگی قهرمانان محبوبمان باید شمایل ویژه قهرمانان را کامل کنند. در چنین فضایی قابل پیشبینی است فیلم “جهان پهلوان تختی” بهروز افخمی و «تختی» بهرام توکلی که نگاه خاکستری به تختی دارد با اقبال مواجه نشود و نظر مساعد تماشاگران و منتقدان را جلب نکند. هر چند تاکنون در سینمای ایران فیلم ورزشی خوب ساخته نشده است. بی گمان اگر در سینمای ایران یک درام ورزشی با نگاهی واقعگرایانه و به دور از جانبداری و ساخته شود، ماندگار خواهد شد. بی تردیدبا ساز و کارهای مناسب نظیر کاستن محدودیت فیلمسازان در به تصویر کشیدن زندگی ورزشکاران از سوی دست اندرکاران سینمایی کشور، نگارش فیلمنامههای جذاب و مبتنی بر واقعیات و مستندات، بهره گرفتن از بازیگران چهره و فراهم کردن زمینه مناسب برای اکران داخلی و جهانی میتوان امید داشت کارگردانهای شاخص سینمای ایران به ساخت فیلم ورزشی ترغیب شوند.