1

امروز نخری فردا باید گران‌تر بخری

ریحانه موسوی

چندروز پیش برای خرید حبوبات به مغازه رفتم اما از آنجایی که بقال محل ما بسیار با انصاف است مثل همیشه سرش شلوغ بود و من هم که حوصله در صف ماندن و معطل شدن را نداشتم بیرون آمدم و با‌خود گفتم دو سه روز دیگر می‌آیم و خرید می‌کنم، اما قبل از خارج شدن از مغازه حبوبات را قیمت کردم تا بدانم چقدر است که فروشنده گفت « امروز نخری، فردا باید گران‌تر بخری » وقتی با تعجب دلیل این موضوع را پرسیدم پاسخ داد نمی‌دانم، ما از عمده فروش می‌خریم اما اگر کسی درست وحسابی بر قیمت‌ها نظارت می‌کرد وضعیت این نبود.

وقتی کمی فکرکردم دیدم واقعا همین‌طور است از آن گذشته قیمت بعضی از اجناس به دلار ربطی ندارد اما برخی سود‌جویان ازفرصت استفاده می‌کنند و به محض بالا رفتن قیمت دلار کالای خود‌را گران می‌کنند. نظارت در ثبات قیمت‌ها بسیار تاثیر‌گذار است اما این روزها انگارخبری از نظارت‌های منسجم نیست، زیرا فروشندگان هر‌طور بخواهد اجناس خود را می‌فروشد و مردم هم باید تاوان عملکرد ناقص ناظران را بدهند.

به گزارش « صبح امروز» این در‌حالی است که رئیس جمهوردر چهارم اردیبهشت ماه سال جاری دردیدار مردم آذربایجان شرقی گفته بود « برای آرامش مردم تصمیمات قاطع و محکمی در مورد ارز کشور اتخاذ کردیم، کسی نگران واردات و صادرات نباشد، کسی نگران کالا‌های مورد نیاز کشور نباشد، در برابر توطئه خارجی و برخی کوته‌فکران در داخل برنامه‌ریزی کردیم، تمام نیازمندی‌های کشور را با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کرده و تمام کالا‌های اساسی به همان قیمت قبل باقی خواهد ماند. » اما این صحبت عملی نشد و بسیاری از کارشناسان دلیل اصلی این موضوع را عدم نظارت صحیح و همچنین سوءمدیریت مدیران اقتصادی می‌دانند و معتقدند دولت در برخی موارد برای بازار‌ها یک‌جانبه‌گرایانه تصمیم گرفته است.

به سراغ چند فروشنده دیگر رفتم که آنان نیز دلیل این موضوع را نبود نظارت کافی و سوء‌استفاده از این شرایط توسط برخی سود‌جویان بیان می‌کردند، به همین دلیل به سراغ رئیس اتاق اصناف مشهد رفتم تا در‌خصوص دلایل، عوامل و راهکار‌های این مشکل با او گفتگو کنم.

متاسفانه مسولین در تهران نشسته‌اند و با هرتصمیمی که در استان می‌گیریم  مخالفت می‌کنند و یا اینکه باید مجوز آن‌را اخذ کنیم، یعنی ما اینجا فقط یک ماشین امضا هستیم وباید هرچه که آن‌ها بگویند را ابلاغ کنیم

 

رئیس اتاق اصناف مشهد می‌گوید: ما آخرین جایی هستیم که مردم قیمت‌ها را در آن می‌بینند، زیرا درزمان تولید و واردات چیزی دیده نمی‌شود. وقتی قیمت دلار نوسان دارد تاثیر خود را در بازار می‌گذارد در بخش تولید کالایی که هنوز ارسال نشده قیمت آن تغییر می‌کند وفروشنده باید مازاد آن را پرداخت کند و حرف مردم کاملا درست است زیرا در ویترین ما قیمت‌ها را مشاهده می‌کنند.

کاهش سرمایه اصناف به یک چهارم

محمود بنا‌نژاد در گفتگو با « صبح امروز» با بیان اینکه « ما، برسودقانونی فروشنده‌ها تاکید داریم و در‌صورت مشاهده تخلف با آنان برخورد کرده و به تعزیرات نیز اعلام می‌کنیم » می‌گوید: اگر کسی بخواهد کالای خود را براساس قیمت جدید بفروشد جریمه خواهدشد اما مسئله‌ای که از لحاظ اقتصادی وجود دارد این است که هر مغازه‌دار سرمایه‌ای دارد که با آن مشغول به‌کار است و متاسفانه زمانی که کالایی را می‌فروشد، نمی‌تواند آن را جایگزین کند و سرمایه او روز‌به‌روز کاهش می‌یابد، در دوسال اخیر به‌طوردائم شاهد آن بوده‌ایم که سرمایه‌های اصناف به یک‌سوم و حتی یک‌چهارم کاهش پیدا‌کرده است.

وی تصریح می‌کند: نا‌بسامان بودن قیمت ارز،مشکلات واردات و تحریم‌ها  دست‌به‌دست یکدیگر داده‌اند وبخشی از مشکلات را رقم زده‌اند اما به لحاظ قانونی اصناف باید با سود تعیین شده محصول خود‌را بفروشند. وقتی بازرسان ما برای نظارت مراجعه می‌کنند فاکتورخرید و سود قانونی آن را مشاهده می‌کنند، برآن اساس اگر گران‌فروشی صورت گرفته‌باشد اخطارمی‌دهند ودرمواردی تا مرز پلمپ نیز پیش می‌روند.

کشف قیمت چیست؟

بنا‌نژاد با بیان اینکه « قیمت تمام اجناس به دلار مربوط است، حتی آبی که می‌خوریم » ابراز می‌کند:  موضوعی به نام ” کشف قیمت ”  وجود‌دارد که بر‌اساس آن قیمت یک عدد بطری آب یک دلاری در زمان دلار چهار هزارتومانی و دلار ۳۰هزارتومانی  متفاوت است و به عنوان مثال وقتی صادر‌کننده این آب را به عراق صادرمی‌کند  باید برهمین اساس پول دریافت کند، این موضوع نشان‌دهنده این است که ما باید سیستم داخلی خود را تغییر دهیم زیرا این آب با منابع داخلی تولید می‌شود اما با قیمت جهانی فروخته می‌شود، ما باید کاری کنیم که تعرفه‌ها جایگزین افزایش قیمت شود.

کمدی به‌نام ارز ۴۲۰۰ تومانی

وی اظهار می‌کند: سیاست‌ها و اتفاقاتی که در‌حال رخ‌دادن است ایرادات زیادی دارد و شاید راحت‌تر بتوان آن‌را مدیریت کرد، به عنوان مثال ارز۴۲۰۰ تومانی یا یارانه‌ای امری بسیارمضحک است زیرا زمانی که قیمت دلار ۳۰ هزار تومان است ارز دولتی معنایی ندارد، از آن گذشته هیچ کالایی با ارز یارانه‌ای وارد کشورنشده که باهمان قیمت به دست مصرف‌کننده رسیده باشد، بلکه در جیب کسانی دیگر می‌رود.

ارز چند‌نرخی عامل رانت و فساد

رئیس اتاق اصناف مشهد با بیان اینکه « ارزچند‌نرخی، عامل رانت و فساد است » تشریح می‌کند: امروز درآژانس‌ها به دلیل وجود بنزین چند‌نرخی هزاران مشکل وجود‌دارد، در مورد نان نیز قیمت یارانه‌ای، نیمه یارانه‌ای و آزاد داریم که این قیمت‌های چند‌گانه مشکلات مارا بسیار زیاد کرده،  زیرا به اندازه کافی نیرو نداریم تا بتوانیم ۱۵۰ هزار واحد صنفی را در سطح شهر کنترل کنیم بنابر‌این باید سیستم اصلاح شود، زیرا وقتی فر‌آیند به این صورت است هیچ‌چیز درست پیش نمی‌رود. متاسفانه مسولین در تهران نشسته‌اند و با هرتصمیمی که در استان می‌گیریم  مخالفت می‌کنند و یا اینکه باید مجوز آن‌را اخذ کنیم، یعنی ما اینجا فقط یک ماشین امضا هستیم وباید هرچه که آن‌ها بگویند را ابلاغ کنیم.

حکومت رکود تورمی بر بازار

وی با اظهار اینکه « اگر دولت بخواهد تاابد با همین روش پیش برود به جایی نخواهیم رسید بلکه باید اختیاراتی به استاندار که عالی‌ترین مقام اجرایی استان است بدهد » می‌گوید:  مردم واقعا حق دارند وما نیزنمی‌دانیم چه اتفاقاتی در حال رخ‌دادن است و کنترل آن ازدست  ما خارج است. اگریک‌سال دلاربه قیمت ۳۰ هزار تومان ثابت بماند اوضاع بازار ثبات پیدا می‌کند، اصل بازار بر عرضه‌وتقاضا استوار است واکنون فضای گران‌فروشی نیست بلکه رکود تورمی شدیدی وجود‌دارد و سفره مردم نسبت‌به سال گذشته بسیار کوچک شده‌است.

امروزفروشندگان نیز به دلیل مشکلات موجود مستاصل شده‌اند زیرا زمانی که محصولی را می‌فروشند دیگر نمی‌توانند آن‌را جایگزین کنند، مشتری آنان کم شده و با مشکلات فراوانی مواجه هستند. با توجه به صحبت‌های رئیس اتاق اصناف مشهد ۱۵۰ هزار صنف دراین شهر وجود دارد و اگر فرض را بر این بگیریم که درهر صنف ۳ نفر مشغول به کار باشند که بیشترهستند، چیزی حدود ۴۵۰ هزار خانواده از این طریق روزگار می‌گذارانند.

پیش از اینکه اتفاقات این‌چنینی در حوزه نرخ ارز رخ بدهد، شرکت‌های تولید کننده لوازم خانگی محصولات خود‌را با انواع طرح‌ها مانند قرعه‌کشی، فروش اقساطی، هدیه، نصب رایگان و… می‌فروختند و تبلیغات آنان در سطح شهربه‌وفور مشاهده می‌شد، اما اکنون فقط می‌گویند ” امروز نخری فردا باید گرون‌تر بخری ” . اکنون فقط یک سوال باقی می‌ماند ”  چه اتفاقی رخ داد که به این مرحله رسیدیم؟ “