1

نامی که می‌ماند

مهناز اصغری

کمتر کسی را دیدم که بدون لفظ استاد خطابش کند. منظورم محمدرضا شجریان است. مادامی که صحبت از آواز و خوانندگی در موسیقی کلاسیک ایرانی به میان می‌آید، بی‌درنگ شجریان از اولین کسانی است که در ذهن مخاطب نقش می‌بندد. کسی که نه تنها افتخار مشهد و حتی ایران، بلکه نام‌آوری جهانیست که آوازه‌اش به گوش دنیا رسیده است. در این بیش از چهار دهه، چه اشک‌‎هایی که با شنیدن صدایش نریختیم و چه آرامشی که با آوازش بر دلهایمان ننشسته است. استاد جزو آن دسته ایرانی‌هایی است که هر کسی به وجودش افتخار می‌کند و با غرور نامش را می‌گوید. بی‌شک از ویژگی‌های مهم آواز شجریان که او را به آوازخوانی کم‌نظیر مبدل ساخته، تحریرهای بسیار حساب‌شده و به اصطلاح مهندسی‌شده، ریز و شفاف است که به دقت و زیبایی در کنار یکدیگر چیده شده‌ است.

آثاری که به جاودانگی رسیدند

در سال ۱۳۳۱، برای نخستین بار، صدای تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش شد. محمدرضا شجریان، تا سال ۱۳۵۰ به‌خاطر این‌که پدرش می‌خواست خانواده آن‌ها (شجریان) بیشتر با قرائت قرآن و چهره مذهبی شناخته شوند، با نام مستعار «سیاوش بیدگانی» با رادیو همکاری می‌کرد. اوج تبلور و شکفتگی آوازهای پیش از انقلاب استاد شجریان، در برنامه رادیویی گلهای تازه انعکاس دارد؛ برنامه‌ای که به همت والای امیر هوشنگ ابتهاج شگل گرفت. وی با اجرای برگ سبز شماره ۲۱۶، کار خود را با برنامه گلها آغاز کرد و تا سال ۱۳۵۵ که به علت آشفتگی‌های اجتماعی از رادیو کناره گرفت، با این برنامه ارزنده همکاری داشت. در این دوره، او از برجسته‌ترین و محبوب‌ترین خوانندگان رادیو محسوب می‌شد و آوازهای او با همکاری استادان بزرگی که در هنر خود، یگانه بودند، از رادیو منتشر می‌شد. محمدرضا شجریان از ۲۱۰ برنامه، در ۷۰ برنامه شرکت کرد و بدیع‌ترین و بلیغ‌ترین آوازها را به همراه ساز دلنواز اساتید یگانه موسیقی ایران، به یادگار باقی نهاد. آثاری که در تاریخ هنر معاصر ایران، به جاودانگی رسیده‌اند و تا سال‌های سال به زندگی دیگران زیبائی و معنا می‌بخشند.

ربنا و مرغ سحر؛ قطعاتی که همگان می‌شناسند

مردمان این دیار پیش از هر چیز استاد شجریان را با دو اثر فاخر «ربنا» و «مرغ سحر» می‌شناسند. «ربنا» را در تابستان 1358 در حال تمرین با شاگردانش برای ارائه به تلویزیون وقت ضبط می‌کرد و قرار بر آن بود که با صدای شاگردان منتشر شود، اما دست‌اندرکاران بدون اطلاعش صدای اصلی، یعنی صدای استاد را منتشر می‌کنند و این ربنا تا هنوز و همیشه در دل و جان ایرانیان خانه کرد. تصنیف «مرغ سحر» از سروده ملک‌الشعرای بهار نیز از ساخته‌های مرتضی نی‌داوود در دستگاه ماهور است که پیش از شجریان، ضرابی و وزیری و … آن را خوانده‌اند اما ایرانیان این تصنیف را با صدای استاد شجریان می‌شناسند و سال‌ها در همه اجراها و کنسرت‌ها، مشتاقانه آن را طلب می‌کنند.

بخوانید که خالی از لطف نیست!

محمدرضا شجریان در فاصله سال‌های دهه 60 و پس از آن، همکاری گسترده‌ای با اساتید برجسته‌ای همچون خود آغاز و آلبوم‌های بی نظیری را نیز منتشر کرده است .اما بیشتر آثار محمدرضا شجریان در چند دهه اخیر، محصول کنسرت‌های متعددی است که وی در این سال‌ها در شهرهای مختلف ایران و چهارگوشه جهان برگزار کرده که همگی نیز با استقبال کم نظیر و شورانگیز مردم هنر دوست روبرو شده است و همواره ایرانیان برون مرزی وی را به عنوان سفیر فرهنگی و هنری ایران، ارج می‌نهند. در این بین روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های مهم خارجی هم راجع به او می‌نویسند. راجع به صدایش، اجراهایش و مدال‌هایی که دریافت کرده است. استاد را از نگاه آن طرفی‌ها دیدن هم لطف خودش را دارد و گزارشی که پیش روی شما قرار دارد بخشی از این نگاه‌ها را در چند سال گذشته تا کنون به تصویر می‌کشد که البته ممکن است پیش از این با آن مواجه شده باشید، اما باز نشر آن در روزهایی که خسرو آواز ایران برای زندگی می‌جنگد خالی از لطف نیست.

نیویورک تایمز؛ The New York Times

گزارش نیویورک تایمز را «ژان پارلس» راجع به کنسرت محمدرضا و همایون شجریان، کیهان کلهر و حسین علیزاده نوشته است و متن را این طور آغاز می‌کند: «در تئوری، موسیقی سنتی ایرانی بسیار اصولی است. مخزنی از ملودی‌ها و موتیف‌ها که به چندین حالت شکل می‌گیرند و موزیسین‌های ایرانی روی این ملودی‌ها بداهه نوازی می‌کنند.» او بعد از این که سعی می‌کند از این طریق به ویژگی قابل پیش‌بینی بودن موسیقی سنتی ایرانی اشاره کند و ناگهان این طور ادامه می‌دهد: «با این حال وقتی اساتید موسیقی ایران و چهار استاد سردمدار، کنسرت شان را در سالن رز هال اجرا کردند، این موسیقی هر چیزی بود به غیر از قابل پیش بینی بودن! امتداد این موسیقی می‌توانست به همه جا برسد. موسیقی آن‌ها حزن انگیز، عمیق و خلسه آور بود.»
پارلس می‌گوید: «محمدرضا شجریان به تک تک خطوطی که می‌خواند، نوایی حزن‌انگیز و سوگوارانه می‌بخشد، تک تک عبارت‌ها را با کرامتی عظیم می‌سراید. او ابیات را با اوج گرفتن، نفس‌های عمیق و طولانی و همچنین صدایی لرزان، به ابیاتی تاثیرگذار و سوزان تبدیل می‌کند.»

دیلی نیوز ترکیه؛ Daily News

صدای شجریان برای ترک‌ها هم سرشار از جذبه و آرامش است. طوری که اشعار مولانا، شاعری که مدتی ادعا می‌کردند اصالتا ترک بوده را با صدای شجریان معنی می‌کنند. چند سال پیش دیلی نیوز ترکیه از استاد شجریان به عنوان استاد موسیقی ایران یاد کرد و یکی دیگر از روزنامه‌های مطرح ترکیه نوشت: «شعر مولانا با شجریان معنا پیدا می‌کند. افراد کمی هستند که لقب استادی برازنده آن‌ها باشد و شجریان یکی از این افراد است.»

واشنگتن پست؛ The Washington Post

«شب، سکوت، کویر» یکی از اثرهای جاودانه کیهان کلهر و استاد شجریان است که پای خودش را به واشنگتن پست هم باز کرد و نقدهای جالبی درباره‌اش نوشته شد. در بخشی از گزارش واشنگتن پست راجع به این اثر آمده است: «همان طور که از اسم «شب، سکوت، کویر» بر می‌آید حرکت‌های این موسیقی سرشار از القای حس سکوت، مخفی بودن و حتی مدیتیشن است. به خصوص وقت‌هایی که صدای قدرتمند و اشتیاق آور شجریان موقع خواندن ترانه‌های معاصر و کلاسیکی که به صورت متناوب به دنبال هم می‌آیند پیشی می‌گیرد.»
واشنگتن پست در انتهای این گزارش می‌نویسد: «حتی برای شنونده‌ای که نمی‌داند قطعه به صورت سنتی کجا تمام می‌شود و دوباره کجا شروع می‌شود، روح آهنگ راهنما قرار می‌گیرد و نمی‌گذارد شنونده اشتباه کند.»

ای بی سی؛ ABC News

جان تیلور، نویسنده گزارش کنسرت استاد شجریان در استرالیا می‌گوید: « برخلاف کنسرت‌های دیگر که تماشاگران صرفا در انتهای اجرا از جای خود بلند می‌شوند، این کنسرت جزو کنسرت‌های نادری است که با تشویق ایستاده مردم شروع می‌شود.»

تیلور همچنین می‌گوید: «برای ایرانیان دور از وطن، شجریان مثل تکه ای از خاک وطن است.»

ای بی سی استرالیا هم در مورد محمدرضا شجریان نوشت: «سوپراستار موسیقی سنتی ایران در سرزمین مادری‌اش به عنوان یک اسطوره زنده شناخته می‌شود.»

گاردین؛ The Guardian

نمی‌شود صحبت از رمضان و لحظه افطار کرد و کسی ربنا را به یاد نیاورد. صدایی که تا آن طرف دنیا هم رسیده است. در این خصوص چند سال پیش، روزنامه گاردین بریتانیایی نوشت: «ربنا، اجرایی است که نفس را در سینه حبس می‌کند. این اثر، کار محمدرضا شجریان، نامدارترین خواننده و برجسته‌ترین استاد موسیقی سنتی ایران است. او در ربنا، چهار بخش متفاوت از آیات قرآن را انتخاب کرده که هر کدام از آن‌ها با عبارت «ربنا» شروع می‌شوند. شجریان این چهار بخش را به صورت یک دعای به هم پیوسته براساس ملودی‌های سنتی پارسی خوانده است.»

آی ام دی بی؛ IMDB

وب سایت آی ام دی بی نیز اسم استاد شجریان را برای آهنگسازی فیلم‌هایی مثل «زمستان است» و «ابجد» آورده است. این وب سایت که یکی از پربازدیدترین و معتبرترین وب سایت‌های فعال در زمینه شناساندن فیلم‌ها و آثار هنری است، در بیوگرافی محمدرضا شجریان این طور می‌نویسد: «شجریان به عنوان بزرگترین استاد موسیقی سنتی ایران شناخته می‌شود. او خواننده‌ای است که در خواندن دستگاه‌های مختلف آواز تبحر دارد. در سال 1999 یونسکو در فرانسه جایزه پیکاسو و در سال 2006 مدال موتزارت را به او اهدا کرد.»

دیگر افتخارات

محمدرضا شجریان افتخارات بی‌نظیری دارد که در یک گزارش خلاصه و گنجانده نمی‌شود و قطعا بیش از این تعدادی است که در این مطلب خواندید. در این بین بد نیست اشاره‌ای داشته باشیم که روزنامه ونکوورسان او را یکی از مهم‌ترین هنرمندان موسیقی جهان و همچنین رادیوی عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ وی را یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرده‌است.

برای سلامتی او دعا می‌کنیم

تمام این‌ها را گفتیم تا به اینجا برسیم که خسرو آواز ایران، این روزها حال خوبی ندارد و منابع موثق، از سطح هوشیاری پائین او خبر می‌دهند. کسی که امروز روی تخت بیمارستان جم تهران خوابیده، افتخار یک ملت در چندین دهه است. صدای استاد شجریان بزرگ، پاره‌ای از بهشت است و بی شک 80میلیون هم‌وطن، لااقل یکبار طنین صدای او را شنیده و زمزمه کرده‌اند. برای سلامتی او دعا می‌کنیم و با دستانی رو به آسمان از خدا می‌خواهیم که این اسطوره ملی را از ما نگیرد.