1

توس؛ در انتظار

مهناز اصغری

شهرهای کهن بسیاری در کشور داریم که با تاریخی طولانی مدت پیوند خورده‌اند و می‌توانند یادآور حوادثی باشند که در گذر زمان از یاد رفته‌اند. اما موضوع مهم‌تر در این میان حفظ هویت این شهرها است تا راهی که در طول زمان طی کرده و آنچه از گذشته تا کنون در شهر باقی مانده است، همانند یک گنج ارزشمند حفظ ‌شود و بی‌شک این دلیل دقیقا نقطه جذابی است که افراد را به سمت آن‌ها می‌کشاند. در این بین شهر توس یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی ایران است که مکان‌های دیدنی بسیاری دارد و به عنوان یکی از گنجینه‌های تاریخی کشور به حساب می‌آید.

ممکن نیست تاکنون کسی نام توس را نشنیده باشد. عرصه تاریخی 360 هکتاری که بیش از همه چیز یاد فردوسی را در ذهن تداعی می‌کند و در آبان ماه سال ۱۳۷۵ با تمامی ارگ و بارو به شماره ۱۷۵۸ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. بنابراین جزو آثار ملی و یکی از جاذبه‌های ایران محسوب می‌شود و جای جای این شهر به تمامی جاذبه تاریخی است. شهر توس در روزگار باستانی ایران دارای اهمیت بسیار بود اما اینکه به چه میزان در حفظ آن موفق بوده‌ایم، موضوع گزارشی است که با آن روبرو هستید.

آنطور که باید به شهر توس پرداخته نشده است

یک باستان شناس با اشاره به اینکه فردوسی انقدر بزرگ است که هر کاری در ارتباط با او انجام شود، کم به چشم می‌آید، بیان می‌کند: ما در حوزه استان خراسان و در مشهد ۲ نماد داریم. یکی حرم مطهر امام رضا(ع) به عنوان نماد مذهبی و دیگری آرامگاه فردوسی و توس که عنوان نماد ملی است. در این میان آنطور که باید و شاید به توس پرداخته نشده است و جای کار بسیار بیشتری دارد. متاسفانه به دلایل مختلف این اتفاق نیفتاده و به آن پرداخته نشده است. دلیل این مسئله می‌تواند این باشد که اصولا به مسائل هویتی و ملی نسبتا کمتر بها داده شده است. البته اخیرا اقداماتی در آنجا از جهت ساماندهی پیشخوان و باغ صورت گرفته است، اما قاعدتا شان فردوسی و توس بسیار بالاتر از اینها است و بیش از اینها باید به آنها بها داده شود .

رجبعلی لباف خانیکی ادامه می‌دهد: من تصور می‌کنم که همه مسائل به شناخت منتهی می‌شود و شاید آنطور که باید به شهر توس و فردوسی با علم و با تکیه بر روانشناسی اجتماعی و متناسب با ارق ملی و هویتی پرداخته نشده است. در این خصوص رسانه‌های گروهی به خصوص رادیو و تلویزیون می‌توانند سهم به سزایی داشته و تاثیرگذار باشند. چراکه که ما هرگز ندیده‌ایم که برنامه خاصی را اختصاص به فردوس و توس دهند و از فردوسی شناسان و توس شناسان دعوت کنند تا لزوم پرداخت به توس و شاهنامه و فردوسی را گوشزد کرده و فرهنگسازی کنند .

این بازنشسته میراث فرهنگی بیان می‌کند: مسلما فرهنگسازی لازم در ارتباط با توس و شاهنامه و فردوسی صورت نگرفته است و ما تردید نداریم که هزاران سال تاریخ این ملت در شاهنامه به وسیله فردوسی گفته شده است، اما مردم شناخت کافی را آنطور که باید و شاید ندارند.

مطالعات باستان‌شناسی توس انجام شده است

این باستان شناس در خصوص مطالعات باستان شناسی در توس مطرح می‌کند: در مطالعات باستان شناسی آنچه را که از لایه‌های تمدن زیرین توس قابل برداشت بوده است را داریم و اطلاعاتی از جمله اینکه بنیاد شهر تابران یا توس فعلی چه زمانی ریخته شده، چه سازه‌های معماری و لایه‌های تمدنی در آن بوده، اندام‌های شهر کجا و چه بوده‌اند، حصار شهر و گذرگاه‌های شهر کجا بوده است و موضوعات این چنین را می‌دانیم. تا کنون در خصوص توس به مطالب اینچنینی پرداخته و نتایجی هم تدوین و چاپ شده است و کتابی هم که در این خصوص به نام ” شناخت تابران” گردآوری و کتاب برگزیده سال شد. بهرحال تا حدود زیادی کارهای مطالعاتی و باستان شناسی صورت گرفته و تا جایی که من خودم مطالعات را انجام داده‌ام ‌آن شناخت نسبی راجع به توس فعلی وجود دارد.

لباف خانیکی ادامه می‌دهد: واقعیت این است که اگر توس می‌خواهد شناخته شود، باید قسمت‌ها و دیتایلهایی گزینش و کاوش شود و لایه‌های تمدنی و بقایای معماری و آثاری که از زیر خاک در می‌آید، به عنوان سایت موزه در توس در معرض دید قرار گیرد. مسلما این اقدام باعث خواهد شد که جاذبه توس خیلی بیشتر از شرایط کنونی باشد هرچند که در حال حاضر بزرگترین جاذبه توس همان آرامگاه فردوسی است، منتها به هر حال کسانی که به آرامگاه می‌روند، نیاز به تفنن‌ها و بازدیدها و آشنایی با مسائل و موارد دیگری هم دارند که این کاوش‌های توس خواهد توانست تا حدود زیادی نیازهای معنوی و علمی پژوهشی بازدید کنندگان را تامین کند .

کاوش باستان شناسی منجر به انهدام لایه‌های تمدنی می‌شود

مدیر عامل موسسه فرهنگی پژوهشی کهن بوم خراسان در خصوص اینکه چرا تا کنون این تفحص‌ها صورت نگرفته است، می‌گوید: آرزوی هر باستان شناس این است که اصلا کاوشی صورت نگیرد. چراکه هر کاوش باستان شناسی در واقع منجر به انهدام لایه‌های تمدنی می‌شود. بنابراین ایده آل یک باستان شناس این است که اصلا کاوشی صورت نگیرد، منتها اگر بخواهد کاوش صورت بگیرد صد در صد باید به جهت پاسخ پرسش‌هایی باشد که مطرح می‌شود. ‌

لباف خانیکی می‌افزاید: ما تا به حال در ارتباط با پرسش‌هایی که در رابطه با توس داشتیم، به پاسخ رسیدیم و کاوش‌های محدود پاسخ پرسش‌های ما را داده است. منتها در حال حاضر و از این پس اگر قرار باشد کاوشی صورت بگیرد، باید هدفمند باشد. به این معنا که به دنبال طرح یک پرسش باشد. چراکه اگر هدفمند نباشد کار صورت گرفته نوعی خرابکاری به حساب می‌آید و به نوعی انهدام لایه‌های تمدنی است.

وی با اشاره به اینکه به عنوان مشاور در طرح‌های توس حضور دارد، بیان می‌کند: در حال حاضر که به فکر ساماندهی توس هستند، در جلسات شورای فنی مسئله کاوش در قسمت‌هایی که قرار است به عنوان سایت موزه مورد توجه قرار گیرد، دیده شده است .اما در این بخش سلیقه‌ای عمل نمی‌کنیم و باید مشخص باشد که این کار به چه علتی اتفاق می‌افتد. ما حفار قاچاق نیستیم، بلکه باستان شناس هستیم و باستان شناس به دنبال آثار و نشانه‌هایی می‌گردد که آن آثار در تحلیل و تدوین تاریخ و همچنین تحلیل رویدادها و شناخت بهتر منطقه کمک کند

کارهای زیادی انجام شده است، بی‌انصافی نکنید!

محمود طغرایی، مدیر دفتر ثبت اداره کل میرات فرهنگی و گردشگری می‌گوید: علی رغم اینکه سازمان‌ها و نهادهای زیادی از جمله میراث فرهنگی و شهرداری دست ب دست هم دادند تا توس به فراخور نیاز ارتقا پیدا کند، ظرفیت و اهمیت شهر توس و کارهایی که در شهر توس باید به انجام رسد، آنقدر زیاد است که نیازمند تفاهم و همکاری و سرمایه‌گذاری و برنامه‌های بیشتری است. در مملکت ما چندین سال است اینهمه زحمت کشیده شده، منتها ظرفیت مملکت آنقدر بالا است که نیازمند تلاش و کار و توجه بیشتری است و اینکه بگوئیم هیچ کاری در توس نشده و یا کارهایی که انجام شده است، دیده نمی‌شود بی انصافی است.

اگر ملی است، ملی به آن بپردازیم

مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس می‌گوید: شهر توس در استان نقش پررنگی در جذب گردشگر دارد و میزان بازدیدها در استان نسبت به مکان‌های تاریخی دیگر بیشتر است و از لحاظ جذب گردشگر و بازدید کننده در رتبه یک هستیم. همانگونه که مستحضر هستید توس به لحاظ شخصیت‌های تاثیرگذار در تاریخ و فرهنگ ایران، جایگاه مهم و نقش بسزایی داشته است و طبق تحقیقات ما حداقل حدود ۴۸۰ نفر از  شخصیت‌های فرهنگی به نوعی به توس ارتباط دارند و بسیاری از این افراد مثل احمد غزالی، شیخ طوسی شخصیت‌های ملی و فرامرزی هستند و که البته سرآمد همه آنها طبیعتا فردوسی است. اما بی شک در کنار فردوسی شخصیت‌های شاخص دیگری هم هستند که باید به آنها پرداخته شود.

احسان زهره‌وندی ادامه می‌دهد: مسئله این است که وقتی موضوعی را در حد ملی می‌بینیم، باید در حد ملی هم به آن بپردازیم و تمام دستگاه‌ها و نهادها پای کار بیایند. ما ریز پروژه‌هایی را در این خصوص انجام می‌دهیم. اما نیازمند این هستیم که یک طرح جامع برای توس داشته باشیم که و بی‌شک سند راهبردی می‌تواند این طرح جامع را برای ما مشخص و همگرایی دستگاه‌ها را ایجاد کند.

وی با بیان اینکه «ما باید تعادل را رعایت کنیم و نمی‌توانیم تنها به بخش ناآگاهی مردم از توس بپردازیم و از بحث فیزیکی ساده بگذریم» ادامه می‌دهد: مهمترین اتفاقی که در حال حاضر می‌تواند برای توس بیفتد تا بتوان کار اساسی و درستی برای این عرصه تاریخی انجام داد، ابلاغ طرح راهبردی توس با کارفرمایی اداره کل راه و شهرسازی است. در این خصوص ما در وزارت میراث فرهنگی مراحل اولیه طرح را بررسی و برای شورای عالی شهرسازی ارسال کردیم و حالا آنها باید طرح را ابلاغ کنند. بدون تردید اگر طرح ابلاغ شود، خیلی از موارد از جمله کنترل ساخت و سازها و آزادسازی بخشی از عرصه تاریخی و همچنین مسائلی که ما نیازمند این هستیم که سندی مانند یند راهبردی داشته باشیم روشن می‌شود تا همه دستگاه‌های دارای نفوذ از جمله شهرداری، اداره کل راه و شهرسازی و میراث فرهنگی  وارد حیطه کاری شوند .

مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس در پایان‌بندی صحبت‌های خود تاکید کرد: در حال حاضر مهمترین مسئله این است که ساخت و سازهای کنترل نشده‌ای که در عرصه و حریم انجام می‌شود و از طرح درستی تبعیت نمی‌کنند را کنترل کنیم و برای این منظور طرح راهبردی باید ابلاغ شود تا سریعتر بتوانیم همگرایی و هماهنگی لازم برای مشخص کردن این وضعیت را داشته باشیم .

زدودن غبار فراموشی از نام و آوازه توس

بدون تردید بحث فرهنگسازی صحیح در خصوص آشنایی با توس مبحث مهمی است که رسانه‌های مکتوب و دیداری باید به آن بپردازند تا هویت فراموش شده شهر تاریخی توس احیا و به یک جاذبه گردشگری در خور شان تبدیل شود. همچنین اگر طرح راهبردی از کانال میراث فرهنگی عبور کرده و در دست راه و شهرسازی است باید هرچه سریعتر مورد بررسی قرار گیرد چرا که حفظ این شهر که پیشینه تاریخی جهانی دارد یکی از پایه‌های حفظ تمدن ایرانی است و برای بقای آن باید با تمام توان پای کار بود.