به بهانه روز سینما
محمدصادق دهقانپور
همین چند روز پیش بود که راننده تاکسی اینترنتی اندکی بعد از سوار شدنم با سوال «شما هنرمند هستید؟» مجبورم کرد چند لحظهای دوباره و چند باره به ماهیت شغل و پیشهام فکر کنم. این اولین بار نبود و احتمالا آخرین بار هم نخواهد بود که به واسطه انبوه ریش و مو، با این سوال روبرو میشوم. اما قسمت سخت ماجرا وقتی است که باید توضیح بدهم که دقیقا چه کارهام. تا چندی پیش رسالت خودم میدانستم که مخاطب را دقیق و به معنی واقعی کلمه روشن کنم. تاریخ سینما را مرور میکردم و دستاوردهای فنی و هنری آن را برميشمردم. مخاطب هم در اکثر مواقع سری به تایید تکان میداد كه نميشد فهميد واقعا درك كرده است كه تو چكارهاي يا نه و ادامه بحث را به بازیگران و کارگردانان مشهور سینما میکشاند و از شایعات روز حرف میزد و انتظار داشت تایید یا تکذیبشان کنم.
من هنرمندم؟ راستش جواب اين سوال، تاريخي به قدمت خودِ سينما دارد كه خوشبختانه آنچنان هم به نسبت شش هنر ديگر طولاني نيست. خيليها خودشان را راحت ميكنند و ميگويند سينما هنر/ صنعت است. پس احتمالا من ميتوانم هم هنرمند باشم و هم صنعتگر.
اما در واقع من هم شغلي دارم مثل خيلي از مردم ديگر. مهندس، بقال، كارگر، خبرنگار… من فيلم تدوين ميکنم و به عبارتي سينماگر هستم.
البته اگر منظورمان از سينما فقط منحصر به سالن سينما نباشد.
حرفه سينما مثل خيلي از شغلهاي ديگر تخصصهاي زيادي را شامل ميشود. اما آن چيزي كه بيشتر ديده ميشود بازيگري و كارگرداني است. بقيه آدمهاي فيلم علي رغم زحمتي كه ميكشند در سايه تفكر فيلمساز قرار ميگيرند. آنها آن چيزي را ميسازند كه فيلمساز قبلا در ذهنش ساخته است. مثل كساني كه قرار است.
تفكر يك معمار را از روي نقشه به زمين منتقل كنند و بناي طراحي شده را بسازند.
تدوين به واسطه اينكه نياز به كار با تجهيزات فني دارد بيشتر صنعت به نظر ميرسد و تدوينگر يك صنعتگر. اما به واقع تدوينگر مسئول سر و شكل دادن به تودهاي از اطلاعاتي است كه قبل از عمل تدوين هيچ معنا و مفهومي ندارند. انبوهي از تصاوير كه نتيجه روزها تصويربرداري در شرايط مختلف است و شايد نتيجه سالها فكر كردنِ فيلمنامه نويس و كارگردان در قالب هارد ديسك هايي به دست من ميرسد. در واقع من به عنوان تدوينگر بايد ذهنيت فيلمنامه نويس را كه توسط گروه تصويربرداري و با هدايت كارگردان به عنيت درآمده تبديل به محصولي كنم كه قابل نمايش و فهم براي بيننده باشد. البته در اين مرحله تنها من نيستم كه تلاش ميكنم. احتمالا صداگذار، سازنده موسيقي فيلم، مسئول جلوههاي رايانهاي و تصحيح رنگ كننده يا كالريست فيلم همراه من هستند.
تدوينگرها معمولا يا بسيار پر حوصلهاند كه حاصل سالها فكر كردن آنها در تنهايي است و يا زود از كوره در ميروند و بيحوصلهاند كه باز هم نتيجه سالها كارِ تنهايي است. در هر صورت آن چيزي كه شما در قالب فيلم سينمايي، فيلم كوتاه، مستند، برنامه تلوزيوني و كليپهاي كوتاه فضاي مجازي در حال ديدن آن هستيد در آخرين مرحله از پروسه توليد به دست تدوينگر، قابل ديدن شدهاند.
سينما براي من يك شغل است. شغلي كه برخي وقتها عاشقانه دوستش دارم، برخي وقتها حوصلهام را سر ميبرد و برخي وقتها از آن بيزار ميشوم. اما مثل بيشتر شاغلهاي اين روزها نگراني ديگري نيز دارم . ويروس منحوس كوييد نوزده از يك سو و تحريمهاي ناجوانمردانه بر عليه كشورمان از سويي ديگر، باعث تهديد سينما شده است. هم سويه هنري و هم سويهاي اقتصادي سينما اين روزها دچار مشكل است.
در آستانه روز سينما ميتوان آرزوي روزهاي بهتري را براي هنر سينماي ايران داشت. ميتوان براي اساتيد و بزرگان سينماي ايران آرزوي سلامتي كرد. براي هنرمندان از دست رفته طلب آمرزش كرد. ميتوان يقه مسئولان را گرفت كه چرا خيلي از سينماگران ايراني ديگر فيلم نميسازند. میتوان از مسولین سینمای شهرم پرسید که چرا برخی فیلمها را در شهر نشان نمیدهید، می توان از دیگر مسئولین شهرم پرسید.
در آستانه ی روز سینما به کسانی که چراغ فعالیتهای فیلمسازی این شهر و استان را روشن کردهاند دست مریزاد میگویم و آرزو سالهای بهتری را دارم.