1

سینمایی خاص

مریم اصغری

سینمای هنر و تجربه به اکران فیلم‌هایی می‌پردازد که کمتر فرصت نمایش داشته اما از آنجایی که ساختار فرهنگی دارند، قرار است فرهنگ ساز باشند. بدین جهت این گروه سینمایی علاوه بر ایجاد فضایی مناسب برای نمایش فیلم‌های هنری و تجربی، می‌تواند بستر مناسبی برای رشد و بالندگی اندیشه‌های خلاق جوانان علاقمند به هنر هفتم نیز باشد تا فیلم‌هایی که میانه چندانی با جریان عمومی ندارند هم، امکان اکران داشته و به ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و کیفیت هنری سینمای ایران کمک کند.

به گزارش روزنامه «صبح امروز» بدون تردید هرچند که بعضا ارتباط تماشاگر با هنروتجربه کمی دچار نوسان می‌شود اما نمایش و اکران فیلم‌های این سینما باعث بالا بردن سطح سلیقه و نگاه مخاطبان می‌شود. بنابراین حساسیت هنروتجربه در انتخاب و اکران فیلم‌ها حائز اهمیت است و البته مدیران فرهنگی نیز باید سالن‌ها و امکانات مناسبی را در اختیار این سینما قرار دهند تا ارتباط با مخاطب گسترده‌تر از قبل شود.

در هنروتجربه «فیلم هنری» به اثری سینمایی در هر قالب زمانی کوتاه، بلند، داستانی، مستند، انیمیشن و… گفته می‌شود که فرم و محتوای آن تمایلات، حساسیت‌ها و کنجکاوی‌های زیبایی‌شناسانه تماشاگران را برانگیزد و ذوق و سلیقه بصری آنان را ارتقا دهد. «فیلم تجربی» نیز به فیلمی اطلاق می‌شود که شیوه‌های تازه‌ای در بیان و روایت سینمایی در آن تجربه شده باشد که سینمای تجاری و عامه‌پسند به سوی آن نمی‌رود.

سینماهای هنروتجربه این روزها میزبان فیلم‌های داستانی «یلدا»، «مثل یک عاشق»، «وقتی پروانه شدم» ،«منگی» و «پرو» است و در مطلب پیش رو، مروری داریم بر آثار داستانی این فیلم‌ها که هم اینک بر پرده سینماها در کشور هستند. البته بر اساس شنیده‌ها به زودی نیز آثار جدیدی به جمع فیلم‌های در حال اکران هنروتجربه اضافه می‌شود.

یلدا و چالش‌های پیش رو

فیلم «یلدا» سومین ساخته بلند مسعود بخشی است که این روزها به جز ایران در کشورهای آلمان وفرانسه نیز در حال اکران است. دبورا یانگ منتقد سرشناس هالیوود ریپورتر یلدا را فیلمی معمایی، خوش آهنگ و گیرا توصیف می‌کند. این فیلم در رسانه‌های مختلف داخل و خارج کشور بازتاب گسترده‌ای داشته و داستان مریم کمیجانی؛ زن جوانی را روایت میکند که به دلیل قتل شوھرش ناصر ضیا، به مرگ محکوم شده است. او در شب یلدا، به استودیو برنامه تلویزیونی پربیننده «لذت عفو» دعوت می‌شود، تا توسط تنها فرزند مقتول، مونا ضیا، بخشیده شود. مجموعه اتفاقاتی که در پشت صحنه و صحنه این برنامه زنده رخ می‌دهد، هر دو زن جوان را در چالشی جدی برای تصمیم گیری قرار می‌دهد.

کارگردان فیلم، یلدا را فیلمی صرفا سرگرم‌کننده نمی‌داند و می‌گوید: « یلدا هم قصه دارد هم مسیر قصه‌گویی را انتخاب کرده است. هرچند برای خودم این‌گونه است که «یلدا» جزو فیلم‌های اندیشه‌دار به حساب می‌آید و صرفا در جهت سرگرمی یا داستان‌گویی ساده نیست. این فیلمی است که برای مخاطبانی که لایه‌های زیرین یک اثر را درک می‌کنند، می‌تواند اثر جالبی باشد و اصلا به همین دلیل آن را به هنروتجربه آوردم. در هنروتجربه گروهی به عنوان مخاطب به دیدن فیلم می‌روند که می‌دانند فیلم‌های این گروه صرفا سرگرم کننده نیست و فرم خاص یا ریتم متفاوتی دارد. داشتن چنین مخاطبانی واقعا خوب است و فکر می‌کنم بزرگ‌ترین دستاورد هنروتجربه همین است که به تربیت مخاطبان زیادی دست زده و این اتفاق بسیار بزرگی است.»

پرو؛ تجربه‌ای دور از کلیشه

«پرو» به عنوان اولین فیلم بلند داستانی بهزاد نعلبندی نیز از جمله فیلم‌های در حال اکران است که مخاطبان با آن ارتباط خوبی برقرار کرده‌اند و رخشان بنی‌اعتماد نیز این فیلم  را به عنوان اولین کار بلند داستانی فیلم‌ساز، تجربه‌ای موفق می‌داند که دور از کلیشه و تکرار است.

این فیلم  داستان یک روز از زندگی سه شخصیت است که در نقاط مختلف تهران زندگی می‌کنند. آن‌ها برای تهیه‌ لباسی برای عروسی از خانه خارج می‌شوند، ولی بدون آنکه بدانند بر زندگی هم تاثیر می‌گذارند و موجبات تغییر مسیر زندگی یکدیگر می‌شوند.

بهزاد نعلبندی درباره ساخت فیلم و نگارش فیلم‌نامه گفته است: «در ابتدا تصمیم داشتم فیلم کوتاهی درباره شخصیت رضا که در فیلم «پرو» است بسازم ولی بعد متوجه شدم جنس داستان به شکلی است که نه می‌توانم آن را تبدیل به فیلم کوتاه کنم و نه می‌توانم آن را به شکل یک فیلم سینمایی بسازم، به همین دلیل تصمیم گرفتم سه داستان را در کنار هم قرار دهم و فیلم را بسازم. نوشتن فیلم‌نامه حدود یک سال زمان برد و چون فیلم درباره یک روز از زندگی سه شخصیت به نام‌های رضا، مینو و سپیده است، به همین دلیل با وسواس بیشتری فیلم‌نامه را نوشتم. سخت‌ترین کار پیدا کردن بازیگر شخصیت رضا بود و پس از تست‌های فراوان با امیرجعفر کرمانی آشنا شدم. پیش‌تولید حدود سه ماه طول کشید و فیلم‌برداری این فیلم را در ۲۰ روز انجام دادیم. از همان ابتدا می‌دانستم که با توجه به پولی که دارم فیلم بسازم، به همین دلیل با برنامه‌ریزی پیش رفتم و لوکیشن‌ها را بیرون از خانه و در فضای شهر در نظر گرفتم. برای من مهم این بود که جنس بازی که بازیگر خلق می‌کند به فیلم نزدیک باشد و با بازیگران بتوانند خودشان را با شرایط تولید هماهنگ کنند، درنتیجه از بازیگران زیادی تست گرفتم و درنهایت بازیگران را انتخاب کردم زیرا ساختن یک فیلم به‌تنهایی مدنظرم نبود و دوست داشتم بازیگران بتوانند تأثیرگذار باشند. مطمئن هستم فیلم «پرو» برای مخاطبان متفاوت خواهد بود.»

وقتی پروانه شدم؛ زندگی جدید

فیلم «وقتی پروانه شدم» به کارگردانی آرش زارع، روایتی از زندگی یک زن است. یک زن ساده اما مهربان، زندگی سخت و نامطبوع خود را با همسرش پشت سر می‌گذارد بعد از اینکه ناخواسته باعث مرگ شوهرش شود ، زندگی جدیدی را با بدن شوهر مرده‌ خود آغاز می‌کند.

نقش اصلی این فیلم را میترا حجار بازی می‌کند، آرش زارع درباره انتخاب این بازیگر عنوان کرده‌است: «میترا حجار بهترین انتخاب برای نقش پروانه بود چراکه ایشان علاوه بر اینکه بازیگر توانمندی است چهره‌ای دوگانه دارد که هم در بافت سنتی و هم در بافت مدرن جذابیت خود را داشته است. در واقع ایشان هم به عنوان یک زن زجر کشیده و هم به عنوان یک زن باکلاس باورپذیر بود و توانست با قابلیت‌های فیزیکی و بازیگری خود مطابق با آن چیزی که ما مدنظر داشتیم، عمل کند.»

زارع که داستان این فیلم را براساس قصه‌ای واقعی نوشته‌است، می‌گوید: «قصه این فیلم درباره یک پرونده واقعی است که در شهر مشهد اتفاق افتاده بود. من با برداشت و ایجاد تغییراتی در این پرونده و با این رویکرد که حرفی را که قرار است این فیلم بزند، حفظ شود فیلمنامه را همراه با مهرداد جعفریان نوشتم چراکه در ایران اگر قرار باشد به پرونده‌های مستند پای‌بند باشیم ممکن است در آینده دچار مشکل بشویم.در قصه ما ابتدا فیلم‌نامه به شکل ساده، سنتی و خطی دنبال می‌شود اما از یک جایی به بعد فیلم‌نامه روایت مدرن پیدا می‌کند که شامل سکانس‌های متقاطع و رفت و برگشت زمانی است که یک دفعه این اتفاق رخ می‌افتد. این موضوع به دلیل محتوای فیلم است.»

مثل یک عاشق؛ در فراز و نشیب زندگی

«مثل یک عاشق» بیش از یک ماه است که اکران خود را سینماهای هنروتجربه آغاز کرده‌است. این فیلم  قصه زنی را روایت می‌کند که تصمیم می‌گیرد در فراز و نشیب زندگی از دریچه قلب و دل خود، فارغ از مسایل مادی به ازدواج فکر کند. در این فیلم رویا نونهالی، لیلا زارع و امین زندگانی ایفای نقش می‌کنند. بهرام گوهری علاوه بر کارگردانی، تهیه‌کننده، نویسنده، تصویربردار، صدابردار و  تدوین‌گر این فیلم است.گوهری درمورد این فیلم می‌نویسد:«چند سال تصور کردم فیلمی بسازم با محتوایی که ارزش‌های معنوی در آن دیده شود و درآمد حاصل از آن صرف امور خیریه شود که در نهایت فیلم «مثل یک عاشق» ساخته شد.»

منگی؛ وام‌دار تئاتر

فیلم سینمایی «منگی» به نویسندگی و کارگردانی رسول کاهانی و تهیه‌کنندگی عباس اکبری، اولین فیلم بلند این کارگردان است که همزمان با برگزاری آیین دیدار در خانه هنرمندان، اکران خود را در سینماهای هنروتجربه آغاز کرده است.

کاهانی که در عرصه تئاتر تجربه‌های متعددی داشته درباره بهره بردن از تجربه تئاتر برای کارگردانی اولین فیلم سینمایی بلند خود بیان میکند:« من هر کاری که در تئاتر انجام می‌دهم به من می‌گویند به‌شدت وام‌دار سینما هستم. این یک اتفاق ناخواسته است. در اینجا عکسش اتفاق افتاده، یعنی دوستانی که فیلم را دیدند می‌گویند در «منگی» وام‌دار تئاتر هستم. من یک شیوه تمرینی و یک شیوه تولیدی دارم که مخصوص خودم است و خیلی خاص و عجیب‌و‌غریب نیست. شاید همین باعث می‌شود که مرز بین سینما و تئاتر شکسته شود و این دو هنر به هم نزدیک شوند. در فیلم هم این اتفاق به‌طور ناخواسته افتاده است. من دوست ندارم کسی به من بگوید فیلمت تئاتری است و هم‌چنین ادعایی هم ندارم اما از این اتفاق ناراحت هم نیستم اگر کسی فکر کند فیلمم وام‌دار تئاترهای خودم است. برایم خوشایند است».

شایان ذکر است این فیلم به شیوه‌ پلان-سکانس و بدون هیچ‌گونه تقطیع نما فیلم‌برداری شده است و تجربه‌ای نو از لحاظ شکست زمان به آینده، گذشته و حال در طول ۸۲ دقیقه زمان فیلم دارد. نسرین درخشان‌زاده، مهدی ضیا چمنی، داریوش رشادت، سرور پیروانی، بهزاد آقاجانی و محمود یاوری بازیگران اصلی این فیلم هستند. در خلاصه داستان فیلم آمده است: «پریسا به همراه برادرش راهی شمال می‌شود تا جهیزیه‌اش را به تهران برگرداند . اما هنگام ورود به خانه با تصویر دیگری روبه‌رو می‌شوند».