1

تلاش می‌کنیم، اما نمی‌شود!

 

سارا ایزدخواه
بازگشایی امسال مدارس با شرایط متفاوتی همراه بود؛ بیماری کرونا. این بیماری و شیوع گسترده آن در کشور منجر شده تا پس از کش‌وقوس‌های بسیار سال تحصیلی جدید در 15 شهریور ماه سال جاری آغاز شود. این بازگشایی با مخالفت‌های بسیاری از جمله مخالفت ستاد مقابله با کرونا در تهران روبه‌رو شد، اما معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌و‎پرورش در واکنش به این مخالفت‌ها گفت: «ما اعلام کردیم در هر صورت سلامت دانش‌آموزان برای ما اولویت است، طبیعتا در شرایطی که سلامتی دانش‌آموزان مورد تهدید باشد از بستر فضای مجازی و سایر بسترها برای آموزش استفاده می‌کنیم. آموزش‌های حضوری تاثیر بیشتری دارد، اما واکنش این شرایط یک انتخاب نیست، بلکه شرایط اجباری است».
به گزارش روزنامه «صبح امروز» کشورهای موفق معیارهایی را برای بازگشایی مدارس با توجه به وضعیت بیماری کرونا در جامعه خود در نظر گرفته‌اند؛ یکی از معیارهای مهم بازگشایی این است که هر منطقه‌ای در چه وضعیتی قرار دارد. آیا پرخطر یا کم‌خطر است و یا در خطر متوسط قرار دارد؟ اگر تعداد موارد مبتلای جدید در 100 هزار نفر کمتر از 10 نفر در هفته باشد، تستPCR در افراد تست شده کمتر از پنج درصد مثبت شود و افرادی که با علائم شبه کووید-19 به درمانگاه‌ها مراجعه می‌کنند، کمتر از پنج درصد باشد، می‌توان مدارس را با در نظر گرفتن حمایت‌های دولت، آمادگی مردم و فراهم شدن الزامات لازم، بازگشایی کرد.
مدارس ایران حتی در مناطق قرمز نیز بازگشایی شده‌اند؛ بنابراین نوع سیاست‌های اعمال شده برای آموزش به دانش‌آموزان برگرفته از برنامه‌ای مشخص نیست و حتی از تجربه و عملکرد کشورهای موفق در این زمینه استفاده نشده است. از جمله انتقاداتی که به رئیس‌جمهور در این رابطه وارد شد عدم حضور وی برای جشن بازگشایی مدارس بود. همانطور که علی کریمی فیروزجانی، نماینده مجلس یازدهم اشاره کرده «آقای روحانی حتی حاضر نیست به‌صورت نمادین در مدرسه‌ای برای به صدا درآوردن زنگ آغاز سال تحصیلی حضور یابد».
وضعیت بازگشایی مدارس تناقضات زیادی را به همراه داشت از دیر اطلاع دادن برای حضور دانش‌آموزان در مدارس گرفته تا نبود شیوه‌ای مشخص برای تدریس. در ابتدای امر وزیر آموزش‌وپرورش پس از اعلام ناگهانی از بازگشایی مدارس و حضور فیزیکی دانش‌آموزان توضیح داد که: «مدارس بسیاری داریم که دانش‌آموزان آن‌ها اندک بوده؛ بنابراین رعایت پروتکل‌های بهداشتی امکان‌پذیر است. در مناطقی که امکان رعایت پروتکل‌ها با تعداد دانش‌آموزان یک مدرسه وجود ندارد متناسب با مساحت کلاس و مدرسه دانش‌آموزان را تقسیم‌بندی کرده و تعدادی روزهای زوج و تعدادی روزهای فرد به مدرسه می‌آیند و سایر آموزش‌ها مجازی است». این درحالیست که هنوز با گذشت یک هفته از آغاز مدارس وضعیت سامانه شاد و نحوه آموزش در آن مشخص نشده است.
براساس شیوه‌نامه‌ بازگشایی مدارس که از سوی وزیر آموزش‌و‌پرورش ابلاغ شده، در محیط‌های آموزشی گروه‌بندی مخاطبان در نظر گرفته شده است. بر این اساس «باید تعداد دانش‌آموزان و معلمانی که با هم در یک زمان و مکان در تماس چهره به چهره هستند تا حد امکان به حداقل ممکن برسد. برای تحقق این امر باید دانش‌آموزان به نحوی گروه‌بندی شوند که فاصله اجتماعی مورد تاکید در دستورالعمل‌های بهداشتی رعایت شود. همچنین دانش‌آموزانی که در یک روز در کلاس نیستند باید به نحوی مدیریت شوند که مشغول به انجام کارهای مرتبط با برنامه درسی خود باشند. معلمان باید برنامه‌هایی را تهیه کنند که بتوانند از طریق آن متناسب با حضور دانش‌آموزان در کلاس و در فضای مجازی، فعالیت‌های یادگیری آن‌ها را پوشش دهند».
اولین تناقضی که این شیوه‌نامه با نوع عملکرد مدارس دارد عدم شفافیت از تعداد دانش‌آموزان و فضایی است که در آن تحصیل می‌کنند. وزیر آموزش‌وپرورش فراموش کرده که بخشی از مدارس غیردولتی است و فضایی که در این مدارس وجود دارد از استانداردهای لازم برخوردار نیست. تعداد دانش‌آموزان یک کلاس اگر چه که 10 نفر یا شاید تا 8 نفر باشد، اما گویا به این نکته توجه نشده که مساحت برخی از کلاس‌ها در مدارس غیردولتی کمتر از 15 متر است و گاهی پنجره هم ندارد! در این شرایط معلم و دانش‌آموزان چگونه می‌توانند با آرامش خاطر در کلاس حضور داشته باشند؟
از سویی دیگر برخی از مدارس برای حذف روزهای پنجشنبه از برنامه‌ درسی خود، ساعت کلا‌س‌ها را تا 14 بعداز ظهر قرار داده‌اند و حتی به همان شیوه گذشته؛ یعنی حضور یک ساعت و 45 دقیقه معلم و دانش‌آموز در کلاس به‌ویژه در مقاطع دوره متوسطه. در این شرایط رعایت پروتکل‌های بهداشتی امری غیرممکن خواهد بود.
نکته دیگر عدم توجه به نوع آموزش‌ معلمان است. اگرچه که در ابتدای امر تأکید بر حضور حتمی دانش‌آموزان در مدارس بود، اما پس از مدتی رویه وزیر آموزش‌وپرورش و حتی معاون اول رئیس جمهور در این زمینه تغییر کرد. همانطورکه در 18 شهریور ماه سال جاری، اسحاق جهانگیری در این رابطه گفته« براساس آنچه که وزیر آموزش‌وپرورش نیز اعلام کرده است، خانواده‌ها هیچ اجباری برای نحوه آموزش فرزندان خود ندارند و روش‌های مختلف و متنوعی پیش روی جامعه قرار گرفته و خانواده‌ها می‌توانند هر روشی که مناسب می‌دانند را انتخاب کنند». مسلما زمانی که چنین اظهارنظراتی مطرح می‌شود باید شرایط لازم برای عملیاتی کردن آن نیز وجود داشته باشد. وجود انواع مدارس در نظام آموزش‌و پرورش چون مدارس غیردولتی، هیئت امنایی، خرید خدمات آموزشی و … تعداد زیادی از معلمان نیروی آزاد را نیز به همراه دارد که حقوق آن‌ها توسط گردانندگان مدارس پرداخت می‌شود.
در برخی از مدارس، حق انتخاب دانش‌آموز برای حضور یا عدم حضور در مدرسه منجر شده تا مدیران تأکید بر دو نوع آموزش داشته باشند. حضور معلم در مدرسه و تدریس حضوری برای دانش‌آموزانی است که به مدرسه آمده‌اند. از سویی دیگر معلمانی که برخی از دانش‌آموزان آن‌ها به دلایل گوناگون از جمله واهمه از بیماری کرونا در مدرسه حضور ندارند بایستی به صورت مجازی به آن‌ها آموزش لازم درس مربوطه را ارئه دهند. چنین وضعیتی منجر به افزایش فشار کاری برای معلم و عدم تأمین نیازهای اولیه او در پرداختی‌ها شده است.
نکته دیگر نبود امکانات بهداشتی در مدارس است. براساس پژوهش‌های صورت گرفته استفاده از توالت‌های مشترک و عمومی می‌تواند احتمال ابتلا به بیماری کرونا را افزایش دهد؛ چراکه احتمال انتقال ویروس کرونا از طریق مدفوع و فضای توالت به فرد سالم وجود دارد مگر در صورتی که پیش از استفاده از سرویس بهداشتی، این مکان ضدعفونی شود. متأسفانه در برخی از مدارس، تعداد سرویس‌های بهداشتی اندک است و امکان ضدعفونی کردن آن پس از استفاده هر فرد وجود ندارد؛ درنتیجه چنین شرایطی می‌توان ریسک ابتلا به کرونا را افزایش دهد.
در برخی از مناطق فقیرنشین و حاشیه‌ای شهر مشهد هنوز تعداد زیادی از دانش‌آموزان بدون ماسک به مدرسه می‌آیند. مدیران برخی از مدارس دولتی در این مناطق از عدم اختصاص بودجه لازم برای تأمین امکانات اولیه بهداشتی صحبت می‌کنند، فضای کلاس‌ها با وایتکس ضدعفونی می‌شود. برخی معلمان هستند که با هزینه خود ماسک برای دانش‌آموز تهیه می‌کنند؛ چراکه دانش‌آموزان برخی از این مناطق حتی قدرت خرید ماسک‌ به نرخ دولتی را هم ندارند. متأسفانه این شرایط منجر به ابتلای 39 دانش‌آموز در الشتر لرستان به کرونا شده‌ است؛ بنابراین اگر تصمیمی درست اتخاذ نشود با بحران جدیدی روبه‌رو خواهیم بود که کنترل آن به مراتب دشوارتر از قبل خواهد بود آن هم در شرایطی که دیگر بیمارستا‌ها و کادر پزشکی توان مقابله با موج سوم بیماری کرونا را ندارند.