چالشهای سینمای ویروسی
مریم اصغری
قسمت دوم | سینما؛ این روزها هنر به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهاي تاثیرگذار و یکی از مولفههاي جریانساز در بستر جهانی شدن فرهنگی، مجال تجلی یافته و به واقع در جامعه امروز، هنر به بخشی از بقا تبدیل شدهاست که میتواند روح انسان را تعالی بخشد. هنرهای هفتگانه در بخشی از نهاد تمام افراد وجود دارد و تنها دستیابی به آن از راههای متفاوتی شکل میگیرد. در این زمینه، هنرمندان خراسانی و علیالخصوص مشهدی نیز بارها در صحنههای بینالمللی خوش درخشیده و برای زنده نگهداشتن نام این خطه تلاش بسیاری کردهاند.
در این میان، شیوع بیماری کرونا و به تبع موج نگرانی به وجود آمده از اپیدمی جهانی، نه تنها نمودارها را دچار نوسانات کرده، بلکه چالشهای بسیاری را به وجود آورده است. به همین جهت بر آن شدیم تا در ارتباط با تاثیرات متقابل هنر و کرونا تحقیق کنیم و داستان را در زمینههای مختلف هنری از زبان کسانی بازگو کنیم که در میانِ ماجرایِ هنر قرار داشته و حرف برای گفتن بسیار دارند. به همین جهت با هنرمندان نقاش، عکاس، تئاتر، موسیقی، شعر، کارگردانی و…. به گفتگو پرداختیم و در چند شماره پیاپی، گزیدهای از صحبتهای آنها را میخوانید. در شماره قبلی با دو تن از اساتید نقاشی به گفتگو پرداختیم و در این شماره شما را به خواندن صحبتهای سینماگران دعوت میکنیم.
سینما یک گرایش جمعی است
امیراطهر سهیلی کارگردان و فیلم نامه نویس موفقی است که بیش از 20سال در عرصه سینما فعایت داشته و از 17 سالگی با ساخت فیلم «عکسهای یادگاری» قدم به عرصه فیلمسازی گذاشته است. به تازگی فیلم سینمایی «زنانی که با گرگها دویدهاند» از ساختههای او با بازی موفق لعیا زنگنه نیز به جشنواره فیلمهای مستقل دنیا راه یافت.
دهقانپور: احتمالا در پسا کرونا با آثاری مواجه خواهیم بود که در تنهایی و انزوا و با گروههای فیلمسازی کوچکتری تولید شده است که البته، این اتفاق میتواند در فرم آثار تغییراتی را به وجود آورد اما کیفیت آن را از حالا نمیشود تخمین زد
او میگوید: سینما مثل هنرهای دیگری از قبیل نقاشی و خطاطی هنر انفرادی نیست. مسلما برای هنرهای انفرادی، اولین رویکرد ایجاد شده در دوران کرونا، قرنطینه شخصی بوده که برای یک نقاش، شاعر یا سفالگر میتواند موثر واقع شود و به خلق هنر کمک کند اما در هنرهای جمعی ما نیاز به حضور یک جمع در کنار هم داریم. در واقع تولید و ارائه اثر ما نیاز به اجتماع دارد و حداقل حضور ۱۵ نفر عوامل را میطلبد.
سهیلی با اشاره به اینکه «در شرایط فعلی امکان انجام هیچ کاری را نداریم و اگر کاری انجام میدهیم، خطر میکنیم» ادامه میدهد: من به عنوان یک فیلمساز دوست ندارم قرنطینه را بشکنم اما این وضعیت فشار می آورد و از لحاظ مسائل اقتصادی یا حرفهای، باید کار کنم. در این میان، افرادی که در پروسه تولید اثر دخیل هستند نیز این خطر را به جان میخرند، چراکه سینما را نمیتوان تعطیل کرد.
سامریزاده: مشخصا به زودی فیلمنامههایی با موضوع کرونا خواهیم داشت، اما من امیدوارم ساخت این نوع فیلمها مثل پلاسکو یا هوایپمایی که سقوط کرد، منفعت طلبانه نباشد، چراکه به عقیده من در این فیلمها، نگاه دغدغهمندی وجود نداشت
این کارگردان برجسته میافزاید: در شرایطی که نمیشود تخمین زد که پایان معضل کرونا چه زمانی است، اگر به سینما به عنوان یک صنعت هم نگاه کنیم، تعطیلی امکانپذیر نیست. چراکه مخاطب نیاز به محتوا و تولیدات سینمایی دارد و به سمت تلویزیون و رسانههای دیجیتال رو میآورد. همچنین با کمرنگ شدن نقش سینما، ممکن است علاقه مردم از بین برود. هرچند که این خطر نیز وجود دارد که سینماها باز شود و خالی بماند یا با استقبال مواجه نشود.
وی در ارتباط با ساخت فیلمهای جدید با محتوای کرونا بیان میکند: در گذر از دوران شیوع بیماری، مسلما فیلمهای زیادی با محوریت کرونا تولید خواهد شد، اما مسئله اصلی سینما است. برای تولید محتوا نیاز به جمع شدن همان اجتماع در کنار هم و شکستن قرنطینه است. همچنین برای ارائه محتوا هم دو راهکار داریم؛ رو آوردن به رسانههایی مثل تلویزیون و ویاودی و رسانههای دیجیتال و دیگری منتظر ماندن برای بازگشایی سینماها.
سهیلی در پایانبندی صحبتهای خود اظهار میکند: درواقع سینما یک گرایش جمعی است و در شرایط کنونی، بیشترین ضربه به سینما و تئاتر خورده است، هرچند شهرداری و آستان قدس به تئاتریها بودجه میدهند، اما سینماگران به کلی فراموش شدهاند.
سال آینده تاثیرات کرونا را خواهیم دید
حسام سامریزاده، نویسنده و دستیار کارگردان است که توانسته با مهارت خود در زمینه فیلمنامهنویسی خود را میان اهالی فضای سینما مطرح کند.
او میگوید: مشخصا به زودی فیلمنامههایی با موضوع کرونا خواهیم داشت، اما من امیدوارم ساخت این نوع فیلمها مثل پلاسکو یا هوایپمایی که سقوط کرد، منفعت طلبانه نباشد، چراکه به عقیده من در این فیلمها، نگاه دغدغهمندی وجود نداشت.
سامریزاده با اشاره به اینکه «کرونا بر همه چیز ما، حتی نفس کشیدن اثر گذاشته است» اظهار میکند: طبیعتا سینما نیز به عنوان یک صنعت، تاثیر زیادی از شرایط حاکم گرفته و به لحاظ صنعتی ضرر زیادی به بدنه آن وارد شده است. به طور نمونه؛ سینماها تعطیل است، خیلی فیلمها ساخته نمیشود و یا خیلی جاها جرات یا اجازه ساخت نیست. شاید در حال حاضر این قبیل اتفاقات اثرات خود را نشان ندهد اما سال بعد، قطعا تاثیرات آن را خواهیم دید، چراکه در حال حاضر، ساخت یک سری کارهایی که از قبل شروع شده بوده، ادامه پیدا کرده است. اما در آینده با کاهش محتواهای تولیدی روبرو خواهیم بود.
وی در ارتباط با نقش سینما در آگاهسازی جامعه بیان میکند: مشخصا کار اطلاعرسانی و آگاهسازی عمومی با همان تیزرها و فیلمهای کوتاه یک دقیقهای به انجام میرسد و فکر نمیکنم سینما و یا فیلمسازی با محتوای کرونا، بتواند درد آنچنانی را دوا کند و کمک حالی برای این موضوع باشد. درواقع معضل کرونا یک مسئله جهانی است و همه از آن اطلاع کافی دارند و به نوعی، جزئی از سبد زندگی ما شده است. بنابراین شاید اصلا نباید هزینههای هنگفت فیلمسازی در ارتباط با اطلاع رسانی برای کرونا کرد. شاید بعدترها بتوان با نگاه ویژه، از اثرات کرونا بر زندگی آدمها فیلم ساخت، اما در مورد آگاهسازی حوزه سینما نمیتواند کمک کند.
سهیلی: در شرایطی که نمیشود تخمین زد که پایان معضل کرونا چه زمانی است، اگر به سینما به عنوان یک صنعت هم نگاه کنیم، تعطیلی امکانپذیر نیست. چراکه مخاطب نیاز به محتوا و تولیدات سینمایی دارد و به سمت تلویزیون و رسانههای دیجیتال رو میآورد
این فیلمنامهنویس موفق ابراز میکند: شرایط قرنطینه برای فیلمسازان تغییر چندانی به وجود نیاورده است و در واقع، کسانی که از قبل اهل گوشهنشینی و تفکر بودهاند، در دوران کرونا هم همان کار را انجام میدهند. اوایل شیوع کرونا، عدهای کتابی دست میگرفتند اما حالا به کرونا عادت کردیم. درواقع از ابتدا جامعه ما به سمت قرنطینه نرفته بود که فکر کنیم کمتر از خانه بیرون میآییم و کتاب میخوانیم و فیلم میبینیم و …
وی در پایان صحبتهای خود میگوید: خارج از بحث سینما، امیدوارم این قصه تمام شود. نسل ما این روزها در حال تجربههای تلخ مکرری است و با یک نگاه خوشبینانه، امیدوارم این اتفاقات و تجربیات تلخ کمتر شود تا احساس آرامش داشته باشیم.
کرونا به کاهش تولید محتوا میانجامد
محمدصادق دهقانپور نیز از دیگر فعالین حوزه سینما است و به صورت جدی از سال 84 فعالیت خود را آغاز کرده است. وی چندین کار مستند کوتاه نیز تهیه کرده، اما تخصص اصلیاش در زمینه تدوین فیلمهای مستند و داستانی است.
وی با اشاره به اینکه «صنعت فیلمسازی در شرایط کنونی از دو جنبه به مردم کمک میکند» میگوید: بیشترین تاثیر هنر و علیالخصوص سینما بر جامعه، در دوران کرونا این است که در دوران قرنطینهای که به هر نوعی -کم و بیش- رعایت میشود، عموم مردم به ویاودیها و رسانههای اینترنتی و دیجیتال پناه میبرند و نقش دیگر فیلمسازی در زمینه آگاهسازی است که با ساخت یک سری محصولات در قالبهای تیزرهای تبلیغاتی، فیلمهای کوتاه و مستند در آگاهی رسانی عمومی نقش داشته باشد.
دهقانپور ادامه میدهد: تاثیر کرونا بر فعالیتهای هنرمندان نیز مانند سایر مشاغل مشهود است و بدون تردید به کاهش تولید محتوا می انجامد. هرچند خلوتی و کم کاری اخیر باعث شده است که هنرمند، برای تولید اثر زمان بیشتری داشته باشد و به تبع، هرچند آثار کمتری از نمونه مشابه در سالهای گذشته داشته، اما کارها را با کیفیت بیشتری ارائه دهد.
این تدوینگر با سابقه درارتباط با تولید محتوا در پساکرونا بیان میکند: احتمالا در پسا کرونا با آثاری مواجه خواهیم بود که در تنهایی و انزوا و با گروههای فیلمسازی کوچکتری تولید شده است که البته، این اتفاق میتواند در فرم آثار تغییراتی را به وجود آورد اما کیفیت آن را از حالا نمیشود تخمین زد.
وی در انتهای صحبتهای خود مطرح میکند: من به عنوان یک تدوینگر که در مرحله آخر کار قرار دارم، هم اکنون شاهد هستم که گروهها کوچک شده و فیلمسازان بیشتر به تولیدات مستند روی آوردهاند.
ساخت نخستین سریال کرونایی تلویزیون
شایان ذکر است روابط عمومی سیما از تاکید عبدالعلی علی عسکری، رئیس سازمان صداوسیما درخصوص ساخت سریالهایی با محتوای کرونا خبر داده است و در این زمینه ساخت نخستین سریال کرونایی تلویزیون با عنوان «همدل» به برادران محمودی سپرده شد.
بهرنگ ملک محمدی، مدیر گروه فیلم و سریال مرکز سیما فیلم درباره سریال همدل میگوید: با آغاز شیوع ویروس کرونا در جهان و تاثیراتی که بر زندگی و رفتارهای اجتماعی تمامی ساکنان کره زمین گذاشته، ایده نوشتن برای ساخت سریالی با این موضوع همراه مصداقهایی مربوط به ایران مطرح شد و با تاکید رئیس سازمان درخصوص پرداختن به ابعاد مختلف این مساله، از اسفندماه سال گذشته نگارش آن توسط برادران محمودی آغاز شد.
ملک محمدی خاطرنشان میکند: فضای سریال «همدل» که در دوران شیوع ویروس کرونا روی می دهد، روایت سه قصه موازی مربوط به یک پرستار، پسر یک تاجر و یک گروه جوان محقق است که خط سیر داستانی مربوط به کرونا را دنبال می کند.