با این شرایط مجرد میمانم
حمیده طاهری
بحث «ازدواج جوانان و فرزندآوری» از جمله نگرانیها و موضوعات مهمی است که تأثیر زیادی بر ابعاد مختلف جامعه دارد، با وجود اینکه بهارستان چندین دوره است که خالی و پر شده و قانون تسهیل ازدواج طی ۱۵ سال گذشته در مجلس شورای اسلامی خاک میخورد، وزیر جوانان از خانوادهها میخواهد «زمینه ازدواج جوانان را مهیا کنند!» و معاونت جوانانش از راهاندازی پویشهای مردمی برای حمایت حرف میزند.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» چالشهایی جدی که امروز بر سر راه جوانان قرار دارد باعث شده که امید به زندگی و انگیزهشان را برای ازدواج و فرزندآوری کاهش دهد، در این گزارش به چرایی ازدواج نکردن جوانان، ترسشان از فرزندآوری و تحلیل آمارها و شرایط موجود بر سر راه جوانان پرداختهایم.
کاهش ۴۰ درصدی ازدواج
مدیر کل سلامت خانواده، جمعیت و مدارس وزارت بهداشت، گفته است:« میزان ازدواج ها در سال ۸۹، حدود ۸۹۰ هزار بود. که در سال ۱۳۹۸ کمتر از ۵۵۰ هزار مورد شد و ۴۰ درصد کاهش یافت. از سال ۸۹ به طور متوسط هر سال ۶ درصد از میزان ازدواج در کشور کم شده است، یک علت آن کاهش موالید از دهه ۶۰ به بعد و کاهش افرادی است که به سن ازدواج می رسند اما علت اصلی این مساله نیست، سال ۹۲ حدود ۱۳ میلیون جوان در سن ازدواج داشتیم که اکنون به ۱۰ میلیون نفر رسیده و همزمان تمایل به فرزندآوری کمتر هم در کشور داریم».
به نظر شما با وام ۵۰ میلیون تومانی و مسکن ۲۵متری امکان ازدواج وجود دارد؟ اگر هم برفرض محال بشود ازدواج کرد بیشتر از یک بچه به دنیا آوردن با اشتباه است.
سید حامد برکاتی تشریح میکند: «چاره کار فقط دادن وام ازدواج ۱۰۰ میلیون تومانی نیست. در برخی مناطق کشور خانوادههایی برای وام ۱۰۰ میلیونی فرزندان خود را وادار به ازدواج میکنند». در این میان سازمان ثبت احوال ضمن اعلام اینکه متولی اصلی ارائه آمارهای ازدواج و طلاق فقط این سازمان است اعلام کرده:«میانگین سن ازدواج در کل کشور در دامادها ۲۹.۲ و در میان عروسها ۲۴.۴ است».
عملکرد مسؤولان؛ حکایت از زیستشان در سیارهای دیگر
سوال مهم اینجاست که چرا سیاستهای چهاردهگانه حمایت از فرزندآوری و خانواده که در سال ۹۳ توسط رهبری ابلاغ شد در بطن جامعه اجرایی نشده است؟ پارادوکسهایی در گفتههای متولیان آمده و آنچه در پیرامون جوانان میگذرد حکایت از زیست برخی مسؤولان در سیارهای دیگر است و دور بودن تصمیمگیران از آنچه دارد در بطن جامعه اتفاق میافتد.
دادهها و هشدارهای نگرانکنندهای که مسؤولان بدون راهکار منطقی اعلام میکنند باعث شد تا با بعضی از جوانان در آستانه ازدواج به گفتوگو بشینیم. فاطمه، جوان ۲۰ سالهای که دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی است، میگوید: «تا زمانی که شخصی را مطابق ایدهآلهایم پیدا نکنم ازدواج نمیکنم، اگر بخواهم بچهدار شوم یک یا دو سال بعد از ازدواج و به شرط تمکن مالی همسرم رضایت به بچهدار شدن میدهم».
محمد، ۲۳ ساله و دانشجوی رشته مهندسی فناوری اطلاعات است که در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده و درآمدش در حال حاضر ماهیانه یک میلیون و۲۰۰ هزار تومان است و علت ازدواج نکردنش را اختلاف سلیقه با خانواده عنوان میکند. وی با اشاره به اینکه سربازی نرفتن، تمام نکردن درس و عدم درآمد ثابت با وجود شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه امر مقدس ازدواج را سخت میکند، میگوید: « اگر شرایط برای ازدواج مهیا شود، با تک فرزندی مخالفم چون خانوادههای فرزند کم با مشکلات بیشتری مواجه هستند».
ازدواج با وام۵۰ میلیونی و مسکن ۲۵ متری ممکن نیست
آتنا جوان ۲۸ ساله دیگری است که دغدغهها و نگرانیهایش را با ما در میان گذاشت و گفت: « از ازدواج کردن وحشت دارم، وضعیت اقتصادی جامعه، آمار بالای طلاق و همسرآزاری باعث شده که کلا قید ازدواج را بزنم».
آتنا میگوید «به نظر شما با وام ۵۰ میلیون تومانی و مسکن ۲۵متری امکان ازدواج وجود دارد؟ اگر هم برفرض محال بشود ازدواج کرد بیشتر از یک بچه به دنیا آوردن با اشتباه است».
محمدحسین 22 ساله، دانشجوی رشته عمران در یک خانواده متدین بزرگ شده و در حال حاضر درآمد ماهیانه یک میلیون و۵۰۰ هزار تومان است. وی علت ازدواج نکردنش را اینگونه بیان میکند: «موقعیت و شرایط فعلی جامعه را مناسب با ازدواج نمیدانم، از نظر اقتصادی و فرهنگی متاسفانه در برههای از زمان هستیم که ملاکها برای انتخاب همسر خیلی سخت شده است». محمدحسین، ازدواج کردن بدون شغل و درآمد ثابت را غیرممکن میداند و تشریح میکند: « قطعاً یک یا دو سال بعد از ازدواج به داشتن فرزند فکر میکنم، اما فرزندآوری و تأمین هزینههای مالی خانواده خیلی سخت شده مگر اینکه شرایط و تسهیلات اقتصادی برای جوانان فراهم شود».
کرمانی: عادت و تربیت ذهنی مردم جامعه ما با قلمروهای کوچک سازگاری ندارد، خانههای ۲۵ متری عاملی نیستند که جوانهای ما آمادگی ذهنی، تعاملی و اجتماعی برای زندگی در این مکانها داشته باشند، چه بسا تأکید بر این راهحل میتواند آشفتگیهای اجتماعی بیشتری را برای جوانان در کلانشهرها به همراه داشته باشد
رضا نیز فرد دیگری است که میگوید: « ۲۸ سالم است و کارشناسی ارشد حقوق دارم اما بیکارم، وقتی نمیتوانم از پس خرج و مخارج خودم بر بیایم، چرا باید ازدواج کنم؟».
با وجود شرایط اقتصادی تنهایی را بر ازدواج ترجیح میدهم
در این میان سمیرا آخرین فردی است که با او گفتوگو پرداختیم. او ۲۶ ساله و دارای مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی است. در طول صحبتهایش عدم امیدی به زندگیش را کاملاً احساس میشد. «اصلا علاقهای به ازدواج ندارم، با این همه گرانی و اختلاف ترجیح میدهم تا آخر عمر تنها بمانم و تن به ازدواج ندهم، چون اگر ازدواج کنم و بچهدار شوم فرزندم هم مانند من تباه میشود».
آنطور که پیداست شرایط موجود بر انگیزه و امید به زندگی جوانان تأثیر منفی گذاشته است، همین امر منجر شد تا استادیار جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد گفتوگو کنیم تا به تحلیلی منطقی از شرایط موجود برسیم.
نیازهای جوانان هزینههای جدی را میطلبد
مهدی کرمانی در گفتوگو با خبرنگار روزنامه «صبح امروز» گفت: با توجه به اینکه شرایط اقتصادی جامعه فشارهای مضاعفی را بر قشر جوان جامعه تحمیل میکند معمولاً نیازهایی که جوانان باید تأمین کنند به لحاظ اقتصادی در شرایط فعلی مشکل است، انتخابهای فعلی جوانان نیز هزینههای جدی را میطلبد».
وی ادامه میدهد: «معمولا در جوامع ترکیبی از انرژی، مهارت و تخصص جوانان و زیر ساختهای که حکومتها و دولتها فراهم میکردند باعث میشد تا جوانان به فرصتهای اقتصادی دسترسی پیدا کرده و درنتیجه شرایط مطلوبی را برای زندگی رقم بزنند».
جوانان در شرایط فعلی جامعه با تعارض نقشی مواجه هستند
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه شرایط و امکانات برای شکوفایی استعداد و تواناییهای جوانان در حد نرمال فراهم نیست، افزود: «در این شرایط جامعه شناسان از پدیدهای به نام تعارض نقشی یاد میکنند، زیرا افراد برای اینکه بتوانند انتظارات موجود را برآورده کنند به مسیرهای جایگزینی متوسل میشوند که از سمت جامعه مشروعیت ندارد، در واقع دریچهای بر روی انحرافات و آسیبهای اجتماعی باز میشود. با توجه به هشدارهای مربوط به نرخ فرزندآوری باید زیر ساختهای لازم برای جوانان مهیا شود، اگر شرایط مساعدی فراهم نشود تا بتوانند در باز تولید نسل آینده به خوبی عمل کنند، متاسفانه ممکن است با اختلالات جدی در مسیر کلان توسعه، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه مواجه شویم».
مسکنهای ۲۵ متری راهکار مناسبی برای ازدواج جوانان نیست
وی در خصوص مسکنهای ۲۵ و ۳۵ متری میگوید: «گاهی راهحلهای سادهای را برای مسائل پیچیده ارائه میکنیم و در نهایت نتیجه مطلوبی کسب نمیکنیم، عادت و تربیت ذهنی مردم جامعه ما با قلمروهای کوچک سازگاری ندارد، خانههای ۲۵ متری عاملی نیستند که جوانهای ما آمادگی ذهنی، تعاملی و اجتماعی برای زندگی در این مکانها داشته باشند، چه بسا تأکید بر این راهحل میتواند آشفتگیهای اجتماعی بیشتری را برای جوانان در کلانشهرها به همراه داشته باشد».
دادههای فوق نشان میدهد، مسؤولان و نهادهای متولی در امر ازدواج باید راهکارهای جدی و منطقی را ارائه کنند، زیرا «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد» که قطعاً علاج کاهش ازدواج و نرخ پایین فرزندآوری با توصیه به ازدواج جوانان، تشکیل انجمن خیران ازدواج، وام ۵۰ میلیون تومانی و مسکن ۲۵متری ممکن نیست.