تفاهم نامهای که باید توافقنامه شود
علی روغنگران/ با اعلام تصویب پیشنویس سند 25 ساله همکاری ایران و چین، مناظره جدیدی در عرصه سیاست خارجی میان طیفها و جناحهای مختلف کشور شکل گرفته است. مناظرهای که بیش از آنکه مبنای روابط بین المللی داشته باشد، سیاسی و ناشی از نزاع جناحی است؛ نزاعی که همواره بوده و اجازه نداده جریان سیاست خارجی کشور در مسیر درستی هدایت شود. این نزاع و رقابت سیاسی، جناحی و باندی بر سر منافع و مصالح سیاست خارجی کشور، آنقدر جدی است که حتی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق که توسعه دهنده سیاست خارجی چین محور و شرق محورِ کشور بوده نیز در موضع گیری عجیب و غافلگیرکننده خود، به سند همکاری ایران و چین تاخت. احمدینژاد در سخنانی عجیب گفته است:«شنیدهایم که در حال مذاکره هستند و میخواهند یک قرارداد جدید 25 ساله با یک کشور خارجی منعقد کنند و هیچ کس هم خبر ندارد.»
طبق گزارشی که در سایت دولت بهار، نزدیک به محمود احمدینژاد منتشر شده است، وی در دیدار با جمعی از مردم استان گیلان افزود: «هر قراردادی که مخفیانه و بدون در نظر گرفتن خواست و اراده ملت ایران با طرفهای خارجی منعقد شود و برخلاف منافع کشور و ملت باشد، معتبر نیست و ملت ایران آن را به رسمیت نخواهد شناخت.»
این موضع گیری احمدی نژاد به خوبی نشان می دهد که سیاست خارجی کشور تا چه اندازه در گرو جناح بندی های سیاسی و منافع حزبی است. کسی که خود پرچمدار رابطه با شرق در دوران ریاست جمهوری اش بود، اکنون رابطه بلندمدت با چینی ها را برنمی تابد.
در همین راستا، مجیدرضا حریری رئیس اتاق مشترک ایران و چین با اشاره به قراردادهای مختلف دولت احمدی نژاد با کشور چین تاکید کرد، در روزهای اخیر شبکههای معاند نظام روی اظهارات اخیر رئیسجمهور پیشین به شدت تمرکز کردهاند. اما باید این نکته را خاطرنشان کرد که در زمان آقای احمدینژاد قراردادهای مختلفی با کشور چین منعقد شد، در این بین این سوال مطرح میشود که چطور آن زمان همکاری مشترک با چین، واگذاری مملکت به چینیها نبوده اما در زمان دولت فعلی انعقاد قرارداد همکاری دو جانبه به معنای واگذاری کشور و مملکت است؟!
اما سند همکاری 25 ساله ایران و چین چه منافعی برای کشورمان در بر خواهد داشت؟ در حال حاضر جزئیات کامل برنامه همکاری بلندمدت ایران و چین هنوز منتشر نشده است. روحانی گفته است که این همکاری، زمینهای برای مشارکت ایران و چین در پروژههای اساسی و زیرساختهای توسعهای از جمله طرح بزرگ کمربند راه ابریشم است و فرصتی برای جلب سرمایهگذاری در حوزههای مختلف اقتصادی از جمله صنعت، گردشگری، فناوری اطلاعات و ارتباطات خواهد بود. ظاهرا بخش اصلی برنامه همکاری ایران و چین به بخش صنعت، خصوصا صنعت نفت و گاز مربوط میشود. در سوم سپتامبر 2019 (حدود 10 ماه پیش) وبگاه «پترولیوم اکونومیست» مدعی شد که بر اساس توافق جدید همکاری تهران و پکن، که برخی خصایص کلیدی آن منتشر نخواهد شد، چین 280 میلیارد دلار در توسعه بخش نفت و گاز و صنعت پتروشیمی ایران سرمایه گذاری خواهد کرد. همچنین، 120 میلیارد دلار دیگر در ارتقای زیرساختهای حمل و نقل و تولید ایران سرمایه گذاری خواهد شد. به گفته پترولیوم اکونومیست، ایران از برنامه همکاری راهبردی با چین سه منفعت خواهد داشت. اول اینکه چین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است و حق وتو دارد. بنابراین، میتواند در شورای امنیت از ایران دفاع کند. دوم، برنامه همکاری مزبور، تولید نفت و گاز ایران را تسریع خواهد کرد؛ و سوم اینکه چین با وجود تحریمهای یکجانبه آمریکا، واردات نفت از ایران را بیشتر خواهد کرد.
- چین دومین قدرت اقتصادی جهان است. طبیعتا امضای قرارداد همکاری با چنین کشوری برای ایران نمی تواند بد باشد، در حال حاضر بسیاری از کشورهای دیگر نظیر آمریکا با چین میلیاردها دلار تبادل اقتصادی دارند، در این رابطه چین یکی از سه شریک برتر تجاری ایران محسوب میشود، اما در مقابل برای چین، حجم تجارت با ایران یک درصد از مبادلات این کشور را هم شامل نمیشود، بنابراین اینکه برخی میگویند کشور را به چینیها فروختهاند، هیچ مبنا و اساسی ندارد و بسیار بیمعنا است
اما تمام گمانهزنیهایی که رسانهها و برخی از مقامات سابق در مورد قرارداد همکاری بلند مدت ایران و چین مطرح می کنند، تنها حدس و گمان است. مسئولان وزارت امور خارجه این مباحث مطرح شده را تکذیب کردهاند، بنابراین ما نیز باید به موضع رسمی کشور در این رابطه استناد کنیم و نمیشود بر اساس گمانه زنی های رسانه های غربی و موضع گیریهای جناحی داخلی در این زمینه به اظهارنظر پرداخت. چیزی که مطرح شده در قالب پیشنویس بوده و در چنین مواردی دو طرف خواستهها و نقطه نظرات خود را مطرح میکنند و به هیچ وجه جنبه اجرایی ندارد، این در حالیست که تمامی کشورها برای خود یک افق 25 ساله تحت عنوان برنامههای توسعهای تدوین میکنند، چرا که اگر این اسناد بالا دستی کوتاه مدت باشد، با مشکلاتی همراه خواهد شد. این مسئله هم هنوز تفاهمنامه است و تبدیل به توافقنامه نشده است. در چنین مواردی تمامی ارکان نظام نظر خود را میدهند و اینطور نیست که تنها دولت یا شخص رئیس جمهوری بخواهد نظر دهد و تصمیمگیری کند، به طور حتم روی این قرارداد همکاری کار کارشناسی شده و به همین راحتی ها چنین امر مهمی را مصوب نخواهند کرد، بنابراین در این راستا باید تنها از مجاری رسمی کسب خبر کرد و به گمانهزنیهایی که در این زمینه میشود، توجهی نکرد. چین دومین قدرت اقتصادی جهان است. طبیعتا امضای قرارداد همکاری با چنین کشوری برای ایران نمی تواند بد باشد، در حال حاضر بسیاری از کشورهای دیگر نظیر آمریکا با چین میلیاردها دلار تبادل اقتصادی دارند، در این رابطه چین یکی از سه شریک برتر تجاری ایران محسوب میشود، اما در مقابل برای چین، حجم تجارت با ایران یک درصد از مبادلات این کشور را هم شامل نمیشود، بنابراین اینکه برخی میگویند کشور را به چینیها فروختهاند، هیچ مبنا و اساسی ندارد و بسیار بیمعنا است. باید خاطر نشان کرد که سابقه این تفاهمنامه به سال 95 برمیگردد. در آن زمان رئیس جمهوری چین به ایران سفر کرد و قرار شد که در راستای احیای پروژه جاده ابریشم یک همکاری بلند مدت و همه جانبه بین ایران و چین منعقد شود، بدین ترتیب که چینیها بیش از 400 میلیارد دلار در ایران در بخشهای نفت، گاز، حمل و نقل و صنعت سرمایهگذاری کنند و ایران به مرکز کارخانههای چینی در منطقه خاورمیانه تبدیل شود و کالاهای چینی از طریق کشورمان به سایر کشورهای همسایه و منطقه صادر شود. در مقابل نیز قرار شد چینی ها خرید نفت از ایران را افزایش دهند و منابع این امر را به صورت صادرات کالا و همچنین نقد و در قالب یوآن به کشورمان پرداخت کنند، حال در شرایطی که حدود چهار سال از آن زمان میگذرد، آمریکا از برجام خارج شده و ایران نیز تحت شدیدترین تحریمها قرار دارد و فروش نفت نیز با افت فاحشی روبرو بوده، بنابراین ما باید این قرارداد را با چینیها امضا کنیم تا بتوانیم هم فروش نفت خود را افرایش دهیم و هم به منابع ارزی دسترسی پیدا کنیم. حال اگر این قرارداد امضا شد، ما باید سعی کنیم که کالاهای سرمایهای و استراتژیک از چین وارد کنیم، نه کالاهایی نظیر پوشاک، لوازم خانگی و… که خودمان در کشور توانایی تولید آن را داریم، از سوی دیگر، با انعقاد چنین قراردادی زمینه برای افزایش صادرات غیر نفتی به چین نیز محیا میشود و این فرصت خیلی خوبی برای صادرکنندگان کشور است که بتوانند ارزآوری بسیار مناسبی را برای کشور رقم بزنند. در حال حاضر برخی از اظهارنظرها این قرارداد را با معاهدههای ننگین دوران قاجار مقایسه میکنند. الان کشور به هیچ عنوان با دوران قاجار قابل مقایسه نیست و دیگر چنین اتفاقاتی رخ نخواهد داد، چرا که کشورمان در حال حاضر یک قدرت منطقهای به حساب میآید و علیرغم تحریمهای بی سابقه آمریکا، کماکان ایران به راه خود ادامه میدهد، بنابراین نباید از این قرارداد ترسید بلکه باید با هوشمندی و درایت به وسیله آن منافع ایران را تامین کرد. این توافقنامه بر اساس یک تصمیم جمعی که بین تمامی ارکان نظام گرفته خواهد شد، امضا می شود و به طور حتم منافع کشورمان نیز در نظرگرفته خواهد شد.