1

بازخوانی یک رویداد تلخ

علی روغنگران

فردا پنجشنبه 12 تیرماه، سی و دومین سالگرد حمله تروریستی ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران است. عملیات تروریستی که برخلاف تمامی موازین حقوقی، حقوق بشری، اصول صریح منشور ملل متحد و همچنین اساسنامه دیوان بین‏ الملل کیفری صورت گرفت؛ عملیاتی که با هدف مداخله در جریان جنگ عراق علیه ایران و با هدف تحت فشار قرار دادن دولت و مردم ایران انجام پذیرفت. سقوط هواپیمای مسافری ایران یکی دیگر و شاید شدیدترین نمونه از مراحل رویارویی آمریکا با جمهوری اسلامی بود و با توجه به حوادث مربوط به آن دوران، این اقدام با هدف تضعیف جمهوری اسلامی و یاری رساندن به رژیم صدام انجام شد. این رویداد چهره حقیقی آمریکا که منادی دموکراسی و مدعی حقوق بشر در  سراسر جهان بود را به نمایش گذاشت و بار دیگر نشان داد که آمریکا در عین حالی که بزرگترین مدعی حقوق بشر است، بزرگ ترین ناقض آن نیز هست.

شرح این رویداد تروریستی اینگونه بود که در صبحگاه یکشنبه مورخ سوم ژوئیه 1988 (12 تیرماه 1367)، هواپیمای مسافربری خط هوایی ایران ایر (به شماره 655) که طبق برنامه منظم و معمول خود بین بندرعباس و دوبی در پرواز بود، در ساعت 10:17 صبح به وقت تهران از فرودگاه بندرعباس به هوا برخاست. هفت دقیقه بعد، هنگامی که هواپیمای مزبور بر فراز خلیج فارس بود، تنها پس از گذشت یازده ثانیه از آخرین تماس رادیویی خلبان هواپیما با برج مراقبت، مورد اصابت موشک‏ پرتاب شده از سوی ناو آمریکایی وینسنس، مستقر در خلیج فارس قرار گرفت. در این حمله تمامی 290 سرنشین هواپیما در دم جان سپردند. هواپیمای مزبور حامل 275 مسافر و پانزده خدمه بود. از این تعداد، 254 ایرانی، 13 نفر تبعه امارات عربی متحده، 10 نفر هندی، 6 نفر پاکستانی، 6 نفر تبعه یوگسلاوی سابق و 1 نفر ایتالیایی بودند. بعد از این حادثه دولت آمریکا مدعی شد که ناو آمریکایی هواپیمای مسافربری ایران را با هواپیماهای جنگی اشتباه گرفته و طبق قاعده دفاع مشروع حق دفاع از خود را داشته است. با این وجود دلایل و شواهد گسترده‏ای از سوی ایران ارائه شد، که همگی نشانگر عمدی بودن حمله بودند. از جمله اینکه زمانی که هواپیما مورد اصابت موشک ناو وینسنس قرار گرفت، هنوز در فضای هوایی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. دلایل و قرائن نشان می‎دهد که کشتی‏های جنگی ایالات متحده از پیام‏های رادیویی هواپیمای ایرباس شماره 655 که بر روی فرکانس‏های باز و به زبان انگلیسی مخابره می‌شد، باخبر و مطلع بودند. بر اساس همه شواهد و مدارک، کاملا روشن است که دولت آمریکا عالمانه و عامدانه دستور حمله به هواپیمای مسافربری ایران را داده و در این زمینه هیچ‏گونه شک و تردیدی وجود ندارد. به هر حال این اقدام آمریکا یک بار دیگر نیت تجاوزکارانه دولت ایالات متحده و نقش این دولت در بی‎ثبات و ناامن کردن خلیج فارس را به اثبات رساند. علاوه بر این، این واقعه نشان داد که دولت آمریکا علی‏رغم اینکه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، وظیفه اولیه حفظ صلح و امنیت بین‎المللی را به عهده دارد، با جانبداری خود از یکی از طرفین درگیر در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نه تنها به تعهد خود عمل نکرده، بلکه با نقض فاحش اصول اولیه حقوق بین‎الملل، عملا صلح و امنیت بین‎المللی را به مخاطره انداخته است.

علی اکبر ولایتی، وزیر وقت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در فرازی از سخنان خود در سازمان ملل عنوان کرد: حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بی‌قانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتکارانه آمریکا در حمله به هواپیمای کشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست. قطعنامه 616 شورای امنیت (1988) پس از استماع سخنان دکتر علی اکبر ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره 3831 خود در تاریخ 30 ژوئیه 1988 (1367/5/8) طرح قطعنامه ‏ای پیشنهادی را تصویب کرد. متن قطعنامه به شرح زیر است: “شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه 5 ژوئیه 1988 جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا منهدم شده؛ بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی‏طرفانه در منطقه خلیج فارس تاکید داشته است و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام می‏ کند.

1- شورای امنیت تاسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسان‏ های بی‏گناه ابراز می‏دارد.

2- شورای امنیت همدردی صمیمانه خود را به خانواده ‏های قربانیان سانحه غم انگیز و دولت‏ ها و کشورهای آنان اعلام می‏ دارد.

3- شورای امنیت از تصمیم سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیم‏شان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال می‏ کند.

4- شورای امنیت از تمامی اعضای کنوانسیون 1944 شیکاگو درخواست می ‏کند که در همه شرایط، مقررات و رویه ‏های سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون را دقیقا مراعات کنند.

5- شورای امنیت بر لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه 598(1987) تاکید می‏ کند.

شایان ذکر است که دولت آمریکا پس از صدور قعطنامه شورای امنیت و همچنین طرح موضوع در سازمان هواپیمایی کشوری، به عنوان غرامت مبلغ 55 میلیون دلار برای خانواده‎های قربانیان و نیز مبلغ 40 میلیون دلار برای غرامت ناشی از سقوط هواپیما به دولت جمهوری اسلامی ایران پرداخت کرد. پرداخت غرامت از سوی آمریکا در پرتو قواعد حقوق بین الملل نشانگر این است که آمریکا نه تنها مسئولیت خود را در قبال این فاجعه به عهده گرفته، بلکه به لوازم بعدی آن، یعنی پرداخت غرامت وارده ‌نیز ملتزم شده است. با این حال سوالی که در اینجا مطرح می ‏شود این است که آیا صرف پرداختن چنین غرامتی، جبران کننده تمامی آثار زیانبار مادی و معنوی وارده به جمهوری اسلامی ایران از یک سو و التیام بخش عواطف جریحه دار شده ملت ایران از سوی دیگر است؟ سوالی که پاسخ آن به غایت دشوار است. به هر حال فاجعه ایرباس اگر چه مهمترین مورد نقض حقوق بین‎الملل هوایی و قواعد اساسی تضمین امنیت و سلامت هواپیمایی بین‎المللی کشوری به شمار می‎رود، اما فرمانده ناو وینسنس به خاطر این عمل از دولتمردان آمریکا نشان لیاقت گرفت و پرسروصداترین محافل سیاسی غرب به آرامی از کنار آن گذشتند. در واقع «ویت راجز» فرمانده وینسنس دستور حمله به هواپیمای مسافربری ایران را داد و نشان لیاقت گرفت، اما خود او روانه تیمارستان شد.

در پایان باید بر این نکته اذعان داشت که دولت آمریکا علی‎رغم همه ادعاهایی که در حمایت و پاسداری از حقوق بشر دارد، در عمل راهی خلاف این ادعاها را طی می‌کند و سالیان متمادی است که جهان نظاره گر نقض فاحش حقوق بشری آمریکا در صحنه نظام بین الملل است.