ما و پدیده حجاب استایل ها
عباس محمدیان
حجاب، مُد نیست که هر روز به شکلی در آید. حرف در این نیست که فرد محجبه نباید زیبا بپوشد و در پوشیده پوشی خود هنر به خرج ندهد. اتفاق باید هنرمندانه بپوشد و با وزانت حجاب خود مبلغ این تکلیف الهی باشد. البته روش انجام تکلیف باید در راستای همان تکلیف باشد و در نگاهی کلان تر، با دیگر تکالیف دینی انسان، دارای هارمونی بشود و با کامل کردن یکدیگر، شمایی کامل و شاخص برای شخصیت دینی فرد تعریف کنند. این که عرض می کنم حجاب، مُد نیست که هر روز به رنگی و شکلی در بیاید از این روست که در بستر فضای مجازی شاهد تبلیغ های لاکچری برای آدم های محجبه هستیم. اگر سری به پیچ های اینستاگرام بزنید این واقعیت را ملموس تر درخواهید یافت که انگار دارد نوعی رفتارسازی جدید رخ می دهد که به نام حجاب دارد “حجاب” را به حاشیه می راند. انگار در بستر حجاب دارند به طراحی و ترویج تعریف تازه ای از حجاب می پردازند که با خود سبک زندگی و رفتاری تازه ای به همراه می آورد. سبکی که اگر پوشش صد درصدی هم داشته باشد با روح حجاب ناسازگار است که حجاب، پوشیده رفتاری است نه به رخ کشیدن و با تفسیری که برخی از مفسران برآن تاکید دارند، آیات ناظر به حجاب، حتی “وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ…/ نور آیه 31” علاوه بر تاکید بر حجاب، به منع تفاخر هم نظر دارد. نباید زینت ها شان را آشکار کنند چون باعث توسعه حسرت در میان فقرا می شود. با این نگاه آنچه به اصلاح به آن “حجاب لاکچری” گفته می شود جای اما و اگر های فراوان دارد. دوستی دغدغه مند برایم به گزارشی در همین باره اشاره کرده بود که در فضای مجازی دست به دست می شود؛ “حجاب استایلها، برشهایی از زندگی مرفه خود را در صفحه پر فالوور خود به اشتراک میگذارند و به سوالهای مخاطبان درباره خریدهای لاکچری مورد استفادهشان در عکسها پاسخ میدهند و به این ترتیب سبک زندگی خود را نیز تبلیغ و ترویج میکنند”. ترویج که چه عرض کنم دارند با به رخ کشیدن سطح زندگی خود فاصله طبقاتیی را به رخ می کشند که می تواند ما به ازاهای اخلاقی و روانی و در قدم های بعد امنیتی هم داشته باشد به علاوه نه تنها به دین داری و ترویج حجاب به عنوانی یکی از مولفه های دینداری کمک نکند که به ضد خود هم تبدیل و باعث دین گریزی بیشتری شود. این که در آموزه های دینی فقر و کفر را همراه می خوانیم و میان ایمان و فقر، خویشاوندی نمی بینیم در این حوزه هم می تواند قابل بازتعریف باشد. توجه داریم که وضعیت اقتصادی جامعه در چه شرایطی است و می دانیم که طبقه متوسط دارد به نفع طبقه فقیر، لاغر تر می شود نه این که از این گرفته و بر آن افزوده شود به معنایی افزایش سطح درآمدی فقرا، نه، دارد طبقه متوسط هم فقیر می شود و فقیر هم قطعا فقیرتر خواهد شد. در شرایطی چنین لاکچری بازی مذهبی کارکرد عکس خواهد داشت. همان منطق دینی که بر حجاب تاکید دارد قطعا اقتضا می کند نسبت به شیوه ها و راه ها هم حساسیت داشته باشیم تا رفتار مان به تخریب یک اصل دینی و مسلم نیانجامد.