قیمت خودکفایی در گندم چقدر است؟
سیده ریحانه موسوی
هشدارها در مورد وضعیت منابع آبی ایران و آمارهای مصرف آب در حوزه كشاورزی در كنار جشن خودكفایی ایران در تولید گندم، مخالفت برخی گروه ها با توسعه كشاورزی و خودكفایی در تولید محصولات استراتژیك را به همراه داشته است.
برگزاری جشن خودكفایی گندم پس از 10 سال، عملكرد مثبت دیگری در كارنامه دولت تدبیر و امید ارزیابی می شود. این مراسم كه آذر ماه سال 1395 با حضور رییس جمهوری برگزار شد، بار دیگر ایران را به خودكفایی در تولید گندم رساند.
پیش از آن نیز در سال پایانی دولت اصلاحات، ایران به خودكفایی در تولید گندم رسید اما این موفقیت دوام و پایداری نیافت. بر اساس آمارها در دولت های بعدی سالانه یك میلیون تن از تولید این محصول استراتژیك كاسته شد و واردات در این بخش فزونی یافت. در سال 1392 میزان واردات گندم هفت میلیون تن اعلام شد.
سیاست های به موقع دولت یازدهم در حوزه كشاورزی سالانه به تولید و خرید تضمینی گندم افزود و در نتیجه ایران را به خودكفایی رساند. این موفقیت اما، به مذاق برخی كارشناسان و فعالان محیط زیست خوش نیامد چرا كه این گروه از معترضان بر این باورند، وضعیت بحرانی منابع آبی و شدت بالای فرسایش خاك در ایران با خودكفایی در تولید گندم در تعارض است.
مخالفان چه می گویند؟
براساس آمارها، بخش كشاورزی بیش از 93 درصد از منابع آبی ایران را مصرف می كند. مخالفان توسعه كشاورزی و تولید محصولات راهبردی در كشور با استناد به این آمار و همچنین بازدهی پایین كشاورزی سنتی، محدودسازی كشاورزی و به روزرسانی شیوه كشت در این حوزه را خواستار هستند.
طبق برخی گزارش ها ، میانگین مصرف جهانی آب در بخش كشاورزی 70 درصد است كه چندان فاصله ای با میزان مصرف اب در ایران ندارد این نكته نیز نباید نادیده گرفت كه ارزش افزوده ناشی از تولید در جهان با ایران فاصله بسیاری دارد.
برگزاری جشن خودكفایی گندم در دولت یازدهم باعث شكل گیری فضای منفی رسانه ای علیه فعالیت های دولت در این حوزه شد. مهم ترین بهانه این مخالفان را می توان در كمبود منابع آبی و فرسایش خاكی كشور عنوان كرد . گروه دیگری برای مخالفت با خودكفایی در تولید گندم به آمارها و ارقام متوسل شده و از واردات بالای گندم سخن گفتند.
به باور این عده، تنها راه رسیدن به خودكفایی در گندم حذف سطح كشت سایر محصولات به نفع گندم است و در این صورت باید در سایر محصولات اساسی واردكننده باشیم. بنابراین خودكفایی در گندم را نیز رؤیایی و غیرممكن می دانند.
موافقان چه میگویند؟
موافقان توسعه كشاورزی و خودكفایی در تولید محصولات راهبردی در بیان دلایل خود بر كفایت منابع آبی و خاكی كشور برای تولید محصولات راهبردی تاكید می كنند.
به باور موافقان، كشور ما نه تنها ظرفیت لازم برای خودكفایی در گندم، بلكه توان كافی برای خودكفایی در سایرمحصولات اساسی را نیز دارد. حامیان توسعه كشاورزی در ایران خواهان بازیابی نظام سنتی كشت و برداشت هستند.
هرچند كه برخی كارشناسان معتقدند خاك غنی و حاصلخیز ایران، تنوع آب و هوایی، وسعت زمین های قابل كشت و وجود دوره های بارشی سالانه به عنوان اصلی ترین مولفه های كشاورزی بسترهای لازم برای توسعه كشاورزی را فراهم ساخته است.
سینا فرشچین کارشناس ارشد اکولوژی از دانشگاه فردوسی مشهد گفت: بر اساس آماری که سازمان خواروبار جهانی ارائه میدهد، حدود ۳۰ درصد از سطح زیر کشت محصولات کشاورزی در کل دنیا، به کشت گندم اختصاص دارد، این امر نشاندهنده اهمیت این گیاه در چرخه تغذیه انسان است.
در بسیاری از کشورها مخصوصا کشورهای خاورمیانه و ایران، غذای اصلی مردم وابسته به گندم است، در صورتی که در کشورهای آمریکایی ذرت را میبینید و در کشورهای جنوب شرق آسیا برنج را مشاهده میکنید، اما در بسیاری از کشورهای دنیا مثل ایران، گندم جایگاه بسیار مهمی در زنجیره تغذیه مردم دارد، از این رو کشورها اصرار زیادی برسرمایهگزاری بلند مدت برروی تولید گندم دارند و از لحاظ سیاسی و فرامنطقهای نیز برایشان اهمیت دارد تا از لحاظ تولید گندم به خودکفایی برسند.
در سال های گذشته کشور عربستان سعودی در حالی که کشوری کاملاً بی آب است و آب شرب خود را با آب شیرینکن تهیه میکند، برای بحث تاثیرگذاری قدرت خود در مورد تولید محصولات کشاورزی با کمک کشورهای غربی و با دانش روز دنیا اقدام به برداشت آب های ژرف کرد یعنی آب هایی که در اعماق بسیار پایین زمین قرار دارد را با سیستمهای به روز کشاورزی اقدام به کشت گندم کرد و حتی در سال هایی نیز به خودکفایی رسید و صادرات نیز داشت، اما این قضیه بعد از چند سال به قیمت تمام شدن منابع آب های ژرف آنان تمام شد و باعث شد تا همان مقدار کم منابع آبی شان را از دست بدهند ولی برای خود سابقه ای درست کردند که در بعضی سال ها صادر کننده گندم بوده اند این موضوع نشان دهنده این است که این قضیه چقدر برای کشورها حائز اهمیت است.
درایران نیز در سال ۱۳۸۳ برای اولین بار تولید گندم و تقاضای آن در کشور برابر شد و این موضوع دستاورد بسیار بزرگی برای حکومت ایران بود به همین دلیل ۲۶ آبان ماه را روز ملی خودکفایی گندم نام گذاری کردند، یعنی ارزش این موضوع را بسیار بزرگ کردند. اکولوژیست ها معتقدند کشاورزی باید دو ویژگی داشته باشد یکی اینکه پایدار باشد و دوم مطابق با شرایط اکولوژیکی منطقه باشد به عنوان مثال در مناطقی مثل استان فارس واصفهان که منابع آبی محدودی دارند نباید به سراغ کشت هایی مانند برنج بروند بلکه کشت برنج باید در مناطقی که بارندگی در آنها بالای ۲هزار میلیمتر است انجام شود، اما در ایران به دلیل اینکه قیمت تولیدی برنج در اصفهان و شیرازبالااست اقدام به کشت ارقام خاصی از برنج میشود، اما در بحث گندم به این شکل نیست بلکه برای گندم یک قیمت تعیین شده در کل کشور وجود دارد یعنی اگر کشاورز بخواهد خرید تضمینی از سوی دولت داشته باشد باید با قیمت تصویب شده این کار را انجام بدهد. ما اکولوژیست ها بر این عقیده هستیم که بهتر است امکانسنجی شود و ببینیم کدام منطقه چه گیاهی را بهتر جواب میدهد شرایط اکولوژی مناسب کشت کدام ارقام از چه محصولاتی است و با توجه به دانشی که هست اقدام به کشت آن محصول کنیم.
اگر بخواهیم از دید پایداری به این موضوع نگاه کنیم، ما منکر این قضیه نیستیم که میتوان در مناطقی مانند خراسان که بارندگی در آنها کم است اقدام به کشت دیم محصولاتی مثل گندم یا جو کرد اما شرایطی دارد که باید آن را رعایت کرد و ارقام گندم از ۱.۵تن تا ۲ تن و ۱۱ تا ۱۲ تن در هکتار عملکرد دارد اما ارقامی که اصلاح شده و به ما بالای ده تن گندم میدهد رقمی است که برای رسیدن به آن باید بسیار به آن توجه و رسیدگی کنیم یعنی از لحاظ آبی، مراقبتی و بیماری و آفاتی که به آنها حمله میکند در هر مرحلهای اگر بی توجهی کنیم یا کم و کاستی داشته باشیم نه تنها آن عملکرد بالا را به ما نمیدهد بلکه آن عملکرد حداقلی ۲ تا ۳ تن در هکتار را هم به ما نمیدهد از این ارقام باید در مناطقی کاشت شود، که همه چیز برای آن آماده است.
ما میتوانیم با برنامهریزی بسیار دقیق و کاملا علمی با استفاده از دانش بومی، منابع آبی و خاکی خودمان راحفظ کنیم و کشاورزی پایدار داشته باشیم و تولید غذا هم داشته باشیم، زیرا نمیتوانیم تولید غذا را محدود کنیم، ما باید تولید داشته باشیم پس چه بهتر که با توجه به دانش خود تولید را بالا ببریم.
دلیل اینکه کشاورزی بازدهی پایینی دارد این است که ما ارقام خود را مناسب با شرایط اکولوژیکی کشت نمیکنیم و از سیستم آبیاری سنتی استفاده میکنیم و رقمی که در حال کشت آن هستیم، به ماند آبی و عدم تهویه خاک واکنش منفی نشان میدهد، پس سیستم آبیاری سنتی ما نمیتواند جوابگوی آن رقم باشد، پس بازهم به برنامه ریزی دقیق و انتخاب رقم مناسب بازمیگردیم.
باید بر روی ارقام بومی کار مطالعاتی انجام شود و ببینیم چه رقمی برای هر منطقه مناسب است و ترویج کشتو تولید رقم در آن منطقه خاص داشته باشیم، اگر تمام این مسائل به نحو علمی انجام شود، یعنی دانشگاههای ما وارد کار شوند و دولت نیز به آنان کمک کند،میتوانیم به سمت رونق کشاورزی پایدار برویم، حداقل اتفاقی که بعد از این موضوع میافتد این است که بیشتر از این به منابع آبی و خاکی ما فشار وارد نمیشود.
موضوع دیگری که وجود دارد بحث استفاده بهینه از همان محصولی است که تولید شده، به عنوان مثال در تحقیقی که در سال۲۰۱۴ صورت گرفت، به این نتیجه ختم شد که استان یزد و مازندران۶۱ هزار تن از گندم تولیدی ما در زمانی که در حال تبدیل به گندم است ضایعات میدهد، یعنی این گندم تولیدی وارد چرخه مصرف نمیشود.
همچنین به دلیل نداشتن ماشین آلات خوب و با کیفیت و بهروز۲۰ تا ۳۰ درصد از محصول در زمان برداشت، به داخل زمین ریخته میشود و جمعآوری نمیشود، ضایعات نان، سیستم تغذیهای نامناسب و عدم آگاهی مردم در حفظ نان باعث دور ریز نان به مقدار زیاد میشود.اگر بتوانیم در بحث تولید اقداماتی را که ۴۰ سال متوالی است که مشغول به ترویج آن هستیم کنار بگذاریم باعث میشود تا از مبحث خود کفایی باز نمانیم.