تعامل یا تقابل؟
نامه روسای کمیسیون های مجلس خطاب به رئیس جمهور در خصوص مشکلات معیشتی مردم
علی روغنگران
روسای کمیسیونهای تخصصی مجلس روز جمعه در نامهای به رئیس جمهور درمورد مشکلات اقتصادی ومعیشتی و گرانی های اخیر تاکید کردند: “اینکه رئیس دولت پس از وقوع حوادث و فجایع از آنها با خبر شود و به آنها لبخند بزند در کدامین منطق پذیرفته است؟ از شما تقاضامندیم نصیحت این برادران ایمانی خود را بپذیرید و روند هفت ساله مدیریت خود را تغییر دهید چرا که مجلس یازدهم با هدف احیای انقلابیگری پا به میدان گذاشته و بر سر آرمان های خود خواهد ایستاد پس بنای آنچه سابقا با مجلس داشته اید را کنار بگذارید و بدانید نمایندگان مردم در مجلس یازدهم در مقابل حقوق مردمی که در طول تاریخ بی نظیرند، سکوت نخواهند کرد.”
اگر چه در جوامع و کشورهای دموکراتیک ارسال نامه و نامه نگاری از سوی رئیس پارلمان، نمایندگان و روسای کمیسیون ها و فراکسیون ها برای رئیس جمهور، امری عادی است و نوشتن چنین نامههایی فی نفسه مشکلی ندارد، اما در خصوص نامه روز جمعه روسای کمیسیون های مجلس یازدهم نمی توان چنینی نگاهی داشت. چرا که معمول است روسای جریان های اقلیت و یا اکثریت پارلمانی به نسبت دوری یا نزدیکی که به مواضع، نگاه و سیاستهای دولت حاکم دارند در حمایت و یا انتقاد از رئیس جمهور، نشستهای مشترکی را برگزار کنند و پیرو برگزاری این نشست های مشترک، اعضای جریان های اقلیت و یا اکثریت پارلمان با رئیسجمهور در خصوص چندین مشکل داخلی و یا بین المللی که در صدر و اولویت چالش های کشور است بحث و تبادل نظر کنند و برای تک تک آن ها راه حل های تخصصی، واقع بینانه و عملیاتی را پیشنهاد کنند. در شرایط فعلی نه تنها رئیس جمهور و وزرا، بلکه حتی بسیاری از شهروندان عادی هم که در جریان وضعیت کشور هستند، متوجه شده اند که کشور اکنون با چه چالشهای جدی در حوزه سیاسی، اقتصادی، معیشتی و دیپلماتیک مواجه است و این چالش ها که امروز در کشور بحران هایی را ایجاد کرده از کجا نشأت میگیرد. در ادامه، این بخش از مردم حتی متوجهند که راهکار برون رفت از وضعیت موجود چیست و باید چه برنامه مدون، دقیق و عملی برای حل بحشی از این معضلات و به خصوص فشارهای معیشتی داشت.
حال با در نظر گرفتن این واقعیت باید پرسید که چرا کمیسیون های تخصصی مجلس که در جریان جزئیات مشکلات کشور به خصوص مشکلات اقتصادی و معیشتی هستند به جای ارائه راهکار تخصصی و برگزاری نشست های مشترک با وزرا و بدنه اقتصادی دولت، معاون اول و شخص رئیس جمهور دست به یک نامه نگاری زده اند؛ نامه نگاری که شدیدا با کلیگویی، نگاه ایدئولوژیک، شعارزدگی و آرمان گرائی سطحی و به قصد تخریب دولت انجام شده است و به شدت هم رنگ و بو و شائبه انتخاباتی برای 1400 دارد. یعنی اعضای تخصصی کمیسیون های مجلس با استفاده از اهرم نظارت و علی الخصوص قانونگذاری به راحتی میتوانند دولت را در حل و فصل چالشها و در صدر آن چالش های اقتصادی کمک کنند، اما به نظر می رسد که روسای کمیسیون ها با شعار انقلابی گری، کلی گویی و ذکر مصیبت در شرایط حساس و ملتهب کنونی فقط و فقط به دنبال حمله و انتقاد به دولت هستند. چون واقعیت آن است که جریان های سیاسی داخلی به خوبی دریافته اند که حمله به دولت، پلکان بسیار ایده آلی به منظور رشد و افزایش نفوذ در ساختار سیاسی کشور است.
به واقع ذکر مصیبتی که در این نامه ارسالی به رئیس جمهور مطرح شده است به چه دلیل در دستور کار روسای کمیسیون های تخصصی مجلس بود، بدون آنکه برای حل آن راهکار و راه حلی مطرح شود. اگر به ذکر مصیبت باشد که قطعا خود مردم بیشتر و بهتر از مسئولین می توانند چالش ها و مشکلات خود را به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی تشریح کنند. نمایندگانی چون محمد رضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، حمید رضا حاجی بابایی، رئیس کمیسیون برنامه بودجه و فریدون عباسی، رئیس کمیسیون انرژی که تحصیل کرده دانشگاه های این کشور هستند چگونه متوجه طرح و تبیین درست مسئله، منشأ این چالش ها، رابطه ای که بین علت و معلول این معضلات وجود دارد و محدودیت ها و تنگناهایی که نه تنها این دولت بلکه هر دولتی برای پیگیری اهداف و تامین منافع مردم با آن مواجه است، نیستند؟! در شرایطی که دولت با دو ویروس کرونا و تحریمهای ایالات متحده آمریکا به شدت دست و پنجه نرم میکند، این نامه نگاری ها چه معنایی دارد؟! این در حالی است که جا داشت روسا و اعضای کمیسیونهای تخصصی مجلس با آگاهی و اشراف بر مشکلات و چالش ها و همچنین علم به جزئیات، آمار و ارقام از اهرم قانونگذاری و یا نظارت برای ریل گذاری و یا اصلاح سیاستهای احیانا اشتباه دولت استفاده می کردند. قطعا دولت روحانی و هر دولتی دارای کم کاری ها و یا احتمالا سوء تدبیر هایی است که می توان در جای خود آن را نقد کرد و به موازاتش برای حل آن راهکار داشت. از طرف دیگر این مجلس که در ابتدای حیات سیاسی خود قرار دارد با این نامه نگاری ها همان طیف جامعه که به آنها رای داده را ناامید کرده است. چون این بخش از جامعه امیدوار بود که مجلس یازدهم بتواند در حل و فصل بخشی از مشکلات کشور نقش جدی ایفا کند. اما این دست نامه نگاری ها با آن ذکر مصیبت ها، آن هم در وضعیت حساس و ملتهب دیپلماتیک کشور و نادیده گرفتن برخی از تلاش ها و به خصوص محدودیت های دولت تنها به بیثباتی بیشتر در وضعیت کشور به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی میانجامد. داشتن مسکن مناسب، ایجاد امکان اشتغال برای هر فرد، افزایش تولیدات تا رسیدن به خودکفایی و نکاتی از این دست آیا جز کلیگویی، نگاه آرمانی و سطحی به مسائل و عدم درک درست از واقعیات را در اذهان متبادر می کند؟ این درخواست ها که آرمان و خواسته هر رئیس جمهور و شهروندی در این کشور بوده وهست. لذا باید گفت که چیز جدیدی در این نامه وجود ندارد. در شرایط فعلی چگونه می توان انتظار داشت که دولت با دست و جیب خالی این مسائل و خواسته ها را عملیاتی کند؟ آیا آقایان به عنوان روسای کمیسیون های تخصصی مجلس از مشکلات و موانعی که در مسیر تحقق این اهداف و خواسته ها وجود دارد خبر ندارند؟ آیا نمی دانند برای فراهم کردن مسکن مناسب دولت باید چه بودجه هنگفتی را تامین کند؟ آیا نمی دانند که ایجاد اشتغال برای هر فرد از عهده بسیاری از کشورهای پیشرفته هم در شرایط کنونی خارج است چه برسد به دولت ایران که تحریم ها عملا سبب شده در یک محدودیت شدید به سر ببرد؟ واقعا روسای کمیسیون های تخصصی مجلس انتظار دارند با این نامه نگاری ها و خط و نشان کشیدن برای رئیسجمهور همه مشکلات حل شود و روحانی دست به تغییر و اصلاح سیاست ها بزند؟
این که دائما بر طبل نگاه انقلابی و احیای انقلابی گری می کوبند در این شرایط چه معنایی دارد؟ در شرایطی که همین نمایندگان مجلس یازدهم اولویت را بر حل مشکلات اقتصادی از طریق قانون گذاری قرار داده بودند. بعد از آن اولویت خود را به نظارت بیشتر بر دولت تغییر دادند. بعد هم ادعا کردند که با مدیریت جهادی به دنبال حل مشکلات هستند. کمی بعد ادعا کردند که با روحیه و مدیریت جهادی به فکر حل مشکلات خواهند بود. حالا هم که به احیای نگاه انقلابی گری چسبیده اند. این آقایانی که با شعار و وعده حل مشکلات به ویژه مشکلات اقتصادی از طریق قانون گذاری و نظارت پای کار امدند، حالا تمام این قول های خود را همین ابتدای کار رها کرده و به دنبال بازی با الفاظ و جملات هستند. آیا مردم و جامعه که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند این حضرات را تنها برای احیای نگاه انقلابیگری انتخاب کرده و روانه مجلس نموده اند؟! آیا آنچه در رفتار آن ها می بینیم شباهتی به انقلابی گری دارد؟
اتفاقا این نامهنگاری ها میتواند این واقعیت را روشن کند که مجلس بر خلاف وعده های خود نمیتواند کاری در خصوص حل مشکلات، به خصوص مشکلات معیشتی و اقتصادی از پیش ببرد و تنها دست به کلی گویی، فرافکنی و اتهام و حمله به دولت زده است.
اگر مجلس به جای اتهام زنی و خط و نشان کشیدن برای دولت به فکر همراهی و حمایت باشد، می تواند از یک سو اعتماد و امید را در جامعه، آن هم در شرایط حساس کنونی پررنگ تر کند و از طرف دیگر با نقد درست و مصلحانه نسبت به اصلاح برخی سیاست های غلط اقدام کند. در شرایط کنونی که بازار ارز، مسکن، خودرو، طلا، سکه و حتی مایحتاج اولیه مردم با مشکلات جدی و عدم ثبات قیمت مواجه است، این نامه نگاری ها فقط می تواند به تشتت بیشتر بیانجامد. چرا که مردم به این باور میرسند که دیگر مشکلات به نقطهای از بحران رسیده است که نه از دولت و نه حتی از نمایندگان تازه نفس کاری بر نمی آید و مجلس فقط به فکر حمله و انتقاد از دولت است. انتقاد به دولت و ذکر مصیبت از عهده هر فردی بر میآید. نماینده مجلس بنا به وظیفه باید دست به اصلاح درست امور از طریق نظارت، قانونگذاری و ارائه راهکار بزند. امید است که این نامه سرآغاز تلاش ها برای حمله بیشتر به دولت و تقابل پررنگتر قوه مقننه با قوه مجریه نباشد که اگر چنین شود متاسفانه باید انتظار داشت در کنار مشکلات تحریمی، تبعات مخرب شیوع ویروس کرونا و چالشهای دیپلماتیک، با افزایش افتراق سیاسی، بحران های داخلی سرریز شوند.