زندگی 25 متری
سارا ایزدخواه
سال گذشته بود که معاون معماری و شهرسازی شهرداری تهران از طرح ساخت خانههای ۲۵ تا ۴۰ متری خبر داد و گفت که احداث این نوع واحدها نه یک انتخاب، بلکه ضرورت است. اگرچه که این طرح با سروصدای زیادی مبنی بر نظارت گوناگون مخالف و موافق روبهرو بود، درنهایت طبق یک تفاهمنامه به تأیید شهرداری تهران و وزارت کشور رسیده است.
به گزارش روزنامه صبح امروز، عملیاتی شدن این طرح دغدغههای زیادی را بههمراه خواهد داشت و پرسشی را بهوجود میآورد که آیا ساخت خانههایی با متراژ بسیار پایین میتواند راه حلی برای مسأله و بازار بحرانزده امروز مسکن باشد یا اینکه خود به معضلی جدید تبدیل خواهد شد که تبعات اجتماعی و شهرسازی را بهبار میآورد؟
در این رابطه احسان حسنی، عضو هیئت مدیره انجمن انبوهسازان خراسان رضوی اظهار کرد: در این زمینه نیاز است تا نگاهی به الگوی مصرف در محدوده اجرای طرح داشته باشیم. به اعتقاد من کاهش سرانه مصرف مسکن شهری بهویژه در متراژی بین 25 تا 40 متر آثار اجتماعی زیادی بههمراه خواهد داشت؛ بنابراین تبعات اجتماعی چنین خانههایی علاوه بر اینکه مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه مشکلات دیگری نیز به همراه میآورد.
وی در پاسخ به این پرسش که از دیدگاه شما به عنوان یک انبوهساز چه طرحهایی در حوزه مسکن باید عملیاتی شود تا بتواند معضل مسکن را رفع کند؟ افزود: مشکل کلی که در کشور وجود دارد عدم توزیع منصفانه و یا تمرکز توسعه اقتصادی و اجتماعی در شهرهای بزرگ و کلانشهرها است. روستاها که قطب تولید بوده و شهرستانهای کوچکتر که به جهت خدمات تولیدی مولد هستند در مقایسه با شهرهای بزرگتر کمتر از این مؤلفهها برخوردارند. درنتیجه وضعیت امروز جامعه عدم تعادلی در شهرها ایجاد کرده این درحالی است که جذب در کلانشهرهای ما بیش از آن چیزی است که در نرمهای جهانی مطرح است.
الگوی توسعه در شهرها متعادل نیست
این انبوهساز تصریح کرد: همیشه مهاجرتهایی از شهرهای کوچک و روستاها به شهرهای بزرگ وجود دارد؛ بنابراین این سیر مهاجرت موجب میشود و همواره با یک تقاضای غیرمتعارف برای مسکن روبهرو باشیم که معضلی ملی است؛ بنابراین بایستی الگوی توسعه بهگونهای باشد تا سهم روستا، شهرستانها و شهرهای بزرگ از توسعه به یک شکل باشد.
هزینههای شهرنشینی کلانشهرها را تمام جامعه ایران پرداخت میکنند
حسنی با بیان اینکه «متأسفانه بسیاری از هزینههای شهرنشینی شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان و مشهد را تمام جامعه ایرانی پرداخت میکنند» گفت: درواقع زمانی که دولت برای نمونه یارانهای برای قطار شهری پرداخت میکند این یارانه دارد از جیب همه مردم ایران فارغ از اینکه در کدام منطقه جغرافیایی زندگی میکنند، گرفته میشود. طبیعی است که با چنین الگویی که جاذبه دائمی برای مهاجرت به سمت شهرهای بزرگ وجود دارد تا زمانی که مهاجرت و افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ وجود داشته باشد نیاز به مسکن و توسعه دارد.
ایجاد زیرساختهای شهری برای ساخت مسکن زمانبر است
وی با اشاره به اینکه ایجاد زیرساختهای توسعه عرضی شهرها و شبکههای خدماتی بسیار پرهزینه است» گفت: با توجه به این موضوع باید این نکته را درنظر گرفته که تولید مسکن زمان میبرد درواقع شاید ساخت مسکن به سرعت انجام شود، اما ایجاد زیرساختها زمانبر است.
حسنی در رابطه با اینکه چرا انجمن انبوهسازان در تهران موافقت با ساخت چنین مسکنهایی کرده که با استاندارد جهانی مغایرت دارد، ادامه داد: یکی از مشکلات موجود برای ارائه چنین راهحلهایی این است که در نهادهای تصمیمگیر جای بخش خصوصی خالی است. درواقع به بخش خصوصی قانون و تکلیفی ارائه میشود و این بخش برای اجرایی کردن آن قادر به ایجاد دخل و تصرف در آن نیست؛ بنابراین بخش خصوصی مورد مشورت قرار نمیگیرد.
همواره با نگاهی پوپولیستی در کشور روبهرو هستیم
این انبوهساز با بیان اینکه «متأسفانه ما همواره با نگاهی پوپولیستی در کشور روبهرو هستیم» گفت: رفع مشکلاتی چون مسکن نیازمند درمانی سیستماتیک و ساختاری است. متأسفانه زمانی که با تصمیمات این چنینی، طرحها عملیاتی میشود همواره جنبههای یک معضل دیده نمیشود و تنها بهصورت مقطعی و درواقع به صورت سیاسی تلاش به حل آن میکنند. بنابراین چنین طرحهایی طبیعتاً در مصرف و بهرهبرداری مسائلی چون معضلات ناشی از مسکن مهر را به همراه خواهد داشت.
حسنی در رابطه با راه حل درست برای رفع معضل مسکن توضیح داد: ما به یک بازنگری اساسی در شهرهای بزرگ خود نیاز داریم، درواقع بایستی استانداری ایجاد کنیم تا شهرهای ما قابلیت مرتفعسازی را داشته باشند تا بتوان از امکانات موجود برای عرصه شهری ایجاد کرد. با توجه به فرهنگ و وضعیت فعلی جامعه تنها شهرکهای اقماری که به صورت کنترل شده، در کوتاه مدت، با توزیع مناسب زمین و متناسب با الگوی مصرفی نُرمهای اجتماعی میتواند نتیجهبخش باشد آن هم زمانی که توسط انبوهسازان ساخته شود تا از این طریق قیمت تمام شده مسکن کاهش یابد.
این انبوهساز در پاسخ به این پرسش که تجربه کشورهای موفق در رابطه با ساخت مسکنهای کوچک به چه صورت است، خاطرنشان کرد: برای نمونه در شهر تورنتو کانادا آپارتمانهایی وجود دارد که متراژ آنها بین 30 تا 50 متر است. این خانهها در مناطق متمرکز و تجاری قرار دارند. عمدتاً افرادی که از این خانهها استفاده میکنند مجردها یا افرادی هستند که قصد دارند مدت کوتاهی در این خانهها زندگی کنند. همچنین این خانهها برای دسترسی افرادی که خارج از سیستم شهری ساکن هستند و میخواهند در مرکز شهر کاری را انجام دهند، ساخته شده است؛ بنابراین به صورت مسکن دائمی محسوب نمیشوند.
در بخش دیگری از گزارش با مهدی کرمانی، استاد جامعهشناس دانشگاه فردوسی مشهد در رابطه با تبعات اجتماعی اجرایی شدن طرح ساخت خانههای 25 تا 40 متر گفتوگو کردیم.
کرمانی در این رابطه اظهار کرد: از آنجا که بخش مهمی از زندگی فردی، جمعی و به طور کلی سبک زندگی جامعه ما به محیط خانه بازمیگردد؛ بنابراین مختصات مختلف این محیط بهویژه خصوصیات کالبدی آن بر افراد، تعاملات و تجربیات آنها تأثیر میگذارد. از این جهت چنین طرحهایی بایستی تا حد زیادی با حساسیتهای ویژه بررسی شود و حتماً جزئیات جامعهشناختی، روانشناختی و تربیتی در قالب پیوستهای روشنی مد نظر قرار بگیرد و پس از یک اجماع نظر بین متخصصان به مرحله اجرا برسد.
وی افزود: متأسفانه از آنجا که گاهی این طرحها با غلبه نگاه مهندسی، کوتاهمدت و کوتاهنگرانهتر تدوین میشود تا بتواند راه حلهای سریعی برای مسائل ریشهدار و جدی ارائه کند ممکن است ضرورت مسائل مورد نظر در آن تاحدی نادیده گرفته شود؛ درنتیجه در درازمدت تبعات جدی به بار آورد. مداخله گسترده از سوی کارگزاران دولتی در این قبیل از طرحها معمولاً آنها از مسیر خود خارج میکند؛ یعنی تعجیل در اجرا از این جهت که دولتها و دولتمردان گوناگون احتمالاً مایلند که این طرحها را با عنوان بخشی از توفیقات دورههای کاری خود ارائه دهند تبعات گوناگونی به بار میآورد.
عاملان دولتی به چنین طرحهایی تنها به عنوان قرارداد کاری مینگرند
کرمانی با بیان اینکه «مردم ما در طول دههها و سدهها مسأله سکونت و سرپناه خود را تا حدی زیادی به خوبی مدیریت کردند» گفت: یکی از معدود نمونههای موفق تعاونیها در دهههای اخیر در ایران تعاونیهای مسکنی بودند که خود افراد البته با حمایتهای دولتی پایهگذار و شکلدهنده آن بودند. کار بخش خصوصی و بازار به عاملان دولتی سپرده شود به این مسائل به عنوان پروژهها و قراردادهای کاری نگاه میکنند تا به حل اساسی مسائل موجود در جامعه؛ بنابراین طبیعتاً میتواند عوارض بسیار شدیدی را به بار آورد.
دولت، نیروهای فعال اجتماعی و اقتصادی را تقویت کند
وی تصریح کرد: توصیهای که میتوانیم به کارگزاران دولتی و حاکمیتی داشته باشیم این است که به جای دستاندازیهای همراه با عجله نابهجا در مورد مسائل کلانی چون مسکن تلاش خود را معطوف به ظرفیتسازی و تقویت نیروهای اجتماعی و فعال در بخش خصوصی اقتصاد کند تا بتواند به شکل مناسبتر و پایدارتری مسألهای که هم برای آنها مهم است و هم برای آحاد جامعه -یعنی مسأله برخورداری عمومی از مسکن باکیفیت را- برآورده کنند.
وجود تعارض در هدفگذاریهای دولت؛ از افزایش نرخ جمعیت تا مسکنهای 25 متری
این استاد دنشگاه در پاسخ به این پرسش که آیا زندگی در این خانهها میتواند میزان نارضایتی افراد را به صورت بلندمدت افزایش دهد؟ بیان کرد: باید توجه داشت که ما با یک تناقض جدی روبهرو هستیم که متأسفانه ناشی از اِعمال سلیقههای گوناگون است. درواقع تعارضی اساسی و بنیادی بین هدفگذاریهای کلان دولت در سیاستها و برنامههایش وجود دارد. برای نمونه دولت یک برنامه بحثبرانگیز در زمینه ترغیب مردم به افزایش فرزندآوری و بالا بردن نرخ رشد جمعیت در کشور در دست اجرا دارد و از سویی دیگر در ارتباط با مسأله مسکن ایدههای عجیب این چنینی را مطرح میکند.
کرمانی توضیح داد: این موارد به شکل بنیادینی با یکدیگر در تعارض هستند؛ بنابراین میتوانیم انتظار داشته باشیم تا خانوادههای کمبرخوردارتر تمایل بیشتری به سکونت در واحدهای ارزانتر که همراه با متراژ پایینتر است داشته باشند. از سویی دیگر شواهد نسبتاً روشنی داریم که براساس شواهد جمعیتشناختی نرخ باروری و فرزندآوری در گروههای فرودست جامعه به دلایل گوناگون بالاتر است. بنابراین زمانی که این دادهها را کنار هم میگذاریم ایجاد نگرانی میکند؛ چراکه مسیری که در حال ترسیم شدن است به نقطهای نامناسب ختم میشود.
نسلهای آینده دید مثبتی به ما نخواهند داشت
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بایستی تعجیل و نگاههای کوتاهمدت را کنار گذاشت و با افقهای وسیع به مسائل نگریست. ما در حال حاضر در حال ساخت ایران 1500 و 1600 هستیم؛ بنابراین نمیتوانیم با چنین شرایطی تصور روشنی از افتخار نسلهای آینده نسبت به خود داشته باشیم؛ چراکه شهرها را پر از محوطههای کوچک کردهایم که هیچ شباهتی به مختصات واحدهای مسکونی در تاریخ ایران ندارد.