1

هدف ترامپ نابودی کامل برجام است

مهلا اقبال

وزارت خارجه آمریکا چندی پیش اعلام کرد که ایالات متحده دیگر معافیت‌ تحریمی پروژه‌های اتمی ایران شامل همکاری در زمینه تغییر کاربری نیروگاه آب سنگین اراک، تدارک سوخت هسته‌ای برای رآکتور تحقیقاتی تهران و انتقال ضایعات و زباله‌های هسته‌ای از ایران به خارج از کشور را تمدید نمی‌کند. طبق اعلام واشنگتن، این تحریم‌ها در دوره زمانی 60 روزه باز خواهد گشت و کشورها و شرکت‌های فعال در این پروژه‌ها فرصت خواهند داشت تا به همکاری خود با ایران پایان دهند. اگر چه این عدم تمدید در خصوص نیروگاه اتمی بوشهر 30 روز بیشتر و به مدت سه ماه پابرجا خواهد بود. اما واشنگتن با هدف دستیابی به چه هدف و یا اهدافی دست به عدم تمدید معافیت های تحریمی هسته ای ایران زده است؟ پاسخ این سوال موضوع گفت وگوی دیپلماسی ایرانی با پروفسور نادر انتصار، استاد ممتاز علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی است که در ادامه می خوانید:

مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا شامگاه چهارشنبه27 می/ 7 خرداد در یک پیام توئیتری نوشت: امروز، من پایان معافیت تحریم‌ها برای [همکاری در] پروژه‌های مرتبط با برجام در ایران را که ظرف 60 روز اجرایی می‌شود، اعلام می‌کنم. این در حالی است که روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست ساعاتی پیش از موضع پمپئو در توئیترش در گزارشی اعلام کرده بود دولت «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا درصدد است معافیت‌های صادر شده برای همکاری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای با ایران را تمدید نکند. البته این پایان ماجرا نیست چرا که آمریکا در ادامه، دو تن از دانشمندان هسته‌ای ایران را به نام‌های مجید آقایی و امجد سازگار مورد تحریم قرار داد. اما ایالات متحده با چه هدف یا اهدافی دست به عدم تمدید معافیت های مربوط به همکاری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای با ایران را زده است؟

همانگونه که آقای کاظم غریب آبادی، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی، در نامه اخیرشان به مدیرکل آژانس نوشتند؛ اقدامات آمریکا در این مورد مغایر با مفاد مواد 2 و 3 اساسنامه آژانس، ماده 4 معاهده عدم اشاعه، قطعنامه های کنفرانس عمومی آژانس، برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت است. یعنی اقدام آمریکا قوانین بسیاری را نادیده گرفته و زیر پا گذاشته است. البته این کار دولت حاکم آمریکا را نباید در چهار چوب قوانین بین الملل تحلیل کرد چون زیر پا گذاشتن تعهدات بین المللی برای شخصی مانند مایک پمپئو عادی شده است. برای پومپئو و همفکران او آنچه مهم است قلدری و قانون جنگل است نه احترام به قوانین بین الملل. هدف اصلی ترامپ و پومپئو نابودی کامل برجام است و نادیده گرفتن معافیت‌های صادر شده برای همکاری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای با ایران قدمی در این راه است. آنها می خواهند که اگر یک دموکرات رئیس جمهور آینده آمریکا شود، بدن مرده برجام را تحویل بگیرد و اگر حتی او مایل باشد که به برجام برگردد، دیگر برجامی وجود نخواهد داشت که آمریکا بخواهد به آن برگردد.

ذیل اظهار تاسف سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس به همراه جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بیانیه‌ ای مشترک درباره تصمیم دولت آمریکا برای عدم تمدید معافیت‌های هسته‌ای ایران و نیز محکوم کردن این اقدام از جانب کرملین در سایه مواضع ماریا زاخاروا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه و همچنین «جائو لی جیان»، سخنگوی دستگاه سیاست خارجی چین که صراحتا عنوان کرد که به نظر می رسد لغو معافیت‌های توافق‌نامه هسته‌ای ایران از سوی آمریکا به روند بین‌المللی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و تلاش‌های جامعه بین‌المللی برای دفاع از برجام آسیب رسانده و این اقدام نشانگر یک‌جانبه‌گرایی و هژمونی این کشور است. آیا در سایه مجموعه مواضع مقامات اعضای 1+4 می توان این گونه استنباط کرد که برخی کشورها مانند چین، روسیه و انگلستان که در سایه همین معافیت های هسته ای با ایران همکاری های خود را در مقوله صنعت هسته ای با تهران ادامه داده اند، حاضر به نایدیده گرفتن این اقدام آمریکا و ادامه فعالیت های مشترک خود با ایران پس از پایان یافتن این معافیت ها در 60 روز آینده باشند؟ از نگاه شما آیا صرف اظهار تاسف و محکوم کردن این اقدام از جانب اروپایی ها، چین و روسیه ترسیم کننده آینده تعاملات هسته ای آنان با ایران خواهد بود؟  

کشورهای باقی مانده در برجام در بیانه صادر کردن و ابراز تأسف کردن مهارت خوبی دارند، چون بیانه صادر کردن و حرف زدن برای آنها خرجی ندارد. اگر این کشورها به طور جدی مخالف یکه تازیها و قانون شکنیهای آمریکا هستند، باید در عمل کار کنند و نه فقط به بیانه صادر کردن بسنده کنند. اعضای 1+4 تا کنون یا نتوانسته اند و یا نخواسته اند جلوی آمریکا بایستند. این نوع رفتار  یک دلیل خیلی ساده ای دارد. این کشورها روابط خود با آمریکا را بسیار مهمتر از روابط خود با ایران می دانند و حجم رابطه تجاری این کشورها با آمریکا قابل مقایسه با ایران نیست. حتی در مورد چین و روسیه هم ما نباید انتظار داشته باشیم که این دو کشور رابطه خود با آمریکا را فدای رابطه با ایران بکنند و ما نباید شعارها و اعلامیه های آنها را با عملکردشان اشتباه بگیریم. به عنوان مثال نه چین و نه روسیه هیچ یک از قعطنامه های شورای امنیت را که در این سالهای اخیر بر ضد ایران تصویب شده بود وتو نکردند و با آمریکا همکاری کردند برای اینکه منافع خودشان را در همکاری با آمریکا دیدند.

دونالد ترامپ با شرایط نامساعد کنونی داخلی قطعا به برگ برنده هایی مانند مذاکره با ایران بیش از پیش نیازمند است. چرا در این شرایط، هم با تلاش برای تمدید تحریم های تسلیحاتی و هم با عدم تمدید معافیت های تحریمی همکاری های صلح آمیز هسته ای با ایران، شرایط را به یک نقطه بی بازگشت می رساند؟ کما این که برایان هوک، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران در مصاحبه 9 می/ 20 اردیبهشت با CNN با اشاره به اظهارات برخی نامزدهای دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری برای بازگشت به برجام، مدعی شد که تا انتخابات آمریکا چیز زیادی از این توافق باقی نخواهد ماند که کسی مانند جو بایدن بخواهد به آن بازگردد؟

بله اگر ترامپ بتواند ایران را مجبور به مذاکره کند و به خصوص اگر بتواند ایران را مجبور به تسلیم در مقابل اکثر خواسته های آمریکا بکند، به برگ برنده ای برای دوباره انتخاب شدن دست خواهد یافت. ولی اگر ترامپ به انجام مذاکره با ایران موفق نشود، همانطور که در جواب سؤال اول شما گفتم و برایان هوک هم در مصاحبه اش صراحتا اذعان کرد، هدف آمریکا نابودی کامل برجام و غیر ممکن کردنِ برگشت به آن توسط شخصی مثل جو بایدن خواهد بود. به طور خلاصه هدف ترامپ نابودی کامل برجام است، چه این کار از طریق مذاکره امکان پذیر باشد چه از طریق فشار و قانون شکنی. باید به یاد بیاوریم که یکی از اهداف ترامپ نابودی برجام بود. او از نابودی برجام به عنوان برگ برنده ای در دوباره انتخاب شدن خود استفاده خواهد کرد و خود را به عنوان مردی که که به حرفش عمل کرد به طرفدارانش نشان خواهد داد.

تا چه اندازه امکان پیچیده‌تر شدن و بغرنج تر شدن ابعاد پرونده هسته‌ای ایران وجود دارد. چرا که برخی معتقدند با عدم تمدید معافیت های تحریمی همکاری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای با ایران و به تبع آن امکان قطع و یا کاهش چشمگیر تداوم همکاری برخی کشورها به خصوص چینی ها و روس ها در زمینه فعالیت های صلح آمیز هسته ای با ایران، این احتمال وجود دارد که تهران به سمت اقدامات رادیکال تری مانند افزایش سطح غنی سازی بنا به رفع نیاز صنعت هسته ای خود کشیده شود کما این که بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی درباره کم و کیف همکاری های هسته ای ایران با کشورهای باقی مانده در برجام بعد از عدم تمدید معافیت های هسته ای صراحتا عنوان داشته است که سوخت هسته ای ایران در روسیه بدون هیچ مشکلی هر وقت نیاز باشد به کشور می آید و اگر سوخت موجود تمام شود، تهران قادر است در آینده بدون نیاز به کمک هیچ کشوری آن را تولید کند. البته این گزاره احتمالی زمانی تقویت می شود که جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ضمن محکوم کردن عدم تمدید معافیت‌های هسته‌ای برای کشورهای باقی‌مانده در برجام برای همکاری با ایران، عنوان داشت که اقدام آمریکا مبنی بر لغو این معافیت‌ها، بازرسی فعالیت‌های اتمی جمهوری اسلامی ایران را دشوارتر می‌کند؛ آیا این یک موضع تلویحی در خصوص امکان گرایش تهران به سمت انجام اقدامات رادیکال و انتحاری در حوزه فعالیت های هسته ای پس از پایان این معافیت های تحریمی نیست؟ آیا امکان دارد بعد از پایان این 60 روز موعود، تهران خود راسا بدون دخالت دادن دیگر کشورهای همراه، برای نشان دادن واکنش لازم نسبت به تصمیم آمریکا برای پایان دادن به سه معافیت در بر گیرنده سه پروژه‌ مهم هسته‌ای تحت برجام در کشور، یعنی پروژه بازطراحی نیروگاه هسته‌ای اراک و تبدیل آن از رآکتور آب سنگین به رآکتور آب سبک، تدارک سوخت هسته‌ای برای رآکتور تحقیقاتی تهران و انتقال ضایعات و زباله‌های هسته‌ای از ایران به خارج از کشور وارد عمل شود. اگر چه عدم تمدید معافیت های هسته ای برای نیروگاه بوشهر 90 روزه است؟

من نمیتوانم بگویم که عکس العمل ایران در کوتاه مدت و دراز مدت چه خواهد بود. تا امروز ایران محتاطانه در مقابل قانون شکنی های آمریکا و رفتار بسیار ضعیف اعضای 1+4 عمل کرده است. آنچه برای مقامات سطح بالا در ایران باید مهم باشد حفظ منافع ملی کشور است. اگر تصمیم گیرندگان در ایران به این نتیجه برسند که ماندن در برجام و یا حتی ماندن در پیمان عدم اشاعه هسته‌ای (NPT) در شرایطی که ایران از استفاده قانونی از این معاهده ها ممنوع شده است منافع کشور را به خطر می اندازد، باید تصمیم قاطعی بگیرد و بلوف نزند. یکی از بدترین کارها در سیاست بین الملل بلوف زدن تو خالی است.