1

دشواری های مسیر اصلاحات

مدتی است که نشانه های انشقاق در میان اصلاح طلبان کاملا مشهود است. ماجرا از اوایل اردیبهشت ماه شروع شد. جایی که عبدالواحد موسوی لاری نائب رئیس شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان طی نامه‌ای خطاب به محمدرضا عارف از سمت خود در این شورا استعفا کرد. هر چند موسوی لاری علت اصلی استعفای خود را کسالت و مشکلات جسمانی اعلام کرده، اما بخش پایانی استعفانامه او کمی درباره علل این استعفا ایجاد تشکیک کرد. آنجایی که موسوی لاری ضمن اشاره تلویحی به شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس یازدهم، از لزوم بازنگری در ساختار‌ها و سازوکار‌های اجماعی اصلاح طلبان و پررنگ شدن نقش احزاب و تشکل‌ها سخن گفت. پس از استعفای موسوی لاری بحث دامنه‌داری میان اصلاح‌طلبان شکل گرفت که آیا سازوکار رهبری اصلاحات و به ویژه شورای عالی سیاستگذاری، سازوکار مناسبی برای این جریان است یا باید در آن تغییراتی ایجاد کرد؟
منتقدان شورای عالی اصلاحات معتقدند “اصلاحات باید اصلاح شود و شورای عالی سیاستگذاری که از یک مقام ستادی به یک حزب تبدیل شده بود، بازسازی شود و ذیل احزاب قرار گیرد.”
این منتقدان دلیل شکست سنگین انتخاباتی اصلاح‌طلبان را عملکرد ضعیف شورا می‌دانند. متن استعفای موسوی لاری نیز در واقع این مطلب را القا می‌کرد که او نیز از منتقدان عملکرد شورایی است که خود نایب رئیس آن بوده است. البته این موضوع از سوی او به نوعی رد شد. محمدرضا عارف ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان را بر عهده دارد و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 او به نوعی موثرترین چهره در اتخاذ سیاست‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان بوده است. جدی‌ترین منتقد شورای عالی اصلاح‌طلبان حزب کارگزاران سازندگی است. حزب کارگزاران در سال‌های اخیر از هر فرصتی برای زیر سوال بردن عملکرد شورا استفاده کرده است از نکات جالب توجه این است که هیچ وقت نیز از شورای سیاستگذاری خارج نشده است. اظهارات کرباسچی در انتقاد از شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان و به ویژه محمد خاتمی با واکنش‌های زیادی روبه‌رو شد. عده‌ای معتقدندکه حزب کارگزاران در حال دور شدن از اکثریت اصلاح‌طلبان است و مایل است هر طور شده به ساختار قدرت نزدیک شود. اگر چه این حزب بعدا مجبور به عقب نشینی و حتی عذر خواهی شد، ولی نمی توان این وقایع را نشانه هایی از انشقاق در جریان اصلاحات ندانست. از همه مهمتر اینکه آیا با وجود چنین اختلافاتی این جریان سیاسی به این زودی ها می تواند به عرصه قدرت بازگردد یا اینکه نیازمند پوست اندازی و خانه تکانی زمان بری خواهد بود که شاید فرصت حضور موثر در انتخابات 1400 را نیز از آنها بگیرد. به همین بهانه، صبح امروز در گفتگویی اختصاصی با محمد علی گندمی، فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان کشور، مسئول انجمن اسلامی معلمان خراسان و همچنین رئیس خانه احزاب خراسان رضوی به بررسی دشواریهای پیش روی اصلاح طلبان پرداخته است.

انشقاق اصلاح‌طلبان و رویارویی با چهره‌ها

رئیس خانه احزاب خراسان رضوی درخصوص چند شاخه شدن احزاب اصلاح‌طلب گفت: دربطن اصلاح طلبان اختلاف نظرهمیشه وجود داشته است. به‌طورمثال، کارکردی که ما در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان داشته‌ایم، اختلاف دربین احزاب بزرگ یک امر طبیعی است. زیرا اگراین اختلاف نظرها وجود نداشته باشد تمامی احزاب یک حزب می‌شدند. از طرف دیگر، حضوراحزاب درشورای اصلاح‌طلبان به منظور به تفاهم رسیدن، بر سر حداقل ها صورت می‌گیرد. این حداقل‌ها حتی دراحزاب بزرگ جهانی نیزوجود دارد، اما آن‌ها به صورت قانون‌مند تحت عنوان فراکسیون‌های مختلف انجام می‌شود. ولی متاسفانه درایران احزاب ازریشه دچارمشکل هستند، به این دلیل که تحزب درآستانه مشروطه در کشورما ابتداازشرق وبعد ازغرب وارد ایران شد. و دوران بلوغ خودش را طی نکرد، ودرهمان آغازین روزهای خود به محاق رفت.
این فعال سیاسی افزود: اگر بخواهم خلاصه بگویم، دوران طلایی تحزب درایران، بعد ازانقلاب مشروطه تا سقوط مصدق بوده است. که احزاب بزرگ شکل می‌گیرند، دو اقدام اشتباه رضاشاه این بود که احزاب را کلا منحل و سپس روزنامه‌ها را تعطیل کرد. این یکه سازی و فرمایشی شدن پارلمان باعث شد تا درنهایت تنها بماند و زمان ترک قدرت مدافعی نداشته باشد، سپس جبهه‌های ملی اول، دوم و سوم یکی بعد از دیگری به وجود آمدند و در مدت کوتاهی تعطیل شدند. دردهه 40به دلیل بعضی از مسائل آزادی‌خواهان نتیجه گرفته بودند که بیشترعملیات‌ها به صورت زیرزمینی انجام شود و زمانی تیرخلاص زده شد که سال 53 شاه با صراحت درتلویزیون بیان کرد که مااحزاب تشکیل شده را منحل می‌کنیم و حزبی به نام رستاخیز را تشکیل می‌دهیم که آن حزب هم برای ایشان قیدی دربرنداشت. واین اتفاق زمینه‌ای بود برای قطع امید مردم و بسته شدن نطفه‌های انقلاب.
گندمی عنوان کرد: بعدازانقلاب هم تحزب با مشکل جدی مواجه شد، ازطرفی نظام ایدئولوژیک بود واز طرف دیگر طبق دو اصل 26 و 27 قانون اساسی که اختیارحضور در تشکل‌ها وانجمن‌های سیاسی شناخته شده، مشروط به اصول استقلال آزادی و موازین اسلامی است و همچنین تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها عملا تعطیل شدند یعنی به عبارتی اگرهم اجرا می‌شدند باید مطلوب دولت‌مردان می‌بود. لذا بعد از انقلاب دو حزب بزرگ جمهوری اسلامی که در مدت کوتاهی به محاق رفت و حزب مشارکت که در دوره ششم توانسته بود مجلس را در اختیار بگیرد به سرنوشتی نامعلوم دچارشد.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: درایران حزب بزرگی که بتواند افکار بخش قابل توجهی از جامعه را نمایندگی کند نداریم، دربین اصلاح‌طلبان هم احزاب زیادی هستند، در گذشته با حضورمدیر کل محترم وزارت کشور درمشهد جلسه‌ای داشتم که از من درخواست شد سخنرانی کنم. با صراحت گفتم “با عملکرد شما مخالف هستم، این افتخارنیست که 270 مجوز تشکیلات سیاسی تحت عناوین مختلف داده‌اید.” متاسفانه احزاب ازمسیر ورسالت خود خارج شده‌اند ومن امروز با صراحت درخانه احزاب می‌گویم که ما حزب بزرگ وکارآمد در کشور نداریم و اگرهم باشد پس از دیده شدن با موانع جدی مواجه می‌شوند.

شکست اصلاح‌طلبان و دوری از قدرت

رئیس خانه احزاب خراسان رضوی با اشاره به اینکه در رابطه با مسئله‌ای که هنوز به وقوع نپیوسته وآثار و شواهد جدی ازآن پدیدارنشده است نمی‌توان صحبت کرد، تصریح کرد: من امیدوار هستم حاکمیت حتما وضعیت کشور را به خوبی درک کند و تصمیمات جدی در خصوص انتخابات بگیرد زیرا مسئله انتخابات اول از نظر شرعی حق الناس است و از نظراجتماعی حق مردم است که درسرنوشت خود دخالت کنند، قانون اساسی هم با صراحت براین مطلب صحه گذاشته است. به خصوص اصل 9 که بر اساس آن نمی توان بر خلاف آزادی های مشروع مردم قانون گذاری کرد. اما اگر در برهمین پاشنه بچرخد ومحدودیت ایجاد شود، مانند گذشته جامعه دچار بحران شده ولطمه های زیادی می‌بیند.
وی اضافه کرد: دردوران طلایی اقتصادی کشورکه صدها میلیارد دلار درآمد نفتی داشته‌ایم وهر بشکه نفت را 147 دلار می‌فروختیم اما آن پول نه صرف زیرساخت‌ها شد و نه صرف مسائل اساسی، ومعلوم نشد که آن پول هنگفت به کجا رفت. من امیدوارهستم که این‌گونه مسائل دوباره تکرار نشود.
گندمی گفت: اگر وضعیت همین باشد، اصلاح‌طلبان رغبتی برای شرکت در انتخابات نخواهند داشت، لذا درهمین انتخابات هم شاهد بوده‌ایم که اصلاح‌طلبان اصیل شرکت نکرده و آن افرادی هم که آمدند با نه مردم مواجه شدند و پاسخ مساعدی به آن‌ها داده نشد و رای نیاوردند. ما دربدنه ازهمان ابتدا با هرفرد که صحبت می‌کردیم می‌گفتند که، با این وضعیت رد صلاحیت‌ها و شرایط حاکم، شایسته سالاری به محاق رفته است. و اگر نظام تصمیمات بزرگ و جدی نگیرد مطمئنا بخش بیشتری در انتخابات آینده شرکت نخواهند کرد و ما نباید خودمان را به تجاهل بزنیم واگر می‌خواهیم شایسته ترین افراد در راس امور قرار بگیرند واین شایسته‌ها ویژگی های لازم مانند تجربه، دانش، وسعت نظر، صداقت و از همه این‌ها مهم‌تر پاک‌دستی را برای اداره کشور دارا باشند، حتما باید تصمیمات درستی گرفته شود. این تصمیمات فعلی مشکلی ازمشکلات مملکت حل نخواهد کرد.

پوست اندازی اصلاح‌طلبان

رئیس خانه احزاب خراسان رضوی اذعان داشت: اصلاح‌طلبان به یک پوست اندازی نیاز دارند و باید به طور دقیق تر به خودمان بپردازیم، مهلتی تعریف کنیم وبرنامه‌ریزی کنیم. من معتقد هستم بسیاری از تشکل‌هایی که خود را اصلاح طلب معرفی می‌کنند در برنامه‌هایشان چیزی به عنوان اصلاح‌طلبی دیده نمی‌شود، اصلاح‌طلبان باید به مشکلات مملکت با شجاعت بپردازند و نگاهی به پست ها و موقعیت ها نداشته باشند، و اجازه دهند آقایان هرکاری را که می‌خواهند انجام دهند، اگر نیاز به همکاری بود همکاری می‌کنیم، برای اداره مملکت باید اصلاح‌طلبان با اندیشه ناب اصلاح‌طلبی بیایند و میدان داری کنند.