1

تامین کسری بودجه از بازار

سارا ایزدخواه

براساس داده‌های ارائه شده از سوی یک نهاد پژوهشی، بدهی دولت در پایان شهریور ماه سال گذشته به 500 هزار میلیارد تومان رسیده، همچنین بدهی شرکت‌های دولتی تا نیمه سال 98 حدود 525 هزار میلیارد تومان بوده است. از سویی دیگر آقای روحانی اخیرا در گفت‌وگو با عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی تأکید بر تأمین کسری بودجه سال جاری از نقدینگی بازار به جای استقراض از بانک مرکزی کرده است. برای بررسی بهتر وضعیت نظام اقتصادی کشور و پیامدهای مثبت یا منفی که می‌تواند تأمین کسری بودجه از نقدینگی بازار به همراه داشته باشد با علی چشمی، استاد گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد گفت‌وگو کردیم.

*به نظر شما بدهی 1000 میلیارد تومانی دولت می‌تواند چه فشاری را به بازار و اقتصاد جامعه وارد کند و چه پیامدهایی به همراه داشته باشد؟

هنگامی که دولت‌ها با کسری بودجه روبه‌رو می‌شوند این کسری بودجه به بدهی تبدیل می‌شود؛ بنابراین دولت‌ها برای رفع بدهی‌های خود دو راهکار دارند راهکار نخست این که مجبور می‌شوند با انجام اقداماتی چون فروش اوراق قرضه منابع مالی مورد نیاز خود را از بازار استقراض کنند و راهکار دوم اینکه این استقراض را از بانک‌ها داشته باشند. درواقع مهم این است که این بدهی‌ها تبدیل به افزایش پایه پولی نشود و نقدینگی ایجاد کند؛ چراکه منجر به ایجاد تورم در جامعه می‌شود.

استقراض دولت برای رفع بدهی‌ها باید صرف پروژه‌های عمرانی شود

معیار مهم دیگر در رابطه با بدهی‌های دولت این است که بدهی‌ها، هزینه‌های مالی زیادی به دولت تحمیل نکند؛ به عبارت دیگر بهره آن‌ها زیاد نباشد، معیار سوم بدهی‌ها مبنی بر این است که اگر دولت، بدهی بالا می‌آورد و با کسری بودجه روبه‌رو می‌شود استقراضی که برای تأمین این بدهی‌ها دارد ‌باید صرف پروژه‌های عمرانی شود.

*چرا شرکت‌های دولتی با حجم زیادی از بدهی‌ها روبه‌رو هستند و این بدهی‌ها ناشی از چه سیاست‌هایی به وجود آمده است؟

شرکت‌های دولتی عمدتا ناکارآمد هستند، داخل این شرکت‌ها فساد رخ می‌دهد، مازاد نیروی انسانی دارند، فاقد مدیران کارآمد هستند. درواقع شرکت‌های دولتی چون چاله‌ها یا سیاه‌چاله‌های مالی عمل می‌کنند و معمولا بدهی‌های آن‌ها از نوع بدهکاری به بانک‌های دولتی و غیردولتی است. گفتنی است که این شرکت‌ها با عملکرد خود، موجب محدود شدن فضای استقراض برای بخش خصوصی می‌شوند.

*به نظر شما تأمین کسری بودجه از طریق نقدینگی بازار می‌تواند چه میزان نتایج مثبت به همراه داشته باشد و چه فشارهایی را بر بازار تحمیل می‌کند؟

باید به این نکته توجه داشت همین که رئیس‌جمهور پس از هفت سال به این نتیجه رسیدند تا برای تأمین کسری بودجه به جای استقراض از بانک مرکزی از نقدینگی موجود در بازار استفاده شود یک گام رو به جلو محسوب می‌شود. شاید در گذشته دانش لازم برای سیاست‌گذاری پولی مدرن وجود نداشته، اما بهرحال آقای همتی –رئیس کل بانک مرکزی- دانش لازم را در این زمینه داراست.

نکته مهم این است که نقدینگی موجود در جامعه برای تأمین کسری بودجه چگونه استفاده شود. در دیگر کشورها خزانه دولت، اوراق قرضه را به شکل‌های گوناگون و به صورت اوراق کوتاه‌مدت سه ماهه، شش ماهه، یک ساله و… منتشر می‌کند. درواقع مسیر تأمین مالی کسری بودجه، انتشار همین اوراق قرضه است و فعالان اقتصادی، خانوارها و بنگاه‌ها این اوراق را خریداری می‌کنند.

انتشار اوراق قرضه؛ عاملی برای کنترل تورم

گفتنی است بانک مرکزی در این شرایط نقش مهمی ایفا می‌کند و با انتشار این اوراق می‌تواند نقدینگی موجود در جامعه را کاهش دهد؛ بنابراین بانک مرکزی از طریق دادن اعتبار به بانک‌ها به‌صورت غیرمستقیم به تأمین مالی کسری بودجه دولت کمک می‌کند. با این اقدام نرخ بهره پایین می‌آید و زمانی که نرخ بهره کاهش یابد نرخ تورم نیز کنترل می‌شود.

*از نظر شما آیا آزاد کردن سهام عدالت و رونق بازار بورس در راستای تأمین کسری بودجه دولت است؟

سهام عدالت و آزاد کردن این سهام، ارتباط چندانی با کسری بودجه دولت ندارد، اما بحث رونق بورس با کسری بودجه دولت مرتبط است. درواقع تنها راه تأمین کسری بودجه در کشورهای پیشرفته انتشار اوراق قرضه است، حال آنکه افزون بر آن در ایران فروش سهام شرکت‌های دولتی نیز پیگیری می‎شود. این اقدام به شکل‌های گوناگون صورت می‌گیرد، درواقع منابع مالی از طریق فروش سهام به‌صورت نقدی به خزانه دولت واریز می‌شود.

واگذاری سهام شرکت‌های دولتی تا سقف 60 هزار میلیارد تومان

نکته اینجاست که فروش سهام شرکت‌های دولتی در سه سال اخیر حدود 4 هزار میلیارد تومان برای خزانه دولت منابع مالی به همراه داشت. درواقع بدهی‌های دولت به سازمان‌هایی چون تأمین اجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری و… از محل فروش سهام این شرکت‌ها تأمین می‌شود. برآورد دولت برای تأمین مالی مورد نیاز خزانه در سال جاری با استفاده از صندوق‌های سرمایه‌گذاری قابل معامله تا سقف 60 هزار میلیارد تومان بوده است. درواقع پیش‌بینی اولیه دولت این بود که 15 هزار میلیارد تومان از طریق واگذاری سهام شرکت‌های دولتی جذب نقدینگی داشته باشد که تنها 6 هزار میلیارد تومان آن محقق شد.

*بریم سراغ بازار بورس و افرادی که با سرمایه‌های خرد در این بازار فعال هستند، به نظر شما از بین رفتن حباب بازار بورس چه تبعاتی را برای افرادی که با سرمایه اندکی وارد این بازار شده‌اند به همراه دارد؟

بازار بورس ما چون دیگر اجزای اقتصاد کشور کاملا در اختیار نهادها و شرکت‌های دولتی و شبه دولتی است؛ نهادهایی چون وزارت صنعت، سازمان تأمین اجتماعی، بنیادها و … درواقع این‌ نهادها نقش بسزایی در بازار بورس ایفا می‌کنند؛ بنابراین توانایی دارند تا بورس را به هر سمتی ببرند و منافع خود را تأمین کنند.

اشتباه سهام‌داران خرد، خرید سهام با بالاترین قیمت است

زمانی که قیمت‌های بازار سهام بالا می‌رود افرادی که در شرایط سود قرار دارند و دارایی‌شان چند برابر شده، سهامشان را به فروش می‌گذارند؛ چراکه خاصیت بورس همین است. اما اشتباهی که سهام‌داران خرد در این شرایط می‌کنند این است که سهم را در بالاترین قیمت تاریخ خود می‌خرند؛ بنابراین زمانی که قیمت‌ سهم کاهش ‌یابد دچار زیان‌های بسیار بزرگی می‌شوند. این نگرانی در مورد سهام‌داران خرد وجود دارد که دچار خسارت‌های مالی بسیار بزرگ شوند.

*مطرح شده که برای تأمین کسری بودجه بهتر است که دولت، منابع خود را از بازارهای غیرمولد تأمین کند، آیا این امر تحقق‌پذیر است؟

زمانی که موضوع کسری بودجه در کشور مطرح می‌شود همه سراغ تأمین منابع برای رفع این کسری می‌روند، اما به این مسأله که این منابع صرف چه اموری می‌شود و مخارج‌های دولتی به چه صورت است توجه کمی دارند. در زمان کسری بودجه بهتر است که مخارج و به ویژه مخارجی که به تولید، کمکی نمی‌کند حذف شود. درواقع این ادبیات در جامعه ما جا افتاده که دولت همچون یک هیولا در تلاش است تا منابع مورد نیاز خود را تأمین کند و در چاه بوروکراسی ناکارآمدش بریزد.

بسیاری از بودجه‌های هزینه شده در کشور، کارآیی لازم را ندارد

بسیاری از بودجه‌هایی که در ایران هزینه می‌شود کارآیی لازم را ندارد. به نظر من دولت بایستی در شرایط فعلی به سمت کاهش مخارج خود حرکت کند. نکته دیگر در این زمینه، بحث درآمد اتفاقی است. در کشورهای پیشرفته مالیات بر مجموع درآمد وجود دارد و از عایدی‌های سرمایه نیز مالیات دریافت می‌شود، اما متأسفانه مبانی چنین کاری در ایران وجود ندارد. از سویی دیگر عایدی‌های سرمایه در ایران نوسان بسیاری دارند و نوعی عامل بی‌ثبات‌کننده محسوب می‌شود.

*یکی از راهکارهایی که برخی اقتصادان‌ها چون آقای راغفر برای تأمین کسری بودجه دولت ارائه می‌دهند اصلاح نظام مالیاتی کشور است. به نظر شما دولت این امکان را دارد که در طول یک سال بتواند نظام مالیاتی کشور را که مشکلات عدیده‌ای در طول دهه‌ها داشته، اصلاح کند؟

هنگامی که صحبت از نظام مالیاتی می‌شود بایستی دو بعد را مد نظر قرار دهیم؛ یکی بحث تأمین منابع برای دولت است و بعد دیگر فشارهای موجود بر کسب‌وکارها است. در کشورهای گوناگون سال‌ها بر بحث کسب‌وکارها  و مالیات کار شده، اما در ایران فعالان اقتصادی ما نرخ بالاتری از مالیات را پرداخت می‌کنند از طرف دیگر تعداد دفعات پرداخت مالیات آن‌ها زیاد است. همچنین مدت زمان زیادی را صرف می‌کنند تا مالیات‌هایشان پرداخت شود؛ بنابراین فشار مالیاتی بر صاحبان کسب‌و کار وارد می‌شود.

دریافت نرخ بالای مالیاتی برای تولیدکنندگان و کارگران منطقی نیست

گروه دیگری که در ایران مالیات پرداخت می‌کنند کارگران، کارکنان دولتی و غیردولتی هستند و فشار مالیاتی زیادی را متحمل می‌شوند؛ بنابراین یکی از بهترین راهکارها در این زمینه کاهش نرخ‌های مالیاتی است. منطقی نیست که برای تولیدکنندگان و کارگران نرخ‌های مالیاتی بالایی را لحاظ کنیم. نکته دیگری که باید بدان توجه داشت بحث مالیات بر ثروت است. بایستی مالیات بر ثروت را افزایش داد که این مسأله نیازمند اصلاحات بسیاری است.