دامنه های جنوبی مشهد ثبت میراث طبیعی ملی شود
دکتر محمد رحیم رهنما
استاد برنامه ریزی شهری دانشگاه فردوسی مشهد
پس از دوماه قرنطینه و رعایت شرایط بهداشتی ، جمعه 12 ماه 1399 سری به دامنه های جنوبی مشهد زدم ، واقعا از اینکه امسال بهار در نیم کره شمالی اینگونه توسط اپیدمی کرونا تیره و تار شده ، ناراحت هستیم . از طرف دیگر لطافت طبیعت و زیبایی منحصر به فرد منظره های سرسبز دامنه های جنوبی مشهد در فصل بهار امیدبخش بود و این ندا را می داد که این غم نیز خواهد گذشت ، منتهی با خردمندی و خلاقیت.
یک مسئله مهم که بیشتر نگرانیم را از گذشته تا به حال تائید می کرد، مرور مداخله زمانی در این دامنه های ارزشمند جنوبی مشهد در قالبهای مختلف اعم از احداث بزرگراه کمربندی و تصاحب کوهها و دامنهها توسط نهادهای قدرتمند سیاسی ـ مذهبی و مالی و نظامی و اداری وبخش خصوصی وابسته و رانت خوار بود که منافع خویش را در تملک اراضی موات (فاقد سابقه کشت و کار و بهره بردار ی ) و به قولی انفال می بینند. در واقع کوه خواری اصطلاح قشنگی بود که توسط مقام معظم رهبری برای از بین بردن این فضاهای ضروری برای تنفس شهر مشهد بکار رفته است.
تبدل کاربری اراضی به تجاری پس از تصرف
در برنامه ریزی شهری سابقه ندارد در این چنین منطقه محدودی این همه بلوار و بزرگراه و کمربندی و خیابان کشیده شود(کلانترِی، رضوی، پیروزی، فکوری، نماز و…). شاید با این همه سطح کاربری حمل و نقل باید حداقل بیش از یک میلیون نفر جمعیت در این منطقه مستقر شود. کشیدن این شریانهای ارتباطی بر دامنه های شیبدار کوههای جنوب مشهد، همان طوری شواهد نشان داده در چند سال آینده جای برای آمدن و رفت و گشت و گذار شهروندان و زایران برای دمی آساییدن نخواهد گذاشت. چون بخش رانت خوار آن قدر قوی و بامکانیزم های اداری آشناست که به تدریج تپه ها و کوهها و دامنهها را تصاحب خواهد کرد، همان گونه که تپهها و کوههای انتهای چهار چشمه، انتهای کوهسنگی و … توسط آنها اشغال شده و تاسیسات شان را مستقر کرده اند که کسی حق ندارد آن اطراف پیدا شود و حتی کوه خواری جز ذات آن ها شده است و حریص تر از آن چیزی هستند که فکر می شود کرد. و به دنبال تبدیل آن به کاربری تجاری هستند.
آگاهی رانت خواران به ساختار اداری
به نظر می رسد بخش عمده ساختار اداری و رانتی که از راه کارهای قانونی آگاه است و پشت این قوانین و مقررات برای رسیدن به اهداف شخصی پنهان است، از کوه خواری دست برنخواهد داشت.
کشیدن این بزرگراهها و کمربند جنوبی هم به کوه خواری شدت خواهد بخشید هر چند از لحاظ اکولوژیکی و زیست محیطی مورد تایید نیست، مدیران شهری هم اقدامات نابخردانه و مخل توسعه پایدار محیط زیستی گذشتگان را تایید و ادامه آن را نشانه کارنامه موفق خویش می دانند، که بعید می دانم جامعه آگاه و شهروندان فهیم چنین اقداماتی را مشروعیت و مقبولیت ببخشند.
تاثیر اقدامات کنونی بر نسلهای آینده
آثار این اقدامات نه تنها بر نسل حاضر که نسلهای آینده را نیز متاثر می کند. بنابر این تنها فضایی که برای آرامش نسبی مردم مشهد باقی مانده که ساعاتی را از دود و دم و سروصدای شهر مشهد به ان پناه ببرند ، همین دامنه هاست. لذا پیشنهاد می نماییم با توجه به نظر مساعد مدیریت کلان کشور بر حفظ اراضی دامنه های جنوبی مشهد، این دامنه های سرسبز که ذخایر طبیعی و میراث مادی ـ طبیعی و ملی کشور هستند، با سرعت تمام در فهرست میراث طبیعی ملی ثبت شوند تا از گزند کوه خواران در امان باشند و دچار تغییر نشوند.
ضرورتهای ثبت در فهرست میراث طبیعی ملی
وجود این فضاهای طبیعی نه تنها برای گذران اوقات فراغت شهروندان بلکه در مباحث زیست محیطی و بویژه تغییرات اقلیمی برای شهری مثل مشهد که در منطقه نیمه خشک و با بحران اقلیمی مواجه است ضروری است. شاید از این بابت بحث ثبت این منطقه را در زمره آثار میراث طبیعی ملی مطرح کردم، چون تجربه حضور در میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی این حداقل امیدواری را برایم ایجاد می کند که می شود تا حدی با وجود فشارها ومحدودیتها مقاومت کرد واز تغییر کاربری اراضی به عناوین مختلف جلوگیری کرد.
مطالعات تحلیل تصاویر ماهواره ای از سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ و پیش بینی تغییرات آن تا سالهای ۲۰۳۰ نمایانگر تغییرات شدید در پیرامون شبکههای ارتباطی دامنههای جنوبی و به ویژه کمربند جنوبی است، کمربندی که مردم دوست داشتند به جایاش جاده سلامتی برای شهروندان ساخته می شد و از ماشینی شدن بیشتر منطقه جلو گیری می شد .
حتی می شد یک مسیر کم عرض تر عبور برای ماشین های فقط سنگین طراحی شود. در خیلی از کشورها به ویژه در شهر سئول کره جنوبی در دهه ۱۹۸۰ مسیر رودخانه ای را تغییر دادند و به جای آن اتوبانی ساختند ولی بعد از سالهای ۲۰۰۰ به این نتیجه رسیدند که همان رودخانه باید مجدد احیا شود و مسیر کمربندی را تخریب کردند. که در اینجا فرصت تشریح بحث مزایای آن نیست و خوانندگان را به کتاب برنامه ریزی شهر اکولوژیکاز انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد ارجاع می دهم.