تحولات عصر پسا کرونا
علی روغنگران
بحران کرونا هر چه به طول بیانجامد آثار وسیعتری بر نظم فعلی جهان بر جای خواهد گذاشت. به طور مثال تصور کنید، انگلستان که با همه بزرگی سیستم حمل و نقلش طبق آمار، روزانه تنها حدود 5 تا 6 نفر تلفات جادهای را داشته است و از یکی از قویترین سیستمهای درمانی نیز برخوردار است، حالا روزانه خبر حدود 800 تا 1000 قربانی کرونا را از رسانه رسمی خود اعلام میکند، که از جنگ جهانی به بعد بی سابقه است. بنگاههای عظیم خصوصی و دولتی تعطیل شده ومجبور به تزریق حدود 350 میلیارد پوند از منابع شده است، تامین مایحتاج بهداشتی و غذایی مردم، زیر فشار تقاضای عمومی با مشکل مواجه شده و خبر میرسد که حتی کادر درمان از امکانات محافظتی لازم برخوردار نیستند و البته درمانی هم برای کرونا نمیشناسند. مدارس و دانشگاهها و بسیاری از مراکز پژوهشی و مشاغل آزاد تعطیل شده، چرخه مصرف جز در حد ضروریات متوقف گردیده و برای نخستین بار صنعت توریسم و تفریحات و تبلیغات و مد و ورزش و موارد بسیار دیگر که از مهمترین بخشهای زندگی غربی است تعطیل شده، و از همه مهمتر امید و اعتماد به حکومت برای رفع خطر کرونا و دفاع از مردم در این شرایط به حداقل رسیده است به ویژه که شخص نخست وزیر و ولیعهد و وزیر بهداشت نیز خود بیمار شدهاند و این داستان از آمریکا تا ایتالیا و فرانسه و اسپانیا و بسیاری دیگر از کشورها تکرار شده است. یکی از این موارد کافی بود تا منجر به تحولات جدی شود چه رسد به چنین لیست بلند بالایی!
با این همه قضاوت درباره بسیاری از ابعاد تحولات آتی ناشی از کرونا هنوز زود هنگام است و تا حد زیادی بسته به طول دوران کرونا و یا نسلهای جهش یافته آن و میزان عجز بشر در برابر این پدیده دارد، که مثلا چند ماه یا چند سال به طول انجامد و تا چهاندازه حکومتها و نوع بشر را زمین گیر کند. تا همین جای کار هم تکانهای جهانی رخ داده است. اما سوال اساسی این است که این تغییرات تا چهاندازه عمیق بوده و آیا زیربناهای تمدن مدرن نیز به چالش کشیده شده و دچار تغییر خواهد شد؟ آیا در پایان این ماراتن و تونل تاریک، مثلا نظام جهانی نیز در حوزه اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی در سطح و ساختار و عمق متحول خواهد شد؟ و در عرصه تکنولوژیک برای مثال جهان مجازی با شتاب فوق العادهای رشد و وسعت پیدا خواهد کرد و هوش مصنوعی تاثیر و پیوستگی عمیقتری بر فضای واقعی خواهد داشت؟ و یا ابعاد معرفت شناختی و نوع جهان بینی حاکم بر تعاملات انسانی نیز تغییر عمدهای خواهد کرد؟
چنانچه از بسیاری تحولات تاریخی میدانیم اگر به دلیل تغییراتی محیطی مسیرهای پیشین به بن بست برسند و دیگر قابل تداوم و یا تکرار نباشند زمینه برای یافتن و باز شدن راههای جدید فراهم خواهد شد. اما از سوی دیگر این گونه نیست که همه تحولاتی که انقلاب گونه به نظر میرسند، ضرورتا بر شیوه تفکر جامعه جهانی و ابعاد معرفت شناختی تاثیر عمده و عمیقی بر جای بگذارند. در مواردی تحولات بنیادین داشتهایم و در مواردی صرفا سرعت و شتاب تحولات مادی و تکنولوژیک فزونی یافتهاند و تحولاتی در سطوح سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرده اند. چنان که از دیدگاه نهادگرایان تاریخی نظیر «داگلاس نورت» فهمیده میشود، از موضوعی به نام وابستگی به مسیر طی شده سخن میگویند، که مانع از تحولات بنیادی در تغییرات گسسته (در اثر شوکها و انقلابها) میشود. آنها مدعیاند تغییرات اساسی ماندگار از دل تحولات تدریجی و پیوسته معمولا حاصل میشود و خلاف این فرآیند، استثناست.
چه تحولات کرونایی از چنان عمق و وسعتی برخوردار شود که تا حد گسست از گذشته پیش برود و چه تدریجی بوده و در پیوست با گذشته بماند و چه چنانکه بیشتر به نظر میرسد تحولاتی بینابینی و آمیخته از تدریجی وآنی باشد، تغییرات بسیار مهمی است که از هم اکنون باید ابعاد آن را به دقت شناسایی و به آن فکر کرد، اما این تغییرات هر چه باشد، از منظر انسانی و اخلاقی، اگر در نظام خودخواهانه، پرمنیت، و سلطه جوییها و مناسبات قدرت طلبانه و ناعادلانه تغییری اساسی ایجاد نشود و در این خصوص همین راه کنونی تداوم یابد، چه بسا طوفان نوح (ع) هم که بشود، پس از مدتی انسانیت با همان چالشهای سابق مواجه خواهد بود. چنان که همین امروز با آن که جهان اذعان دارد و در کلام متفکران نیز دیده میشود که جز با همکاری تمام کشورها، امکان عبور کم هزینه از این بحران وجود ندارد و هیچ قدرتی به تنهایی نمیتواند مشکل پاندمی را حل کند، اما همچنان رقابتها و کارشکنیهای مخرب قدرتهای جهان ادامه دارد. علاوه، دست در جیب دیگران کردن و راهزنیهای قدرتهای جهانی و منطقهای به رسواترین شکل ممکن برای چند عدد ماسک، اصرار بر تحریم ملتهای مظلوم، رهاسازی پیرمردان و مبتلایان دارای بیماریهای زمینهای برای مرگ و غرور بی جا و توجیه پنهان کاریها و ناکارآمدی و کم انگاری قربانیان دهها هزار نفری در کشورهای مختلف توسط سیاستمداران و حلقههای وابسته به آنان، نادیده گرفتن فقرا و آسیب پذیران در بسیاری از جوامع با توجه به فشارهای روزافزون و اصرار بر شروع زودتر از موعد جریان اقتصادی بدون در نظر گرفتن مخاطرات سلامت نیروی کار تنها نمونه هایی از تغییر نیافتن نظامات اخلاقی در نزد قدرتمندان و مادی گرایان است. تا همین جا چین متهم به پنهانکاری و آمارهای گمراه کننده است و خدا میداند این آمار عجیب و احتمالا سیاسی تا چهاندازه در غافلگیری و ساده گیری جهان و ابتلای صدها هزار انسان و کشته شدن دهها هزار انسان اثر داشته است. بسیاری از دولتهای بزرگ وکوچک دیگر هم همچنان متهم به پنهانکاری، دستکاری آمار و سهل انگاری و اولویت دادن اقتصاد یا سیاست و یا هر دو به کرامت و جان انسانها هستند. آنها ماهها وقت داشتند اما اقدام موثری در پیشگیری به انجام نرساندند. در همین غوغا، زرادخانههای هستهای و نقشههای جنگ طلبانه و جاه طلبیهای سیاسی هم که در جای خود است. کاهش تعدی به محیط زیست هم فعلا ناشی از تغییر رویکرد نیست که ناشی از اجبار موقتی است و گرچه آگاهی هایی در این دوران فزونی یافته، اما باید دید عملا در آینده چه پیش میآید. به یاد داریم که سالهای دور که هنوز فیلم برداری دیجیتال اختراع نشده بود، فراوان پیش میآمد که در سینما حین پخش فیلم، ناگهان حلقه فیلم پاره میشد و پخش فیلم قطع میشد. چند دقیقه بعد فیلم را رفو میکردند و پخش همان فیلم از سر گرفته میشد. می توان گفت زلزله کرونا با همه پیامدها و آثار جهانی اش، گرچه موجب وقفه مهم، اما هنوز موجب گسست آنچنان معنی دار بسیاری از روندها نشده است والبته بسته به آن که دوران کرونا چه مدت به طول بیانجامد، زمان بیشتری و شاید سالها باید بگذرد تا پیامدهای عمیقتر تکانه کرونا، بهتر خود را نشان داده و تحلیل شود. در پی این دوران قطعا جهان جدید برای اداره بحرانهای فراگیر و مبارزه با پاندمیها و پدیدهها و حوادثی از این نوع، راههای همکاری بهتر و موثرتری را خواهد یافت، اما دلخوش داشتن به تحولات بنیادی و ماندگار مثبت در حوزه انسانی و اخلاقی زمانی ممکن است که روشهای شناختی و بنیانهای معرفتی تغییر کند و ارادهای جدی و عمیق برای زیست انسانیتر در ابعاد وسیع و همگانی شکل گرفته باشد. از این روی پیامدهای ماهوی وقفهها و تکانههای کرونایی، در بخش مهمی تابع تعاملات و اندیشه و رویکرد آحاد بشریت به ویژه متفکران و دانشمندان و قدرتها و رهبران و ملت هایی است که آن را در آینده به دست میگیرند. به یاد بیاوریم، در نمونههای معاصر، انقلاب صنعتی که از بزرگترین تحولات تاریخ جهان است در کنار پیامدهای تاریخی و مثبت حیرت انگیزش، چگونه توسعه استعمار غرب در آفریقا و آسیا و بهرهکشی از کارگران در مهد همین انقلابها را نیز به همراه داشت. یا دو جنگ جهانی که ناشی از توسعه طلبیها بود و علیرغم خسارتهای گسترده، نظم نوینی را با شعار دموکراسی و امنیت و حقوق مساوی ملتها پایه گذاشت اما کماکان یکی از مهمترین خروجیهای آن رویکردهای استثماری قدرتها و نابرابری جهانی است. این روزها دست هایی به سوی آسمان دراز شده و تلاشهای انسانی وسیعی در سراسر جهان در حال شکل گیری است و پزشکان و دانشمندانی شبانه روز میکوشند تا راهی برای نجات بشر از این رخداد کرونا پیدا کنند و دانشمندان و مدیرانی دیگر میکوشند تا زندگی را برای نوع بشر آسان سازند و آلام نیازمندان را بکاهند، و خلوتهای بی سابقهای نیز برای فکر کردن و زیستن انسانی ایجاد شده است، و خانوادهها پس از سالها خود را بازیافته اند، و جلوههای ویژه معنوی و اخلاقی فوران میکند، اما این که این گونه تحولات کرونایی تا چهاندازه میتواند نهادینه شده و منجر به تغییر ماهوی و بنیادی مثبت و قابل پیشبینی شود به شدت تابع نظریه پردازی فعالانه و تامل مسئولانه امروز و آینده اصحاب علم و اندیشه و نیز نحوه مواجهه و میزان دقیق و عمیق شدن سیاستمداران و دولتمردان و توجه و هوشیاری جوامع انسانی است که در حین و پس از عبور از این بحران و تکانههای آن، برای آینده بشریت درس گرفته و شیفت یا تحول گفتمانی ایجاد میکنند و باید دید جهت آن چیست و تا چهاندازه تاثیر مثبت و پایداری بر زندگانی و تفکرنوع انسان بر جای خواهد گذاشت. به یاد بیاوریم در نمونه تاریخ اسلام، با همه تکانههای عظیم و مبارک و نورانی عصر بعثت و تحول بی نظیر جامعه آن روز، چگونه پس از رحلت وجود گرامی پیامبر اسلام (ص) ، متاسفانه در بخشهای مهمی از جامعه اسلامی بازگشت به سنتهای جاهلیت روی داد و همان سنتهای سابق احیاء و تداوم یافت. تحولات جهان پسا کرونا هر چه باشد و اگر با طولانی شدن دوران فعلی، دگرگونیهای عظیم اقتصادی و بازار کار و تکنولوژیک به ویژه توسعه حیرت انگیز جهان مجازی و فروپاشیها وخیزش ها و شورشها و نوسازیهای سیاسی و اجتماعی و جغرافیایی بزرگ هم در نقاطی مهمی از جهان از غرب وشرق عالم روی دهد، علم پادشاهی کند و علوم سلامت و تغذیه و آموزش و فرهنگ مصرف دچار انقلاب شوند و انتخاباتها و کنگرهها و روابط فردی و دولت – ملت، مناسبات بین الملل در شئون مختلف و جنگها متحول شوند، نظامات اجتماعی و سبک زندگی جدیدی سر برآورد، اما معلوم نیست تا چهاندازه این تحولات در بستر و زمینه اخلاق و کرامت انسان قرار بگیرد. در هر جای جهان اگر دنبال زیست انسانیتر و اخلاقیتری برای جوامع بشری هستیم، بسیار مراقبت میخواهد که تحولات دوران کرونا و پس از کرونا، از نظر محتوای زندگانی بشر و رویکردهای فکری بشر و نیک و بد بشر، همان داستان پاره شدن فیلم سینما نباشد، که پس از وقفهای از سر گرفته میشد و هوشیاری و مساعی فکری بسیار میطلبد که نظیر برخی فرصتها و تحولات بزرگ پیشین به انحراف کشیده نشود. فعلاسرعت و شتاب تحولات در عرصههای دیگر نظیر آنچه یاد شد به شدت فزونی یافته است، اما هنوز مجموعا تغییر روند عمیق و وسیعی در نگاه معرفتی و اخلاقی احساس نمیشود. از این روی وظیفه سنگینی بر دوش مکاتب موحد، آزادیخواه، عدالت طلب و اخلاقی عالم و متفکران و دانشمندان و مومنان و اخلاق گرایان و انسان دوستان و… سنگینی میکند تا همچنان نگران کرامت انسانی باشند و از همین حالا فکری برای درون مایههای اخلاقی و معنوی دوران آتی و ماندگاری و غلبه رویکردهای انسانی و عدالتخواهانه بکنند و الا این فرصت نیز از دست رفته و بخش بزرگی از تحولات در خدمت آرامش اخلاقی و عمق معنوی انسان نخواهد بود و بخشی دیگر هم تا حد زیادی مصادره قدرتمندان خواهد شد و جهان در سطوح ملی و بین المللی شاهد رکودها، گرفتاری ها، آشفتگی ها، رقابت ها، سلطه جویی ها، و حتی به دلیل کاهش منابع چه بسا با احتمال خشونت هایی در شرایط یا نظم جدید روبرو خواهد شد.