برقراری توازن در روابط عراق با ایران و آمریکا
علی روغنگران
سرانجام پس از کش و قوسهای متعدد درون گروهی و برون گروهی در رابطه با گزینه نهایی احراز پست نخست وزیری عراق، در پی انصراف عدنان الزرفی از تشکیل دولت، برهم صالح، رئیس جمهور عراق، مصطفی کاظمی را مامور تشکیل کابینه کرد، اقدامی که از حمایت بی سابقه تقریبا تمام نیروهای سیاسی عراق برخوردار بود. کاظمی از معدود شخصیتهای عراق بود که با همه طرفهای داخلی و خارجی همکاری و رابطه نسبتا خوبی داشته است. از این رو، او برخلاف سلفش عادل عبدالمهدی، توانایی بیشتری برای تنش زدایی و حتی وساطت میان ایران و آمریکا دارد. تا قبل از روز پنج شنبه، یعنی روز ماموریت یافتن کاظمی برای تشکیل دولت، با وجود تکرار اسم وی به عنوان گزینه نخست وزیری در رسانه ها، بسیاری حتی چهره او را هم نمیشناختند. زیرا کاظمی در سالهای اخیر که رئیس دستگاه اطلاعات عراق بود، جز در موارد معدود، به ندرت در انظار عمومی ظاهر میشد. کاظمی، در گذشته نه چندان دور، روزنامه نگار بود، با این حال، تصاویر کمی از وی در رسانهها یافت میشد. روز پنج شنبه، اما، گمنامی خودخواسته کاظمی به پایان رسید و حالا او با تکیه بر کرسی مهمترین منصب اجرایی عراق، دیر یا زود به عنوان یکی از خبرسازترین چهرههای عراق ظاهر خواهد شد. کاظمی هنوز کابینه خود را معرفی نکرده است. او یک ماه مهلت دارد تا برنامه و وزرای کابینه خود را جهت اخذ رای اعتماد به پارلمان ارائه دهد. قطعا، انتخاب وزرا، کار آسانی نخواهد بود، اما حمایت قاطع همه گروههای سیاسی عراق، اعم از شیعه، سنی و کرد، شانس موفقیت کاظمی در تشکیل کابینه را بسیار بالا میبرد. بسیاری معتقدند که کاظمی، مرد مناسبی است که در زمان مناسب در مکان مناسب قرار گرفته است. چنانچه کاظمی در تشکیل کابینه موفق شود، چالشهای فوری گوناگونی خواهد داشت که شاید مهمترین آنها، مهار بیماری کرونا و مدیریت بحران اقتصادی است. همچنین، کاظمی در حالی نخست وزیر شد که عراق در میانه یک بحران سیاسی قرار دارد؛ حالا کاظمی باید مشخص کند که چه برنامهای برای رفع این بحران دارد؛ آیا دولت وی انتخابات زودهنگام برگزار خواهد کرد؟ یا اینکه ایده دولت انتقالی را کنار خواهد گذاشت؟
اما در کنار اینها، نخست وزیر عراق با چالش مهم دیگری مواجه است که با مسائل داخلی و روابط خارجی عراق تداخل دارد و آن برقراری نوعی توازن در روابط عراق با ایران و آمریکاست. نخست وزیران سابق، حداقل از دوره حیدر عبادی به بعد، همگی با این چالش با درجات متفاوت مواجه بودند. نزدیک شدن به هر کدام از این دو کشور، میتواند خشم و نارضایتی کشور دیگر را برانگیزد. از این رو، برخی نخست وزیران سابق، خصوصا عادل عبدالمهدی، تلاش کردند که در روابط عراق با این دو کشور توازن برقرار کنند. عبدالمهدی حتی در دورهای دنبال وساطت میان ایران و آمریکا بود. اما آمریکایی ها، او را در سطح یک واسطه مستقل نمیدیدند. به همین دلیل، عراق نتوانست به نحو موثری میان ایران و آمریکا میانجیگری کند. در برخی مواقع، عراق صرفا به عنوان پیام رسان، پیامهایی میان ایران و آمریکا رد و بدل کرد. ولی فراتر از این، نقشی ایفا نکرد. بعدها عراق میان ایران و عربستان نیز پیامهایی رد و بدل کرد که بعد از بحران سیاسی عراق، این نقش نیز در هالهای از ابهام قرار گرفت. اکنون با روی کار آمدن کاظمی، که روابط خوبی با آمریکا و ایران دارد، این پرسش مطرح شده که آیا او در برقراری توازن میان ایران و آمریکا موفق خواهد بود؟ گذشته از این، آیا کاظمی میتواند با استفاده از روابط خوب خود با همه طرف ها، میان تهران و واشنگتن در مواقع ضروری وساطت کند؟
قبل از پاسخ دادن به این پرسش ها، ابتدا باید به یکی از ویژگیهای برجسته کاظمی اشاره کرد و آن تبحر وی در فن مذاکره است. از میان همه ویژگیهای کاظمی که بعد از ملکف شدن، برجسته شده اند، روابط خوب وی با همه و همچنین توان مذاکراتی کاظمی، از همه بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. اسم کاظمی مدت هاست که به عنوان گزینه نخست وزیری مطرح است. اما او فقط زمانی از دایره بسته اطلاعاتی خارج شد که همه نیروهای سیاسی درباره لزوم موفقیت وی اجماع کرده بودند. او برخلاف محمد علاوی و عدنان الزرفی، عجله ای برای گرفتن پست نخست وزیری در بحبوحه شکاف های سیاسی نداشت. به همین دلیل، صبر کرد تا گروه های سیاسی نزد وی بیایند. در گرماگرم مبارزه با داعش در ژوئن 2016، کاظمی به ریاست دستگاه اطلاعات ملی عراق منصوب شد. او در این منصب مهم، با بسیاری از کشورها در قالب ائتلاف بین المللی ضدداعش ارتباط برقرار کرد. ایضا در همین منصب، آمریکاییها با شخصیت کاظمی آشنا شدند و ارتباط محکمی با او برقرار کردند. دیوید شنکر، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا، بعد از مکلف شدن کاظمی، درباره وی گفت: «در دستگاه اطلاعات ملی عراق، عملکرد خوبی داشت.»
عملکرد کاظمی در دستگاه اطلاعات و همچنین ارتباطات وی با نیروهای سیاسی که به مکلف شدن وی به تشکیل کابینه منجر شد، توان مذاکراتی کاظمی را نشان داد. از این رو، تابی داج، مدیر مطالعات در انستیتوی خاورمیانه در مدرسه اقتصاد لندن، کاظمی را «مذاکره کننده برجسته» توصیف کرد.
با توجه به اینکه تنشها میان آمریکا و برخی گروههای نزدیک به ایران بالا گرفته است، به احتمال زیاد کاظمی از توان مذاکراتی اش برای آرام کردن این تنش ها استفاده خواهد کرد و حتی ممکن است مانند اسلافش تلاش کند میان ایران و آمریکا وساطت کند. روابط خوبش با ایران و آمریکا میتواند در موفقیت چنین وساطتی نقش مهمی ایفا کند. این وساطت، اختیاری نیست بلکه اقتضای امنیت ملی عراق است. آمریکا، در اقدامی که نشان دهنده احتمال اوج گرفتن تنشها در عراق است، نیروهای خود را در عراق در چند پایگاه امن تجمیع کرده و در این پایگاه ها، تجهیزات پدافند موشکی نصب کرده است. همزمان، آمریکا تهدید کرده که برخی گروههای عراقی مانند «کتائب حزب الله» را نابود کند. آمریکا ادعا میکند این گروهها تحت حمایت ایران هستند و نیروهای آمریکایی در عراق را تهدید میکنند. دیوید شنکر به تازگی مدعی شده که تهدید ایران برای نیروهای آمریکا در عراق هنوز زیاد است. بنابراین، کاظمی برای مهار این تنش ها، ناگزیر از برقراری تماس با ایران و آمریکاست. در این میان باید به یک نکته توجه کرد؛ اکثر تحرکات دیپلماتیک مقامات عراق میان ایران و آمریکا، ناظر به کاهش تنشها در عراق است. لذا، حتی اگر کاظمی در آینده چنین تحرکاتی انجام دهد، احتمالا این تحرکات شامل موضوعاتی مانند پرونده هستهای و سایر مسائل نخواهد شد. بلکه به تنش زدایی در یک حوزه مشخص محدود خواهد بود. مگر اینکه کاظمی تماسهای خود را فراتر از عراق ببرد. امری که حداقل در کوتاه مدت امکان پذیر نیست. خصوصا که کاظمی بیشتر بر مسائل داخلی عراق تمرکز دارد و مسائل خارجی در اولویت دولت وی نیست. اما اینکه کاظمی تا چه اندازه در این تماسها موفق خواهد بود، پرسشی است که به این زودی نمیتوان به آن پاسخ داد. گذشته و سابقه کاظمی نشان میدهد که وی با نخست وزیران قبلی از نظر مهارتها و ارتباطات خارجی تفاوتهای چشمگیری دارد. چنانچه بخواهد با جدیت از این ارتباطات استفاده کند، ممکن است بتواند حداقل به آرام شدن تنشها کمک کند.