چالش اصلی هزاره سوم
مهناز اصغری
همیشه از دور همه چیز زیباتر به نظر میرسد و این نه به عنوان یک فرضیه، بلکه به عنوان یک نظریه میتواند تلقی شود. همه ما تاکنون با تصاویر مختلفی از شهر مشهد روبرو بودهایم که به چه زیبایی این کلانشهر را به تصویر کشیده و بیانگر این مطلب است که چقدر همه چیز در سر جای خود قرار دارد. خصوصا تصاویر شبانه شهری که به قدری خوشایند است که گاهی از خود میپرسیم که واقعا این تصاویر مربوط به همان مشهد غرق در دود و کلافگی است؟ اما وقتی در بطن شهر پرسه میزنیم، با محلاتی مواجه میشویم که با وجود همجواری با مناطق نسبتا خوب شهری در زیرمجموعه مناطق کم برخوردار قرار میگیرند و حتی باور آن برای ما سخت است که این اختلاف طبقاتی نظام فرهنگی و اقتصادی به چه شکلی توانسته است سایه بگستراند. موضوع بررسی ما، جدای از بحث همیشگی مناطق حاشیه شهر و کم برخوردار، محلاتی است که در داخل بافت شهری هستند اما امکانات محدود و زیرساختهای ناقص دارند و فرسودگی و ناکارآمدی آنها از دور نیز هویداست و عملا سکونتگاه غیررسمی شهری محسوب میشوند. به طور قطع زندگی سالم و با کیفیت شهری در این بافتها جریان ندارد و عدم توجه به آنها باعث عقب ماندن از مسیر توسعه پایدار شهری خواهد شد.
تغییر و تحول بافتهای شهری امری اجتنابناپذیر است و طبیعتا یکـی از ایـن تحـولات، ایجاد بافتهای فرسوده است که با گذشت زمان به یک معضل در اکثر شهرها تبدیل شده است. امروزه بافتهای فرسوده یکی از مشکلات عمده شهرها است که خود سرآغاز بسیاری از مشکلات شهری شده و زمینه ناپایداری را در بسیاری از شهرها فراهم آورده و از لحاظ ساختاری و عملکردی دچار کمبودهایی کرده اسـت. این محلات و مناطق آنگونه که باید نمیتوانند جوابگوی نیاز ساکنین خود باشند. شهر مشهد نیز به عنوان یک کلانشهر مذهبی با مشکلات زیادی در تمام عرصههای این حوزه مواجه است و طبیعتا برای این مهم باید چارهای اندیشید.
ساکنین بافتهای فرسوده با مشکلات متعـدد اقتصـادی و اجتمـاعی چـون نـاهمخوانی کالبـد و فعالیـت، وجـود عناصـر ناهمخوان شهری، کمبود سرانه برخی کاربریها مانند فضاهای فراغتی، فرهنگی و پارکینگ، فقدان سلسله مراتب مناسب در شبکه ارتباطی و عدم امکان نفوذپذیری به داخل بافت، تراکم و تمرکز جمعیـت و فعالیتهـا، افـول اقتصادی، افول کیفیتهای کالبدی و اجتماعی، کاهش ارزشهای محلهای و مسکونی، شـرایط نـامطلوب زیست محیطی، دشـواریهای دسترسـی و مشـکلات ترافیکـی و انحطـاط کیفیتهـای فرهنگـی و بصـری دست به گریبان هستند.
افزایش روند ساخت و ساز در سکونتگاههای غیررسمی
با صرف نظر از جزئیات گفتگوهایی که با مردم مناطق مختلف مشهد انجام دادیم، گزیدهای از مشکلات آنان را این چنین دریافت و استنتاج کردیم. غالبا این مساکن به صورت غیر اصولی و بدون نظارت نهادهای مرتبط و سازمان نظام مهندسی ساخته میشوند، بنابراین زیرساختهای اولیهای چون استحکامات بنایی در آنها رعایت و اعمال نشده است. مجوزهای مورد نیازی مانند پایان کار و … را نمیتوانند اخذ کنند و برای واحدهایی که به تازگی اقدام به ساخت آنها شده است، انشعابات مورد نیاز تعلق نمیگیرد. عرض معابر و خیابانها کم است و به دلیل کم بودن مساحت هر ملک و تعدد آنها در یک کوچه کم عرض، امکان دسترسی برای هر اقدامی با مشکل مواجه است. همچنین بسیاری از افراد در بلاتکلیفی طرح تخریب و بازسازی هستند و مطلب حائز اهمیت دیگر این است که غالبا این مناطق از نظر نیازهای فرهنگی و اجتماعی نیز کم برخوردار محسوب میشوند.
یقینا با این افزایش روند ساخت و ساز در حاشیه شهرها و مناطق کم برخوردار و بافت فرسوده، هر روز با تعداد بیشتری از سکونتگاه های غیررسمی مواجه هستیم. سکونتگاه های غیررسمی به دلیل ریزدانه بودن و فقدان استحکام در ردیف بافتهای فرسوده قرار میگیرند. سکونتگاه های غیررسمی به مناطقی گفته میشود که مهاجران روستایی و محرومان جامعه شهری را در خود جای داده و خارج از برنامهریزی رسمی و قانونی توسعه شهری به طور عمده بدون مجوز در درون یا خارج از محدوده قانونی شهرها به وجود آمدهاند. فقدان سند مالکیت رسمی و محرومیت از خدمات و زیرساختهای شهری از شاخصهای این مناطق است. شرایط حاکم بر این گونه نواحی در بروز ناهنجاریهای اجتماعی بسیار مساعد است. 42 درصد جمعیت کشورهای در حال توسعه در سکونتگاه های غیررسمی زندگی میکنند. بر اساس گزارش سازمان ملل سکونتگاه های غیررسمی(حاشیه نشینی) چالش اصلی هزاره سوم معرفی شدهاند، به طوری که در جهان از هر شش نفر یک نفر در سکونتگاه های غیررسمی زندگی میکند. گزارش صبح امروز در این زمینه را می خوانید.
ساختمانهایی که از ابتدا فرسوده هستند
به سراغ معاون شهرسازی و معماری شهرداری مشهد می روم، محمدرضا حسیننژاد، در رابطه با شناسایی بافتهای فرسوده در سطح شهر می گوید: واژه بافت فرسوده به محلهها و مناطقی اطلاق میشود که سه فاکتور معابر کم عرض و نفوذ ناپذیر، بناهای سست و فاقد استحکام و همچنین ویژگی ریزدانه بودن و کوچکی بناها را دارند. با این سه شاخصه، بافتهای فرسوده شناسایی شده و به کمیسیون ماده 5 محدوده بافتهای فرسوده رفته و به عنوان بافت فرسوده به تصویب می رسد و پس از تصویب، برای استفاده از قوانین بازآفرینی مثل وامها و تخفیف در پروانهها آمادگی پیدا میکنند. همچنین پس از شناسایی، نحوه برخورد با آنها متفاوت است و یکی از این روشها این است که بتوانیم یک سری تسهیلگری داشته باشیم و آنها با توجه به شرایطی که به لحاظ اجتماعی در آن منطقه حاکم است، در مباحث جامعهشناسی و مشارکت مردم در اجرای بافتهای فرسوده همکاری و فعالیت کنند و نهایتا طرحی ارائه دهند که برد برد باشد. یعنی هم ساکنین از آن استقبال کنند و هم سرمایهگذاران رضایت داشته باشند. در نهایت نیز این بافتها به لحاظ کاربردی پس از نوسازی به مشکلاتی که اشاره شد، برخورد نکنند و مسائل اجتماعی مثل اشتغال و امنیت تامین باشد و حتی کاربریهایی مثل فضای سبز، فضای آموزشی، بهداشتی که در آنجا کم هستند، تامین شود. همه این اقدامات نیازمند این است که این طرحها به نوعی در کمیسیون ماده 5 مطرح شود که از ظرفیت طرح استفاده شود و این تصمیمات اقتصادی شده و برد طرفین را به دنبال داشته باشد. کما اینکه از نظر من، ساختمانهای ساخته نشده هم فرسوده هستند. چون توان و استحکام کافی ندارند و باید از تسهیلگرها استفاده کنیم و دفاتر تسهیلگری، زمینه احیا بافتهای فرسوده را متناسب با نیازهای شهری به وجود بیاورند.
وی در ارتباط با سکونتگاه های غیررسمی در سطح کلانشهر مشهد تصریح می کند: از نظر من هشت پهنه و64 محله سکونتگاه غیررسمی در بافتهای فرسوده هستند اما به آنها کلمه بافت فرسوده اطلاق نمیشود و بیشتر به آنها سکونتگاه غیررسمی میگویند. مثل بافت فرسوده آبکوه، عامل و قلعه وکیلآباد که در حال حاضر در داخل شهر قرار گرفتند. همچنین حاشیه شهر هم به محض اینکه وارد محدوده میشود، جزو شهر و رسمی تلقی میشود و طبیعتا نیازمند احیا بافت است.
توان مدیریت شهری، توان حاکمیتی نیست
هم چنین محمدهادی مهدینیا، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر مشهد درباره وضعیت بافتهای فرسوده مشهد می گوید: ما در مشهد حدود 2200 هکتار بافت فرسوده داریم. بافت فرسوده و بافت ناکارآمد حاشیه شهر مباحثی هستند که در طرحهای جامع مصوب میشود و ممکن است آمار اصلی بیش از این هم باشد که اگر بیشتر شود، باید توسط مشاور تایید شود. اما در حال حاضر، ملاک ما همان میزانی است که مصوب و قانونی است. چیزی در حدود 4400 هکتار بافتهای مسئلهدار و ناکارآمد شهری که شامل بافتهای فرسوده، بافتهای خود رو، بافتهای ناهمگون و بافتهای روستایی که قبلا در حاشیه شهر به وجود آمده و بعد به شهر ملحق شده، هستند که در سند بازآفرینی شهری آنها به پنج گونه متفاوت تقسیم شدهاند.
رئیس کمیسیون شهرسازی در رابطه با سیاست به کار گرفته شده در جهت کنترل این بافتها تصریح می کند: در گذشته نحوه مواجه با این بافتها بیشتر صلبی بوده است، به این معنا که این بافتها را تخریب کرده و دوباره در آنها بازسازی انجام میدادیم. اما توان مدیریت شهری توان حاکمیتی نیست و حجم کار آنقدر زیاد است که در حال حاضر نه منابع مالی و نه منابع انسانی لازم موجود نیست و عملا این کار امکان پذیر نیست. جدای از این مطلب این کار باعث ایجاد نارضایتی عمومی میشود چرا که مردم در این بافتها زندگی میکنند و بنابراین تنها گزینه ما این میشود که با همکاری خود مردم بتوانیم مشکلات این بافتها را از طریق اقداماتی چون مقاوم سازی، بهسازی و باز زندهسازی کمتر کنیم و به مرور همانطور که این بافتها در طی مدت سی سال گذشته شکل گرفتهاند، ظرف مدت سی سال آینده تقویت و توانمندسازی شوند.
او در رابطه با چگونگی انجام این کار با کمک خود مردم اظهار می کند: یکی از راههای ممکن برای دستیای به این هدف این است که ما دفاتری را در این بافتها افتتاح و راهاندازی کنیم که کار تسهیلگری انجام دهند و حلقه واسطه بین عموم مردم و مدیریت شهری شوند. بر همین مبنا در حال حاضر 22 دفتر در این بافتها تشکیل شده و اینکار را انجام میدهند تا ببینند به چه شکلی میتوانند از ظرفیت خود مردم برای نوسازی و بازسازی و مقاوم سازی استفاده کنند، همچنین باید به این موضوع رسیدگی کنند که سرمایهگذاران چه کمکهایی در این زمینه میتوانند انجام دهند و یا اینکه شهرداری چه کمکهایی میتواند در زمینه تسهیل این فرایند داشته باشد. ما این موضوع را در دستور کار قرار دادهایم و سازمانی تحت عنوان سازمان بازآفرینی تشکیل شده که متولی این دفاتر است و در حال مذاکره با مردم هستند تا بتوانند اسنادی را تولید کنند که با کمک آنها وضعیت محلات را به سمت بهتر شدن پیش ببرند.
مهدینیا تصریح کرد: سازمان بازآفرینی مراحل خاص خود را دارد و به لحاظ قانونی باید اساسنامه مصوبه وزارت کشور را گرفته و کد بگیرد و این کارها در حال انجام است و بر همان مبنا ما تلاش کردیم هم اعتبارات سنوات سال 98 را بگیریم و هم در بودجه 99 اعتباراتی را برای بخشهای مختلف این سازمان قرار بدهیم تا سازمان بتواند از این طریق به اهدافی که برای آن تعیین شده برسد.
بازآفرینی زیرپوستی است و به چشم نمیآید
رئیس کمیسیون شهرسازی در رابطه با میزان اعتبار تخصیص یافته به این طرح گفت: عدد دقیق آن را به خاطر ندارم. اما عدد مناسبی است که به بخش دفاتر و بخشهای دیگر مثل مشوقهایی که به وسیله آن مردم را ترغیب به انجام بازسازی و بهسازی میکند، تعلق میگیرد. این مشوقها شامل کاهش رقم مبلغ پروانه است، همچنین مشوقهایی که ضوابط را تسهیل و یا مقرراتزدایی میکنند و مشوقهایی که به واسطه آنها مردم بتوانند راحتتر اسناد مالکیتی خود را بگیرند یا اسناد غیررسمی را به رسمی تبدیل شود نیز وجود دارد. سازمان این مشوقها را داشته و توانسته است مصوباتی را از شورا بگیرد که به مقرراتزدایی کمک کند و این بافتها راحتتر بتوانند به حیات شهری برگردند.
وی در ارتباط با روند کند شورا در انجام این پروژهها گفت: به نظر من در این زمینه هم شورا و هم شهرداری خیلی خوب عمل کرده اند. منتها جنس بازآفرینی از جنس پروژههای کلنگی و تخریب و بازسازی نیست که راحت به چشم بیاید و به طور مثال بگوییم 200 واحد را تخریب کردیم و چیزی جای آن ساختیم. جنس بازآفرینی از نوعی است که شرایط اجتماعی باید درک شود. در واقع نوعی حرکت زیرپوستی است و آرام پیش میرود اما به مرور به نتیجه می رسد. هیچ مجموعه دولتی توان انجام کار دو ساله را با عدد 4400 هکتاری که نیاز به بازآفزینی دارد، ندارد و تنها راه همین است که همانطور که این بافتها در طی سی سال شکل گرفتهاند، حداقل به مرور در یک پروژه ده ساله و آنهم با استفاده از ظرفیت خود مردم یعنی ظرفیت اجتماعی، ظرفیت شوراهای اجتماعی، محلات، مساجد و مردم توانمند شوند. مثلا ساکنین فاضلاب را در خیابان رها نکنند و خودشان بتوانند انشعاب فاضلاب را وصل کنند و یا دیگر ساختمان نامقاوم نسازند و بتوانند به سازمان نظام مهندسی مراجعه کرده و مهندس ناظر داشته باشند و ساختمان مهندسی شده بسازند. همچنین دیگر طبقات خلاف شبانه نسازند و در گرفتن پروانه رایگان توانمند باشند تا بتوانند ساختمان مقاوم ساخته و ساخت و سازها در محور خیابان اتفاق نیفتد و اینها در مرور زمان اتفاق میافتد.
مهدینیا در ارتباط با تسهیلات لازم در این زمینه می گوید: یکی از کارهای سازمان بازآفرینی هماهنگ کردن همه دستگاهها به جز شهرداری است. این هماهنگی در دستگاههای ذیربط دیگری مثل سازمان آب و فاضلاب، شرکت برق و گاز، مسکن و شهرسازی، استانداری، آموزش و پرورش و غیره است که در بافتهای فرسوده دخیل هستند. این هماهنگی ها از طریق ستاد بازآفرینی که متشکل از همه این سازمانها است صورت میگیرد تا مدیریت واحد شهری اتفاق بیفتد.
ازآفرینی شهری با تاکید بر ضرورت تسریع در بهسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد
در راستای کـاهش مشـکلات و معضالت بافتهای فرسوده شهری، موضوع ساماندهی از طریق رویکردهای متفاوتی چون بازسازی، باز زندهسازی، نوسازی، توسعه مجدد و در نهایت بازآفرینی مطرح شده است. در این بین بازآفرینی و همسـو بـودن آن بـا اصـول رویکـرد توسـعه پایـدار شهری و ایجاد زیرساخت مناسب میتواند گزینه ارجحتری باشد که بـا اسـتفاده از پتانسـیلها و ظرفیتهـای موجـود در بافتهای فرسوده و همکاری ساکنین و مسئولین ذیربط و ارائه خدمات و تسهیلات لازم از سوی آنها، میتوان از آن بهره گرفت. بازآفرینی شهری با تاکید بر ضرورت تسریع در بهسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد است که به طور یقین در این پروسه باید به حفظ فضاهاي کالبدي و تاريخي و همچنین بر تشابهات کالبد و ظاهر آنها نیز پرداخته شود.
سازمان بازآفرینی شهری شهرداری مشهد اواخر دی ماه سال گذشته تاسیس شد. هدف این سازمان بازآفرینی پایدار سکونتگاه های غیررسمی، بافت ناکارآمد میانی، محدوده تاریخی شهر، پهنههای شهری با پیشینه روستایی و پهنههای با کاربری ناسازگار شهری است.
مجتبی شاکریروش، مدیرعامل سازمان بازآفرینی شهری شهرداری مشهد می گوید: مشهد بعد از تهران رتبه دوم کشور را به لحاظ سهم از بافت فرسوده و ناکارآمد شهری دارد. اما در خود مشهد بافتهایی که از جنس سکونت گاههای غیررسمی هستند، چیزی در حدود 4200 هکتار از شهر مشهد است که حدودا 11 درصد سهم مساحت شهری مشهد را در برمیگیرد و در حدود 30 درصد جمعیت مشهد در این بافتها ساکن هستند که این به این معنا است که به لحاظ جغرافیایی، تراکم بالایی در این بافتها ساکن هستند.
وی در رابطه با تمهیدات اندیشیده شده در جهت کاهش میزان بافتهای فرسوده اظهار می کند: در این زمینه از دو وجه پیشگیری از ایجاد این بافتها و از بین بردن این میزان عمل میشود که چه در رابطه با پیشگیری و چه در رابطه با رفع آنها، ریشه در موضوعات مختلف دارد. برخی از این تمهیدات از جنس اجتماعی، برخی از جنس اقتصادی و برخی از جنس کالبدی هستند و اگر موضوع صرفا منوط به شهرداریها باشد و سایر ارکان و عوامل و نهادهای موثر در پیشگیری و کاهش میزان فعلی این بافتها را نادیده بگیریم، شهرداری اقداماتی در حوزه پیشگیری و تهیه طرحهای لازم در این محدودهها انجام میدهد و بر اساس طرحهای مصوبه از ساخت و سازهای غیرمجاز در محدودههای حاشیه شهر و حریم شهر که تحت کنترل شهرداری است، جلوگیری میکند. هرچند که به واسطه شرایط اجتماعی حاکم بر ساکنین این محدودهها، به هرحال ما همچنان واحدهای مسکونی که به صورت غیر مجاز ساخته میشوند را داریم اما به طور یقین میزان اقدامات پیشگیرانهای که شهرداری برای ساخت و سازها انجام میدهد، از نرخ رشد آنها بسیار کاهش میدهد.
شاکریروش ادامه می دهد: موضوع این است که ساخت واحدهای مسکونی در حاشیه شهر برای ساکنان کم درآمد که در این محدودهها واقع شدند، میتواند کمک کننده باشد و بعضا نه به طور کامل، ولی تا اندازهای موفق بوده است. اما سیاستهایی متناسب با الگوی سکونت و ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی ساکنین این محلهها برای تولید مسکن در مناطقی که دولت هم از آن حمایت میکند و در دستور کار شهرداری بوده و مورد توجه ارکان تصیمگیری در استانها قرار دارد، موجود است. همچنین باید شهرداری مشوقها و بستههای حمایتی و مساعدتی از جنس نوسازی و بهسازی که برای این بافتها طراحی کرده است و مراحل تصویب آنها در مراجع ذیصلاح شورای شهر در دست بررسی است، ارائه کند تا در سال آینده پس از تصویب شورای شهر به مردم عرضه شود و با مشارکت خود مردم بتوانیم این بافتها را بهسازی، نوسازی، اصلاح و احیا کنیم و به نوعی با یک حرکت خودجوش و اجتماعی به کاهش این بافتها کمک کنیم.
فعالیتهایی مبتنی بر کارآمدی دفاتر توسعه محلی
مدیرعامل سازمان بازآفرینی در رابطه با توانمندسازی و کاهش آسیبهای اجتماعی این بافتها نیز می گوید: هر چند که به طور ذاتی در حیطه وظایف شهرداری نیست اما شهرداری با بضاعت خودش و به صورت داوطلبانه به راهاندازی شبکههای کسب و کارهای خرد و خانگی در برخی از این محلات پرداخته و تلاش کرده است که حضور کارآفرینان را رقم بزند تا از این طریق به اقتصاد خانوارهای ساکن در این محلات کمک کند. با همکاری برخی نهادها مثل ستاد مبارزه با مواد مخدر و بهزیستی اقداماتی در خصوص کاهش آسیبهای اجتماعی در این محلات صورت گرفته است. همچنین با همکاری ارکان و اعضا خود نهادهای اجتماعی محلات بعضا دورههای آموزشی، جلسات توجیحی و مراسمات تجدید هویت محلات در مساجد و مراکز تجمع ساکنان محلات برگزار میشود.
وی می افزاید: پروژههای کوچک مقیاس اما اعتمادساز را هم به اتکا حضور دفاتر توسعه محله به انجام رساندیم که عمده این فعالیتها مبتنی بر فعالیت دفاتر توسعه محلی است. همچنین فعالیتهای اجتماعی را با خود ساکنین محلات هدف بازآفزینی و محلاتی که به عنوان بافتهای فرسوده و کم برخوردار به آنها اشاره کردیم، رقم میزنیم تا هم هویت اجتماعی و محلی آنها حفظ شود و هم در کنار آن افزایش مشارکت مردم را هم در ابعاد اجتماعی از جنس توانمندسازی و کاهش آسیبهای اجتماعی و هم در راستای بهسازی و احیای کالبدی و فیزیکی محلات داشته باشیم. تقریبا سال آینده سال ظهور و بروز بیشتری در این بحث است و تمام نکاتی که به آن اشاره کردم به همراهی نهادهای دیگری که در حوزه بازافرینی و حوزه رفع آسیبهای ناشی از گسترش بافتهای فرسوده ناکارآمد موثر هستند، پرداخته خواهد شد. ما نزدیک به 30 نهاد داریم که برخی از آنها با توجه به اینکه بزرگ مالکان شهر هستند و منابع و تسهیلات مختلفی را در اختیار دارند، میتوانند کمک بزرگی به حل این مشکل کنند.
شاکری روش ادامه می دهد: متاسفانه مشکلات گذشته مبتنی بر ناهماهنگی و عدم همافزایی بوده است و اگر همافزایی و همکاری بیشتری صورت گیرد و نهادها، بستههای حمایتی و مساعدتی و سیاستهای متفاوتی را نسبت به گذشته اتخاذ کنند و همچنین به صورت هماهنگ در بافت های فرسوده و کم برخوردار شهر عمل نمایند، یقینا سرعت کاهش میزان بافتها در حاشیه شهرها، به ویژه مشهد افزایش پیدا میکند. به طور کل شرایط و سیاستهای اقتصادی که دولت در رابطه با سایر شهرهای کوچکتر و روستاها در پی میگیرد، عامل مهم و موثری در این امر است.
وی با اشاره به نقش کوچ سایر افراد به حاشیه کلانشهرها بیان می کند: سهم قابل توجهی از ساکنین محلات فرسوده و به ویزه کم برخوردار شهری، افرادی هستند که از شهرهای کوچکتر، روستاها و نقاطی غیر از خود مشهد به آنجا رفته، مقیم این محلات شدند و به واسطه دسترسی به اشتغال، خدمات شهری و موضوعاتی از این قبیل به این مناطق مراجعت کردند. و این موضوع باعث شده است حاشیه شهرها افرایش پیدا کند. به هرحال تدابیری که در رابطه باشهرهای کوچک و روستاها صورت میگیرد از جنس تدابیر و سیاستهایی است که در سطوح کلانتر اتخاذ میشود. اما وقتی به شهرها مراجعه یا کوچ میشود، مسئولیت آن متوجه مدیریت شهری میشود که این موضوع نباید به این صورت باشد. چرا که جنس موضوع، از جنس تعامل نهادها و انجام اقدامات مشترک به ویژه اقدامات پیشگیرانه است که منجر به افزایش این بافتها نشود.
31 شهر در استان خراسان رضوی هدف بازآفرینی است
در ادامه این گزارش به سراغ علی عودی، سرپرست معاونت بازآفرینی شهری و مسکن اداره کل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی می رویم او در پاسخ به سوالات ما آمار و ارقام مربوط به بازآفرینی در استان را طی جداولی ارائه می کند، که براساس جداول ارائه شده از سوی معاونت بازآفرینی اداره کل راه و شهرسازی، استان خراسان رضوی با 71شهر، طبیعتا در زمره استانهایی است که نیاز به بازآفرینی دارد و 31 شهر آن هدف طرحهای بازآفرینی هستند که مساحت مجموع محلات مورد هدف این طرح 9هزار و 202 هکتار است و جمعیتی بیش از یک میلیون و 717 هزار نفر را در خود جای داده است. همچنین براساس آمار و ارقام ارائه شده از سوی این اداره کل، 6.5 درصد از مساحت محلات هدف بازآفرینی در کشور در محدوده استان خراسان رضوی است.
هم چنین در مشهد 19 محله و محدوده ناکارآمد در سالهای 97 و 98 مشخص شده است که شامل بخشی از وکیلآباد، شهرک امام علی، قائم، مهدیآباد، بحرآباد، امام هادی، شهرک حجت، نوید، کال زرکش، صیدآباد، شهرک شهید رجایی، باغ حسن خان، کشمیریها، طرق، بهمن، دهرود، دروی، آبکوه، شهیدشافعی میشود.
در گزارش ردیفهای اعتباری موافقتنامه های شرکت بازآفرینی شهری در استان خراسان رضوی برای مطالعات و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی 2.2 میلیاردریال، مطالعات و کمک به بهسازی بافت فرسوده شهری 28 میلیارد ریال، ساماندهی حاشیه شهرها 6.4 میلیارد ریال، بهسازی بافت فرسوده کلانشهر مذهبی مشهد 210 میلیارد ریال و بهسازی بافت فرسوده و ساماندهی حاشیه شهرها و کلانشهر مذهبی 17میلیارد ریال در نظر گرفته شده است.
شهروندانی آگاه جهت همکاری در بازآفرینی
هم اکنـون در بیشـتر شـهرهای ایـران بافتهای فرسوده و مسئلهدار شناسایی شدهاند و مسئولان و مردم با مسائل و مشکلات ناشی از این بافتها نیز مواجه هستند و به طور یقین این بافتها، به عنوان تهدیدی برای پایداری امنیتی شهرها به شمار میرود. فرایند رشد شتابان بافت فرسوده در شهرها به دلیل عدم توجه برای بهسازی، نوسازی و شکلگیری بافتهای حاشیه نشین و ناکارآمد در همجـواری مناطق شهری کارآمد و همچنین عـدم سازگاری با بافتهای جدید در شهر صورت گرفته و این مناطق از رونق و پویایی بازمانده است. اکنون این مناطق با چالشهـای روزافـزون و رو بـه رشـد کالبـدی، اجتماعی، زیستمحیطی، بصری و … رو به رو هستند که به صورت جدی باید به آن پرداخته شود و ساکنین مناطق نیز به عنوان شهروندان، از تمام شرایط و ضوابط بازآفرینی مطلع و مجاب به همکاری شوند تا بار دیگر گامی هرچند طولانی را به سمت شهری آبادتر برداریم.