شیوههای فرزندپروری
پرورش کودک فرایند تقویت و حمایت از پیشرفت فیزیکی، عاطفی، اجتماعی و فکری کودک از نوزادی تا بزرگسالی است. پرورش به جنبههای رشد و نمو و تربیت کودک منهای رابطه ژنتیکی با پدر و مادر توجه دارد. معمولاً والدین بیولوژیک وظیفه پرورش کودک را به عهده دارند، علاوه بر این دولتها و انجمنها نیز در این مورد نقش بازی میکنند. در مورد کودکان یتیم یا رها شده وظیفه مراقبت از کودکان را به سرپرستان غیر هم خون یا پرورشگاه میسپارند.
روشهای فرزندپروری با توجه به دوره تاریخی، نژاد، قومیت، طبقه اجتماعی و سایر خصوصیات اجتماعی متفاوت است. علاوه بر این، تحقیقات تأیید میکنند که تجربه شخصی والدین از نظر روان شناختی، بهویژه در پی تجربیات نامطلوب، میتواند به شدت بر حساسیت والدین و نتایج نحوه فرزندپروری آنها تأثیر بگذارد.
طبقه اجتماعی، اعتقادات، ثروت و درآمد، بر چگونگی پرورش کودک بیشترین تأثیر را دارد. گذشت زمان و رشد تکنولوژی نیز در روش تربیتی اولیاء تأثیر میگذارد. همچنین معلمان میتوانند در تربیت کودکان مؤثر باشند. روش تربیتی آنها به گونهای باید باشد که این روش در نسلهای آینده هم تأثیر به سزایی داشته باشد.
نقش طبقه اجتماعی در تربیت کودک
طبقه اجتماعی خانواده نقش بسیار مهمی در ایجاد فرصتها و منابع قابل دسترس برای کودکان دارد. یعنی کودکان طبقه کارگر به امکانات قابل دسترس طبقه متوسط و طبقه بالا را نداشته و حتی اگر در نظام آموزشی از مدارس یکسانی هم برخوردار باشند (که نیستند) شبکه اجتماعی افراد خانواده، دوستان و طبقه فرصتهای متفاوتی را برای پرورش فرزندان بهوجود می آورند.
برای والدین خوب بودن، پدر و مادر نیاز به مهارتهای خاصی دارند که باید به شکل مستمر و مداوم با صبر و حوصله خصوصاً در سال های ابتدایی تولد مورد استفاده قرار گیرد که ماحصل آن منجر به شکلگیری رفتارهای منفی و مثبت فرزندان در بزرگسالی و کسب مهارت های اجتماعی و رفتاری انسان میشود.
الگو برداری کودکان
توضیح صادقانه در مورد وقایع به کودکان باعث میشود که فرزندان درک بهتری از اتفاقات بیابند و واقع بین تر رشد کنند.
ثبات قدم داشتن والدین باعث میشود که الگو رفتاری کودکان به شکل مناسب رشد و تثبیت گردد.
کمک به فرزندان برای استفاده بهینه از منابع در دسترس و ایجاد شبکه اجتماعی مناسب حمایت گر برای فرزندان
توجه بیشتر به نیاز های آموزشی و اولیه کودکان خصوصاً با بازیهایی که باعث تقویت استقلال، معاشرت، انسجام، آرامش و اعتماد آنها میشود.
آگاهی از نیازهای کودکان و درک آنچه که آنها میبینند، یاد میگیرند، انجام میدهند و تاثیرات آنها بر روی فرزندان.
آگاه و بروز بودن والدین
اکثر والدین فکر می کنند که به شکل طبیعی قابلیت ها فرزند پروری را دارند ولی واقعیت این است که در بسیاری از موارد محیط های منفی، آسیب ها اجتماعی و بسیار عوامل دیگر باعث میشود که والدین نا خواسته در حق فرزندان خود ستم نمایند. این مشکلات خصوصاً در شرایط خاص مانند دوران گذار جدایی و طلاق والدین یا ازدواج مجدد می تواند منشا بسیاری از خطرات باشد پیامد های منفی عاطفی عمیقی بر فرزندان می تواند بگذارد. فرزندپروری به گفته یک مددکار اتماعی،ویرجینیا ساتیر”پیچیده ترین کار در جهان است”.
شکل دهی اصول فکری کودکان
سمیه جعفریانمقدم گفت: ما با تربیت کودکان در واقع در حال آموزش و شکلدهی قالبهای رفتاری و اصول فکری کودکان هستیم، بنابراین لازم است والدین با کنترل احساسات خود، شرایط را مدیریت کرده و کودک را به نحوی تربیت کنند که در رویارویی با مشکلات آینده خود بهتر عمل کند.
وی تصریح کرد: از آنجایی که کودکان به خصوص در سنین پایینتر از والدین خود تاثیر می پذیرند، والدین باید با افزایش اطلاعات خود در مورد نحوه تربیت فرزندان و رویارویی با مشکلات مختلف دوران کودکی، الگوی بهتری برای فرزندان باشند. مشاوره فرزندپروری مسائل متعددی از شیوه تربیت و رفتار با فرزند تا افسردگی پس از زایمان و خشونت خانگی را در بر میگیرد و ورود به جلسات مشاوره تربیت فرزند میتواند برای فرزندان و والدین بسیار مفید باشد.
اهمیت نقش مشاور در تربیت فرزند
جعفریان مقدم گفت: در واقع مراجعه والدین به روانشناس کودک اولین گام در تربیت فرزندی سالم است. مشاور تلاش میکند علاوه بر آموزش اصول تربیتی به مادران، راهکارهایی را برای بهبود روابط خانواده آموزش دهد.
وی اظهار داشت: نحوه تعامل شما با فرزند و شیوه تربیت وی، بر زندگی آیندهاش تأثیر میگذارد. در مشاوره فرزندپروری اطمینان حاصل میشود که سبک تربیتی شما ضامن رشد سالم فرزند است.