چه عواملی تاثیر گذار بودند؟
علی روغنگران
سرانجام پس از گذشت 9 روز از انتخابات مجلس یازدهم، روز یکشنبه نتایج رسمی میزان مشارکت مردم در استانهای مختلف ایران منتشر شد. آمار مشارکت در سراسر ایران زیر 50 درصد بود و پیش از این در همین رابطه رقابت شدیدی بین اصولگرایان و نیروهای اصلاحطلب بود و هر کدام تفسیر خود را از کاهش میزان مشارکت در انتخابات داشتند. اصولگرایان معتقد بودند میزان پایین مشارکت ارتباطی با ردصلاحیت شورای نگهبان ندارد و عموما به خاطر ناکارآمدی دولت و مجلس فعلی و همچنین شیوع بیماری کرونا مشارکت مردم تا این اندازه کاهش یافته است.
اصلاحطلبان اما معتقد بودند عدم حضور جدی آنها در انتخابات و عدم معرفی فهرست انتخاباتی از طرف احزاب بزرگ اصلاح طلب تاثیر مستقیمی در کاهش حضور مردم در انتخابات داشته است. حالا با انتشار جدول تفکیکی میزان مشارکت مردم در انتخابات مشخص میشود این ادعاها تا چه اندازه درست یا نادرست است.
ابتدا جدول میزان مشارکت را بررسی میکنیم. بیشترین مشارکت در استان کهگیلویه و بویراحمد اتفاق افتاده است. در این استان بیش از 70 درصد مردم در انتخابات شرکت کردند که رقمی قابل توجه است. استانهای خراسان جنوبی، ایلام و سیستان و بلوچستان در رده بعدی مشارکت قرار دارند. میزان مشارکت در این استانها بیش از 60 درصد است. خراسان شمالی، گلستان، هرمزگان و چهارمحال و بختیاری هم در ردههای بعدی مشارکت قرار دارند و در نهایت با در نظر گرفتن استان کرمان و استان اردبیل، جدول مناطقی که میزان مشارکت در آنها بالای 50 درصد است، به پایان میرسد.
این جدول گرچه میزان مشارکت مردم را در این استانها را نشان میدهد، اما لزوما نمایشگر میزان وفاداری آنها به برنامههای دولت نیست در واقع میزان تبلیغات وسیع بعضی از نامزدهای انتخاباتی در استان کهگیلویه و بویراحمد که تحت تاثیر رقابت قومیتی صورت گرفته بود، عامل اصلی این میزان از مشارکت در این استان است.
این دوره غلامرضا تاجگردون در ابتدا رد صلاحیت شده بود و سپس صلاحیت او توسط شورای نگهبان مورد تایید قرار گرفت چنانچه در این انتخابات حضور پیدا نمیکرد، قطعا درکاهش میزان مشارکت مردم در این انتخابات اثر مستقیم میگذاشت. در واقع میزان مشارکت بالای مردم در استان کهگیلویه و بویر احمد، بیش از هر چیز تایید نظر نیروهای اصلاح طلب است که معتقدند در صورت شکل گرفتن دوقطبی انتخاباتی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان مشارکت مردم نیز افزایش خواهد یافت.
نکته جالب در بررسی میزان مشارکتها مشارکت گسترده مردمان مرزنشین ایران در انتخابات است. چنانچه اشاره شد خراسان جنوبی، ایلام، سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی، گلستان و هرمزگان شاهد حضور گسترده مردم در انتخابات بودند در بیشتر این استانها در حوزههای انتخابیه رقابتها به خصوص میان نامزدهای شیعه و سنی وجود داشته است که همین مسئله به افزایش مشارکت مردم در انتخابات منجر شده است. یکی از مسائلی که اصلاحطلبان از آن غفلت کردهاند، نقش روحانیت اهل سنت در جهتدهی به افکار عمومی در میان مناطق است که اصلاح طلبان در انتخابات 84 و 88 وچه در انتخابات اخیر همواره رای بالایی را از استان سیستان و بلوچستان به حساب خود نوشته بودند و استان محل اصلی رای آوری نیروهای اصلاحطلب به شمار میرفت، اما نتایج این دوره اخیر نشان داد که عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات در میزان مشارکت مردم این مناطق اثر مستقیم ندارد و در واقع نقش روحانیت اهل سنت و بخصوص شخص مولوی عبدالحمید است که در بسیاری از این مناطق تعیین کننده است و در غیاب احزاب اصلاحطلب تهران نشین نیز این افراد میتوانند در مناسبات محلی خود اثرگذار باشند.
حال به استانهای بپردازیم که میزان مشارکت در آنها کاهش محسوس داشته است. تهران و البرز در صدر جدول قرار دارند. بار دیگر میتوان تهران را به خاطر عدم حضور اصلاح طلبان و همچنین نارضایتی از شرایط موجود مورد توجه قرار داد. اما شاید میزان پایین مشارکت در استان البرز به مسائل دیگری مربوط باشد مثلا رد صلاحیت دو نماینده فعلی کرج که باعث شد رقابت شهر بین چهرههای گمنام در جریان باشد و تبلیغ وسیعی برای نامزدها صورت نگیرد. از طرفی کرج در آبان ماه امسال یکی از شهرهایی بود که با التهابات فراوان همراه بود.
بعد از این دو استان کمترین مشارکت در استان کردستان اتفاق افتاده است. استانی که اکثریت قریب به اتفاق جمعیت آن اهل سنت هستند و لذا رقابت قومیتی و مذهبی بین اهل سنت و شیعه اتفاق نیفتاده است و همین مسئله باعث شده بر خلاف سیستان و بلوچستان، گلستان و خراسان جنوبی و هرمزگان میزان مشارکت در این استان بسیار پایین باشد.
اصلاح طلبان تمامی انتخابات از سال 84 تا امروز که اطلاعات آن به صورت ریزتر در سایتهای اینترنتی برای بررسی وجود داشته، در استان کردستان موفقیت بالایی کسب نکردند و عدم حضور مردم در انتخابات مجلس یازدهم را نمی توان به پای اصلاح طلبان نوشت.
اما نکته جالب مشارکت پایین مردم در استان اصفهان و استان مرکزی است. این دو استان همچنین به خاطر مسائل مختلف شاهد رقابت قومیتی نبودند یا این رقابتهای قومیتی بسیار کمرنگ بود. هرچند شهر اراک عموما با اصلاح طلبان همراهی بیشتری داشته، اما اصفهان را به هیچ عنوان نمیتوان پایگاه اصلاح طلبان قلمداد کرد و کاهش چشمگیر مشارکت مردم در انتخابات استان اصفهان را باید در جای دیگری جستجو کرد.
برخلاف پیشبینیها، میزان مشارکت در قم در رتبه دهم ضعیفترین مشارکتها قرار گرفته است؛ در واقع بسیاری از استانهای کشور بیشتر از قم در انتخابات حضور داشتند. این مسئله به احتمال زیاد به همان شیوع ویروس کرونا بازمیگردد؛ مسئلهای که اصلاح طلبان به آن توجهی نمیکنند. به هرحال استان قم محلی است که به خاطر حضور بیوت مراجع از بودجههای مختلف بهرهمند شده است و حتی در دولت روحانی نیز به خاطر حضور علی لاریجانی میزان زیادی از بودجهها در این استان هزینه شده و بعید است مردم این استان نسبت به استانهای دیگر از وضعیت ناراضی باشند.
انتخابات مجلس یازدهم به پایان رسیده است و حالا 15 ماه تا انتخابات بعدی که برای تعیین رئیس جمهور بعدی می باشد فرصت باقیست. آیا فرصت برای حضور همه دیدگاههای سیاسی در انتخابات سال 1400 فراهم میشود یا خیر؛ مهمتر اینکه اصلا اگر اصلاحطلبان در انتخابات حضور پیدا کنند آیا مردم بار دیگر به آنها اعتماد خواهند کرد؟