1

مجلس جای زنان نیست

سارا ایزدخواه

اخیرا زبان شیوا و رسای فارسی چنان مورد استفاده برخی از دوستان قرار می‌گیرد که شیوه بیان این افراد، سخن و سخنوری فارسی را دچار اضمحلال و بی‌اعتباری کرده‌است. بارها در مجموع آثار ادبی، تعلیمی و دینی به درست سخن گفتن، به جا حرف زدن و حال مخاطب را به‌عنوان شنونده در نظر داشتن اشاره شده است، اما نمی‌دانم چرا برخی – برخی که نه، تعداد قابل توجهی- از افراد جامعه ما چه مردم کوچه و بازار چه کسانی که مدعی فضل، دانش و جایگاهند چنین بی‌مقدار، سخن می‌گویند.

به تازگی سخنان شگفت‌آوری که هیچ سنخیتی هم با این توصیه مشهور ادبی ما «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد» از سوی افراد مختلفی چون مجری صداوسیما، تحلیلگر برنامه‌های برخی شبکه‌های تلویزیونی، برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و … شنیده می‌شود که بیش از پیش کمبود و بی‌توجهی به زبان و ادبیات فارسی، اصول دقیق سخنوری آن و در کل این سفارش قدمای ما که

زبان بریده به کنجی نشسته صُم بُکم                         به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم

به رخ می‌کشد. هرچند که به اندازه کافی سخنان جنجالی و خالی از اندیشه و فکر این افراد شرایط را وخیم کرده است، اما این موضوع باعث شده تا به بررسی نحوه بیان دیگر افرادی که جایگاه مهم مدیریتی و تاثیرگذار در کشور دارند چون برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بپردازیم.

نماینده اصولگرای ارومیه در سه دوره (هشتم، نهم و دهم) مجلس شورای اسلامی

قاضیپور: مجلس جای کره الاغ نیست! …  مجلس جای زنان نیست؛ جای مردان است

سخنان جنجالی آقای قاضی‌پور در دوره‌های مختلف حضور ایشان در مجلس، شگفتی‌های زیادی را به همراه داشته است. برای نمونه قاضی‌پور پس از پیروزی در انتخابات 1394 در سخنرانی‌ای گفت: «من نماینده ملتم، نه نماینده چهار تا گردن کلفت. من نوکر مسئولین نیستم. کیفشان را حمل نمی‌کنم و تعریف‌شان نمی‌کنم. شما در دو ساعت به من ۲۰۰ هزار رای دادید. برای اینکه مرا تیز کنید تا به جان این مسئولان بیفتم.» (و در ادامه از مثالی استفاده کرد که از بیانش دراین مطلب معذوریم اما می‌توانید اصل سخنان را در منبع ذکر شده بخوانید، تاریخ انتشار: ۱۲اسفند ۱۳۹۴ – عصر ایران).

وی در ادامه می‌گوید: «مملکت را به آسانی به دست نیاورده‌ایم که هر روباه و بچه و کره الاغی را بفرستیم آنجا. مجلس جای کره الاغ نیست! …  مجلس جای زنان نیست؛ جای مردان است(همان). «آقای نماینده که عقبتو به ما کردی، پشتت را به ما نکن پشتت را به دولت کن»(تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۸_ اقتصاد آنلاین)، «مجلس دهم عملکرد خوبی نداشت. متاسفانه همکاران من به جای اینکه دنبال حل مشکلات حاد مردم بروند چند مدت مجلس را معطل کردند تا یک خانم در اصفهان نماینده شود یا یک زرتشتی به عضویت شورای شهر یزد درآید»(تاریخ انتشار: 15 بهمن 1398-اعتماد آنلاین).

این‌ها مجموعه کوچکی از نحوه بیان آقای قاضی‌پور به‌عنوان نماینده ملت است که هیچ سخنیتی با جایگاه ایشان و مخاطبشان ندارد. ادبیاتی که جنسیت زده بوده و در بسیاری از واژه‌های به کار رفته شده در این جملات، توهین به اقشار مختلف و تحقیر زنان به چشم می‌خورد. واژگانی چون گردن کلفت، مرا تیز کردید، آوردن قیاسی در مورد ختنه پسران و گریه دختران، مجلس جای کره الاغ نیست، جای زنان نیست، عقبتو به ما کردی. نمونه ای از واژه‌های جنسیت زده کلام قاضی‌پور هستند.

جنسیت‌زدگی در کلام افراد تنها با هدف حفظ موقعیت برتر مردان در ساختار هرم قدرت اجتماعی است. درواقع این نوع بیان خود را به شکل سلطه‌جویی مردانه و باورهای تحقیرآمیز نشان داده که هدف آن حقیر کردن و ضعیف نشان دادن جنس زن است. چنین سخنانی در موقعیت کسانی که نماینده ای از مجموع افراد جامعه هستند می‌تواند تاثیرات مخرب زیادی به همراه داشته باشد. نخستین آن از بین رفتن قبح این نوع از تفکر و طرز بیان در جامعه و درنتیجه سرایت آن به بخش‌های مختلف اجتماع است. همانطور که اخیرا سخنان صادق کوشکی و توهین وی به دو تن از هنرمندان زن در شبکه ملی بسیار برجسته شد. درواقع این نوع بیان در تلویزیون، ناشی از افزایش ادبیات جنسیت‌زده در جامعه ایرانی است. زمانی که نماینده مجلس، تحلیلگر یک برنامه تلویزیونی و… اینطور به صراحت و بدون هیچ شرمی درباره زنان سخن می‌گویند نباید تعجبی داشته باشیم که این نوع از تفکر روزبه‌روز افزایش یابد.

درواقع این نوع از کلام، خشونت علیه نیمی از جامعه است و می‌تواند در نگاه کلی جامعه به قشر زنان آسیب زیادی وارد کند؛ بنابراین نیاز است با آموزش و آگاهی‌بخشی درست در سطوح مختلف جامعه از کودکان گرفته تا بزرگسالان و تغییر دیدگاهشان نسبت به مسائل اجتماعی تغییرات مثبتی را در این زمینه به وجود آورد. درواقع اقداماتی چون تدوین مباحثی در دروس مدارس برای آگاهی دختران و پسران از حقوق خود در شهر و احترام به جنس مخالف، نصب بنرهایی در خیابان‌ها در رابطه با افزایش قبح، نسبت به جنسیت‌زدگی و تحقیر زنان، جلوگیری از تبلیغ رفتارهایی ضد زن در جایگاه‌های رسمی موقعیت‌های بالای اجتماعی و… زمینه‌های تغییر ادبیات جنسیت‌زده را فراهم کرد. درواقع تا زمانی که افرادی این چنینی با تفکراتی آشفته و زن ستیز به راحتی در موقعیت‌های بالای اجتماعی سخنوری می‌کنند نباید توقعی برای «شنیدن بهبود زاوضاع جهان» داشت.