مهاجرت پرستوها
سارا ایزد خواه
یک جامعهشناس گفت: مهاجرت نخبگان و چهرههای مشهور گاهی احساساتی مثل حس یأس و سرخوردگی، درماندگی، جا ماندن یا حتی حسادت را برمیانگیزاند که همه اینها احساسات بر جامعه تأثیر منفی میگذارد.
به گزارش صبح امروز، ندا رضویزاده درباره وضعیت مهاجرت ورزشکاران ایرانی و تأثیر آن بر شرایط اجتماعی جامعه در مصاحبه با خبرنگار این رسانه افزود: بهطور کلی میل و عطش فزاینده جمع وسیعی از شهروندان کشور به مهاجرت، مساله مهم و قابل تأملی محسوب میشود و علت آن نیز روشن است؛ درواقع بسیاری از افراد شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور را شرایط مطلوبی ارزیابی نمیکنند و چشماندازی نیز برای بهبود آن به چشم نمیخورد.
ورزشکاران سلبریتی هستند و مهاجرتشان بازتاب زیادی دارد
وی در رابطه با مهاجرت اخیر ورزشکاران ایرانی تصریح کرد: برای بررسی چرایی مهاجرت اخیر ورزشکاران ایرانی باید به چند نکته توجه داشت؛ درواقع از آنجا که ورزشکاران، سلبریتی محسوب میشوند اخبارشان پوشش وسیعی پیدا میکند، این درحالیست که بازتاب مهاجرت افراد دیگر چندان به چشم نمیخورد. از سوی دیگر ورزشکارانی که عملکردشان در سطح قهرمانی و حرفهای است، نیروی کاری محسوب شده که در سطح استانداردهای جهانی فعالیت میکنند و توانمندیهایشان اثباتشده است، به همین دلیل هم بازار کار آنها جهانی است. از این رو غالبا فرصت فعالیت در سایر کشورها را دارند.
رضویزاده ادامه داد: بهطور کلی هر نیروی کاری که دارای قابلیتهایی باشد که بتواند آن توانمندیها را در بازار جهانی عرضه کند و از سوی دیگر تقاضا برایش وجود داشته باشد طبیعتا میتواند این انگیزه را پیدا کند که نیروی کار خودش را -چه نیروی فکری چه نیروی بدنی- در بازار کار جهانی به فروش برساند. در عین حال باید توجه داشت که این پدیده تنها مختص ایران یا ورزشکاران نیست.
مهاجرت افراد، پیرو پدیده جهانی شدن رخ میدهد
این استاد جامعهشناس تشریح کرد: امروزه مشاهده میکنیم در بسیاری از کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس، نیروی کار یدی و کممهارت از کشورهایی چون جنوب آسیا یا آفریقا تأمین میشود، یا میبینیم نیروهای حرفهای که توانمندیهایی در سطح بالا دارند در مشاغل گوناگون اعم از پزشکی، مهندسی، هنری، رسانهای و… در کشورهای مختلف جابهجا میشوند و مهاجرت موقتی یا دائمی دارند.
وی با بیان اینکه «جابهجاییهای افراد، پیروی پدیده جهانی شدن درحال رخ دادن است و اختصاص به ایران و ورزشکاران ندارد» توضیح داد: برای قهرمانان ورزشی نیز که در کلاس جهانی تولید میکنند؛ برای کارشان در سطح جهانی تقاضا(مشتری) وجود دارد و به همین دلیل حق انتخاب و فرصت جابهجایی دارند. چنان که میدانیم در خود ایران هم ورزشکاران و مربیان خارجی حضور داشته و دارند.
نسبی بودن دامنه آزادی عمل و مجموعه مطلوبهای افراد
رضویزاده خاطرنشان کرد: نکته مورد غفلت این است که خواستههای افراد، نسبی است؛ یعنی هرکس بر مبنای موقعیتی که در آن قرار گرفته، دارای امکانات و قابلیتهایی است، عملا دامنه آزادی عمل و انتخاب متفاوتی دارد و مطلوبها و ایدهآل زندگی خود را بر این مبناها میتواند تعریف میکند. بنابراین عجیب نیست که یک قهرمان ورزشی جهانی، ایدهآلهای بالاتری از یک فرد معمولی برای کار و زندگی خودش داشته باشد؛ زیرا او میتواند فرصتهای رشد و رفاه بیشتری را در کشوری ثروتمندتر یا محیطی که توانمندی او را با قیمت بالاتری میخرد برای خود متصور شود.
مهاجرت؛ غایت و هدف همه افراد نیست
این جامعهشناس توضیح داد: اگرچه بعضی در پی اهداف شخصی خود، راه مهاجرت در پیش میگیرند، اما حتی برای بعضی چهرههای برجسته ورزشی، هنری، فرهنگی، علمی و … تنها معیار رضایت، رفاه و اهداف شخصی نیست. هماکنون هم نمونههایی هستند که بهرغم ناملایمات و شرایط موجود از فعالیت در کشور و در محیط اجتماعی که در آن سالها رشد کرده و بالیدهاند قلبا لذت میبرند از رابطه با مردمی که میشناسندشان و از این که به توسعه، رفاه یا افزایش امید و شادی هموطنان خود به سهم خودشان خدمت کنند احساس رضایت درونی پیدا کنند.
علت حملات لفظی به کیمیا علیزاده؛ نپسندیدن تصمیم وی برای مهاجرت
این استاد جامعهشناس در پاسخ به این پرسش که چرا به برخی از ورزشکاران ملی مهاجرتکرده چون خانم کیمیا علیزاده از سوی مسئولان و مردم حملات لفظی زیادی شده است، تصریح کرد: ایشان قهرمانی کشوری و اولین مدالآور زن ایرانی در المپیک بوده؛ بنابراین طبیعی است که مردم و مسئولان علاقهمند باشند که ایشان یا افرادی مشابه وی در ایران بمانند و همچنان افتخارآفرین باشند. بنابراین احتمالا علت حملات لفظی به کیمیا علیزاده، نپسندیدن تصمیم وی برای مهاجرت بوده است.
حملات لفظی به ورزشکاران مهاجرت کرده ممکن است کارکرد روانی داشته باشد
وی تشریح کرد: به نظر میرسد که استفاده افراد از این انتقادهای لفظی که گاهی نیز شدید بوده، برای تحت فشار قراردادن طرف مقابل و واداشتن او به تغییر تصمیمش است. از سوی دیگر ممکن است چنین حملاتی برای ایجاد احساس تسکین در خود افراد منتقد باشد. هر چند که به گمان من هیچکدام از این روشها مؤثر نخواهد بود؛ زیرا معمولا نه فرد را از تصمیمش منصرف خواهد کرد و نه اینکه آرامش چندانی به گوینده خواهد داد.
فرصتهای نابرابر برای دیده شدن زنان ورزشکار
رضویزاده دررابطه با مشکلات پیش روی زنان ورزشکار مهاجر تشریح کرد: بخشی از مشکلات که این دسته از زنان با آن روبهرو هستند، چالشهایی است که میان هر دو دسته زنان و مردان مشترک است. اما بخشی از این مشکلات ممکن است اختصاص به زنان داشته باشد برای نمونه گاهی ورزشکاران زن اشاره میکنند که فرصتهای کمتری برای دیده شدن به آنها داده میشود مانند عدم پخش مستقیم یا کامل مسابقاتشان در صداوسیما.
تلاش بیشتر زنان برای به رسمیت شناخته شدن نسبت به مردان
این استاد جامعهشناس ادامه داد: بهطور کلی در بسیاری از پژوهشها نشان داده شده که زنان، در محیطهای کاری اجتماعی برای رشد و اثبات خود نسبت به مردان باید تلاش بیشتری کنند. درواقع زنان برای اینکه به رسمیت شناخته شوند معمولا باید بیش از مردان فعالیت کنند. برای مثال در مورد ورزشکاران حرفهای در کشور ما ممکن است امکان فعالیتهای اقتصادی و درآمدزای قهرمانان ورزشی زن نسبت به مردان ورزشکار محدودتر باشد.
یاس و سرخوردگی
وی در رابطه با دیدگاه جامعه نسبت به مهاجرت نخبگان و چهرههای مشهور گفت: مهاجرت نخبگان و چهرههای مشهور احساس مثبتی به شهروندان جامعه نمیدهد، درواقع گاهی احساساتی مثل حس یأس و سرخوردگی، حس بیکفایتی، درماندگی، جا ماندن یا حتی حسادت را برانگیزاند که همه اینها احساساتی منفی است و بر جامعه تأثیر منفی میگذارد.
رضویزاده خاطرنشان کرد: باید توجه داشت اگر افراد احساس کنند که میزانی از رفاه اقتصادی و مطلوبهای شخصی، اجتماعی و فرهنگیشان را در کشوری دیگر به دست میآورند، یا تمایل به ماجراجویی یا تجربه متفاوتی در زندگیشان دارند، حق دارند آن گزینه را هم بررسی کنند و بعید است ایجاد مانع جدی قانونی در این زمینه ممکن یا مطلوب باشد.
تاثیر شرایط مطلوب و امید به بهبود آینده در ماندگاری
این استاد جامعهشناس تصریح کرد: یکی از موارد مهمی که میتواند در ماندن افراد مشهور و نخبگان در کشور مؤثر باشد این است که افراد احساس کنند شرایط موجود در کشور، شرایطِ تا حدی مطلوب برای زندگی شخصی و اثربخشی اجتماعی آنهاست و با ارزشهای ذهنیشان کموبیش سازگار است. همچنین امید بهبود نسبی شرایط را در آینده نیز داشته باشند. به نظر میرسد زادگاه افراد برای بسیاری یک مطلوبیت ذاتی دارد، اما گاهی شرایط فردی یا اجتماعی کلان یا ارزشهای شخصی موجب میشود که افراد انتخابهای متفاوتی داشته باشند.
رضویزاده افزود: اگر شرایط عینی، تصویر و تفسیری که افراد از شرایط دارند، رضایت و امید نسبی ایجاد کند طبیعتا احتمال بیشتری برای ماندگاریشان در کشور یا بازگشتشان پس از مهاجرت موقتی وجود دارد. فراهم کردن شرایطی که جمع بیشتری از شهروندان احساس رضایت داشته باشند بر عهده مدیران، سیاستمداران و سیاستگذاران است تا شهروندان، شرایط زیست شایسته و مناسبتری داشته باشند. هر چند نباید فراموش کرد که مهاجرت بینالمللی، پدیدهای مدرن و جهانی است و تنها به ایران اختصاص ندارد و هرگز به طور کامل متوقف نخواهد شد.
وی تصریح کرد: برای ورزشکاران و هنرمندان حرفهای، اهالی علم و تکنولوژی و… که در سطح جهانی ارزش فعالیتهایشان به رسمیت شناخته میشود همواره احتمال مقایسه شرایط خود در کشورشان با دیگر کشورها وجود دارد و گاهی در نهایت تصمیم میگیرند که بین یکی از گزینههای ماندن یا رفتن دست به انتخاب بزنند.