روایت قربانیان معصوم در” شنای پروانه”
وحدانه آخوندشریف
بهترین فیلم از نگاه مردم به شنای پروانه تعلق گرفت
نوزدهمین جشنواره فیلم فجر شیراز همزمان با هفدهمین جشنواره فیلم فجر همزمان با مشهد آغاز و تا ۲۲ بهمنماه در شیراز نیز ادامه داشت، در آیین پایانی این رویداد هنری، «شنای پروانه» سینماگر شیرازی سیمرغها را درو کرد و بهترین نقش مکمل زن طناز طباطبایی، بهترین نقش مکمل مرد امیر آقایی، بهترین تدوین اسماعیل علیزاده، بهترین صدا مهدی صالح کرمانی و آرش قاسمی و بهترین فیلم از نگاه مردم به شنای پروانه با کارگردانی محمد کارت، تعلق گرفت.
درواقع چهارمین فیلمی که از میان فیلم اولیها در بخش سودای سیمرغ حضور یافت، شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت و تهیهکنندگی رسول صدر عاملی بود.
محمد کارت که در عرصه سینمای مستند کارگردانی شناختهشده است و فیلمهایی مثل «آوانتاژ» و «بچه خور» را در کارنامه داشته، اولین فیلم سینمایی خود را بانام شنای پروانه و بازی جواد عزتی، طناز طباطبایی، امیر آقایی در نقش هاشم، پانتهآ بهرام، علی شادمان، نیره فراهانی، مهدی حسینی نیا، ایمان صفا، مهلقا باقری، نادر شهسواری و با معرفی آبان عسکری ساخته است.
خلاصه فیلم شنای پروانه
این فیلم در خصوص درگیری بین اراذل و گنده لاتها میباشد. فیلمی که در جنوب تهران ساختهشده است .
از نکات قابلتوجه گریم متفاوت پانتهآ بهرام با سر تراشیده میباشد که در این فیلم در ظاهر یک مرد نمایان شده است . بهطوریکه شاید ابتدا بیننده تشخصی ندهد وی پانتهآ بهرام است . طناز طباطبایی در این فیلم نقش پروانه را ایفا میکند که نقش کوتاهی است ما تأثیر گزار .
فیلمنامه این فیلم که مضمونی اجتماعی دارد، توسط محمد کارت، حسین دوماری و پدرام پورامیری نوشتهشده و در خلاصه داستان آن آمده است: در جنوب شهر، شنای پروانه طوفان به پا میکند.
این فیلم، درباره پروانههای معصومی است که گرفتار تله میشوند، بیخبر از آنکه سر این دام به کدام جانوری میرسد. فیلم شنای پروانه، درباره پروانههاست. تکلیف قصه زود روشن میشود. حادثه اتفاق میافتد و بعد مخاطب است که دنبال قهرمان راه میافتد تا از عاقبت ماجرا سر دربیاورد. یک گیره سر، که باز و بسته شدنش مثل بال زدن پروانههاست. این گیره باید وجدان انسان را زنده نگه دارد. تا تکلیف تله گذار و تله انداز را یکسره کند.
در فیلم شنای پروانه پا بهپای جواد عزتی که حجت است در فیلم، سر میکشیم به محلهای که آشنا نیست. نه از آنها که مرسوماند در فیلمها و آدمهایشان تکراری است. دلمان میتپد، میلرزیم، یکی باید دست حجت را بگیرد که داداش من نرو. تو که سربهراه بودی نرو. میرود، تاوان دارد، اما میرود؛ اگر نرود با گیره بالهای پروانه، چه کند؟!
نمیخواهم معمولی باشم
محمد کارت درجایی عنوان میکند: آرزو دارم که معمولی نباشم و فیلمی بسازم که تماشاگران گستردهای آن را دوست داشته باشند و فکرها و سطح سوادهای مختلف با آن ارتباط برقرار کنند. تلاشم از ابتدای ورود به فیلمسازی همین مسئله بوده و خواهد بود.
گفتوگو با منتقد سینما
علی مقدسی از منتقدان فیلم و سینما است که فیلم محمد کارت را مورد تحسین قرار میدهد و در این دوره از جشنواره به همراه دیگر دوستان خود فیلمهای جشنواره را موردنقد و بررسی قراردادند، لذا با ایشان در خصوص نقد این فیلم پرحاشیه و پرطرفدار به گفتوگو میپردازیم.
فیلم شنای پروانه درباره گنده لاتهای جنوب شهر نبود
علی مقدسی در گفت و گو با خبرنگار این رسانه عنوان کرد: فیلم شنای پروانه به نظرم فیلمی درباره گنده لاتها و اراذلواوباش شهر نبود، فیلم روایت پروانههایی که در دام میافتند و مشخص نیست چه کسی این کار را انجام داده است. درواقع پروانه قربانی جاهطلبی دو گنده لات شهر میشود که حجت هم درگیر همین جاهطلبی گنده لاتها بدون اینکه بدانند چه سرنوشتی در انتظارشان است و بدون اینکه بدانند چه کسی این دام را برایشان پهن کرده است به راه میافتد.
بازی خیرهکننده طناز طباطبایی
وی ابراز کرد: فیلم با یک ریتم نفسگیر شروع میشود، طناز طباطبایی علیرغم اینکه نقش کوتاهی داشت ولی بازی خیرهکنندهای دارد و به خاطر این نقش، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از آن خود کرد. وی نقش زنی را بازی میکند که در دام افتاده و تلاش میکند نجات پیدا کند، زنی که وحشت سرو پای وجودش را فراگرفته، چشمهایش از حدقه درآمده و سعی میکند خودش را نجات دهد. دقیقاً تصور کنید پروانهای را که در تارعنکبوت گرفتارشده و بالبال میزنند و تمام انرژی خود را جمع کرده و بارها تلاش میکند که خودش را نجات دهد.
پروانه قصه جامعه ماست
این منتقد فیلم تصریح کرد: پروانه فیلم هم همین اتفاق برایش رخداده است. پروانه قصه جامعه ماست که در گوشههای این شهر وجود دارند و شاید ما آنها را نمیبینیم اما وجود دارند و زندگی میکنند، ما گامبهگام با حجت فیلم به مکانهایی رفتیم که نه دیدیم و نه شنیدیم و نه حتی تصورش را داشتیم، حجت میخواهد تا ته قصه برود. بازی جواد عزتی، امیر آقایی و پانتا بهرام را باید در این فیلم تحسین کرد که امیر آقایی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد.
روایت زندگی مردم حاشیهنشین و مطرود جامعه توسط جوانان
وی ابراز کرد: ما با این فیلم و فیلمهایی که تقریباً از اوایل دهه نود شروع شد با پدیدهی نوظهوری در سینما روبرو هستیم که آرامآرام جای خود را در سینما بازکرده است. جریان نوظهوری که روایت کننده زندگی مردم حاشیهنشین و مطرود جامعه شهری ما را تصویر میکند و نکته امید بخشش این هست که نسلی از جوانان ما این جریان نوظهور را هدایت میکنند.
فیلمساز، واقعیتهای جامعه را انعکاس میدهد
مقدسی خاطرنشان کرد: سینمای این روزها پوستاندازی کرده و جوانانی که دارای تفکر و اندیشه خلاق هستند به سینمای امروز خونِ تازهای تزریق میکنند، فراموش نکنیم که در این فیلم درواقع شاهد بازتاب وقایع جامعه هستیم که در اصل وظیفه فیلمساز هم همین است، چراکه فیلم سازقرارنیست راهکار ارائه دهد، بلکه باید واقعیتها جامعه را به تصویر بکشد.
محمد کارت را بهعنوان یک مستندساز میشناسیم
وی گفت: درواقع فیلمبرداری این نوع فیلمها به سبک فیلمهای مستند انجامشده بود و دوربین سعی داشت واقعیتها را نشان دهد بدون اینکه دخل و تصرفی در آ داشته باشد. محمد کارت فیلمساز و کارگردان فیلم شنای پروانه را بهعنوان یک مستندساز میشناسیم و فکرمیکنم تجربه و تسلط محمد کارت در مستندسازی به ساخت شنای پروانه کمک کرده و این امتیازی به هر جهت برایش به وجود آورده است.
قدرت فیلم درصحنههای مستند گونه بهویژه آن صحنه ابتدایی فیلم که به دنبال رضا زارع در میان کارتنخوابها و معتادهای حاشیه شهرمی گردند، قابلتأمل است.
حجت قربانی جاهطلبی دو گنده لات میشود
مقدسی بیان کرد: حجت هم قربانی جاهطلبی دو گنده لات میشود. حتی افسانه همسر حجت هم میتواند قربانیِ بعدی یعنی پروانه بعدی این بازی باشد، اما با انتخاب هوشمندانه حجت از این مسیر دور میشود و بهنوعی به ما یادآوری میکند که اتفاقاتی پیرامون ما محصول تصمیم خود ما است، این ما هستیم که تصمیم میگیریم چگونه،کجا و با چه کیفیتی زندگی کنیم،
نقاط عطف فیلم شنای پروانه
وی افزود: نقطه عطف اول فیلم، قتل پروانه است، نقطه عطف دوم یافتن عامل انتشار فیلم یعنی درواقع زمانی که ما متوجه میشویم عامل انتشار فیلم و باعثوبانی این کار چه کسی است، انگار تمام اطلاعات لازم به بیننده داده میشود و حالا این حجت است که انتقام میگیرد، البته انتقام شخصی نمیگیرد و فیلمساز با یک پایانبندی هوشمندانه مصیب را روانه چوبدار میکند. فیلم اجرایی قوی دارد. تقطیع درست نماها، تعلیق مناسب، زمانبندی خوب و اندازه درست نماها از ویژگیهای قابل اشاره آن است.
مقدسی در پایان عنوان کرد: کارت یک فیلمساز هوشمند و خلاق است که میتواند هوشمندانه لایههای زیرین اجتماع ما را به تصویر بکشد.