کارگردانهای حبابی
سعید بابایی
دست روزگار منِ نیشابوری را پس از سی و اندی سال دوباره بهسوی خود کشید و دوستان تئاتری نیشابور برایم ورک شاپ تئاتر عروسکی ترتیب دادند و من خوشحال بودم از اینکه دوباره تجربیات خود را در مقابل هم شهریان هنرمندم عرضه میکنم. برای من مهمتر از همه حضور مردی کهنسال و خوشسیما و خوش لبخند که همیشه نیم ساعت قبل از حضورم در سر کلاسم حاضر بود و مشتاقانه درسهای مرا پی گیری میکرد . مردی که مهربانیهایش و خاکی بودنش به وسعت بیکران این گیتی بود. محمود عطار متولد 1327 زاده نیشابور دانشآموخته تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران در سال 1352در رشته هنرهای نمایشی دارای گواهینامه هنری درجهدو از شورای هنرمندان کشور است. با او به گپ و گفت پرداخته تا بیشتر درباره او و کارهایی که تاکنون انجام داده است آشنا شوم.
از چگونگی وارد شدن به عرصه تئاتر برایمان بگویید؟
بنا به پیشنهاد دبیری هنرمند بنام عباس تازه دل وارد عرصه نمایش شدم با نمایشهای دبیرستانی و مناسبتها وارد عرصهای شدم که در آن زمان سال یک 1345یک تابو بود، ناگفته نماند در آن سالها، دارای تیپ خپل، چهرهای زیباروی، خوشلباس، خوشبیان بدون لهجه شهرستانی نیشابوری و یک سرو گردن از این حیث از بقیه مستثنی بودم. با دوستان همکلاسی در تکیه میر واعظ، در جشنهای میعاد و هیئتهای مذهبی حضور پیداکرده و هر چه بزرگتر شدم به درک و فهم لذت دیده شدن رسیدم. تا جایی که سینمای خانگی در هشتی خانه پدری با راشهای فیلم سینمایی ارزانقیمت برای دوستان برپا میکردم. انتخاب رشته ادبی زمینهساز ورودم به ادامه تحصیلات در دانشگاه شد. از اساتیدم حمید سمندریان، دکتر پرویز ممنون، حسین پرورش، کوثر و بهرام بیضایی، زندهیاد داود رشیدی و خانم پری صابری چیزهای زیادی در آنچه باید در تئاتر آویزه گوش کنم آموختم. از آلفرد ماردویان سلفژ را آموختم، از خانم آلمانی سپاهی حرکات موزون را، از مرتضی ممیز گرافیک و طراحی پوستر و از زندهیاد نصرت اله کریمی گریم و عروسکسازی را که دستشان را میبوسم و آمرزش میطلبم برای آنهایی که آسمانی شدند. از دکتر علی منتظری مقدم، مدیریت را ، عشق را در اعتلای تئاتر کشور در مرکز هنرهای نمایشی و صمیمت و رفاقت را از هوشنگ فردوس در تئاتر شهر تهران آموختم. در دانشگاه تهران با کارگردانان تحصیلکرده به ایفای نقش پرداختم در نمایش هنرمندان خستهاند به کارگردانی عسگر قدس با نمایش تشنگی و گشنگی اثر اوژن یونسکو به کارگردانی زندهیاد کیهان رهگذار، با نمایش چهرههای سیمون به کارگردانی زندهیاد جاوید سعید سلطانپور، در نمایش بال ماسکه به کارگردانی پرویز خضرایی، در نمایش مرگ درصحنه به کارگردانی عسگر قدس، در نمایش کرگدن به کارگردانی استاد حمید سمندریان، در نمایش سه خواهر با زندهیاد مهین اسکویی، در قبل انقلاب اسلامی به ایفای نقش پرداختم. در طول خدمت کارشناسی تئاتر ریاست و مدیریت ادارات را در فرهنگ و ارشاد اسلامی سمنان، دامغان، نیشابور و مشهد را عهدهدار بودهام، جهت ادامه تحصیلات در دو مرحله به آمریکا سفر نموده و فارغالتحصیلی زبان انگلیسی از دانشگاه آریزونای آمریکا هستم و کارشناسی مدیریت فرهنگی و کارشناسی ارشد تئاتر را در دوران خدمتی خود اخذ نمودهام .در مرکز هنرهای نمایشی دبیر برنامهریز برگزاری جشنوارههای تئاتر استانی، منطقهای، فجر، عضو داوری متون نمایشی و مسئولیت تئاتر استانهای کشور و عضو ستاد جشنوارههای کودک و نوجوان، امید، عروسکی، آیینی و سنتی و انجمنهای نمایش و آخرین مسئولیت که عهدهدار بودم معاونت تئاتر شهر تهران و بازنشستگی در سال 1382در حال حاضر عضو هیئتمدیره مؤسسه هنرهای نمایشی بابک و مدرس مؤسسه هنرهای نمایشی افرا در نیشابور هستم.
آیا تئاتر را بهعنوان مادر هنرها قبول دارید؟
عطار بیان کرد: بله هنر نمایش متشکل از مجموعه هنرهاست. تعزیه، ادبیات نمایشی، شعر، موسیقی، بیان، ریتم، طراحی، عکاسی، حرکات موزون، حرکت باله، اپرا، متون کهن، شاهنامه و تعزیه همگی نقش اساسی را در تئاتر عهده دارند، لذا تئاتر مادر هنرهاست.
چرا هنر نمایش با مخاطب خود ارتباط نزدیکتری دارد؟
این هیئتمدیره مؤسسه هنرهای نمایشی بابک عنوان کرد: هنرنمایش هنر ذات آدمی، خود زندگی، بررسی احوالات وگره های زندگی است، به همین دلیل تماشاگر همیشه با حس همزادپنداری با نمایش ارتباط برقرار میکند و خود را در آیینه زندگی میبیند لذا ، این حس همزادپنداری وی موجب آرامش و تزکیه نفس میشود، خود را در درون صحنه میبیند و به تعالی میرسد .
آیا در یک نمایش، نمایشنامه مهمتر است یا کارگردان و اگر نمایشنامه مدونی وجود نداشته باشد چه موضوعی را کارگردان باید به آن بپردازد؟
عطار گفت: انجام کارگردانی با تجزیهوتحلیل متن و گفتگو، نمایشنامه را روح میبخشد، زنده میکند و به حرکت نمایشی بدل میسازد و از یک نوشته بیروح، صحنهای را میسازد که با حرکت، نور و صدا تجلی مییابد، هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند، ازنظر اهمیت و جایگاه، نوشته بستری است که در آن تمام مصائب بشری مطرح و گرهگشایی ، عقدههای پنهان که منجر به تراژدی و منجر به سقوط انسان میشود بنابراین نمایشنامه دارای اولویت خاص خود است .
چگونه میشود بهروز بودن را در کار نمایش تجربه کرد؟
وی ابراز کرد: با سیر اندوختهها و تجربیات عملی، آگاهی از روند اجرایی نمایشها، استفاده از تجربیات نسل جوان، استفاده از سبکهای اجرایی تئاتر مدرن، رسیدن به تئاتر بدون استفاده از دکور و لباس و دیگر الزامات صحنهای، استفاده از تئاتر نو برای درمان بشری در «تئاتر درمانی»،استفاده از آخرین متدهای اجرایی با نور، حرکت، صدا، بیان، بدن بدون دیالوگ تماشاگر امروز باوجود رسانههای متعدد، خسته از فلسفه بانیهای کلاسیک و به دنبال نوعی از هیجان از موسیقی و رقص برای تخلیه مشکلات خود است .
کار با بازیگر را چگونه تجربه میکنید؟
این مدرس مؤسسه هنرهای نمایشی افرا در نیشابور بیان کرد: با اتودهای عملی در یک کارگروهی،تمرین کارگروهی، برای رسیدن به احساس نقش، کار روی بدن، بیان آواهای فرد و جمعی، با استفاده از موضوعات متفاوت برای رسیدن به حس متعالی، کار فیالبداهه با حفظ اصل موضوع و نتایج و رخ دادهای صحنهای این تجربه به دست میآید.
چرا بازیگران ما باآنکه خاک صحنه تئاتر نخوردهاند، کارگردان میشوند؟
وی گفت: مایه تأسف است بهقولمعروف غوره نشده یکشبه مویز میشوند. این گروهها حباب کف روی آب هستند، از بیسروسامانی سیاست در نمایش است، سیاستگذاری وجود ندارد، اگر نهادی و شورایی فعال و کارآمد نمایشی وجود داشته باشد با اعمال سیاستهای هنری اجاره فعالیت به این فرصتطلبان داده نمیشود. معیارها مخدوش شده و مشکلات اقتصادی در حوزه زندگی و نمایش وجود دارد، رابطهها دگرگون و با پول، رشوه، رانت و لابیگری متأسفانه فرصتطلبان به مقاصد خود میرسند.
در شرایط حاضر تئاتر ایران، کمبودها را چگونه میبینید؟
عطار عنوان کرد: در شرایط حاضر تئاتر ایران بدون حمایت واقعی، بدون حمایت و پشتیبانی دولت برای بقای خود دستوپا میزند، کمبودها قابلذکر نیستند، اگر تئاتری بر صحنه است با عشق حامیان و دلسوزان تئاتر در بخش خصوصی است، که بانهاد در این وادی ریسکپذیری را میطلبد. هنرمند تئاتر واقعی گرفتار غم نان و اقساط آخر ماه است تئاتر بدون حضور تماشاگر مرده است . آنچه در بخش تئاتر پویا و فعال است نظارت و ارزشیابی بر کار نمایش است .