مشکی رنگ عشق نیست
سیده ریحانه موسوی
بشر مفهوم رنگ را از طبیعت و پدیدههای آن آموخته است؛ بنابراین شناخت رنگ همزمان با دورهای از تاریخ است که بشر عناصر و ساختههای طبیعی را لمس کرده است. انسان غارنشین عصر دیرینه سنگی بدن خود را با گل اخرای سرخ و زرد آراست. در دوران میان سنگی پس از کشف آتش با پختن گیاهان لباسهای خود را رنگ کرد. از عصاره برگ ویچ و پوست انار رنگ زرد، عصاره اسکوتی رنگ زرد لیموئی، برگ درخت کول مشکی روشن، پوست تنه درخت گردو رنگ مشکی و از گیاهانی که رنگ دانه فرمز دارند رنگ قرمز به دست آورد. در دوران نوسنگی با کشف فلز نخست به ساخت رنگ پرداخت.
در ایران باستان انتخاب رنگ با اهمیت و تنوع همراه بود و معرف قومیت، شخصیت و منزلت اجتماعی بود. ایرانیان در طول تاریخ همواره به جنبههای معنوی، عرفانی و هنری رنگ توجه داشتهاند. در این میان برخی از رنگها بیش از سایر رنگها به چشم میخورد؛ دلیل آن اختصاص رنگ معین به طبقات بخصوص و یا آثاری بوده که بیش از سایر یادگارها باقی مانده است.
لباس عیلامیان بنفش مایل به آبی با تزئینات سفید نقرهای بود. لباس گروههای اجتماعی پائینتر قرمز ساردی نام داشت که از شکوفههای درخت ساندیکس گرفته میشد. بنفش و آبی تیره رنگهای سلطنتی به شمار میرفت و قهوهای رنگ ویژه ی سوگواری بود. در مجموع، رنگهای قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیشتری برخوردار بود.
رنگهای ارغوانی، نارنجی، قهوهای، سبز زیتونی و آبی آسمانی رنگهای مورد علاقه هخامنشیان بوده است.
در نقاشی کوه خواجوی سیستان که متعلق به دوران اشکانیان است یک سوارکار اشکانی باقی است که رنگ پیراهن او آبی و رنگ شلورش سفید است. رنگ سفید در این عصر کمتر جنبه قراردادی داشته و بیشتر تابع ذوق و سلیقه و شرایط محیط بوده است.
سیاه؛رنگ مخالفان حکومت امویان
رنگهای سفید، آبی تیره و روشن و رنگ روناسی از جمله رنگهای پرکاربرد دوران ساسانی بوده است.
در دوران اسلامی رنگ نقش مهمی را ایفا داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی و یا یک دوره تاریخی به شمار میرفته است. پیامبر (ص) همواره از برخی از رنگها همچون سفید استفاده میکردند. پس از پیامبر، رنگ سفید نشانه حکومت امویان شد و مخالفان آن سیاه میپوشیدند. پوشیدن لباس سیاه را ابومسلم خراسانی رواج داد؛ از این رو به «سیاهجامگان» مشهور شدند.
عباسیان شعار و رنگ سیاه را تا زمان مامون حفظ کردند و به همین دلیل آنان را سیاهپوشان نامیدند. پس از ورود امام رضا(ع) به عنوان ولیعهد، رنگ سبز جانشین رنگ سیاه شد؛ زیرا سبز نمادی از وجود پیامبر(ص) به شمار میرفت.
چادر رنگی در اسلام
چادر در دوران اولیه اسلامی و بعد از آن یعنی در دوران تمام حکومتهای ایرانی از طاهریان تا ایلخانیان در رنگهای زرد، آبی و سیاه بود. در اوایل دوران بعد از اسلام مقنعه به رنگهای مختلف به ویژه سرخ رواج داشت. در تمام این دوران لباسها در رنگهای سفید و الوان دیده میشوند.
در دوران طاهریان و صفاریان رنگ شلوارها، منصب و مقام پوشنده آن را تعیین میکرد. مثلا نانواها شلوار سفید و بزرگان و مردم عادی شلوار زرد و سفید میپوشیدند.
در دوران ایلخانیان استفاده از رنگهای تند و گرم مانند روناسی، قهوهای و سبز زیتونی شدت بیشتری یافت. مردان لباسهای سفید و الوان با کفشهای پارچهای گلدار میپوشیدند. لباس زنان نیز گلدار و رنگارنگ بود و چادر سفید بر سر میکردند و از نقاب مشکی استفاده مینمودند. در این عصر «زرد کلاهان» پیدا شدند و رنگهای سیاه و سفید تاثیر بیشتری روی لباسها گذاشت.
دوران صفویه را از نظر صنعت پارچهبافی عصر طلائی میدانند. پارچههای خوشرنگ الوان در این دوران بافته میشدند. صفویان رنگ قرمز را برای کلاهایشان انتخاب کرده بودند و به همین دلیل قزلباش نامیده میشدند و در نتیجه رنگ قرمز در این دوران از اهمیت خاصی برخوردار شد. در این دوران تمایلات شخصی نقش مهمی در انتخاب رنگ ایفا مینمود. مردان صفوی پیراهن سفید، نیمتنه و قبای گلدار، قرمز، زرد یا رنگ دیگر بر تن میکردند. زنان نیز لباسهای رنگین بر تن میکردند و چادرهای آنها جز در مجالس عزاداری سفید رنگ بود.
در دوران افشاریه و زندیه پیراهنهای سفید با کلاه قرمز و سفید مرسوم گشت. نادرشاه کلاه قرمز چهارترکی بر سر میگذاشت که دستاری سفید به دور آن پیچیده بود. زنان این دوره چادر سفید، بنفش و سیاه بر سر میکردند.
ورود رسومات غربی به نوع پوشش
در دوران قاجاریه به دلیل سفر شاهان به اروپا تحول چشم گیری در لباس صورت میگیرد. مردان پیراهن سقید با شلوار آبی یا ارغوانی و سرخ بر تن میکردند. پیراهن طبقه کارگر آبی رنگ بود. زنان لباسهای الوان میپوشیدند. رنگ شلوار سفید بود. گروههای اجتماعی رده ی پائین شلوار مشکی میپوشیدند. چادر آبی، قهوهای و مشکی مرسوم بود.
در دوران پهلوی بر اثر ارتباطات و رفت و آمد بیشتر با اروپا تاثیرپذیری لباس افزایش پیدا میکند؛ نسل جوان از سنتها و باورهای پذیرفته شده پیشینیان خود فاصله گرفته و آنرا برای دنیای امروز کارآمد و مناسب نمیدید. کم کم افراد به اصطلاح امروزی رنگهای شاد و متنوع پوشیدند و افراد سنتی رنگهای نسبتاً آرامتری به تن کردند.
شیوع رنگ تیره در دهههای اخیر
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۸، بخشنامهای به کلیه ادارات و مدارس ارسال شد مبنی بر اینکه لباس اونیفورم مدارس و فرهنگیان لباس گشاد باشد و البته رنگ در آن ذکر نشده بود. بر این اساس لباسها از حالت تنگ و دامندار به لباسهای گشاد که تا حدودی شرایط پوشش اسلامی را داشته باشد، تبدیل شد. در سال ۱۳۶۲ طی بخشنامهای برای فرهنگیان، رنگ لباس آنان سورمهای، قهوهای، خاکستری و سیاه مقرر شد. حتی قید شده بود بارانیها و کاپشنهای زمستانی فرهنگیان در قالب همین رنگها باشد.
رنگ تیره نماد عزاداری
این بخشنامهها و بخشنامههای مشابه که حدود، رنگ و حتی مدل لباسهای رسمی در ادارات، مدارس و دانشگاهها را عمدتاً تعیین میکرد یکی از علل جدی گرایش مردم به لباسهای تیره و تیرهپوشی عنوان شده است. برخی تفاسیر روانشناختی دیگر، که نگرانی جدی خود را از تیرهپوشی در جامعه و تأثیرات روحی – روانی آن به ویژه در میان جوانان ابراز میدارند، برآنند که پس از انقلاب اسلامی، به واسطه جنگ ۸ ساله ایران و عراق و حوادث قبل از پیروزی انقلاب، تیرهپوشی به نشانه عزاداری برای جوانان از دست رفته جامعه مسلط شد و رفتهرفته مردم به خاطر فشارهای روانی ناشی از جنگ و اوضاع بد اقتصادی و مشکلات پیش آمده به سوی افسردگی پنهان پیش رفتند. در این میان با نیمنگاهی به افراطیگریهای ناشی از ولنگاری در سالهای پایانی رژیم طاغوت این اعتقاد رشد یافت که پوشیدن لباسهای روشن و متنوع به لحاظ رنگ نشانهای از بیقیدی است. این در حالی است که براساس بررسیهای انجام شده درکشور آلمان، تلاش برای دور کردن افراد از تمایل به تیرهپوشی که به خاطر شش سال درگیری در جنگ جهانی به روز کرده بود، نزدیک به ۲۰ سال زمان برده است.
مسلماً گرایش عمومی به چادر تیره در ایران به ویژه در شهرهای مذهبی و قدیمی ایران که با تنوع پوشش همراه نیست، تأثیر مستقیمی بر دیگر شهرها گذاشته است. این تأثیر گرچه تا حد زیادی فراگیر بوده است اما با حساسیتهای بیشتری که دختران جوان نشان دادهاند، در مورد این قشر تأثیر خود را کمتر نشان داده است.
اما با این حال بیشترین رنگ لباس در ایران تیره، سرمهای و غیر روشن است. اگر چه اسلام به پوشیدن لباس های سفید، شاداب، پوشاننده، راحت و در شأن، تأکید دارد، اما هنوز پوشاک ایرانی با آرمان ها و ارزش های دینی و ملی خود فاصله دارد .
دلیل تمایل به پوشش با رنگ های تیره در جامعه چرا ما ایرانی ها بیشتر به پوشیدن رنگ مشکی تمایل داریم و در همه حال و همه نوع میهمانی یا مجالس ترحیم و حتی اعیاد رنگ مشکی بر تن داریم رنگ تیره و مشکی خبر از ناامیدی و غم میدهد عادت به پوشیدن لباس هایی با این رنگ می تواند بر روحیه جامعه اثر بگذارد و موجب افسردگی و مشکلات روحی شود. قرایی مقدم، جامعه شناس: رنگ مشکی رنگ یأس و ناامیدی است و رنگ سفید نشانه پاکی و معصومیت و ایرانی ها باید بیشتر از آن استفاده کنند نوشت: مادربزرگش گفته بود که «اگر از دنیا رفتم، کسی لباس مشکی نپوشد» اما وقتی از دنیا رفت همه لباس مشکی پوشیدند چون پای آبرو و احترام خانوادگی درمیان بود، اما ماجرا فقط ختم مادربزرگ «علیرضا» نیست، مسأله تیرهپوشی خیلی از آدمهای شهر است که بالاخره برای خریدن لباس تیره یک بهانهای برای خود دارند: «با همه رنگها جور میشود» یا «کمتر به چشم میآیم» یا «قانون اداره ما این پوشش را تعیین کرده است.» اینها را مردم میگویند و ردپایش در سالهای گذشته کمتر میان حرفهای مسئولان اجتماعی ایران دیده شده است. شاید جدیدترین و مهمترین اظهارنظری که در سالهای گذشته دراینباره و از زبان مسئولان منتشرشده را باید مربوط به «حمید قبادی»، دبیرکارگروه مد و لباس بدانیم که یکماه پیش گفت که ۵۵درصد گرایش مردم و طراحان لباس به رنگهای تیره است و ۴۵درصد ترجیحشان لباسهای روشن است. رنگهای تیره آدم را غمگینتر نشان میدهد، اما بعضیها معتقدند که رنگهای تیره مجلسیترند و آدم را لاغرتر نشان میدهند، اما واقعیت این است که ریشه تثبیت مدلهای پوششی را باید در تاریخ، روحیه و اقلیم یک سرزمین پیدا کرد و درباره رنگ هم شاید باید به همان رجوع کرد. این مسأله وقتی بهعنوان یک سوال با یک جامعهشناس مطرح میشود، نخستین پاسخ این است «این مسأله ریشههای فرهنگی دارد اصولا جامعه ما با غم بزرگ شده و همواره درطول تاریخ هم غمناک بودهایم.» خیلیها ریشه تمایل ایرانیها را به تیرهپوشی، جنگهای پی درپی در ایران میدانند؛ جنگهای ایران و یونان در یک دوره ١٠٠ساله و ۵٠٠سال قبل از میلاد مسیح، حمله مغول به ایران در یک دوره ۴٠ساله، همچنان آثار خود را در روحیه مردم بر جای گذاشته است.
آسیب های روانی پوشش تیره و مشکی
این موضوع را از باب روانشناسی نیز مورد بررسی قرار دادم و به سراغ دکتر بهادر زاده رفتم این روانشناس در خصوص آسیب های روانی که استفاده از رنگ های تیره برروی افراد می گذارد گفت: تا کنون هیچ گونه بررسی ایی بروی اثرمنفی روانی استفاده از رنگ های تیره بروی افراد جامعه صورت نگرفته است ؛ یا حتی اگر صورت گرفته باشد تاثیر معنا داری به لحاظ علمی یافت نشده است .
استفاده از رنگ ها به کاربرد آن ها بستگی دارد
این روانشناس افزود: استفاده از رنگ خاصی نمیتواند سبب بروز اختلال روانی گردد، انتخاب رنگ ها بیشتر به کاربرد آن وسیله مورد نظر در گزینش افراد نقش دارند ، یا اینکه انتخاب رنگ از سوی افراد مختلف میتواند جنبه های نمادینی داشته باشد.
وی ادامه داد: معمولا در پوشش بیمارستانی از رنگ های سفید روشن استفاده میشود که اگر لک یا کثیفی ایی ایجاد شد سریعا دیده شود ، اقلیم های جغرافیایی و فرهنگی نیز ترجیح رنگ ها را برای افراد ایجاد میکنند مثلا در محیط های شمالی وکوهستانی رنگ هایی مثل قرمز وسبزو… را برروی جامه افراد ناظریم ،آنها بدلیل تنوع فصول رنگ های مختلفی را میشناسند ولی در محیط های کم برخوردار از طبیعت یا بیابانی لباس های محلی آنها معمولا تک رنگ میباشد.
بهادر زاده تصریح کرد : رنگ های سرد مثل آبی روشن محیط را سردتر نشان میدهد ، نارنجی گرم تر زرد روشن همانند طلوع آفتاب باعث سرزندگی ایست، رنگ سبز الهام از رویش مجدد زمین و آرام بخش است ، قرمز باعث برانگیختگی وجلب توجه میگردد و صورتی نماینده هیجانات تعدیل شده است.
دکتر بهادر زاده روانشناس در پایان سخنان خود ابراز کرد: در اختلال افسردگی ما شاهد عدم انرژی روانی وبدنی در بیماران هستیم و این نظرکه افراد افسرده خو رجحان برنگ تیره دارند ، شاید در ناخودآگاه آنها به این که بارنگ تیره میتوانند انرژی بیشتری از خورشید یا طبیعت رادریافت کنند ونیاز به انرژی دارند مطرح است و انتخاب بعضی از رنگها در البسه پرسنل سازمانها یک قرارداد بین الملی یا اجتماعی است.
شرایط اجتماعی تاثیری در رنگ پوشش افراد ندارد
این موضوع را از منظر جامعه شناسی نیز مورد بررسی قرار دادم و به سراغ رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی و پدر مددکاری اجتماعی ایران رفتم وی در خصوص تاثیر جامعه و شرایط اجتماعی در گرایش افراد به پوشش مشکی و تیره گفت: دیدگاه جامعه در دوران قبل از انقلاب اسلامی و بعد از آن هیچ ارتباطی به گرایش افراد به انتخاب پوشش مشکی و تیره نداشته است.
مکروه بودن رنگ تیره در اسلام
دکتر مصطفی اقلیما افزود: رنگ های تیره به خصوص مشکی از لحاظ شرعی و در دین اسلام نیز ، مکروه است و این رنگ بیشتر رنگ عزاداری می باشد، البته در بعضی مواقع برخی افراد در مراسم عروسی مشکی می پوشند.
عدم جلب توجه یک عامل انتخاب رنگ تیره و مشکی
این جامعه شناس بیان کرد: در طول ۴۰سال گذشته مردم خود به مرور زمان با پوشیدن لباس مشکی و تیره آن را قالب نمودند و فرهنگ آنان شد و اکنون اگر به شخصی بگوییم از رنگی دیگر استفاده نماید مخالفت نموده و دلیل آن را جلب توجه می داند.
عادت عامل دیگر انتخاب رنگ تیره و مشکی
وی دلیل دیگر استفاده از رنگ مشکی و تیره را را عادت نام برد و خاطر نشان کرد: اگر زنی که همیشه از رنگ مشکی استفاده میکرده بخواهد از رنگ دیگر برای پوشش خود استفاده نماید برایش کمی دشوار است زیرا به این رنگ عادت کرده و احساس می کند اگر از رنگی دیگر استفاده کند ،جلب توجه خواهد کرد که این موضوع می تواند به دلیل نوع نگاه مردم نیز باشد.
رنگ روشن آرامش بخش روح و روان
دکتر اقلیما ادامه داد: پوشش تیره حس غمناکی، یکنواختی و بی حوصلگی در انسان به وجود می آورد اما اگرزنان از رنگ های روشن استفاده کنند، از نظرروحی و روانی برای آنان آرامش بخش خواهد بود ، زیرا وقتی احساس کند رنگ زیبایی پوشیده است حس خوبی نسبت به خود خواهد داشت.
تغییر رنگ پوشش یک شبه اتفاق نمی افتد
وی در خصوص نوع نگاه مردم در جامعه تصریح کرد:عادت کردن افراد جامعه به این موضوع زمان می برد و همین طور که ۴۰سال سپری شد تا ما تیره بپوشیم ،۱۰الی ۱۲ سال نیز زمان می برد تا بتوانیم به تدریج رنگ پوشش خود را تغییر دهیم.
مصطفی اقلیما جامعه شناس ورئیس انجمن علمی مدد کاران اجتماعی ایران در پایان سخنان خود تشریح کرد: اگر نظام حکومتی ما نیز با تغییر رنگ مشکلی نداشته باشد این عادت کردن به رنگ تیره است که باعث می شود مردم از آن استفاده نمایند، ازسوی دیگربرخی به ابن دلیل این رنگ را انتخاب می کنند که با چهره آن ها متناسب تر است و زیبا تر به نظر می رسند برخی نیز خوش اندام نشان دادنشان را دلیل استفاده از آن می دانند و گروهی نیز عدم جلب توجه را دلیل انتخاب این رنگ بیان می کنند.
پوشش مشکی باعث عدم جلب توجه می شود
حجت السلام مهدی واعظ موسوی افزود: این انتخاب به این دلیل است که ،رنگ مشکی به علت جذب نور خورشید انعکاس ندارد، اما رنگ روشن نور را منعکس کرده و باعث جلب توجه می شود ؛ این امر در علم فیزیک نیز اثبات شده است ؛ به همین دلیل است که ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی در شب لباس سفید می پوشند تا دیده شوند.
وی اظهار کرد: زن مسلمان برای آنکه دیده نشود،جلب توجه نکند و کانون نگاه نا محرم نگردد از این رنگ برای پوشش خود استفاده نموده است، زیرا این رنگ ،رنگی صامت است حرف نمی زند و ارتباط برقرار نمی کند، اما سایر رنگ ها ارتباط غیر کلامی برقرار می کنند زیرا نور را منعکس کرده و به چشم بیننده می رساند، اما رنگ مشکی این چنین نیست.
مشکی رنگ صلابت و اقتدار
واعظ موسوی علت دیگر انتخاب این رنگ را صلابت و اقتدار آن بیان کرد و تصریح کرد: رنگ مشکی ، رنگ شکوه ، صلابت و اقتدار است ، به عنوان مثال اتومبیل های تمام روسای کشور های جهان مشکی است یا مثلا ابومسلم خراسانی که یکی از جلوداران نهضت بنی عباس بود رنگ مشکی را انتخاب نمود وبه سیاه جامگان معروف شدند ، شاید یکی از دلایل انتخاب آن همین اقتدار و صلابت آن است؛ همچنین گروه داعش نیز از پرچم مشکی استفاده کرده است زیرا می خواهد اقتدار و صلابت خود را نشان دهد. زن مسلمان نیز می خواسته مقتدر باشد تا نا محرم در او طمع نکند.
این کارشناس و مشاور خانواده ابراز کرد: زن مسلمان علاوه بر اینکه باید بدن خود را بپوشاند ، نباید جلب توجه، تهییج و تحریک نماید لذا از یک پوشش مشکی ساده استفاده می کرده است.
فلسفه قرآن در خصوص پوشش مشکی
وی در بیان فلسفه قرآن در مورد حجاب تشریح کرد: قرآن فلسفه حجاب را در اذیت نشدن زن و عدم تعرض به او می داند ، این یک انتخاب آگاهانه بوده است.
واعظ موسوی در خصوص عدم جذب نور خورشید به وسیله پوشش مشکی و به وجود آمدن کمبود ویتامین دی در بدن خاطر نشان کرد: کمبود ویتامین دی در بدن راه حل دارد و می توان آن را با خوردن مواد غذایی دارای ویتامین مانند ماهی ، میوه های و سبزیجات ویتامین دارجبران کرد.
انتخاب حضرت فاطمه سلام الله علیها
حجت الاسلام واعظ موسوی کارشناس و مشاور خانواده در پایان سخنان خود با ذکر روایتی از جلد ۴۳بحار النوار ابراز کرد: زمانی که حضرت فاطمه سلام الله علیها به خرید عقد خود رفتند، یک پوشش مشکی که مربوط به منطقه خیبر است را در خرید های خود قرار دادند، پس این انتخاب آگاهانه و از روی حساب بوده است بنا براین نباید با تحقیر این انتخاب را از زنان گرفت.
برای بررسی تاریخ پوشش در ایران با خسرو معتضد تاریخ نگار، نویسنده و کارشناس برنامه های تاریخ معاصر در صدا و سیما گفتگویی انجام دادم وی گفت: خداوند دنیا را زیبا آفریده است، هر کدام از فصل ها یک رنگ دارند و کشور ایران نیز دارای اقلیم های متنوع است.