خودسانسوری از ترس ممیزی
شرایط نامناسب اقتصادی و کاهش سرانه مطالعه و حمایتهایی که اغلب در مسیر درست هدایت نمیشود و خود سانسوری باعث شده نویسندگانی را که بهاصطلاح دود چراغ میخورند تا اثری خلق کنند و دریچهای نو به روی انسانها بگشایند با مشکلات بسیار مواجه کرده است.
نویسندگان از قرنها قبل جایگاه ویژهای بین مردم داشتند اما رشد فناوری و رخنه آن به زندگی مردم، سلایق مخاطبان کتاب را نیز تحت تأثیر قرار داده و نویسندگان را وادار به بهرهگیری از شیوههای جدید نموده اما سازوکار تغذیه فکری نسل جدید برای نویسندگان تأمین نشده و نیاز به بازنگری در سیاستهای حمایتی از این قشر احساس میشود.
در این شرایط دشوار اقتصادی و رشد فناوری به نظر میرسد سازوکار و سیاستهای حمایتی باید قویتر عمل کند و دستاندرکاران نگاهی نو به نویسندگان این عصر داشته باشند. به سراغ یکی از نویسندگان مشهدی حسین عباس زاده که در حوزه داستاننویسی و نقد فعالیتهای زیادی داشته است میرویم تا از حالوروز نویسندگی در این روزها بیشتر جویا شویم.
عباس زاده در گفتوگو با خبرنگار صبح امروز به بحث سانسور اشاره و عنوان کرد: در رمان نوجوان، موقعیتهای بیرونی اهمیت زیادی دارد و اکثر هیجانات در این موقعیتها اتفاق میافتد، اگر نتوانیم تعلیق درستی را ایجاد کنیم بههیچوجه نوجوان با داستان همراه نخواهد شد. یکی دیگر از فاکتورها این است که در داستان دغدغه نوجوان موردتوجه قرار گیرد و متأسفانه چیزی که امروزه خیلی به ادبیات بهخصوص ادبیات نوجوانان ضربه زده است سانسور است که نمیتوان از آن چشم پوشید.
وی ادامه داد: وقتی نویسنده به این فکر میکند که داستان را چطور بنویسد که اثرم چاپ شود و مطالب داستان سانسور نشود، در حقیقت با این نگرش تمام موقعیتها و حرفهای داستان در لایهای از ابهام نوشته میشود یا یکسری از موقعیتها از داستان حذف میگردد. پس نویسنده از ترس سانسور، خود اثرش را سانسور میکند پس این موضوع در کشور ما باعث شده لطمه زیادی به ادبیات ایران بالأخص داستانهای نوجوانان زده شود و نمودش را در این میبینیم که تعداد اندکی داستان نوجوان موفق در کشور داریم.
بیثباتی اقتصادی و حال ناخوش نویسندگان
این نویسنده در خصوص اینکه حالوروز نویسندگان مخصوصاً در اوضاع اقتصادی کنونی خوب نیست عنوان کرد: وقتی در جامعهای ثبات اقتصادی وجود ندارد، مردم مدام با تنشهای اقتصادی روبهرو هستند و از فردای خود بیخبرند و بهشدت حمایت اقتصادی از مردم پایین آمده نباید توقع داشته باشیم که مردم مطالعه کنند یا خواسته باشند زمان و وقت و هزینههای خود را صرف خرید کتاب کنند، طبیعی است در این تنگنای اقتصادی که مردم جامعه ما با آن روبهرو هستند و همه قشرهای جامعه را تحت شعاع قرار داده است و امنیت اقتصادی ندارند، زیادشدن دغدغهها اجازه نمیدهد که آنها به سمت مطالعه بروند.
وی ادامه داد: مسلماً در جوامعی هنر شکوفا میشود که دارای ثبات اقتصادی باشند، در جوامعی باثبات اقتصادی پایین، اولین چیزی که ارزش خود را از دست میدهد هنر است، با شعار دادن و طرحهای نیمبندی که ارگانها و جریانها اجرا میکنند، هیچچیزی درست نمیشود ، بزرگترین دلیل پایین آمدن سرانه مطالعه همین اقتصاد است و در این مابین نویسندگان که از این راه ارزاق میکنند متضرر میشوند اما به این نکته هم باید اشاره کرد وقتی نشرهای بزرگ کشور چه نشرهای دولتی چه نشرهای خصوصی چاپ کتابهای آنها به دویست رسیده است چه توقعی میتوان داشت که معیشت و اقتصاد یک نویسنده روبهراه باشد.
مطالبات بی جواب از مسئولین
عباس زاده با اشاره به مطالباتی که از مسئولین تابهحال شده اما هیچ نتیجهای در برنداشته است عنوان کرد: چهل سال است که نویسندگان مطالبه کردند، مسئولان زیادی آمدند و رفتند و به قولهای خود عمل نکردند، به نظر میرسد که نباید هیچ خواستهای از دولت و مسئولین در خصوص ادبیات خصوصاً نویسندگان داشته باشیم در حقیقت اگر مسئولین کاری به کار ادبیات نداشته باشند در این صورت ادبیات با سرعت بیشتری رشد خواهد کرد.
*اثرگذاری مهمترین فاکتور خلق یک اثر ماندگار
وی در خصوص خلق یک اثر ماندگار عنوان کرد: هر نویسنده ویژگیهای فردی و هنری متفاوتی دارد. نویسنده ا میتواند موفق باشد که سعی کند اثر هنری تأثیرگذار خلق کند درواقع وقتی اثری نتواند تأثیر بگذارد مرده است و هیچ اقبال و جایگاهی ندارد.
عباس زاده ادامه داد: ارزش یک اثر هنری را تاریخ مشخص میکند نه تبلیغات و یا جریانهای سیاسی که پشت برخی کتابها ایستادهاند، اما اگر به گذشته نگاهی بیندازیم، آثاری ماندگار شدند که تأثیرگذاری بالایی داشتند، بهعنوانمثال در دوران اخوان و سهراب و یا احمد محمود آیا شاعر دیگر و یا نویسنده غیر از آنها وجود نداشت، باوجوداینکه در آن دوران هنرمندانی بودند که بهواسطه تبلیغات و حمایتها سعی داشتند در برههای از زمان اثر خود را به جامعه نشان دهند اما الآن هیچ اثری از آنها نیست و آثار این شاعران و نویسندگان به دلیل تأثیرگذاری بالایی که دارد همچنان در ذهن مخاطب ثبتشده است و باگذشت زمان ماندگار شده است.
درآمیختگی علم داستاننویسی با تمام رشتهها
این نویسنده ابراز کرد: داستانی تأثیرگذار است که قانون و قواعد نویسندگی را درست اجرا کرده باشد، پس علم داستاننویسی که با تمام رشتههای دیگر درآمیخته در این زمینه کمک میکند، در حقیقت وقتی نویسنده از این علم بهره میگیرد میتواند بهجا و درست از عناصر داستان استفاده کند و شخصیتپردازی صحیحی داشته باشیم و در ذهن مخاطب با هر گرایشی جای میگیرد..
خلق آثار مهیج برای نوجوانان
عباس زاده با اشاره بهضرورت لزوم جاری بودن هیجان در داستانهای نوجوانان خاطرنشان کرد: در خلق یک داستان مهیج در داستانهای نوجوان و نوشتن توجه به یکسری از فاکتورها ازجمله استفاده درست از تعلیق ضروری است، تعلیق یکی از عناصر مهم داستان است چه در داستان بزرگسال چه در داستان نوجوان که در نوجوان کاربرد و جایگاه بیشتری دارد، درست استفاده کردن از این ابزار میتواند کمک ویژهای در جذابیت داستان داشته باشد که این مهم میتواند نوجوان را ترغیب کند بهجای وقت گذراندن در فضای مجازی و بازیهای کامپیوتری وقتش را به خواندن کتاب بگذراند.
*همراهی نویسنده با جریان ادبیات داستانی
وی با اشاره به فاکتورهایی برای یک نویسنده ماهر شده، ابراز کرد: در داستان چیزی که اهمیت دارد جدا از علاقه، پشتکار و استمرار در این راه است و جوانان ما وقتی در کلاس نویسندگی شرکت میکنند توقع دارند داستاننویس ماهری شوند درصورتیکه اگر پیشینه محمود دولتآبادی را بخوانند متوجه میشوند که یکشبه محمود دولتآبادی نویسنده مشهوری نشد و بزرگترین اشتباه محض این است که تصور کنیم چون داستان خلق یک اثر فردی است پسنیاز به بحث جمع و جریانات و گروهها نیست پس بیشترین چیزی که میتواند به یک نویسنده کمک کند این است که با جریان ادبیات داستانی همراه باشد .
کتابهای جنایی در صدر پرفروشها
عباس زاده خاطرنشان کرد: بیشترین و پرتیراژترین کتابها، کتابهای ژانر و جنایی هستند و چون در کشور ما نوشتن کتاب ژانر خیلی باب نبوده است، کتابها در این زمینه ترجمه هستند البته بهتازگی چند تن از نویسندگان خوب ما دستبهقلم در این زمینه شدند که یک اتفاق خوب در این حوزه است.
وی ادامه داد: از نگاه یک داستاننویس فاکتوری که بهویژه در داستانهایی جنایی پررنگتر است این است که به مخاطب نقش داده میشود، اگر در داستان خواسته باشیم مخاطب ما یا همان خواننده یک فرد منفعل باشد و برای خود در آن داستان نقشی را نبیند که بخواهد آن را ایفا کند مشخصاً از کشش و جذابیت داستان کم میشود. در داستانهای جنایی که بهوسیله نویسندگان موفق نوشته میشود برای خواننده نقشی را در نظر میگیرند که مخاطب به دنبال کشف کردن میرود که یکی از بزرگترین اشتباهات ما این است که در داستانهای غیرجنایی اکثر اوقات چیزی برای کشف کردن وجود ندارد و مخاطب جذب نمیشود پس مسلم کتابهای جنایی به خاطر همین عنصر کشف کردن در صدر پرفروشها هستند.
همبستگی اقتصاد و هنر و خلق آثاری پرمحتوا
به نظر میرسد تا زمانی که وضعیت اقتصادی جامعه ساماندهی نشود، حالوروز هنر و نویسندگان جانی دوباره نخواهد گرفت چراکه همیشه حمایتهای مالی بهعنوان هربه ای برای ایجاد انگیزه در هنرمند نقش به سزایی داشته است و برای خلق آثاری ماندگار و پرمحتوا باید هنرمند را حمایت کرد و از طرفی وقتی مردم دغدغه مالی نداشته باشند و با آثاری پرجاذبه و پربار در سبد فرهنگی مواجه شوند ناخودآگاه این نیاز به وجود کتاب و کتابخوانی در افکار تزریقشده و شاهد تیتری با عنوان سرانه مطالعه در ایران بالاست خواهیم بود.