1

دریغا دل مادر!

طاهره رحیمیان مشهدی
مدتهاست که نگران جنگیم. همیشه می گفت اینقدر نگران نباشید، من همین چهار بچه را در جنگ به دنیا آوردم و بزرگ کردم. خانم معینی را سی سالی هست میشناسم ایشان را در مشهد در کارگاه و آموزشگاه هنرهای دستی و طراحی دوخت می دیدم؛ نجیب و صبور و مقاوم و پرکار، بعداز جنگ به شهر امام مهربانی ها مهاجرت کرده بود .
بچه هایی باهوش داشت و سختی کشیده، درس می خواندند و کارمی کردند و بزرگترینشان محمد بود .
فوق لیسانسش را در دانشگاه های ایران گرفته بود و به کانادا مهاجرت کرده بود .
در شرکتی طراحی قطعات اتومبیل کار می کرد و سپس به شرکتی که قطعات هواپیما می ساخت کوچ کرد . سال گذشته پدر و مادر را دعوت کرده بود و آنها برای دیدنش و سیر و سیاحت، چند صباحی را کنار او گذرانده، و وقت آن رسیده بود که حاصل زندگی پررنج، اما پربهایشان را درو کنند .
ژانویه  ۲۰۲۰ به دیدار خانواده آمد و در حال برگشت ………….
دریغا دل مادر!
کدام تسکین، مرهم جان این مادر و پدر خواهد بود؟